به گزارش ایکنا، پنجاه و یکمین شماره فصلنامه «تحقیقات علوم قرآن و حدیث» به صاحب امتیازی دانشگاه الزهرا(س) منتشر شد.
از جمله عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «اثبات انسجام درونی سورههای قرآن از طریق ارتباطات نحوی جملات درون سورهها»، «تحلیل روش علامه طباطبایی در تفسیر آیات عام و مطلق در سیاق خاص»، ««احمد بن محمد بن صدیق الغماری» و روشهای وی در کشف و تصحیح علل سندی روایات نبوی»، «تحلیل شبکه مفهومی «قدرت خداوند» در قرآن کریم»، «پندارشکنی قرآن کریم با محوریت واژه «علم» در سطوح متن».
در چکیده مقاله «اثبات انسجام درونی سورههای قرآن از طریق ارتباطات نحوی جملات درون سورهها» میخوانیم: «نگاه ساختاری به سورههای قرآن، از جمله روشهای جدید در بررسی سورههای قرآن میباشد. یکی از راههای اثبات اصل این موضوع (نه روش اجرای آن)، توجه به بحث ارتباطات نحوی جملات درون سورههای قرآن است. اکثر علمای نحو، 17 نقش برای جملات ذکر کردهاند، ارتباط نحوی 16 مورد از این نقشها با کلمات و جملات دیگر، کاملاً روشن است. تنها نقش استینافیه است که محل چالش میباشد.
در مجموع سه نوع جمله استینافیه وجود دارد؛ استیناف تعلیلی، بیانی و ابتدائی. ارتباط جملات استیناف تعلیلی و بیانی با ما قبل روشن است چرا که تعلیل و تبیین موضوعی در جملات قبل می باشند، اما در خصوص جملات استیناف ابتدائی اینگونه نیست. از تعداد 28495 جمله قرآن (با توجه به آخرین شمارش عملی)، در مورد 428 جمله، ادعای استیناف ابتدائی بودن شده است. علمای اِعراب قرآن، چون در ظاهر ارتباطی میان آنها و جملات دیگر ندیدهاند این موارد را به عنوان استیناف ابتدائی ذکر کردهاند و از طرف دیگر، هدف اصلی ایشان یافتن ارتباطات همه جملات نبوده است، اما با بررسی دقیق تک تک این موارد مشخص شد که نقشهای دیگری نیز وجود دارد که میتوان در مورد این جملات در نظر گرفت و اولویت نیز با همین نقشها میباشد. لذا به نظر میرسد هیچ جملهای در سورههای قرآن وجود ندارد، که ارتباط آن، با جملات ما قبل روشن نباشد. در مجموع از منظر ارتباطات نحوی، سورههای قرآن دارای ارتباطات بسیار مستحکمی میباشند که میتوان ادعا نمود که ساختار بسیار منسجمی دارند.»
در طلیعه مقاله «تحلیل روش علامه طباطبایی در تفسیر آیات عام و مطلق در سیاق خاص» آمده است: «عام ومطلق در آیات قرآن کریم گاه در سیاق خاص قرار گرفتهاند در نتیجه این سؤال مطرح میشود که آیا ملاک تفسیر این گونه آیات، تنها ادوات عام و مطلق است و از این رو، این گونه آیات را باید به خارج از سیاق و فضای نزول تعمیم داد، یا آنکه لازم است عمومات و اطلاقات در چارچوب سیاق و فضای نزول خود تفسیر شوند. با توجه به جایگاه المیزان، واکاوی روش علامه طباطبایی(ره) در مواجهه با اینگونه آیات میتواند بسیار مهم تلقی شود؛ به ویژه آنکه در نگاه ابتدائی، به نظر میرسد ایشان در این زمینه، متعارض عمل کرده است؛ گاه با استناد به سیاق، دلالت الفاظ عام و یا مطلق را محدود و نسبی دانسته است و گاه با استناد به الفاظ عام و یا مطلق، دلالت آیه را فراتر از سیاق تفسیر کرده است. در پژوهش حاضر آیات عام ومطلق دارای سیاقِ محدود با روش کتابخانهای در تفسیر المیزان مورد مطالعه قرار گرفته و نمونههایی که منعکس کننده عملکرد متفاوت علامه طباطبایی در این دسته از آیات است، گزارش شده است؛ سپس این نمونهها با روش توصیفی- تحلیلی، واکاوی و ارزیابی شده و این نتیجه حاصل شده است که روش تفسیری علامه طباطبایی در این زمینه، کاملاً ضابطهمند و به دور از تناقض است و ایشان به صورت کلّی، گستره دلالت ادوات عام ومطلق را داخل در چارچوب سیاق و فضای نزول تفسیر میکند، مگر آنکه خصوصیّت سیاق و فضای نزول احراز نشود؛ یا دلیل عقلائی یا روایی بر تعمیم و الغاء خصوصیّت وجود داشته باشد.»
در چکیده مقاله «پندارشکنی قرآن کریم با محوریت واژه «علم» در سطوح متن» میخوانیم: «پندارشکنی و تصحیح اندیشة انسانها یکی از مهمترین مأموریتهای کتب آسمانی است. قرآن کریم بهعنوان جامع و کاملترین متن وحیانی نسبت به بسیاری از اندیشهها و توهمات غلط بشری انتقاد داشته، در سطوح متن وحیانی خود سعی در گسست خیالات موهومی دارد که برخلاف حقایق جهان هستی در ذهنها شکلگرفته و عامل شقاوت انسانها گردیده است. این واژهها و ساختارها و جملات در عین تنوع هرکدام مأموریت و وظیفهای خاص برای اصلاح اندیشهها به عهده دارند. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی و شناخت معنا پندارشکنی آیات حاوی خانواده واژه «علم» در سطوح متن بررسی گردیده، به نتایجی دسته یافته است که مهمترین آنها عبارتاند از؛ شناسایی سه سطح واژه و ساختار و جمله پندارشکن میباشد که در 45 درصد آیات حاوی آنها، آموزش مستقیم و در 55 درصد با روش اطلاعرسانی غیرمستقیم صورتگرفته که در 74 درصد این گروه از آیات، پندارشکنی با واسطه دیگران و در مابقی با واسطه پیامبر اسلام(ص) صورتگرفته است. نوع لحن و آهنگ کلام در 61 درصد موارد مقتدرانه و شدید و گویش مابقی این گروه از آیات با فراوانی 39 درصد مقتدرانه و ملایم بوده و خطاب تقریباً در 50 درصد این آیات متوجه مسلمانان بوده، رویکرد اصلی آنها پندارشکنی آموزشی میباشد و در نیمی دیگر قرآن کریم به دلیل عناد و پافشاری مشرکان و کافران در پندارهای سقیم خود برای تأثیرگذاری بیشتر و ایجاد تنبه، اکثراً با لحن شدید و بیان همراه با تهدید به دنبال گسست پندارهای ناصحیح و اصلاح آنها میباشد.»
انتهای پیام