رضا اسماعیلی، شاعر و پژوهشگر ادبیات آئینی، در گفتوگو با ایکنا درباره کمبود آثار برجسته و متمایز در حوزه ادبیات عاشورایی گفت: این مسئله قدری به مراجعه نکردن به منابع مستند و اصیل مربوط میشود، به این معنی که وقتی میخواهیم در مورد عاشورا شعری بسراییم یا داستانی بنویسیم، اکتفا به گفتهها و شنیدههایی میکنیم که همه مردم میدانند و دانش ما سطحی است و اثر آن نیز سطحی خواهد بود؛ بنابراین در این سرودهها و نوشتهها سبقه عاطفی و احساسی پررنگتر است و ابعاد اندیشهورزانه و معرفتشناسانه آن مغفول واقع میشود.
وی با تأکید بر اینکه در خلق اثر باید به منابع موثق و مستند مراجعه و مطالعه کنیم، افزود: این موضوع به ویژه در حوزه ادبیات دینی و آئینی که با سایر حوزهها متفاوت است، باید بیشتر مورد توجه باشد؛ از این رو باید در نقد و پژوهشهای دینی سرمایهگذاری بیشتری داشته باشیم و خود را ملزم بدانیم در مورد هر موضوعی که میخواهیم سخن بگوییم، اطلاعات جامعی داشته باشیم و با نگاه همهجانبه اثری عمیق و قابل تأمل خلق کنیم.
اسماعیلی در ادامه دلایل در سایه قرار گرفتن اندیشه در شعرها و داستانها اشاره و بیان کرد: در حوزه شعر عاشورایی، وقتی شاعر دست به خلق اثر میزند، احساس میکند که این شعر میخواهد در اختیار مداح قرار گیرد و یا در حسینیهها و تکایا خوانده شود. به همین دلیل به بُعد شورآفرینی شعرش توجه بیشتری میکند و میخواهد به احساس مخاطبانش تلنگر بزند و شعرش سوزناک و اشکآور باشد و مردم با آن دم بگیرند؛ بنابراین توجه به این بُعد، او را از توجه معرفتشناسنانه، زیباشناسانه، عرفان، حماسه و پیامهای متعالی دور میکند، در حالی که باید در کنار تعهد ادبی، تعهد اجتماعی و دینی نیز مورد توجه باشد و شاعر بداند که چه حرفی برای گفتن دارد و حرفش چه تأثیری در مخاطبان خواهد گذاشت؟ همچنین آیا این شعر میتواند در مسیر ظلمستیزی و معرفتافزایی اثرگذار باشد یا خیر؟ اگر بتواند به این سؤالات پاسخ دهد و عنصر بیدارگری و آگاهیبخشی و ... در شعرش متجلی باشد، از بحث تحریک احساسات و اشک گرفتن فاصله میگیرد و بر ابعاد دیگر سرمایهگذاری میکند.
ابعاد سهگانه شعر عاشورایی
وی همچنین به ابعاد سهگانه شعر عاشورایی و آئینی اشاره و اظهار کرد: در شعر آئینی ابعاد سهگانه شاعر، مداح اهل بیت(ع) و مخاطب است که هر سه مسئول هستند تا شعر اثرگذار خلق شود و اینها باید به موازات هم تلاش کنند. شاعر باید به دنبال ابلاغ پیامهای انسانی، اجتماعی و معنوی باشد و خود را محدود به تحریک احساسات نکند و مداحان هم باید در انتخاب شعر وسواس و دقت نظر بیشتری داشته باشند و فقط هدفشان گرم کردن مجلس شعر مورد توجه نباشد و شور و شعور باید در کنار هم بوده و در کنار شورآفرینی، معرفتافزایی نیز داشته باشند. اگر مداح به این موضوع تأکید داشته باشد، شاعر نیز در همین راستا گام خواهد برداشت.
این شاعر تصریح کرد: ضلع سوم نیز مردم هستند که نباید فقط به اشک ریختن صرف توجه کنند، در کنار این مسئله باید به اهداف قیام امام حسین(ع) نیز توجه شود، زیرا امام حسین قیام کرد تا جامعه را از رخوت، سستی، جهل و خرافه نجات دهد و در کالبد آنها روح بیداری بدمد. اگر عزادار حسینی به این موارد توجه کند و شاعر و مداح نیز مخاطب خود را فردی آگاه و فعال بدانند، آنچه در تریبون خود میگویند، دقت خواهند کرد و بدون سند حرفی را نخواهد زد. زیرا میدانند که مخاطبشان منفعل نیست و در مقابل سخنان غیرمستند و خرافه و تحریفگویی آنها معترض خواهد بود؛ بنابراین اگر این مسئله مورد توجه باشد شاهد اتفاقهای خوبی در این زمینه خواهیم بود.
یک شاعر آئینی باید یک عالم دینی بوده و برای خود رسالتی قائل باشد و همانند شاعران کهن که حکیم زمانه خود بودند، شاعر نیز این گونه باشد، زیرا آنها شاعری را فقط صنعتگری و سخنوری نمیدانستند و خودشان را موظف میدانستند که در حوزههای جامعهشناسی، مردمشناسی، علم دین، فلسفه، معارف اسلامی و ... مطالعه کنند
وی همچنین بر مطالعه شاعران و مداحان تأکید کرد و گفت: یک ذاکر و مداح اهلبیت(ع) باید نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه بخواند و با آنها انس داشته و یا کتاب «حماسه حسینی» شهید مطهری را خوانده باشد و به بیانات رهبری در تذکر به شاعران و مداحان توجه کند. یک شاعر آئینی باید یک عالم دینی بوده و برای خود رسالتی قائل باشد و همانند شاعران کهن که حکیم زمانه خود بودند، شاعر نیز این گونه باشد. زیرا آنها شاعری را فقط صنعتگری و سخنوری نمیدانستند و خودشان را موظف میدانستند که در حوزههای جامعهشناسی، مردمشناسی، علم دین، فلسفه، معارف اسلامی و ... مطالعه کنند.
ضرورت مطالعه کتابهای شاخص اسلامی
اسماعیلی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه اگر شعر و داستان از فضای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی متأثر باشد، خوب است، اما اگر تحت تأثیر این فضا ائمه(ع) را با عبارات و شبیهسازیهای سادهلوحانه خطاب قرار دهیم، خوب نیست، به نظرتان چطور میتوان فضای ذهنی شاعر و نویسنده به ویژه جوان را اصلاح کرد، گفت: هنرمند به ویژه شاعر و نویسنده باید در حوزه ادبیات آئینی و عاشورایی، فراجناحی حرکت کند و نباید خود را به طرفداری از یک جناح محدود کند و حرکتش خطی نباشد، زیرا این موضوع باعث بیاعتمادی مخاطب به آنها میشود؛ هر چند سیاست، عین دیانت ماست، اما سیاستزدگی یک آفت است و یک هنرمند دینی باید خود را از این آفت مصون نگه دارد. اگر مخاطب احساس جامعیتگرایی را در هنرمند ببیند، جذب آثار وی خواهد شد. همچنین زبان حالگویی یکی از آفاتی است که امروزه رواج بیشتری در میان شاعران جوان دیده میشود. به این معنی که شاعر خواب خود را که هیچ سندیت و ارزشی ندارد، در قالب شعر بیان کرده و عبارات و مطالبی را به ائمه(ع) نسبت میدهد که آنها را مورد وهن قرار میدهند، در حالی که ما اجازه نداریم مطالب غیرمستند، خرافهها و خیالبافیهای خود را به آنها نسبت دهیم. مخاطب نیز از این مسئله آگاه نیست.
رسالت دانشگاهها در توجه به پژوهشهای ادبی عاشورایی
وی در ادامه درباره ضعف پژوهشهای ادبی نیز بیان کرد: متأسفانه دانشگاههای ما به روز نیستند و مطالبات جامعه را مورد توجه قرار نمیدهند و به جای اینکه به دنبال معرفتافزایی باشند، به دنبال مدرکگرایی هستند. اکنون پایاننامههای دانشجویی یک معضل است و بدون اینکه جامعه نیازی به موضوعات این پایاننامهها داشته باشند، به هر نحوی تدوین میشوند و دانشجویان مدرک خود را دریافت میکنند. بنابراین رسالت دانشگاهها این است که موضوعات روز جامعه را شناسایی کرده و همان موضوعات را به دانشجویان پیشنهاد دهند؛ از این رو به نظرم باید رنسانسی در حوزه پایاننامهها رخ دهد و در این مسئله تجدید نظر کنند تا روزمرگی در این زمینه از میان برود. به همین دلیل است که دچار رکود هستیم و اتفاق تازهای را در حوزه ادبیات آئینی شاهد نیستیم.
علاوه بر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و حوزه هنری، دانشگاه و یا شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان نهاد کلان فرهنگی باید در این راستا گام بردارند و نقشه جامع و مرامنامه علمی را تدوین کنند تا شاهد طراوت و نوزایی در ادبیات دینی و پژوهشهای علمی باشیم
این پژوهشگر ادبیات آئینی در ادامه درباره ضرورت ترسیم نقشه راه در حوزه شعر به ویژه شعر آئینی بیان کرد: این مسئله باید از طریق نهادهای کلان فرهنگی مورد توجه قرار گیرد و علاوه بر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و حوزه هنری، دانشگاه و یا شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان نهاد کلان فرهنگی باید در این راستا گام بردارند و نقشه جامع و مرامنامه علمی را تدوین کنند تا شاهد طراوت و نوزایی در ادبیات دینی و پژوهشهای علمی باشیم، اما در ظاهر همه دست روی دست گذاشتهاند تا دستی از غیب برون آید و کاری بکند. نهادهای مردمنهادی مانند بنیاد دعبل نیز به دلیل محدود بودن امکانات و ظرفیتها در تنگناهای مالی و اعتباری قرار دارند و شاید نتوانند آنگونه که نهادهای کلان فرهنگی تأثیرگذار باشند، گام بردارند و نهادهای کلان فرهنگی میتواند تقویتکننده نهادهای مردمنهاد باشد، زیرا بنیاد دعبل با همین امکانات محدود توانسته گامهای مثبت و بلندی در راستای نقد و آسیبشناسی پژوهشهای دینی برداشته است.
وی تأکید کرد: اکنون در حوزه پژوهشهای علمی و دینی فقر بزرگی داریم. اینکه در حوزه شعر، احساسات و عاطفه پررنگتر است، به دلیل کمبود پژوهشهای در این زمینه است و این وظیفه نهادهای علمی است که نیازسنجی ندارند تا به محققان و پژوهشگران سفارش اثر بدهند و به نوعی به اجتهاد علمی توجه نشده و به نظرم باب اجتهاد علمی در دانشگاهها بسته است و بسیاری از پایاننامه و پژوهشها در دانشگاهها در حال خاک خوردن هستند.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام