به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمد عالمزاده نوری؛ معاون تهذیب حوزههای علمیه، شامگاه 26 اسفندماه در نشست علمی «ضلع سوم اخلاق، رویکرد ویژه قرآن» که از سوی مدرسه اخلاقپژوهی روشمند و با همکاری انجمن علمی معارف دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد با بیان اینکه در علم اخلاق از نظام ارزشهای انسانی و اینکه چه چیزی خوب و چه چیزی بد است سخن به میان میآید، گفت: موضوع گزاره اخلاقی آنطور که دانشمندان علم اخلاق گفتهاند صفات، افعال و ملکات اختیاری انسان است و محمول گزاره اخلاقی هم برخی مفاهیم ارزشگزار مانند خوب و بد و حسن و قبیح و فضیلت و رذیلت، درست و نادرست، ممدوح و مذموم، صالح و ناشایست و ... است.
وی افزود: این دوگانه خوب _ بد، فضیلت _ رذیلت و صالح _ ناصالح سالها، قرنها و هزارهها است که در دانش اخلاق ثبت شده و در مهمترین کتب اخلاقی یونان باستان بر مدار همین دوگانه شکل گرفته است؛ در قرآن و روایات هم همین دوگانه مطرح شده است و زوجهای مفهومی دیگری هم مانند معروف و منکر، خیر و شر، بر و اثم، طیب و خبیث، سعادت و شقاوت و ... را داریم. اینها مفاهیم متقابلی هستند که در اخلاق قرآنی روایی به کار رفتهاند و معادل ممدوح و مذموم و خوب و بد در اخلاق هستند لذا قرآن هم این مفاهیم دوگانه را پذیرفته است.
عالمزاده نوری با بیان اینکه قرآن کریم برای اولین بار یک تقسیم نوین و شگفتانگیز ارائه کرده است و ضلع سومی را هم به آن افزوده است که در هیچ کتاب اخلاقی سابقه ندارد، گفت: خداوند به طرزی شگفتانگیز سهگانهای مطرح و دایره مباحث اخلاقی را توسعه داده است؛ آن حدیث معروف نبوی که در کتب ذکر شده است یعنی «بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» شاید تتمیم مکارم اخلاق همین باشد که خدا چیزی را به دو گانه خوب و بد اضافه کرده است.
وی اظهار کرد: منطقا ممکن است گفته شود خوب و بد، صالح و ناصالح دوگانههایی هستند که نمیتوان مقوله سومی را هم به آن افزود مگر اینکه بگوییم برخی رفتارها نه خوب و نه بد هستند یعنی ما بین خوب و بد منطقه صفر و خنثی قرار میدهیم ولی خدا اینطور نکرده است.
معاون تهذیب حوزه علمیه با بیان اینکه جایی که خداوند این خوب و بد را توسعه داده در سوره مبارکه واقعه است، تصریح کرد: در این سوره فرموده است: فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ؛ وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ؛ وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ؛ انسانها را به اصحاب مشئمه، میمنه و السابقون تقسیم کرده است و سابقون را در ردیف سایر خوبان نمیآورد گویا میخواهد بفرماید که این گروه آنقدر خوب هستند که در گروه اصحاب میمنه قرار نمیگیرند و اگر در این زمره قرار دهیم حق آنان ادا نخواهد شد. مثلا ما اگر برای سردار سلیمانی بگوییم او انسان خوبی بود آیا توصیف شایستهای برای این انسان است؟ قطعا اینطور نیست.
معاون تهذیب حوزه علمیه با بیان اینکه این سهگانه فقط در یک مورد نیامده است، افزود: در سوره مبارکه مطففین هم این تقسیمبندی را داریم یعنی یک گروه به عنوان ابرار بیان شده است و در برابر آن از فجار نام برده است و گروه سومی به نام مقربون را هم نام میبرد. إِنَّ كِتَابَ الْفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ/ إِنَّ كِتَابَ الْأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ/ يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ.. فرمود پاداش نیکان و ابرار باده و جامی است که اندکی از تسنیم به آن مخلوط شده است؛ يُسْقَوْنَ مِنْ رَحِيقٍ مَخْتُومٍ؛ ختامه مسک یعنی با تسنیم ممزوج شده است و تسنیم چشمهای است که مقربون از خالص آن مینوشند.
وی با بیان اینکه مشابه این مسئله در سوره مبارکه انسان هم وجود دارد، افزود: هیچ کتاب اخلاقی قبل و بعد از قرآن، چنین تقسیمبندی ندارد و اولین بار است که خداوند چنین تقسیم سهگانهای دارد لذا باید خیلی برای ما حساسیت برانگیز باشد. در سوره دهر از عبادالله نام میبرد (إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا؛ عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيرًا) آنجا هم از ابرار نام برده است و فرموده است: ان الابرار یشربون من کاس کان مزاجها کافورا. کافورا چشمهای است که عبادالله از آن مینوشند و اصلا به دلخواه آنان این چشمه جاری میشود.
عالمزاده نوری با بیان اینکه مقداری از آب چشمهای که توسط عبادالله جاری شده است و از آن مینوشند، به خوبان و ابرار هم داده میشود، اظهار کرد: در سوره مبارکه فاطر هم این تقسیمبندی به زبان دیگری بیان شده است؛ فرموده است: ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا ۖ فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ؛ بر اساس این آیه، افراد بد کسانی هستند که به خودشان ظلم کردهاند؛ گروه دوم کسانی هستند که مقتصد هستند و توازن و تعادل نفس و شخصیت دارند. در اخلاق یونانی هم این افراد با نظریه تعادل زرین ارسطویی توصیف میشوند و گروه سوم کسانی هستند که سابق بالخیرات هستند لذا گروهی مستقل از گروه دوم هستند.
وی افزود: در جای دیگری در قرآن که این تقسیم آمده است سوره مبارکه نساء است که انسانها را به دو گروه مؤمن و کافر تقسیم کرده است و گروه مؤمنان را هم به دو قسم تقسیم میکند؛ مؤمنان قاعد و مجاهد که تاکید دارد هر دو گروه مؤمن هستند و وعده پاداش الهی برای آنان وجود دارد و هر دو بهشتی هستند ولی این کجا و آن کجا یعنی مجاهدان مقام بیشتری دارند. و المجاهدون فی سبیل الله باموالهم و انفسهم. قرآن فرموده است این دو گروه مساوی نیستند؛ قاعدون مؤمنان معمولی و خوب هستند و خدا به اینها هم وعده پاداش حسنی را داده است ولی گروه دوم کسانی هستند که با مال و جان خود مجاهده میکنند و با مؤمنان معمولی فاصله زیادی دارند.
معاون تهذیب حوزههای علمیه با بیان اینکه قرآن با تعبیر «لَا يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ ۚ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً ۚ وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَىٰ ۚ وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا» تصریح کرد: خداوند 6 بار و با 6 بیان بر فاصله میان این دو تاکید کرده است؛ اول فرموده است لا یستوی بعد فرمود فضل الله المجاهدین، دوباره تکرار کرد، سپس اجرا عظیما را به کار برد و بعد شمول مغفرت و رحمت را برای آنان برشمرد. این آیات وقتی کنار هم قرار بگیرند متوجه میشویم مقربون همان عبادالله و سابقون السابقون و مجاهدون فی سبیل الله هستند.
وی با بیان اینکه تاکید و تمرکز بر جایگاه اخلاقی گروه سوم در هیچ کتاب دیگری دیده نمیشود، افزود: در نظام اخلاقی تربیتی جامعه اسلامی معمولا توجه داریم که افراد خوبی تربیت کنیم و تلاش میکنیم افراد انسانهای خوبی باشند اما از این مواجهه قرآنی به دست میآید که این گروه سوم آنقدر مهم هستند که حساب جداگانه نسبت به خوبان و مقربان و نیکان دارند.
وی افزود: به عبارت دیگر دستگاه تربیتی ما باید به این ضلع سوم توجه خاصی نشان دهد. امام علی(ع) در نهجالبلاغه فرمودند که ان الجهاد باب من ابواب الجنه فتح الله بخاص اولیائه. یعنی جهاد بابی از ابواب بهشت است که خداوند آن را بر اصحاب خواص خود گشوده است؛ خداوند ولی همه مؤمنان است؛ الله ولی الذین آمنوا. الله ولی المؤمنین؛ یعنی خدا ولایت مؤمنان را برعهده دارد ولی مجاهدان جزء خواص اولیاء هستند و حساب جداگانه نسبت به دیگران دارند.
استادیار اخلاق پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه المجاهدین در قرآن با تعابیر دیگری هم یاد شده است، افزود: قرآن کریم از گروه دیگری به نام ربیون یاد کرده است و توضیحی که داده است مساوی مجاهدون میشود؛ «وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ» گروه ربانی در معیت پیامبران مجاهدت میکردند. خداوند گروه دیگری را با عنوان «الذین معه« و «الذین آمنوا معه»؛ یعنی کسانی که همراه و همپای پیامبران هستند و معیت دارند؛ الذین معه برای انبیای مختلفی آمده است: در جایی فرموده است محمد رسول الله و الذین معه اشداء... در مورد ابراهیم(ع) هم فرموده است: قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ؛ تقریبا در مورد همه پیامبران از این تعبیر استفاده شده است.
وی با بیان اینکه تعبیر حواریون هم برای اصحاب خاص حضرت عیسی(ع) آمده است، تصریح کرد: در روایات از این گروه به شیعیان تنوری یاد شده است که داستان معروفی دارد؛ یکی از افراد خدمت امام رسید و گفت که چرا قیام نمیکنید و امام فرمودند برو داخل تنور و او ترسید ولی هاورن مکی وارد جلسه شد و تا امام به ایشان فرمود بدون سؤال و پرسش خود را به تنور انداخت؛ در برخی روایات از این گروه به عوان زبر الحدید و پارههای آهن یاد شده است. خداوند در قرآن برای این گروه که هر نامی بر آن بگذاریم حساب ویژه باز کرده است و اگر آنها را در زمره انسانهای خوب قرار دهیم حقشان ادا نمیشود لذا این راهبرد اخلاق قرآنی است.
انتهای پیام