به گزارش
ایکنا از خراسان رضوی، مطلب پیش رو، برگرفته از کتاب نهضت حسینی(ع) اثر استاد شهید مطهری در پاسخ به نویسنده کتابی است که به مقایسه عمل شیعیان و مسیحیت در شهادت حسین بن علی(ع) و عیسی مسیح پرداخته است.
در بیان استاد شهید مرتضی مطهری چند سال پیش در کتابی دیدم که نویسنده مقایسهای میان حسین بن علی(ع) و عیسی مسیح(ع) کرده و نوشته بود که عمل مسیحیها بر عمل مسلمین(شیعیان) ترجیح دارد، زیرا آنها روز شهادت عیسی مسیح را جشن میگیرند و شادمانی میکنند اما این روزها در شهادت حسن بن علی(ع) مرثیهخوانی و گریه میکنند، لذا عمل آنان بر عمل اینان ترجیح دارد، چرا که آنان شهادت را برای عیسی مسیح موفقیت میدانند نه شکست و چون موفقیت میدانند شادمانی میکنند اما مسلمین شهادت را شکست میدانند و چون شکست میدانند، گریه میکنند. خوشا به حال ملتی که شهادت را موفقیت بشمارد و جشن بگیرد و بدا به حال ملتی که شهادت شکست بداند و به خاطر آن مرثیهخوانی کند.
اعتقاد خرافی مسیحیت
جواب این است که اولا دنیای مسیحیت که این شهادت را جشن میگیرد، روی همان اعتقاد خرافی است که میگویند عیسی کشته شده تا بار گناه ما بریزد و چون به خیال خود سبکبال شده و استخوانش سبک شده آن را جشن میگیرد. در حقیقت او جشن سبکی استخوان خودش را به خیال خودش میگیرد و این یک خرافه است.
دومین دلیل همان فرق اسلام و مسیحیت تحریف شده است که اسلام یک دین اجتماعی و مسیحیت یک دینی است که همه آن چیزی که دارد اندرز اخلاقی است. گاه به یک حادثه از نظر فردی نگاه میکنیم و گاه از نظر اجتماعی. از نظر اسلام شهادت حسین بن علی(ع) از دیدگاه فردی یک موفقیت بود. برای شخص حسین بن علی (ع) این شهادت شکست بود یا موفقیت؟ هر مسلمانی میگوید موفقیت و خود حضرت نیز هم روز اول فرمود: «خُطَّ الْمَوْتُ عَلى وُلْدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقَلادَةِ عَلى جیدِ الْفَتاةِ، وَ ما أَوْلَهَنی إِلى أَسْلافی اِشْتِیاقُ یَعْقُوبَ إِلى یُوسُفَ»
از نظر یک انسان و از نظر خود شهید، شهادت موفقیت است. لازم نیست مسیحیها بگویند در 1350 سال پیش پیشوایان اسلام گفتهاند. علی بن ابیطالب(ع) آن وقتی که تیغ بر فرقش فرود آمده و تا نزدیک ابرویش شکافته است و این طور حرف میزند: به خدا قسم، مرگ ناگهانی و ضربت ناگهانی که بر من خورد، یک ذره مورد کراهت من نیست. من افتخار میکنم و آرزوی چنین روزی را داشتم. به خدا قسم، مثل من مثل آن عاشقی است که به معشوق خود رسیده باشد. به قول شاعر دیدار یار غایب دانی چه ذوقی دارد/ابری که دربیابان بر تشنهای ببارد
مثل من در حال این ضربت خوردن مثل همان مردمی است که در شبهای تاریک به دنبال آب میگردند و ناگهان به آب میرسند. دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند/و اندرآن ظلمت شب آب حیاتم دادند
این از نظر شخصی و فردی. اما اسلام یک طرف دیگر هم دارد، قضایا را همیشه از جنبه شخصی مطالعه نمیکند، از جنبه اجتماعی هم مطالعه میکند. حادثه عاشورا از جنبه اجتماعی و نسبت به کسانی که مرتکب آن شدند، مظهر یک انحطاط در جامعه اسلامی بود. لذا دائما باید یادآوری شود که دیگر چنین کاری را مرتکب نشوند. این همان «آخی» است که یک ملت میگوید: ما مسلمانان چنین کاری کردیم؟! لعنت به کسانی که چنین کاری کردند، پس دیگر چنین کاری نکنیم.
سومین دلیل در این موضوع برای صیقل دادن احساسات اسلامی و انسانی است، اما به شرط اینکه ما این را درست درک کنیم. امروز روزی نیست که آدم سرش را زیر آب کند. ما باید در اوضاع مذهبی خودمان رفرم ایجاد کنیم، البته نه در مذهب بلکه در کار خودمان. اشتباهات ما که به مذهب مربوط نیست.
انتهای پیام