در تولیدات مناسبتی ماه رمضان آثار طنز یکی از گونههای پرمخاطب است که همیشه بیشترین میزان مخاطب را به خود اختصاص داده است اما متاسفانه برخی مواقع به بهانه شادیآفرینی شاهد نمایش برخی لودگیها در تولیدات نمایشی هستیم.
پیرامون این موضوع خبرنگار ایکنا با حجتالاسلام والمسلمین محمدحسین سرانجام استاد مدرسه اسلامی هنر گفتوگویی انجام داده که در ادامه با آن همراه می شویم.
ایکنا – رمضان امسال مصادف با نوروز است. این همزمانی روی تولیدات سیما هم تأثیرگذار است و به آن ویژگی خاصی میبخشد. پیرامون این موضوع توضیح دهید.
رمضان در جهان اسلام مهمترین ایام سال است زیرا در این روزها همه مسلمانان مهمان خداوند هستند. برای همین جشن و شادی در تمام کشورهای اسلامی برقرار است. در نوروز همه شاهد دگرگونی طبیعت هستیم. اتفاقی که در ایران و دیگر کشورهای فارسیزبان، عید محسوب میشود. برای همین تقارن این دو عید امری پسندیده است که شادی مضاعف ایجاد میکند. در چنین شرایطی نیاز است تولیدات نمایشی سیما رنگ و بوی دیگری به خود گیرد تا به نوعی دو مناسبت را مد نظر قرار دهد.
برای برنامهسازی در این ایام، نمیتوان به المانهای گذشته تکیه کرد چون سلیقه مردم دائم در حال عوض شدن است و نمیتوان به واسطه نگاههای تکراری، مخاطب را جذب کرد. در مدیریت جدید سیما شاهد اتفاقات خوبی هستیم که در جهت ارتقای کیفی تولیدات قدم برمیدارد. راهاندازی دفتر فیلمنامه ازجمله این اتفاقات است چراکه درگذشته حتی با یک طرح مجوز ساخت سریالهای مناسبتی را داده و پس از آن نگارش فیلمنامه آغاز میشد! چنین اتفاقی بهخودیخود نشاندهنده کیفیت کارهای آن ایام است. از نگاه من وقتی یک سریال غنای لازم را خواهد داشت که برای فیلمنامه آن بیشترین زمان گذاشته شود. اگر این اتفاق رخ دهد مطمئن باشید با یک گروه کاربلد اتفاقی خوب رقم خواهد خورد وگرنه حتی اگر کاری بالاترین امکانات را هم داشته باشد بدون یک متن خوب نتیجه دلخواه نخواهد بود.
در ساخت تولیدات نمایشی ماه رمضان حتما باید یک نکته را به صورت ویژه مدنظر قرار داد. آثار نمایشی باید به نوعی رنگ و بوی رمضان داشته باشند البته منظورم پرداخت کلیشه به این رویداد نیست بلکه میتوان به شکلی تأثیرگذار رمضان را در سریالهای نمایشی دید. این شرط در برخی کارهای امسال دیده نشده است. برای مثال به سریال «هفت سر اژدها» اشاره میکنم که با وجود داشتن پیام و ساختاری خوب، اثری مناسبتی محسوب نمیشود زیرا در دیگر ایام سال هم میشد این کار را روی آنتن فرستاد.
بگذارید از مثالی موفق نام ببرم. در فصل اول «پایتخت» داستان در ماه رمضان رخ میداد و حس این ایام را به خوبی به بیننده منتقل میکرد. در کنار این امر لحظات خوشی هم برای مخاطب فراهم میشد. در این سریال همچنین به فرهنگ و برخی رسومات ایرانی هم نظر شده بود. این اتفاقی پسندیده است که انتظار میرود در کارهای دیگر هم تکرار شود البته همین سریال نیز از فصل سه به بعد اسیر تکرار شد چون بدون داشتن طرح و ایده خوب جلوی دوربین رفت تا با تکیه بر موفقیت گذشته مخاطب را سرگرم کند.
ایکنا – تولیدات رمضانی معمولاً قشر سنی خاصی از مخاطبان را مدنظر قرار میدهد درحالیکه مخاطب کودک هم میتواند آثار مناسبتی داشته باشد. این اتفاق را چگونه ارزیابی میکنید.
برنامهسازی رمضانی برای کودک درگذشته رخ داده و هماکنون نیز وجود دارد چون رمضان تنها برای بزرگسالان نیست و کودکان هم قادرند از برکات این ماه عزیز بهرهمند شوند. نکته دیگر اینکه اگر به دنبال تربیت مخاطب هستیم این کار را باید از کودکی آغاز کنیم چون اگر نتوانیم مخاطب را از سنین پایین با آموزههای رمضانی آشنا کنیم رسیدن به این خواسته در بزرگسالی دشوار خواهد بود.
ایکنا – تولیدات مناسبتی تنها به تلویزیون مختص شده است درحالیکه سینما هم انتظار میرود ویژگی رمضانی به خود گیرد اما فکر میکنم به خاطر نبود درآمدزایی سینماداران کمتر تمایل به تولیدات رمضانی دارند.
تولیدات رمضانی کارهای کمدرآمد نیست. این باور که تولیدات رمضانی و دینی در گیشه سینما فروش ندارد باوری اشتباه است که سالهاست رایج شده و باید برای آن اندیشه شود. متأسفانه سینما امروز اسیر آثاری سخیف شده که تنها با تکیه بر شوخیهای کلامی پیش رفته و نکته درخور توجهی در خود ندارد. این مسئله اقدامی در جهت تخریب فرهنگ است!
شادی بهذات امری پسندیده است که در فرهنگ اسلامی هم روی آن تأکید شده اما شادی با لودگی متفاوت است. آن چیزی که این روزها در سینما میبینیم لودگی تمام است که با رقص و آواز میخواهند تماشاگر را بخندانند. این امر گامی در جهت تخریب فرهنگی است. نکته بعد، فیلم درام یا حتی دفاع مقدسی هم قادر است در جهت شادی قدم بردارد. منظور اینکه ممکن است فیلمی را ببینیم که شاید در سالن مخاطب را به گریه اندازد اما حسی که تماشاگر بعد از دیدن فیلم به دست میآورد احساس رضایت است که بهخودیخود امری شادیآور است.
ایکنا – داشتن شرط باور و اعتقاد برای سازندگان کارهای مناسبتی تا چه حد امری ضروری و لازم است. چون گاهی مواقع عدهای معتقدند تنها با بودن مشاور میتوان کمبودها را جبران کرد. پیرامون این موضوع توضیح دهید.
بودن مشاور اقدامی تکمیلی است اما هیچگاه امری کافی نیست چون حتماً سازنده باید خود به موضوع باور داشته و تا حد ممکن نسبت به موضوع هم آگاه باشد. در این شرایط وجود یک مشاور قادر است جلوی برخی تحریفها را بگیرد.
ایکنا – سوال پایانی؛ همیشه برای آثار موفق تولیدات دهه 60 و هفتاد را مثال میزنند در آن مقطع هیچ رسانهای جز صداوسیما وجود نداشت پس هر اثری که روی آنتن میرفت با استقبال مخاطب مواجه میشد برای همین نمیتوان با تکیه بر آن الگوها فیلمسازی کرد. پیرامون این موضوع چه نظری دارید؟
اینکه تولیدات دهه 60 و هفتاد کیفیت بهتری داشتند قابل اغماض نیست. به همین دلیل وقتی سریالهایی چون «روزی روزگاری» یا «امام علی (ع)» و «نیمه پنهان ماه» روی آنتن میرود مخاطب آن را میبیند اما این نکته را هم نمیتوان کتمان کرد که رسانهها متنوع شده و جذب مخاطب کاری سخت و دشوار شده است. البته این تنوع رسانه در داخل هم باعث شده کمی احساس مسئولیت پایین آید چون فیلمساز میداند اگر قرار باشد برای یک شبکه کاری انجام ندهد شبکهای دیگر این امکان را برای پیش خواهد آورد. همین مسئله نیز روی حساسیتهای او تأثیر منفی خواهد گذاشت.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام