به گزارش کانون خبرنگاران
ایکنا،
نبأ؛ حجتالاسلاموالمسلمین مهدی یوسفیان، معاون پژوهشی مرکز تخصصی مهدویت، 22 شهریورماه در جمع عزاداران حسینی در مدرسه علمیه حضرت زینب(س) آران و بیدگل، گفت: خداوند سبحان از میان خلقش پیامبران و اولیایی برگزید و از میان آن خوبان تاریخ و بندگان صالحش قربانیان و ذبیحهایی برای خود انتخاب کرد؛ به شهادت سخنان اهل عصمت(ع)، حضرت یحیی(ع) فرزند زکریا(ع) و حضرت اسماعیل(ع) فرزند ابراهیم(ع) و عبدالله بن عبدالمطلب(ع) پدر خاتم پیامبران(ص) و اباعبدالله حسین بن علی(ع) از جمله این ذبیحان هستند؛ اما از میان این قربانیان خدا، بریده شدن سر، تنها برای حضرت یحیی و حسین بن علی(ع) مقدر شد و آسمان نیز تنها بر این دو ذبیح، 40 روز گریست.
وی ادامه داد: اما بریده شدن سر حجت خدا و سید و سالار شهیدان و سرور جوانان اهل بهشت، حسین بن علی(ع) با لبهایی خشکیده، از چنان عظمتی برخوردار است که حتی قبل از وقوع، پیامبران و اوصیای پیشین را در ماتم خود نشانده است و پس از وقوع شهادتش نیز تا قیامت اشک را بر دیدگان همه ائمه(ع) و مؤمنان و آزادگان جهان و دوستداران آن حضرت جاری کرده است تا آنجا که ولیعصر، حضرت مهدی موعود(عج) نیز در مصیبت جدش مدام اشک میریزد و میفرماید «یا جدا! در مصیبت تو صبح و شام ندبه میکنم و بهجای اشک خون میگریم؛ فَلَأَنْدُبَنَّکَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً وَ لَأَبْکِینَّ عَلَیکَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما».
این استاد حوزه و دانشگاه یادآور شد: در متون دینی آمده است که اسماعیل(ع) و عبدالله(ع) اگرچه تا پای قربانی شدن پیش رفتند، اما به حکم حکمت پروردگار پیش از تحقق ذبح، قربانی قبول افتاد و گوسفندی بهشتی بهجای اسماعیل(ع) و صد شتر بهجای عبدالله فدا شدند. از جمله حکمتهای عدم تحقق این دو ذبح به خواست پروردگار منان آن بود که این دو بزرگوار حامل نور خدا و سراج منیر عالم حق و حقیقت یعنی محمد و آل محمد(ع) بودند؛ علاوه بر احادیثی که به این حکمت دلالت دارند، پیامبر اکرم(ص) نیز فرموده است «أَنَا ابْنُ الذَّبِیحَینِ؛ من فرزند دو ذبیح هستم». از امام رضا(ع) سؤال شده که این دو ذبیح چه کسانی هستند، حضرت فرمود «مقصود از آن دو ذبیح، اسماعیل بن ابراهیم خلیل و عبدالله بن عبدالمطلب است».
یوسفیان گفت: داستان ذبح حضرت اسماعیل(ع) در قرآن کریم طی آیات 101 تا 107 از سوره صافات گزارش شده و در انتها آیه شریفه «وَ فَدَیناهُ بِذِبْحٍ عَظیم» به این نکته اشاره فرموده است که بهجای اسماعیل (ع) خداوند متعال «ذبح عظیم» قرار داد تا او در راه خدا کشته شود و اسماعیل(ع) از قربانی شدن رهایی پیدا کنند. بسیاری میپندارند که منظور از ذبح عظیم گوسفندی است که بهجای اسماعیل(ع) ذبح شد، اما به نظر میرسد این نکته اگرچه صحیح است، اما همه حقیقت نیست.
وی بیان کرد: خداوند متعال ابراهیم(ع) را بارها و بارها آزمود «وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُن» شکستن بتها، فتنه نمرود و افکندن ابراهیم(ع) به آتش، مواجهه با خورشیدپرستان و ستارهپرستان، هجرت دادن هاجر و اسماعیل به مکه، ذبح اسماعیل و...، از جمله این آزمایشها است و چون از همه آزمایشها الهی سرفراز بیرون آمد، مقام امامت را به او عطا فرمود «قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماما» ماجرای برخی از این آزمایشها در سوره صافات، آیات ۸۳ تا ۱۱۳ بیان شده است؛ از جمله اینکه حضرت ابراهیم(ع) پس از آنکه از شکستن بتها و فتنه نمرود و آتش او سالم و سربلند بیرون آمد، از خدا فرزندی صالح درخواست کرد؛ «رَبِّ هَبْ لی مِنَ الصَّالِحینَ» و خداوند او را به جوانی بردبار نوید داد «فَبَشَّرْناهُ بِغُلامٍ حَلیمٍ».
این محقق دینی اشاره کرد: در تفسیر این آیه شریفه و اینکه مقصود از ذبیح یعنی «غُلامٍ حَلیمٍ» کیست میان علمای اهل سنت و شیعه اختلاف نظر وجود دارد؛ رأی مشهور میان عالمان شیعه همواره آن بوده که ذبیح اسماعیل(ع) است، اما بسیاری از اهل سنت اسحاق(ع) را ذبیح دانستهاند. روایات وارده از اهل بیت(ع) تصریح دارند بر اینکه ذبیح، اسماعیل(ع) بوده است.
وی با ذکر روایتی گفت: از امام صادق(ع) سؤال شد؛ ذبیح چه کسی بوده حضرت فرمود اسماعیل(ع)، زیرا خداوند عزوجل ابتدا قصه ذبح را نقل کرده و آنگاه به تولد اسحاق(ع) بشارت داده و فرموده «وَ بَشَّرْناهُ بِإِسْحاقَ نَبِیا مِنَ الصَّالِحین»، این استدلال از امام رضا(ع) نیز نقل شده است. در روایت دیگری نیز، داود بن کثیر علاوه بر آن سؤال، پرسید کدام یک بزرگترند حضرت به تفصیل پاسخ دادند که ذبیح اسماعیل(ع) بوده و بین نوید خدا به تولد اسماعیل و نوید به اسحاق، پنج سال فاصله است؛ و در پایان حضرت به همان استدلال از قرآن تمسک کرده و فرمودند که هر کس گمان کند اسحاق بزرگتر از اسماعیل است، اخبار قرآن درباره آن دو را تکذیب کرده است؛ مفسران نیز به این استدلال تمسک جسته و آن را ظاهر آیات سوره صافات دانستهاند.
یوسفیان ادامه داد: به لحاظ وقایع تاریخی و اخبار دیگر کتب آسمانی نیز مسئله قابل اثبات است. در این زمینه علامه طباطبایی در المیزان گفته است «مسئله نقل دادن هاجر به سرزمین تهامه که همان سرزمین مکه است و بنا کردن خانه کعبه در آنجا و تشریع احکام حج که همه آن و مخصوصاً طواف، سعی و قربانی آن حاکی از گرفتاریها و محنتهای هاجر و فرزندش در راه خدا است، همه مؤید آن هستند که ذبیح نامبرده اسماعیل بوده نه اسحاق».
معاون پژوهشی مرکز تخصصی مهدویت گفت: انجیل برنابا هم یهود را به همین اشتباه ملامت کرده و در فصل 44 چنین گفته است «خداوند با ابراهیم(ع) سخن گفت و فرمود اولین فرزندت، اسماعیل را بگیر و از این کوه بالا برده او را بهعنوان قربانی و پیشکش ذبح کن؛ و اگر ذبیح ابراهیم(ع) اسحاق بود، انجیل او را یگانه و اولین فرزند ابراهیم(ع) نمیخواند، برای اینکه وقتی اسحاق به دنیا آمد اسماعیل(ع) کودکی هفت ساله بود».
وی افزود: درهرصورت پس از مدتی ابراهیم(ع) خوابی را که از آن مأموریت ذبح فرزندش را دریافته بود با وی در میان گذاشت و اسماعیل(ع) نیز پذیرفت و پدر را به اجرای فرمان خداوند تشویق کرد؛ «قالَ یا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنی إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرینَ»، وقتی هر دو آماده انجام این دستور شدند و به نقل روایات متعددی، شیطان را که تلاش میکرد مانع اجرای این امر الهی شود، ناکام گذاردند، ابراهیم(ع) مشغول ذبح شد، ولی خداوند متعال ابراهیم را ندا داد «ای ابراهیم! آن رؤیا را تحقق بخشیدی و به مأموریت خود عمل کردی، ما اینگونه، نیکوکاران را جزا میدهیم، این مسلماً همان امتحان آشکار است، ما ذبح عظیمی را فدای او کردیم؛ إِنَّ هذا لَهُوَ الْبَلاءُ الْمُبینُ، وَ فَدَیناهُ بِذِبْحٍ عَظیم».
یوسفیان بیان کرد: در معنای «فداء» مرحوم طبرسی در مجمعالبیان گفته است «چیزی را گویند که بهجای چیز دیگری قرار داده شود که از چیز اول، ضرر برطرف شود... مانند اسیری که مقابل چیزی فدیه و آزاد شود» و در تفسیر نمونه آمده است ««فدینا» از ماده «فدا» در اصل به معنی قرار دادن چیزی بهعنوان بلاگردان و دفع ضرر از شخص یا چیز دیگر است، لذا مالی را که برای آزاد کردن اسیر میدهند «فدیه» میگویند و نیز کفارهای را که بعضی از بیماران بهجای روزه میدهند به این نام نامیده میشود».
معاون پژوهشی مرکز تخصصی مهدویت اظهار کرد: فداء و مشتقات آن ۱۴ بار در قرآن کریم آمده و همه به همان معناست. لذا، قرآن کریم از چیزی که بهجای حضرت اسماعیل(ع) ذبح شد، بهعنوان «ذبح عظیم» یاد کرده است، اما چه چیز بهجای اسماعیل(ع) قربانی خدا شد و ذبح عظیم نام گرفت! امام رضا(ع) فرمود «هنگامی که عزم و اراده ابراهیم(ع) بر این قرار گرفت که فرزندش را ذبح کند، خداوند متعال بهجای او ذبح عظیمی را قرار داد و آن کبش املح؛ قوچ سفیدی که سیاهی نیز داشت و 40 سال در بهشت چریده بود و از رحم بیرون نیامده بود و خدا آن را با دستور «کن» آفرید تا فدای اسماعیل کند».
وی ادامه داد: در دایرةالمعارف قرآن کریم نیز چنین آمده است «ذبح عظیمی که فدای اسماعیل شد، قوچی بود که جبرئیل(ع) آن را از آسمان آورد؛ قوچی که از مادر تولد نیافته؛ بلکه با فرمان «کن» ایجاد شده بود. بعضی آن را بز کوهی دانستهاند. گفته میشود در صدر اسلام سر این قربانی بهصورت خشک شده، کنار ناودان کعبه آویزان بوده است. وصف آن به عظیم، به دلیل آن است که از ناحیه خدای سبحان بوده و فدای ذبح قرار گرفته یا به دلیل پذیرفته شدن آن در درگاه خداوند یا چریدن در بهشت است. طبق روایتی از امام رضا(ع)، ابراهیم(ع) در سرزمین منی آرزو کرده است که خداوند، قوچی را فدای اسماعیل قرار دهد و از آن رو که پیامبر و امامان طاهر(ع) در صلب اسماعیل بودهاند، این آرزو برآورده شده است».
این محقق دینی اظهار کرد: از طرف خدا بودن این ذبح و برای خدا بودن آن وجه اصلی عظمت آن است و در تفسیر نمونه آمده است «در اینکه عظمت این ذبح از چه نظر بوده از نظر جسمانی و ظاهری و یا از جهت اینکه فدای فرزند ابراهیم شد و یا از نظر اینکه برای خدا و در راه خدا بود و یا از این نظر که این قربانی از سوی خدا برای ابراهیم فرستاده شد، مفسران گفتوگوهای فراوانی دارند، ولی هیچ مانعی ندارد که تمام این جهات در ذبح عظیم جمع و از دیدگاههای مختلف دارای عظمت باشد».
یوسفیان گفت: علاوه بر آن قوچ بهشتی، تمام قربانهای منی نیز فدای اسماعیل(ع) است؛ در ادامه روایت پیشگفته از امام رضا (ع) آمده است «فَکُلُّ مَا یذْبَحُ بِمِنًی فَهُوَ فِدْیه لِإِسْمَاعِیلَ إِلَی یوْمِ الْقِیامَه فَهَذَا أَحَدُ الذَّبِیحَینِ؛ پس تمام قربانهایی که تا قیامت در منی ذبح میشوند، فدای اسماعیل (ع) است». عظمت و بزرگی چنین ذبحی نیز روشن است، چراکه از سویی هر سال بیش از یک میلیون قربانی در منی ذبح میشود و با گذشت زمان، سال به سال بر وسعت آن نیز افزوده میشود و از سوی دیگر در میان ذبحکنندگان انبیا، اولیا، ائمه، مؤمنان و صالحان نیز بوده و هستند که با اخلاص تمام قربانی میکنند.
معاون پژوهشی مرکز تخصصی مهدویت بیان کرد: ذبح گوسفند بهشتی و یا تمام قربانهای مِنی بهجای اسماعیل اگرچه صحیح و عظیم است، اما این تمام حقیقت نیست و خداوند متعال در عالم انسانی و از نوع بشر نیز قربانیای را بهجای اسماعیل(ع) قرار داد و او را بهعنوان برترین ذبیح راه حق و حقیقت برگزید که باید دین اسلام بهعنوان برترین دین آسمانی از خون او که خون خدا و ثارالله است آبیاری میشد تا بتواند تا قیامت چراغ هدایت امت باشد. این انسان برتر از انبیا و فرشتگان، سید و سالار شهیدان و مظلوم کربلا حسین بن علی(ع) است که ذبیح اعظم خدا است.
وی اظهار کرد: در این زمینه، در عیون اخبار الرضا(ع)، خصال شیخ صدوق و دیگر کتب معتبر روایی از امام رضا(ع) چنین نقل شده است که هنگامی که حقتعالی به ازای ذبح اسماعیل قوچی را فرستاد تا بهجای او ذبح شود، حضرت ابراهیم(ع) آرزو کرد؛ کاش میشد فرزندش را به دست خود ذبح کند و مأمور به ذبح گوسفند نمیشد تا به سبب درد و مصیبتی که از این راه به دل و جان او وارد میشود، مصیبت پدری باشد که عزیزترین فرزندش را به دست خود در راه خدا ذبح کرده تا از این طریق بالاترین درجات اهل ثواب در مصیبتها را بهدست آورد. در این اثنا خطاب وحی از پروردگار جلیل به ابراهیم خلیل رسید که محبوبترین مخلوقات من نزد تو کیست، ابراهیم(ع) فرمود هیچ مخلوقی پیش من محبوبتر از حبیب تو محمد(ص) نیست. پس وحی آمد که آیا او را بیشتر دوست داری یا خودت را، ابراهیم(ع) گفت او پیش من از خودم محبوبتر است. خداوند متعال فرمود فرزند او را بیشتر دوست داری یا فرزند خود را، ابراهیم(ع) عرض کرد فرزند او را بیشتر دوست دارم.
وی ادامه داد: حقتعالی فرمود آیا ذبح فرزند او (امام حسین(ع)) به دست دشمنان از روی ستم، بیشتر دل تو را میسوزاند یا ذبح فرزند خودت به دست خودت در اطاعت من! عرض کرد پروردگارا! ذبح او به دست دشمنان بیشتر دلم را میسوزاند. در این هنگام خداوند خطاب کرد؛ ای ابراهیم! پس بهیقین جمعی که خود را از امت محمد(ص) میشمارند، فرزند او حسین(ع) را از روی ظلم و ستم و با عداوت و دشمنی، ذبح خواهند کرد همانگونه که گوسفند را ذبح میکنند و به این سبب مستوجب خشم و عذاب من میشوند.
یوسفیان گفت: ابراهیم(ع) از شنیدن این خبر جانکاه، ناله و فریاد برآورد و قلب و جان او به درد آمد و بسیار گریه کرد و دست از گریه برنمیداشت تا اینکه وحی از جانب پروردگار جلیل رسید «ای ابراهیم! گریه تو بر فرزندت اسماعیل اگر او را به دست خود ذبح میکردی، فدا کردم به گریهای که تو بر حسین(ع) و شهادتش کردی و به این سبب بالاترین درجات اهل ثواب در مصیبتها را به تو دادم. در پایان امام رضا (ع) فرمود این است مفهوم قول خداوند عزوجل «وَ فَدَیناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ».
معاون پژوهشی مرکز تخصصی مهدویت بیان کرد: این حدیث معتبر از امام رضا(ع) علاوه بر اینکه بر مصادیق دیگر ذبح عظیم صحه نهاده، آیه شریفه «وَ فَدَیناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ» را از انحصار در یک مصداق ظاهری اگرچه عظیم، بیرون آورده و یک معنای دقیق عرفانی و ملکوتی ارائه کرده و سالار شهیدان را بهعنوان ذبح عظیم معرفی کرده است. با آنکه همه امامان و پیامبران بسیاری در راه خدا شهید شدهاند و پیامبری همچون حضرت یحیی(ع) را سر بریدهاند و در برخی روایات نیز وجوه تشابهی بین شهادت حضرت یحیی(ع) و امام حسین(ع) بیان شده است؛ اما قطعاً ذبیحی بزرگتر و عظیمتر از حضرت سیدالشهدا(ع) درراه خدا ذبح نشده است، لذا تعبیر «ذبیح اعظم» کمترین چیزی است که میتوان در حق سیدالشهدا(ع) گفت. نکته جالب توجه اینکه حضرت اسماعیل(ع) با اینکه ذبیحالله نامیده شده است و بهراستی حضرت ابراهیم عزم بر ذبح او داشت و ذرهای در اطاعت امر خداوند متعال سستی نکرد، ولی خدا نخواست که او حقیقتاً ذبح شود و مشیت او بر آن قرار گرفت ذبیح حقیقی او فرزند پیغمبر خاتم و جگرگوشه فاطمه و سیدوسالار شهیدان باشد.
این محقق دینی گفت: حسین بن علی(ع)، انسانی برتر از عرش و فرش است که خدا او را در قرآن کریم نفس مطمئنه نامیده «یا أَیتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّه» و او را به جوار خود فرا خوانده «ارْجِعِی إِلی رَبِّکِ راضِیه مَرْضِیه فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی» و او نیز با کمال اخلاص در لبیک گفتن به فراخوان پروردگار شتاب کرده و با دادن سر مبارکش در راه رضای پروردگار در منای حسینی، ذبیح اعظم خدا شده است.
جواد دهقانی آرانی
انتهای پیام