همزمان با روز جهانی مسجد، حاصل میزگرد چالشی ایکنا با سه تن از ائمه جماعت جوان مساجد تهران که توانستهاند مسجد خود را به قرارگاه فرهنگی و اجتماعی محله تبدیل کنند، به مخاطبان همیشگی رسانه قرآن تقدیم میشود.
حجتالاسلام حسن مزدجو، امام جماعت مسجد صادق آل محمد(ص) و مدیر سابق ناحیه شهیدمطهری امور مساجد، حجتالاسلام حمیدرضا دانایی، امام جماعت مسجد جامع امام علی(ع) و حجتالاسلام محمدجواد اولیائی، امام جماعت مسجد فاطمةالزهرا(س)، هرکدام نماینده و بازگوکننده وضعیت سه خانه از خانههای خدا در تهران شلوغ و پرهیاهو هستند. یکی روایتگر مسجدی نوساز، یکی بازگوکننده مسجدی سنتی و قدیمی در محلهای با قدمت و دیگری برآمده از مسجدی خاص که با برجهایی بلند محاصره شده است. نخ تسبیح همه این مساجد، این است که در عصرِ مسخِ معنا و نسیان بشریت از مبدأ و هدف خلقت، نام بلندمرتبه پروردگار به رفعت تمام یاد میشود و خدمات گسترده فرهنگی و اجتماعی، در زمانهای که بیش از هر زمان به همبستگی و مددرسانی اجتماعی نیاز است، به مردم ارائه میشود.
راهبردهایی برای تبدیل مسجد به قرارگاه فرهنگی و اجتماعی محله، وضعیت فعلی پایگاههای بسیج و کانونهای فرهنگی و هنری مساجد، انتظارات ائمه جماعت از مرکز رسیدگی به امور مساجد و میزان شفافیت مالی مسجد از سؤالات بحثبرانگیز این میزگرد است که مطالعه و مداقّه در آن خالی از لطف نیست:
ایکنا ــ خودتان را معرفی کنید و برای ما بگویید که با چه راهبردها و ایدههایی توانستید مسجد محله خود را به یک قرارگاه فرهنگی و اجتماعی تبدیل کنید؟
حجتالاسلام مزدجو: حسن مزدجو، متولد 1355 و امام جماعت مسجد صادق آل محمد(ص) در جنتآباد جنوبی هستم؛ مسجدی نوساز که حدود 10 سال از ابتدای بنای آن میگذرد و در سه چهار سال اخیر به لطف خداوند تکمیل آن سرعت گرفته است، از زمان حضور حقیر، اولین اتفاقی که رقم خورد که به نظرم میتواند جزء کارهای مبنایی هر مسجد باشد، تعیین هیئت امنای جوان بود. هیئت امنا به عنوان بازوان اجرایی امام جماعت نقش کلیدی دارند و اگر نگاه آنان در مسیر سیاستهای کلان و تدابیر امام جماعت باشد، اتفاق مبارکی رقم میخورد.
ایکنا ــ این هیئت امنای جوان چه سن و سالی دارند؟
حجتالاسلام مزدجو: چهار نفر را با بازه سنی 30 تا 38 سال انتخاب کردیم که با خود بنده مجموعاً پنج نفر میشویم، این انتخاب که براساس توصیه مقام معظم رهبری به ائمه جماعت انجام شد که در مسیر رشد و تعالی مسجد اثرگذار واقع شده است. در ادامه این روند، تقریباً تمامی کارهای اجرایی را هم به نوجوانان و جوانان سپردهایم. اکنون حدود 100 تا 120 نوجوان در مسجد حضور دائم و فعال دارند. فقط در بخش حسابداری مسجد که بخش بسیارمهمی است و نیاز به یک فرد باتجربه دارد، یکی از بازنشستگان بانکی که اهل مسجد است و 60 سال سن دارد، کار را جلو میبرد.
از آنجایی که جوانها و نوجوانهای مسجدی به یک پاتوق فکری، فرهنگی و اجتماعی نیاز دارند، هر هفته دوشنبهها هیئت مسجد را تشکیل دادیم، معمولاً هم سخنران هیئت خودم هستم و به مناسبتهای مختلف از ائمه جماعت موفق منطقه نیز برای صحبت در این مجلس دعوت میکنیم. از ابتدا تا انتهای این مراسم را خودِ بچهها برنامهریزی و حتی شام و مقدمات پذیرایی را خودشان تهیه میکنند. مداحان هیئت نیز از میان خودشان انتخاب شده است.
رهبر فرزانه انقلاب نکتهای دارند که باید به آن دقت شود: «تمامی فعالیتهای مسجد باید بر محور نماز باشد»، باید در مساجد دقت شود که همه اتفاقات فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی با محوریت نماز باشد، اینکه فقط جایی برای ورزش ایجاد کنیم کافی نیست بلکه باید برای پیوند آن با تهذیب و نماز نیز برنامه داشته باشیم
سومین اتفاق در مسجد، تشکیل باشگاه ورزشی بود. مقام معظم رهبری بر تحصیل، تهذیب و ورزش تأکید دارند، معتقدیم این سه اتفاق باید در مسجد رقم بخورد تا مسجد به سطح مطلوب خود برسد. مخصوصاً ایام جوانی و نوجوانی چون اوج بروز و ظهور انرژیهای جوانی است، باشگاه خیلی به تخلیه انرژی جوانان کمک میکند، ضمناً تشکیل باشگاه در مسجد بهانهای شد تا عدهای که با مسجد مأنوس نبودند، به مسجد و هیئت مسجد جذب شوند. البته رهبر فرزانه انقلاب نکتهای دارند که باید به آن هم دقت شود: «تمامی فعالیتهای مسجد باید بر محور نماز باشد»، این نکته باید در مساجد دقت شود که همه اتفاقات فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی با محوریت نماز باشد، اینکه فقط جایی برای ورزش ایجاد کنیم کافی نیست بلکه باید برای پیوند آن با تهذیب و نماز نیز برنامه داشته باشیم. به لطف خدا بچههایی که در باشگاه، ورزش میکنند حداقل هفتهای سه شب جزء نمازگزاران ثابت مسجد هستند.
اتفاق چهارم نیز این بود که در بحث خدمات اجتماعی وارد عمل شدیم، در مسجد ما به عنوان مأمن و پناهگاه محله، یک خیریه کوچک و جمع و جوری ایجاد شد که در حد وسع خود کمکهزینه درمان بیماران و نیازهای ضروری نیازمندان محله را فراهم میکند.
اتفاق پنجم، کلاسهای آموزشی مسجد است. در ایام امتحانات، دانشجوهای مسجدی برای دانشآموزان دبیرستانیِ مسجد، کلاس تقویتی برگزار میکنند که نتایج خوبی دارد. همچنین همانطور که حتماً میدانید کمیته امداد، صندوقی به نام صندوق امداد ولایت دارد؛ با هماهنگیهایی که انجام شده است، به زودی یکی از شعب این صندوق در مسجد صادق آل محمد(ص) استقرار مییابد.
حجتالاسلام اولیائی: محمدجواد اولیائی متولد 1360 و امام جماعت مسجد فاطمةالزهرا(س) در شهرک نمونه سپاه(همجوار با اتوبان شهیدخرازی) هستم؛ یک سال و چند ماه است که توفیق خدمت در این مسجد را به عهده من گذاشتهاند. در کنار این مسجد، مدرسهای وجود دارد که مدیریت مقطع دبیرستان آن را نیز از قبل بر عهده دارم.
ایکنا ــ شاید تعداد کسانی که مثل شما مدیریت همزمان یک مدرسه و مسجد را عهدهدار باشند، انگشتشمار باشد! آیا فرصت مناسبی برای تحقق عملی و عینی پیوند مدرسه و مسجد پیدا کردهاید؟
حجتالاسلام اولیائی: بله و اتفاقاً برای بهرهگیری از این موقعیت و ظرفیت خاص، نخستین اقدام ما این بود که سعی کردیم بسیاری از برنامهریزیها و فعالیتهای مسجد را یکی کنیم. نتیجهاش هم این شد که بچههای مدرسه، همگی بیهیچ اجباری در نمازهای جماعت مسجد شرکت میکنند، میتوانم ادعا کنم که نه تنها پیوند میان مدرسه و مسجد به وجود آمده، بلکه پیوندی میان مدرسه، مسجد و محله پدید آمده است. به گونهای که دیگر اهلی محله، مسجد و مدرسه را یک مجموعه به حساب میآورند، بچههای مدرسه و مسجد نیز چندان از هم قابل تمایز نیستند و خدمات مدرسه و مسجد نیز به همه مردم محله ارائه میشود، مدرسه 10 سال قدمت دارد و مسجد، سه سال.
مدرسه و مسجد ما موقعیت خاصی دارد، چون در شهرک و از چهار طرف با مجموعهای از برجهای مسکونی احاطه شده است، شاید این مسجد و فعالیتهایش نمونه خوبی برای کسانی باشد که میگویند در زندگیهای آپارتمانی امروز و زیست برجنشینی، مسجد دیگر کاربردی ندارد. بسیاری از مشکلات ساکنان برجها با کمک مسجدمان حل میشود
مدرسه و مسجد ما موقعیت خاصی دارد، چون در شهرک واقع شده، از چهار طرف با مجموعهای از برجهای مسکونی احاطه شده است، اتفاقاً شاید این مسجد و فعالیتهایش نمونه خوبی باشد برای کسانی که میگویند در زندگیهای آپارتمانی امروز و زیست برجنشینی، مسجد دیگر کاربردی ندارد. ما با مسئولان برجها و بلوکها ارتباط زیادی داریم، برای عروسی ساکنان برجها کارت تبریک و یک شاخه گل میفرستیم، اگر هم کسی از ساکنان به رحمت خدا برود، با جمعی از اهالی مسجد حتماً در مراسم ختم شرکت میکنیم. این باعث شده است که رابطه عاطفی مسجد با اهالی محله تقویت شود و اهالی، بچههای خود را با رغبت به مسجد بفرستند. تقریباً هر هفته یا هر دو هفته نیز، برای آشتیدادن بین زن و شوهرها یا رفع اختلافات خانوادگی در خانه یکی از ساکنان برجها حاضر میشوم.
ایکنا ــ اهالی محل حضور ناگهانی شما در منازل خود را دخالت در زندگی شخصیشان تلقی نمیکنند؟ و اینکه چگونه از وجود اختلافات مطلع میشوید؟
حجتالاسلام اولیائی: این کار را تنهایی انجام نمیدهم، با همراهی سه یا چهار نفر از بزرگان مسجد نسبت به انجام این امر اقدام میکنم. اصل اختلافات یا مشکلات را نیز معمولاً خود خانوادهها یا مسئولان برجها به ما اطلاع میدهند. به لطف خداوند و اعتباری که مسجد دارد، اهالی این کار را دخالت تلقی نمیکنند بلکه استقبال هم میکنند.
سومین اقدام این بود که حل مشکلات محله را از بچههای مدرسه و مسجد طلب کردیم و شکر خدا اکنون مسجد و مدرسه در کمکرسانی به نیازمندان محله، پیشتاز است. زمستان که برف آمد، زمین یخ زده بود، بچهها بیل و کلنگ برداشتند و زمین را پاک کردند. در مناسبتهایی مثل ایام فاطمیه و محرم، بچهها خودشان کار را جلو میبرند. همین امسال با کمک اهالی محله کمکهای قابل توجهی برای سیلزدگان به محوریت مسجد و مدرسه جمعآوری شد. همچنین اربعین سال گذشته، بچههای مدرسه و مسجد در کرمانشاه موکبی برپا و برای آن 80 میلیون تومان پول جمعآوری کردند. افراد ناتوانی در محله داریم که نمیتوانند کارهای شخصی خود را انجام دهند. بچههای مدرسه به نوبت، مسئولیت حمام بردن این افراد ناتوان را به عهده گرفتهاند! در مسجد و مدرسه همه کارها از رنگ زدن در و دیوار، نظافت دستشوییها و ... بر عهده بچههاست.
چهارمین اقدام این بود که علاوه بر ایجاد هیئت برای نوجوانان و جوانان، هیئتی هم برای پیرمردها به شکل مجزا با محوریت مسجد ایجاد کردیم. هیئت پیرمردها به شکل خانگی و دورهای برگزار میشود و هیئت نوجوانان و جوانان داخل مسجد؛ بچهها در قالب همین هیئت، دستهای برای روز هشتم محرم تشکیل دادهاند که در شهرک غوغایی به پا میکند و همه در آن شرکت میکنند. همچنین کلاس قرآن نوجوانان و جوانان را نیز از مسنترها متمایز کردیم که نوع مطالب ارائه شده و نشاط آن متفاوت باشد.
به هر حال ورودیهایی مثل خمس، رد مظالم، فطریه، صدقات به مسجد و مؤسسه وجود دارد که آثار شرعی بر آن مترتب میشود و امام جماعت باید بر آن اشراف داشته باشد، لذا در مؤسسه تغییر و تحولاتی به وجود آوردیم که امام جماعت بر آن اشراف کامل داشته باشد
پنجمین اقدام این است که سه حلقه صالحین در مسجد برقرار کردهایم. هر کدام از این حلقههای صالحین، صفر تا صد برنامههای اصلی مسجد را انجام میدهند، از دعوت سخنران و مداح گرفته تا مدیریت مالی و اجرایی برنامهها؛ همه به عهده خود افراد است، تا زمانی که افراد این مشارکت را در مسجد نداشته باشند، مسجد را از خودشان نمیدانند. مسجد ما فضای کوچکی دارد به همین علت نمیتوانیم در آن کلاس ورزشی برپا کنیم و فقط یک میز فوتبالدستی برای بچهها خریدهایم، اما اساساً هدفمان این نیست که کلاسهای مختلف در مسجد برگزار کنیم چون نمیخواهیم مسجد مثل یک کانون یا مؤسسه آموزشی رفتار کند، در شأن مسجد نیست که خیلی از خانوادهها بگویند چون کلاسهای آموزشی مسجد، ارزانتر است پس فرزندانمان در تابستان به کلاسهای مسجد بفرستیم، اگر دقت کرده باشید عمده بچههایی که اینگونه به مسجد میآیند، بعد از اتمام کلاسها دنبال کار خودشان میروند و پیوندی با مسجد برقرار نمیکنند.
ششمین اتفاق در مسجد فاطمةالزهرا(س)، برگزاری اردو است؛ اردوهای ما بر خلاف همه اردوها که شاید هتل، استخر و شهربازی داشته باشند، خودسازی و زندگی در شرایط سخت را آموزش میدهد. همچنین هر اردو، هدفگذاری فرهنگی دارد، با یک برنامهریزی سعی میکنیم در هر اردو ولایتپذیری، احترام به بزرگتر، کار گروهی و نظم و گذشت را یاد بدهیم. لازم به ذکر است که خانمهای مسجدی نیز یک صندوق خیریه راه انداختهاند و به نیازمندان محله، کمک بلاعوض میدهند.
حجتالاسلام دانایی: حمیدرضا دانایی متولد 1357 هستم و حدود پنج سال است که امامت جماعت مسجد جامع امام علی(ع) در محله شهران را بر عهده دارم؛ مسجدی که 40 سال قدمت دارد و پرمخاطب و اثرگذار در منطقهای باقدمت است، شبها حدود 350 نمازگزار خانم و آقا به مسجد میآیند و خود نیز توفیق دارم تمام وقتم و هر سه وعده نماز را در مسجد حضور داشته باشم. آنچه از فعالیتهای مسجد عرض میکنم هیچ فضلی برای حقیر ندارد و هر چه هست، به لطف خداوند و به برکت نمازگزاران مسجد است.
از وقتی این مسئولیت را تحویل گرفتم، خیلی عجله نکردم که بعضی کارهای فرهنگی را سریع و عجولانه انجام دهم، ابتدا با مشورت و همفکری کارهای زیربنایی فرهنگی را برنامهریزی کردیم، بعضی برنامههای قبلی را هم ادامه یا تغییر جهت دادیم. مثلاً بحث صندوق قرضالحسنه از قبل در مسجد وجود داشت، ما تغییر و تحولاتی در آن دادیم و آن را به سمت پشتیبانی از کارهای فرهنگی مسجد و محله سوق دادیم؛ نگاهمان این است که صندوق باید به کارهای فرهنگی کمک کند. مؤسسه خیریه هم از قبل وجود داشت، تعدای هیئت مؤسس بودند و تعدادی هم هیئت اجرایی اما بدون حضور دائمی و فعال امام جماعت کار آن جلو میرفت؛ به هر حال ورودیهایی مثل خمس، رد مظالم، فطریه، صدقات به مسجد و مؤسسه وجود دارد که آثار شرعی بر آن مترتب میشود و امام جماعت باید بر آن اشراف داشته باشد، لذا در مؤسسه تغییر و تحولاتی به وجود آوردیم که امام جماعت بر آن اشراف کامل داشته باشد. این مؤسسه خیریه اکنون خدمات زیادی را به نیازمندان محله ارائه میکند.
اقدام اصلی ما در مسجد این است که آن را به مأمنی برای مردم محله تبدیل کردهایم و همکاری مردم با مسجد بسیار زیاد شده است؛ مسجد ما درآمد پایدار ندارد اما همواره به لطف خداوند و عنایت مردم، به مشکل مالی برنخورده است، برنامههای سنگینی در محرم و صفر برگزار میشود اما همه هزینهها را خود مردم تقبل میکنند، مفتخریم که تاکنون در این پنج سال دستی برای جمعآوری پول دراز نکردهایم و بعد از نماز نیز کیسه نچرخاندهایم. صرفاً یک دفتری در مسجد دایر کردهایم که هر کس دوست داشته باشد میتواند به آنجا مراجعه کند و برای برنامهها کمکی پرداخت کند، به لطف خداوند متعال، مردم خودشان پای کار هستند و با مراجعه به این دفتر، هر زمان و هر مقدار که دوست دارند، کمک میکنند.
لازم است ماجرایی را تعریف کنم که چندی قبل پیش آمد؛ یک شب، یکی از خانمهای محله که اهل مسجد هم نبود، به مسجد مراجعه و اظهار کرد که همسرم بخاطر یک چک 50 میلیون تومانی به زندان افتاده است و وثیقهای هم ندارد که بیرون بیاید، ما راهی نداشتیم که ببینیم دقیقاً چه اتفاقی افتاده است و وثیقهای هم نداشتیم که در اختیار این خانواده قرار دهیم، با کمک یکی از نمازگزاران که در زمینه حقوقی کار میکند، درخواست کردیم که کارهای حقوقی این خانواده را پیگیری کند، این نمازگزار به همراه همسر خود، گرفتاری این خانواده را پیگیری کرد. بعد از چهل پنجاه روز این زوج مسجدی موفق شدند برائت شخص زندانی را اخذ کنند و او آزاد شد، شبی که آن شخص از زندان آزاد شد، گریهکنان به مسجد آمد و گفت این خانه خدا موجب شد به آغوش خانوادهام بازگردم، این خانواده، مسجدی شدند و فرزند نوجوانِ آنها هم مکبر مسجد شد، البته الان مدتی است از محله رفتهاند.
یک برنامه ویژهای که از روز اول مدنظر داشتیم و اخیراً با قدرت بیشتری پیش میبریم، تقویت ارتباط مسجد با نوجوانان بود. تقریباً در طول سال تحصیلی به این علت که هر سه وعده در مسجد حضور دارم، با مدارس همجوار و بلکه شاید همه مدارس شهران ارتباط گرفتهایم. بچههای مدرسه را به نماز جماعت دعوت میکنیم و خود نیز توفیق دارم گاهی در کلاس درس بچهها در مدرسه حاضر میشوم. پیوند مدرسه و مسجد یکی از برنامههای اصلی ما در مسجد است.
اقدام اصلی ما در مسجد این است که آن را به مأمنی برای مردم محله تبدیل کردهایم و همکاری مردم با مسجد بسیار زیاد شده است؛ مسجد ما درآمد پایدار ندارد اما همواره به لطف خداوند و عنایت مردم، به مشکل مالی برنخورده است
یک اقدام تأثیرگذار در مسجد این بود که برنامهای هفتگی با نام «شبی در مسجد» طراحی کردیم. در هر جلسه، حداقل 30 نوجوان شب تا صبح را در مسجد طی میکنند و صبح هم به سالن فوتسال میروند. بعد هم دوباره به مسجد بازمیگردند و کلاسهای آموزشی برایشان برگزار میشود. من در برنامههای «شبی در مسجد» حضور تماموقت دارم و با گروههای نوجوانان مطالبی اعتقادی و فکری را مطرح میکنم که فکر میکنم در این سنین به دانستن آنها نیاز دارند. البته در بیان مطالب به نیاز هر یک از بچهها و آمادگی ذهنی آنها توجه داریم، شاید به یکی قرآن، به یکی سیره شهدا و به یکی احکام بگوییم. یکی از دوستان طلبه، آقای مهدی زفیر که در پایه هشت حوزه علمیه تحصیل میکنند، در اداره این برنامه نقش مهمی دارند و زحمت میکشند.
اقدام دیگر این است که برای نوجوانان، اردوهایی تدارک میبینیم که خانوادهها بهواسطه حضور حقیر اعتماد میکنند و بچهها را همراه میکنند، بعضی خانوادهها میگویند به فرزندان خود اجازه حضور در هیچ اردویی نمیدهیم اما در اردوهای مسجد، بهواسطه حضور شما(امام جماعت) اعتماد میکنیم. البته این امر، اعتبار و برکت مسجد است و فضلی برای بنده ندارد.
نگاهمان این است که براساس دغدغه مقام معظم رهبری و نگاه ایشان در بیانیه گام دوم انقلاب، به زودی همه کارهای مسجد را به نوجوانان و جوانان واگذار کنیم. جا دارد که در این مجال، از زحمات جناب حجتالاسلام مزدجو که تا چندی پیش مسئولیت ناحیه مساجد ما را بر عهده داشتند، صمیمانه قدردانی کنم و صادقانه بگویم که اگر راهنماییهای ایشان نبود، بسیاری از اتفاقات خوب در مسجد جامع امام علی(ع) شهران رقم نمیخورد.
ایکنا ــ یکی از فضاهای مهم و تأثیرگذار بر روند فعالیتهای مسجد، پایگاه بسیج و دیگری کانون فرهنگی و هنری مسجد است. این دو مجموعه در مساجد شما چه تأثیری بر پیشبرد فعالیتها دارند؟
حجتالاسلام مزدجو: در مسجد صادق آل محمد(ص) رابطهمان با پایگاه بسیج بد نیست اما متأسفانه اتفاقی را در مسجد ما رقم نزدهاند، از ابتدا کنار ما قرار نگرفتند در حالی که ما این چهار جوانی را که به هیئت امنا برگزیدیم از میان کادر سابق همین پایگاه انتخاب کردیم. مقام معظم رهبری جملهای دارند که فصلالخطاب است: «امام جماعت مسجد، مدیر طبیعی مسجد است»، همچنین میفرمایند(به این مضمون): «پایگاه بسیج باید در مسجد قرار گیرد و هرکسی که به عنوان امام جماعت باشد، بچههای بسیج باید در نمازجماعت شرکت کنند»، ببینید اختلاف نظر امری طبیعی است، با همین هیئت امنای جوان در مواردی اختلاف سلیقه و نظر داریم و مینشینیم اصطلاحاً بحث طلبگی هم میکنیم اما نهایتاً چون محوریت امام جماعت را پذیرفتهاند و سخن او را در مسجد فصلالخطاب میدانند، اتفاقات خوبی رقم خورده است.
حجتالاسلام دانایی: همه ما بسیجی هستیم و قبل از ورود به کسوت روحانیت، در پایگاههای بسیج فعالیت میکردیم. با بسیجی که امام راحل(ره) ترسیم کرده بودند و مقام معظم رهبری شاخصههای آن را بیان میفرمایند، میانه بسیار خوبی داریم، همان بسیجی که جلوی گلولههای دشمن میایستاد، اهل ایثار بود، اهل اخلاص بود، همان بسیجیای که دوست داشت گمنام زحمت بکشد و گمنام برود، مثل شهید ابراهیم هادی که پلاکش را رها کرد و گفت بگذار پیکر ما در بیابانها گمنام بماند، اما اگر درباره ارتباط پایگاه با فعالیتهای مسجد جامع امام علی(ع) بپرسید، ما هم مسائلی با پایگاه بسیجمان داریم، بعضی مواقع تفسیرهای متفاوت موجب میشود اختلاف سلیقههایی بروز کند.
سیدابوالفضل کاظمی خاطرهای از جبهه دارد که در کتاب «کوچه نقاشها» هم به آن اشاره کرده است؛ میگوید در بحبوحه عملیات کربلای پنج که بچهها زمینگیر شده بودند و روحیهشان را باخته بودند، روحانیای که به عنوان رزمی ــ تبلیغی در گردان بود، به زمین افتاد و به شهادت رسید، من احساس کردم که اگر بچهها متوجه شوند این اتفاق افتاده است، روحیهشان تضعیف میشود. لذا عمامه را از سر شهید درآوردم و سر یکی از رفقا گذاشتم و به او گفتم: بدون اینکه به این طرف و آن طرف نگاه کنی فقط بدو، بچهها دنبال تو حرکت میکنند، همین هم شد، بچهها بعد از عملیات گفتند وقتی دیدیم حاج آقا میدود، روحیه گرفتیم و حرکت کردیم.
امام جماعت مسجد به عنوان یک روحانی موظف است با دین و عقلانیت، مسجد را اداره کند و بچههای پایگاه نیز باید بنابر فرمایشات امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری، امام جماعت را کمک کنند. اگر این کمک کردن در مسجد رخ دهد، آن مسجد گلستان میشود
این لباس، لباس خدمت به دین است، اگر به این کسوت آمدیم، آمدهایم به دین خدمت کنیم. جوانها در دوران دفاع مقدس حول روحانیت اصیلی که دغدغه انقلاب را داشت، جمع شد و آن افتخارات رقم خورد. امام جماعت مسجد به عنوان یک روحانی موظف است با دین و عقلانیت، مسجد را اداره کند و بچههای پایگاه نیز باید بنابر فرمایشات امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری، امام جماعت را کمک کنند. اگر این کمک کردن در مسجد رخ دهد، آن مسجد گلستان میشود. بنده حقیر چون خود بسیجی بودم و هستم، از وقتی مسئولیت مسجد را عهدهدار شدم نگاهم این بود که پایگاه باید تقویت و فعال شود، تا سال گذشته تمام کارهای فرهنگی مسجد در قسمت بانوان و آقایان را به بچههای پایگاه سپردیم و از آنها خواستیم که کار انجام دهید، اما متأسفانه کار انجام نشد و مجبور شدیم فردی را به عنوان مسئول فرهنگی بخش خواهران مسجد منصوب کنیم. همین خانم هم قبلاً از کادر بانوان پایگاه بود. در بخش آقایان هم کار فرهنگی را با کمک نوجوانان جلو میبریم. به توفیق الهی، در همین تابستان جاری، 84 نوجوان به مسجد جذب شدند.
حجتالاسلام اولیائی: افتخار ما این است که بسیجی هستیم، بسیجی هویت است، یک بسیجی پای کار انقلاب میماند، چه کارت داشته باشد چه نداشته باشد اما خیلی از کانونیها میروند و برای مسجد نمیمانند، اما بسیجیها عمدتاً پای کار مسجد و انقلاب میمانند. تنها یک نکته ضروری است که حتماً توجه شود، در امور مسجد، نیازمند وحدت رویه هستیم، همه باید مدیریت و محوریت امام جماعت را بپذیریم.
حجتالاسلام مزدجو: یک نکتهای را باید بیفزایم؛ مرکز رسیدگی به امور مساجد تحت نظارت دفتر مقام معظم رهبری، متولی رسمی مساجد است، همه ارگانها و افرادی که به مسجد خدمت میکنند و به حق برای آن مدعی هم هستند، باید مدیریت و محوریت امام جماعت را که از سوی مرکز امور مساجد و با نظر امنا تعیین میشود، بپذیرند؛ اگر غیر این باشد، آن وقت در بعضی مساجد شاهدیم که پایگاه حرف خود را میزند، کانون موضع خود را میگیرد و امام جماعت، کار خود را انجام میدهد! ما الان مساجدی داریم که علاوه بر پایگاه و کانون فرهنگی و هنری، کتابخانه و مهد کودک هم دارد اما همه تحت پرچم امام جماعت هستند. در زمان مدیریت حجتالاسلام حاجعلیاکبری، شورای فرهنگی مساجد ایجاد شد. اگر جلسات شورای فرهنگی که نمایندگان پایگاه و کانون هم در آن حضور دارند، به خوبی، برگزار و در آن ضمن مشورت و همفکری، محوریت امام جماعت پذیرفته شود اتفاقات بسیار خوبی رقم میخورد، اما متأسفانه معمولاً بعضی دوستان نمیخواهند بپذیرند که در مجموعه مسجد باید مدیریت امام جماعت را بپذیرند، میگویند ما خودمان مستقل هستیم! شاید حتی مجموعههای مافوق این دوستان نیز نظرِ این دوستان را قبول نداشته باشد، اما آنها اصرار میکنند که در مسجد، کاملاً مستقل هستند.
ایکنا ــ شاید همین ناهماهنگیها باعث شده باشد که بعضی غافل از تأکید امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری مبنی بر تقویت پایگاههای بسیج در مساجد، این نظر را مطرح کنند که حضور پایگاه در مسجد، صرفاً اقتضای شرایط دفاع مقدس و تأمین امنیت محله در برابر منافقین بوده است و دیگر به حضور آن در مسجد نیازی نیست. نظر شما چیست؟
حجتالاسلام مزدجو: مسجد باید مسجد انقلابی باشد، چون مسجد پایگاه انقلاب بوده و هست، امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری تأکید کردهاند که پایگاههای بسیج در مساجد برقرار باشند، اینکه بعضی میگویند وجود پایگاهها در مسجد، در زمان دفاع مقدس لازم بود و اکنون دیگر لازم نیست، حرف غلطی است. اولاً امروز جنگ نظامی در ظاهر رفع شده اما جنگ نرم و فرهنگی قویتر از قبل علیه ملت ایران وجود دارد، ثانیاً مباحث امنیتی امروز هم در جامعه وجود دارد و بسیج به عنوان یکی از شاخههای حفظ امنیت کشور، بیسر و صدا و مخلصانه به حفظ امنیت محلهها کمک میکنند. پس ضرورت حضور و فعالیت پایگاهها در مساجد، جدی است اما یک اتفاق باید رقم بخورد و آن، پذیرفتن مدیریت و محوریت امام جماعت در مسجد است.
خیلی از اختلاف سلیقههایی که شاید بین امام جماعت و هیئت امنا و پایگاه و کانون پیش بیاید، این است که بعضی دوستان نپذیرفتهاند که محراب، محور وحدت در مسجد و امام جماعت، نه فقط پیشنماز بلکه مدیر و «آقا»ی مسجد است. باید قبول کنیم که امام جماعت کارشناس دینی است، در مسجد هم اتفاقات دینی رقم میخورد، پس یک کارشناس است که میداند باید چه کند که به تقویت دین در مسجد و جذب مردم کمک کند.
حجتالاسلام دانایی: حضور پایگاه بسیج در مسجد واجب و لازم است، اینکه نوجوانان و جوانان پایگاه بتوانند میدانهای فرهنگی محله را با محوریت مسجد به دست گیرند بسیار لازم و پسندیده است، تعریف ما از بسیج، تعریف امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری است، روحیه بسیجی، روحیه شهیدحسین خرازی است که میگفت وقتی مرخصی آمدم و دیدم در اتاقی زیر کولر برایم غذای خوب مهیا کردهاند، احساس کردم هوای نفس دارد بر من غلبه میکند و اشتیاق پیدا کردهام که زود به زود مرخصی بیایم، بخاطر همین به سرعت وسایلم را جمع کردم و به جبهه بازگشتم. اگر این روحیه را امروز داشته باشیم، کارهای بزرگی انجام میشود، مرحوم آیتالله بهجت(ره) میفرمود: «حسینی باشید، هیئتی نباشید!» چون حسینی، دنبال حسین(ع) است اما هیئتی، حسین(ع) را تفسیر میکند. ما میگوییم بسیجی باشیم با همان چارچوبی که مؤسس آن، امام راحل(ره) و ادامهدهنده راه ایشان، مقام معظم رهبری ترسیم کردهاند، بسیج را تفسیر نکنیم، مقام معظم رهبری صراحتاً فرمودهاند که امام جماعت، مدیر مسجد است، باید این مهم را بپذیریم و تبعیت کنیم.
سرداران بزرگ سپاه امروز همین روحیه را دارند و یکی از این بزرگواران دیروز برای من، جمله مقام معظم رهبری را پیامک کرد: «امام جماعت، مدیر مسجد است»، اگر در سطوح پایینتر کجسلیقگیهایی میشود راهش این است که بار دیگر بنشینیم و فرمایشات امام و رهبری را بازخوانی کنیم، گفتوگو کنیم و به نتیجه برسیم. همین جلسات شورای فرهنگی هم اگر منظم برگزار شود و همه محوریت امام جماعت را بپذیرند، بسیاری از اختلاف نظرها حل میشود.
ایکنا ــ یکی از دغدغههای فعالان مسجدی، تربیت امام جماعت تراز انقلاب اسلامی است، امام جماعتی که برای مدیریت مسجد ورزیده و آماده شده باشد و از عهده ارتباط اجتماعی با گروههای مختلف مردم برآید. شما که به حق بر محوریت امام جماعت در مسجد و محله نظر دارید، چه راهکارهایی برای پرورش امام جماعت پیشنهاد میکنید؟
حجتالاسلام مزدجو: پشتوانه اصلی مساجد حوزههای علمیه هستند، در بدنه حوزه از قدیم مردمداری مورد تأیید بوده است و این ادب و آداب را طلبهها در حوزهها یاد گرفتهاند. اما یکی از راههای مهم، تحقق فرمایش رهبر است، تأکید مقام معظم رهبری این است(به این مضمون): «چه خوب است در کنار ائمه جماعت، طلاب جوان هم فعالیت کنند»، یعنی در حالی که طلبهها در حال تحصیل در حوزه هستند، مدیریت مسجد را در کنار امام جماعت تجربه و آرام آرام مدیریت مسجد را تمرین عملی کنند. امروز، معاونت تبلیغات حوزه در مباحث مربوط به تربیت مبلغ و امام جماعت اهتمام دارد. مرکز رسیدگی به امور مساجد نیز – مخصوصاً در زمان مدیریت حجتالاسلام والمسلمین حاجعلیاکبری و بعد از تأسیس معاونت جذب و آموزش – به مباحث تربیت امام جماعت اقدام کرد. یکی از برنامههای خوبی که در آن زمان تدبیر شد و الان هم ادامه دارد، این بود که نائبان مساجد را شناسایی کردند و برای آنها دورههای آموزشی تکمیلی ترتیب دادند.
ایکنا ــ پاسخ به سؤال درباره کانون جا ماند! آیا مساجد شما کانون فرهنگی و هنری دارند؟ فعالیتهای آن چگونه است؟
حجتالاسلام مزدجو: مسجد ما کانون دارد اما یک بار هم نیامدهاند از آن حالی بپرسند، عملاً تعطیل است. در حالی که هم شما و هم ما میدانیم که چه بودجههایی در اختیار و چه امکاناتی دارند، چه ادارات عریض طویلی و چه تعداد کارمند دارند. توصیهای به مسئولان دبیرخانه کانونهای سراسر کشور دارم، اینکه به جای اکتفا به گزارش و آمار دادن درباره تعداد کانونها، یک بار بیایند پای دردِ دل ائمه جماعت مساجد بنشینند. من یک دهه است که در مساجد تهران عهدهدار امامت جماعت هستم، یک بار ندیدهام که کسی از جانب دبیرخانه کانونها بیاید و با امام جماعت صحبت و مشورتی انجام دهد، مسجد در نظام دینی و ادبیات انقلاب اسلامی جایگاهی دارد که برنامهریزی برای آن به دقت و حساسیت لازم نیاز دارد اما متأسفانه در زمینه کانونها با ائمه جماعت مشورت و همفکری نمیشود لذا قاطعانه میگویم با این روند فعلی، اتفاق خوبی برای کانونها رقم نمیخورد. مقام معظم رهبری در سخنرانی درباره کانونهای فرهنگی و هنری مساجد و ضرورت تقویت آنها تأکید دارند، خب بروند ببینند منظور آقا صرفاً ایجاد یک تابلو به نام کانون بود یا بستری فعال برای فعالیت فکری و فرهنگی.
کانونی را میشناسم که پنج هزار کد ملی در سامانه ثبت کرده و براساس آن قرار است سرانه فرهنگی دریافت کند، در حالی که حتی 50 عضو هم ندارد
حجتالاسلام اولیائی: در مورد کانون، واقعاً نمیدانم چه بگویم، فقط به ما زنگ زدند و گفتند میخواهید کانون داشته باشید یا خیر، اگر میخواهید مدارک بفرستید، ما هم فرستادیم و کانونمان ثبت شد، همین!
حجتالاسلام دانایی: در زمینه کانون میخواهم نکاتی مطرح کنم که امیدوارم دوستانمان نقدپذیر باشند. طی تغییر و تحولاتی که در مسجد داشتیم، خود حقیر مسئولیت کانون را به عهده گرفتم، چند ماه است که از دبیرخانه کانونها تماس میگیرند و میگویند در سامانهای که ایجاد کردهایم اسامی اعضای کانونتان را به همراه کد ملی وارد کنید تا در قبال آن به شما سرانه فرهنگی دهیم، من گفتم آن چیزی را که شما میخواهید یعنی اعضایی مشخص که کد ملیشان را هم بدانیم، هنوز موجود نیست(البته الان در اختیار داریم)، اما در پاسخ گفتند شما همینجوری وارد کنید! ما هم پاسخ دادیم: همینجوری نمیشود! شما باید یک کار فرهنگی برای کانون تعریف کنید و سرانه فرهنگی را که بیتالمال است، به تناسب آن اختصاص دهید.
بگذارید صریحاً بگویم، کانونی را میشناسم که پنج هزار کد ملی در سامانه ثبت کرده و براساس آن قرار است سرانه فرهنگی دریافت کند، در حالی که حتی 50 عضو هم ندارد. اخیراً به ما گفتند در برنامه تابستانی مسجد، یک کمک فرهنگی به شما میدهیم، ما هم خوشحال شدیم و گفتیم درخدمتیم. گفتند: میخواهید استاد نقاشی برای نوجوانان بفرستیم؟ 10 جلسه نخست را رایگان تدریس میکند و در صورت ادامه جلسات، هزینهای را از شما دریافت خواهد کرد. پذیرفتیم و جلسات را با تعداد زیادی نوجوان برگزار کردیم، بعد از 10 جلسه تماس گرفتند و گفتند باید به ازای هر جلسه، دو میلیون تومان به ما پرداخت کنید تا به مدرس بدهیم، این بود کمک فرهنگی؟ مگر مسجد ما درآمدِ پایدار دارد که چنین هزینهای را طلب میکنید؟ به نظرم شاکله کار کانونها باید تغییر کند، همه امور مربوط به مسجد باید از کانال و سیاستگذاری مرکز رسیدگی به امور مساجد ابلاغ شود و در مسجد نیز همه کارها با مدیریت و محوریت امام جماعت پیش رود.
ایکنا ــ از دید شما به عنوان ائمه جماعت، مرکز رسیدگی به امور مساجد چه حمایتهایی باید از مساجد داشته باشد و چه رویکردهایی را باید در خود تقویت کند؟
حجتالاسلام مزدجو: در بحث پیوند مسجد و مدرسه، در بحث فعالیتهای قرآنی در مساجد و در موضوع تبدیل مسجد به پایگاه فرهنگی و اجتماعی در محله که نمونههایی از خدمات آن را در جریان سیل و زلزله شاهد بودیم، مرکز رسیدگی به امور مساجد با توجه به جایگاه نخبگی و متولیگری که داراست، نقشی اساسی ایفا میکند. در بحثی مثل پیوند مسجد و مدرسه، آموزش و پرورش باید منِ امام جماعت را پذیرا باشد وگرنه قدم از قدم نمیتوانم بردارم، اما اگر مرکز از جایگاه بالادستی خود با آموزش و پرورش هماهنگیهای لازم را انجام دهد، کار منِ نوعی تسهیل میشود. در مباحث قرآنی این حدیث شریف را فراموش نکنیم که: «انّما نصبتالمساجد للقرآن؛ مساجد برای ترویج و تحقق قرآن ایجاد شدهاند»، اداره اوقاف مجموعهای است که موقوفات قرآنی بسیاری دارد، چه جایی بهتر از مسجد برای خرج کردن موقوفات قرآنی وجود دارد؟ اگر مرکز امور مساجد بتواند اداره اوقاف را کنار خود قرار دهد و تفاهمنامه امضا کنند، آن وقت همه مساجد در سطح کشور میتوانند از محل موقوفات قرآنی برنامههای متنوع شبی با قرآن، آموزش رشتههای مختلف قرآن و ... اجرا کنند و در زمینه دعوت از اساتید و قاریان نیز از همان مجموعه کمک گیرند.
در زمینه کمیته امداد هم اگر یک تفاهمنامه در سطح کلان امضا شود، کمیته امداد میتواند بسیاری از خدمات خود را در مسجد ارائه کند، چون از قدیمالایام مردم محله هر نیاز مالی که داشته باشند، ابتدا به امام جماعت مسجد مراجعه میکنند، همه نیازمندان این روحیه را ندارند که در همان وهله اول به کمیته امداد مراجعه کنند، البته خوشبختانه امور مساجد به سمت این تفاهمنامه حرکت کرده است، ما هم در مسجد خودمان به شکل شخصی با کمیته امداد همکاری را آغاز کردهایم و همانطور که اشاره شد به زودی یکی از شعب صندوق ولایت این مجموعه در مسجد صادق آل محمد(ص) مستقر میشود.
حجتالاسلام اولیائی: کار خوبی که سال قبل انجام شد، دوره و نمایشگاه تخصصی مسجد بود که بسیار جذابیت و فایده داشت، دوره تخصصی مدیریت مسجد تابستان گذشته به همت مرکز رسیدگی به امور مساجد، در دماوند برگزار شد و طی آن ائمه جماعت ملزم شدند که برنامههای طول سال خود را تنظیم کنند و مدیریت زمان داشته باشند. پشتیبانی، اعم از معنوی و مادی و حقوقی لازم است. در بحثهای حقوقی واقعاً انتظار داریم که مرکز رسیدگی به امور مساجد پشتیبانی بیشتری از مساجد داشته باشند.
حجتالاسلام مزدجو: جناب اولیائی مطلب بسیار مهمی را اشاره کردند؛ معاونت حقوقی امور مساجد باید به عنوان یک مشاور و پشتیبان حقوقی پشت مساجد را بگیرد، اما غالباً این اتفاق نمیافتد. در مساجد عموماً شاهدیم که امام جماعت خودش وکیل میگیرد و یکتنه مشکلات حقوقی مسجد را پیگیری میکند. مرکز رسیدگی به امور مساجد در بحث حقوقی دو اتفاق را باید رقم بزند: یکی در بحثهای حقوقی پشت امام جماعت بایستد و دوم اینکه قبل از ورود مسجد به چالشهای حقوقی، توصیههای لازم را به امنا و امام جماعت داشته باشد. یکی از نکات خوب در دوره مدیریت دماوند این بود که امام جماعت آموزش دید چه کار کند در چالشهای حقوقی نیفتد. مثلاً مسجد را بیمه کند و ...، این آموزشها باید ادامه پیدا کند.
حجتالاسلام دانایی: انتظار ما از مرکز رسیدگی به امور مساجد، پشتیبانی است. ما اکنون نوجوانان مسجد را به اردو میبریم، نیاز داریم تا این عزیزان را بیمه کنیم تا اگر خدای ناکرده اتفاقی افتاد، بتوانیم پاسخگو باشیم. همچنین همانطور که اشاره شد، در بحث پیوند مسجد و مدرسه انتظار داریم که امور مساجد، هماهنگی و پشتیبانیِ ستادی بیشتری داشته باشد تا آموزش و پرورش همکاری بیشتری داشته باشد. البته اتفاقاتی در این زمینهها در حال رقم خوردن است اما انتظارمان این است که این اتفاقات با سرعت بیشتری پیش رود.
ایکنا ــ یکی از سؤالات امروز جامعه، شیوه تأمین مالی مساجد است. همه میدانیم که مساجد از جایی بودجه نمیگیرند. مساجد تحت مدیریت شما از چه راههایی منابع مالی برای فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی خود را تأمین میکنند؟ و مقدار این منابع مالی از چه میزان شفافیت برخوردار است؟
حجتالاسلام دانایی: مسجد جامع امام علی(ع) شهران درآمد پایدار ندارد، پس در اصل هیچ ندارد اما «خدا» را دارد. خداوند همیشه نظر کرده است و مردم همیشه لطف کردهاند، خودشان هزینههای مالی فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی مسجد را تقبل کردهاند، هیچ بودجهای از هیچ جایی نگرفتهایم.
حجتالاسلام اولیائی: مسجد فاطمةالزهرا(س) در شهرک نمونه سپاه، مغازه دارد اما ای کاش نداشت، توصیهام به همه ائمه جماعت مساجد این است که اگر مسجدی مغازه نداشته باشد، کمکهای مردمیاش بیشتر میشود. به علت وجود همین دو مغازهای که مسجد ما دارد، کمکهای مردمی خیلی کم است. ما حتی 100 هزارتومان هم در ماه، کمک مالی به مسجد نداریم. پولی که بابت کرایه سالیانه از این دو مغازه گرفته میشود، کفاف هزینههای یک ماهِ مسجد را هم نمیدهد.
مرکز رسیدگی به امور مساجد در سالهای اخیر حسابرسی مساجد را کلید زد، یعنی مساجد چه دارای رقبات باشند و چه نباشند، سالی یک بار توسط گروه حسابرس، حسابرسی میشوند. نه به این عنوان که خدای ناکرده از کسی مچ گرفته شود، بلکه برای اینکه به کارگزار مسجد یاد دهند که مسجد باید سیستم حسابرسی شفاف داشته باشد.
اکنون که در خدمت شما هستم، 11 میلیون از جیب خود برای مسجد هزینه کردهام و در ضمن همیشه هم مورد سؤال هستیم که پول مغازه را چه کردید؟ امام جماعت قبل از ما هم در محرم، 20 میلیون تومان بدهکار شدند. بچههای مسجد، امروز به اردو رفتند، برای این امر، سه میلیون از من پول گرفتند و یک میلیون و 300 هزار تومان هم از بسیج، پول دیگری در کار نیست.
حجتالاسلام مزدجو: مسجد صادق آل محمد(ص)، رقبات و در نتیجه درآمد نسبتاً پایدار دارد، زمانی که مسجد را تحویل گرفتم یک اسکلت سه طبقه و در حال ساخت بود، نماز را در زیرزمین اقامه میکردیم. در مدت سه سال اخیر، ساخت مسجد پیشرفت خوبی کرده و جوانب مختلف آن دیده شده است، در ضمن آن کار فرهنگی هم انجام شده است. تدارک فعالیت فرهنگی برای نوجوانان و جوانان پرتعداد مسجد ما بدون هزینه امکانپذیر نیست، به علت وجود رقبات و مغازه کمک از جانب مردم به شدت پایین است. دوم هم اینکه دائماً امام جماعت را مورد سؤال قرار میدهند که پولها خرج چه میشود؟ چون نمیدانند که کارهای بنایی در این برهه اقتصادی چه هزینه سنگینی دارد و شاید نیز از نزدیک واقف نیستند که فعالیت فرهنگی امروز مستلزم هزینه است، من هم میگویم ای کاش مساجد دارای رقبات نبودند و مردمی اداره میشدند.
درباره شفافیت نیز، مرکز رسیدگی به امور مساجد در سالهای اخیر حسابرسی مساجد را کلید زد، یعنی مساجد چه دارای رقبات باشند و چه نباشند، سالی یک بار توسط گروه حسابرس، حسابرسی میشوند. نه به این عنوان که خدای ناکرده از کسی مچ گرفته شود، بلکه برای اینکه به کارگزار مسجد یاد دهند که مسجد باید سیستم حسابرسی شفاف داشته باشد. همچنین بسیاری از مساجد در پایان سال در قالبهایی مثل بنر، وضعیتی از دریافتیهای مسجد و هزینهکردها به نمازگزاران ارائه میکنند که کار پسندیدهای است و ما هم آن را در مسجدمان انجام میدهیم.
ایکنا ـ الان در کشور در حدود 80 هزار مسجد داریم؛ بعضی فعالان مسجدی معتقدند این تعداد مسجد، کم است و باید آن را بیشتر کنیم. از نظر شما افزودن بر کیفیت مساجد مهم است یا افزودن بر کمیت آن؟
حجتالاسلام مزدجو: افزودن بر کیفیت که حتماً مهم است اما دسترسی به مسجد هم اهمیت دارد، امروز دسترسی به مسجد به خصوص در برخی مناطق تهران بسیار دشوار است، یعنی کسی که مقداری سناش بالا رفته یا خانمهایی که میخواهند به مسجد بیایند، باید مسافتی طولانی را طی کنند تا به مسجد برسند. در همین محله جناب اولیائی، به ازای چندین و چند بلوک تنها دو مسجد وجود دارد.
یک اتفاق نامبارک و اشتباه در تهران رقم خورده است که مسئولان مختلف شهری، هیئات امنای مساجد و صدافسوس که بعضی ائمه جماعت نیز در آن نقش داشتهاند. مساجدی بزرگ و عریض و طویل ساختهاند در حالی که باید بر تعداد آن میافزودند و در جانمایی شهری آن دقت میکردند. مسجد، یک شبستان جمع و جور، سرویس بهداشتی، خانه عالم و خادم، یکی دو اتاق برای فعالیتهای آموزشی و یک دفتر برای مدیریت و امنا لازم دار،. اما در حال حاضر شاهدیم که مساجدی با متراژ بسیار بزرگ کلیدخورده است که چند سال هم هست در ساختن آن ماندهاند! اینها چه فایدهای دارد؟
زمانی که آقایان احمدینژاد و قالیباف، شهردار تهران بودند، کمکهای بزرگی کردند و زمینهای رایگان زیادی را برای ساخت مسجد در اختیار امنایی که پای کار آمده بودند، قرار دادند. حتی تیم آقای قالیباف در ساخت مساجد نیز کمک میکرد اما همان موقع نیاز بود تا در توزیع مساجد و جانمایی شهری آنان با کمک مرکز رسیدگی به امور مساجد دقت شود.
حجتالاسلام اولیائی: گاهی شاهدیم در یک فضای کم، دو مسجد نزدیک به هم وجود دارد اما در یک منطقه بزرگ، یک مسجد بیشتر وجود ندارد! اگر جانمایی شهری و توزیع مساجد، عادلانه و عاقلانهتر انجام میشد، خیلی بهتر بود. مثلاً مساجدی در سعادتآباد داریم که بسیار بزرگ و کنار هماند و در عین حال نسبتاً خالی از جمعیت، اما به عکس در جنتآباد تعداد مسجد خیلی کم است.
ایکنا ــ سخن آخر؛ در گام دوم انقلاب چه انگیزههای جدیدی برای فعالیت مسجدی دارید و مسیر پیش رو را چگونه ارزیابی میکنید؟
حجتالاسلام مزدجو: بیانیه گام دوم انقلاب، بهترین کلام و جملات از یک شخصیت فقیه و مرجع تقلید و یک سیاستمدار است که از ابتدای انقلاب در عرصههای گوناگون خدمت کرده و بعد هم زعامت امت را عهدهدار شده است. این بیانیه نقشه راهبردی چهل سال دوم انقلاب و دغدغه آن تربیت نیروهای مؤمن انقلابی است. این مساجد هستند که در تربیتهای نیروهای مؤمن انقلابی نقش محوری ایفا میکنند. بحث دیگر در گام دوم انقلاب، تمدنسازی است. مسجدی که میتواند نفوس را تربیت و به جامعه عرضه کند، دولتسازی به خوبی انجام میشود و بعد از آن تمدنسازی تحقق مییابد. یادمان نرود از همان مسجد کوچک پیامبر اسلام(ص) در مدینه، اتفاقاتی رقم خورد که توانست اسلام و آخرین پیام پروردگار برای انسان را به روم، ایران و همه جای دنیا منعکس کند.
حجتالاسلام اولیائی: به نظر من رهبر معظم انقلاب در گام دوم انقلاب این انتظار را از مساجد دارند که به تربیت نوجوان و جوانِ تراز انقلاب اسلامی اقدام کنند. امیدواریم بتوانیم در این مسیر قدم برداریم که بهترین کار است.
حجتالاسلام دانایی: تصور میکنم مسئولیت مهمی که در گام دوم انقلاب به دوش مساجد گذاشته شده، کادرسازی برای انقلاب اسلامی است. ما موظفیم که به نوجوانان و جوانان در مسجد میدان دهیم، جذب حداکثری داشته باشیم و از بین این افراد، کادرسازی کنیم. لازمه این مهم نیز دغدغه داشتن، مشورت کردن و بهرهبردن از تجارب افراد موفق مسجدی است.
گفتوگو از مجتبی اصغری
انتهای پیام