به گزارش ایکنا؛ همزمان با شکلگیری مطالبات ساماندهی امور قرآنی در سطح ملی، برای هماهنگی و تولیت امور در سطوح استانی نیز مطالباتی مطرح و پیگیری شد که با اقبال همراه بوده است. در بخش اول این گزارش که طی روزهای گذشته بر روی خروجی ایکنا قرار گرفت، تاریخچهای از شورای هماهنگی فعالیتهای قرآنی استانها منتشر شد؛ تاریخچهای که با توجه به محدودیت منابع و اطلاعات، به نظر میرسید نیاز به تکمیل بیشتری دارد. در ادامه نگاهی تفصیلیتر به تاریخچه این شورا خواهیم داشت. در این تاریخچه سه دوره زمانی از دهه هفتاد تا سال 1390، از سال 1390 تا سال 1392 و از سال 93 تا 98 شورای قرآنی استانها و اتفاقاتی که در این سه دوره به جریان افتاده به تفصیل بیان شده است.
دوره اول - ورود شورای فرهنگ عمومی
پیشینه جلسات قرآنی استانها را باید در اوایل دهه هفتاد جستوجو کرد. جلساتی که با عناوین مشابه شورای قرآن نه در همه استانها بلکه در برخی از استانها که دغدغه بیشتری برای امور قرآنی داشتند و اساتید و فعالان این استانها بیشتر پیگیر بودند، تشکیل میشد.
این جلسات در عین برگزاری چندین مشکل داشت که یکی از آنها استناد حقوقی نداشتن مباحث مطروحه و در ادامه تعدد نهادهای محوری در این جلسات بود. این وضعیت تقریباً تا نیمه دوم دهه هشتاد وجود داشت، از این زمان به بعد بود که تشکیل این شوراها با ریاست تبلیغات اسلامی استان رو به فزونی گذاشت هر چند که هنوز مشکل تعدد سازمانهای محوری پابرجا بود. اما سال 1388 نوید اتفاقات بهتری را میداد، با روی کار آمدن شورای توسعه فرهنگ قرآنی در این سال و تعدد مراجع تشکیلدهنده جلسات استانی، مطالبات از شورای توسعه فرهنگ قرآنی برای انسجامبخشی به شوراهای استانی و محل استقرار دبیرخانه آن شکل جدیتری به خود گرفت و اولین گامها برای ساماندهی این عرصه، ابلاغ رئیس شورای توسعه به وزیر کشور در مهرماه 88 بود تا از تشکیل جلسات استانی قرآنی خودداری شود.
دومین جلسه شورای توسعه فرهنگ قرآنی محلی برای بررسی پیشنهاد مهمی بود که البته مورد اقبال این شورا و اعضای آن قرار نگرفت. این پیشنهاد در مورخ 29 خرداد سال 89 بررسی شد اعلام میکرد که در ماده 15 پیشنویس آییننامه شورا، تشکیل «شورای توسعه فرهنگ قرآنی استان» به رياست استاندار و دبیری مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت بگیرد که البته مورد موافقت شورا قرار نگرفت. شورای توسعه با حذف این ماده، دبيرخانه را موظف کرد تا وضعیت استانها را از لحاظ تعداد شوراهای موجود با اخذ پیشنهاد از اعضا بررسی کند و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان مسئول هماهنگی امور فرهنگی و قرآنی در دولت نسبت به بررسی و پيشنهاد مناسب برای مدل استانی پیگیری امور شورا اقدام کند.
پس از گذشت بیش از یک سال و افزایش نابسامانیها، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیشنهاد تشکیل شورای مستقل قرآنی استان را به جلسه 14 شورای توسعه فرهنگ قرآنی که روز 17 دیماه سال 90 برگزار شد، ارائه کرد. شورا پس از بررسی آییننامه پیشنهادی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به منظور پرهیز از توسعه ساختاری مقرر کرد امور قرآنی در سطح استانی از طریق شورای فرهنگ عمومی پیگیری شود. یعنی شورای توسعه پس از چندین سال رفت و برگشت و بحث و جدل باز هم به همان تصمیمی که ابتدا اتخاذ کرده بود رسید، تصمیمی که در سالهای بعد محل بحث و نقدهای بسیار بیشتری قرار گرفت تا همچنان سرنوشت شوراهای استانی با وجود داشتن مصوبه ساماندهی شدن، همچنان سردرگم باقی بماند.
دوره دوم - اذعان به ضعف شورای فرهنگ عمومی/ استقلال شورای استانی
سه روز بعد از تصویب شورای توسعه فرهنگ قرآنی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس شورای فرهنگ عمومی کشور در ابلاغ مورخ بیستم دیماه 90 دستور داد کمیته امور قرآنی ذیل شوراهای فرهنگ عمومی استانی تشکیل شود که در برخی استانها به صورت شورای مستقل از شورای فرهنگ عمومی با ریاست نماینده ولیفقیه تبدیل شد.
اما این مصوبات و ابلاغیهها باعث نشد تا وضعیت قرآنی استانها سر و سامان بیابد. در ادامه تنها به یک نمونه از این سامان نیافتن در عین داشتن مصوبه و ابلاغیه اشاره شده است. در مدت دو سال و نیم پس از این ابلاغ، تشکیل حدود 150 جلسه کمیته یا شورای مستقل استان و شهرستان در 17 استان تا پایان سال 92 گزارش شده است که تنها در 38 جلسه معادل 25 درصد جلسات نماینده ولی فقیه (رئیس شورا) حضور داشتهاند.
پیگیری امور مرتبط با مصوبات شورای توسعه فرهنگ قرآنی در سطح استانها و شهرستانها که بایستی از طريق شورای فرهنگ عمومی صورت میپذیرفت به دلیل ضعف در تشکیل شورای فرهنگ عمومی در استانها و تعدد وظایف واگذارشده به دبیرخانه این شوراها به طور نسبی هم محقق نشد، محقق نشدنی که دبیر شورای فرهنگ عمومی نیز به آن اذعان داشت. لذا اذعان دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور مبنی بر تعدد وظایف و کمبود امکانات و زمان در رسانهها به خوبی مؤید این ادعاست. لذا این شورا نقش مورد انتظار را در امور قرآنی به خوبی ایفا نکرد و استانهای مختلف اقدام به تشکیل شورای مستقل به جای کمیته کردند تا به این ترتیب شاهد شکلگیری دوره جدید از فعالیت شوراها و این بار در قالب شوراهای استانی باشیم.
دوره سوم - بهبود نسبی وضعیت یا بازگشت به عقب
به منظور جلوگیری از تعدد و چندگانگی و برای ایجاد وحدت رویه در تشکیل کمیته یا شورای قرآن، با گردش کار بین رئیس شورای فرهنگ عمومی و رئیس شورای توسعه فرهنگ قرآنی، توافق مشترک ایشان به صورت دستورالعمل تشکیل شورای هماهنگی و گسترش فعالیتهای قرآنی استانها در اواخر اردیبهشت سال 93 ابلاغ شد.
در این دوره روند تشکیل جلسات تا حدودی بهتر از گذشته شد. با توجه به پیشبینی نشستهای فصلی در دستورالعمل در سال 93 و بعد از عدم موافقت معاونت قرآنی وزارت فرهنگ و ارشاد برای طرح مسائل این شوراها در نشستهای سالانه مدیران کل که مسبوق به سابقه در سالهای 91 و 92 بود، دبیرخانه تصمیم گرفت از مدیران کل استانی به صورت مستقل دعوت کند که پس از یک نشست متوقف شد. یکی از برکات این نشست مکاتبه حدود هشت مدیرکل استان با رئیس شورا و در نهایت تصویب پرداخت نیم درصد اعتبارات به شوراهای استانی بود.
لکن دبیرخانه به صورت حداقلی برخی هماهنگیها و نظارتها را نسبت به این شوراها اعمال کرد تا اینکه از نیمه دوم سال 95 توانست با مکاتبه با رؤسای شوراهای قرآنی (شورای فرهنگ عمومی) برگزاری نشستهای فصلی سامان بخشیده و روند افزایش فعالیت شوراها و نیز طراحی اسناد راهبردی استانی اجرای منشور را سرعت بخشد.
از سال 97 تا کنون اتفاقات زیر رخ داد که موجب قطع نسبی ارتباط دبیرخانه با استانها شد که برخی از آنها عبارتاند از:
- انتظار دبیرخانه به تصمیمگیری شورا در خصوص پیشنهاد بازنگری دستورالعمل شورای استان به منظور رفع ابهامات حقوقی
- لغو شدن نشست دورهای در استان سمنان
- تداوم تصمیم کمیته تخصیص برای واگذاری اعتبارات استانی از طریق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
- ابلاغ معاونت قرآنی به استانها برای پیگیری امور قرآنی ذیل شورای فرهنگ عمومی
- تعویق در بررسی مسئله در شورا با توجه به اولویت دستورهای مرتبط با نحوه صدور مجوز مؤسسات
با تمام این تفاسیر، نهایتاً در جلسه روز 31 ارديبهشتماه سال 98 که چهل و پنجمین جلسه شورای توسعه فرهنگ قرآنی بود، مقرر شد «شوراهای هماهنگی و گسترش فعالیتهای قرآنی استانها با همین عنوان ذیل شورای فرهنگ عمومی استان فعالیت کنند. مسئولیت بررسی پیشنویس آییننامه شوراها و ارائه آن به شورای توسعه فرهنگ قرآنی جهت تصویب، به جلسه مشترک وزیر و معاون قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور سپرده شد.
بر اساس این گزارش، به نظر میرسد فعالیتهای قرآنی در استانها و پیگیری آن نیاز به یک شورای مستقل و مجزا در سطح استان و با حضور مدیران ارشد استان دارد، تجربه سالهای گذشته نشان میدهد که برگزاری جلسات قرآنی استانها ذیل شورایی دیگر کارایی لازم را نداشته و بیشتر به یک جلسه تشریفاتی که هیچ خروجی خاصی نداشته باشد شبیه خواهد بود و اعضای شورای توسعه فرهنگ قرآنی و دبیرخانه این شورا نیز به چنین برداشتی رسیده باشند. با وجود این تصویب قرار گرفتن این شوراها ذیل شورای فرهنگ عمومی که از ابتدا نیز بر همین اساس بوده است بازگشت به عقب محسوب میشود. این بازگشت به عقب یک سؤال را مطرح میکند که امیدواریم پاسخی درخور برای آن وجود داشته باشد.
همان گونه که در این گزارش بیان شد، شوراهای قرآنی استانها از ابتدا ذيل شورای فرهنگ عمومی به تصویب رسیدند، حال سؤال این است که چرا شورای توسعه فرهنگ قرآنی بعد از گذشت چندین سال و رفت و برگشتهای بسیار، باز هم به همان نتیجه رسیده است که شوراهای استانی باید ذیل شورای فرهنگ عمومی باشد، اگر فعالیت این شورا ذیل شورای فرهنگ عمومی از مطلوبیت برخوردار بود، چرا نتیجه کار به اینجا کشیده شده است و اگر مطلوب نبود - که مسئولان شورای فرهنگ عمومی نیز بر این مطلوب نبودن اقرار ضمنی داشتهاند - چرا مجدد برگزاری جلسات شورای قرآنی استانها به ذیل شورای فرهنگ عمومی بازگشته است. به هر روی باید منتظر ماند و دید شورای قرآنی استانها چه سرنوشتی پیدا خواهند کرد.
در گزارشهای آتی در مورد این شوراها تلاش خواهد شد تا به وجوه دیگری از فعالیت این آنها پرداخته شود.
انتهای پیام
بسیار حق مطلب همین بود که ارائه کردید فقط یک مطلب هست که شاید شما معذور باشید از بیانش اما بنده خیر مشکل اصلی ما فشل بودن دبیرخانه شورای توسعه،ملاحظات خاص آقای دبیر و هم داستانی دولتی ها به معنای قوه مجریه است.