حجتالاسلام علیرضا قبادی، جامعهشناس و کارشناس دین، به مناسبت ماه رمضان سلسله یادداشتهایی را با محور «دینداری در قرآن» نوشته که هر روز از رسانه ایکنا منتشر میشود. مشروح شانزدهمین یادداشت را در ادامه میخوانید.
«از تجربههای لطیفی که در سوره کهف روایت شده، شهود باغداری است که خداوند او را صاحب دو باغ کرد و از هر باغ بهره میبرد. وی رفيقی داشت که از نظر مالی وضع ضعیفی داشت؛ مرد باغدار به رفیقش گفت: من از جهت مال از تو بيشتر و از نظر تعداد از تو نيرومندترم.
مرد باغدار به جایی رسید که تنها به تمکن مالی خویش اتکا داشت و آلوده به شرک شد. صاحب باغ وضعیت خود را حاصل زرنگى و فعاليتى خود میدید و آن را كرامت و فضيلت خود به حساب میآورد از این رو بر دیگران از جمله رفیقش فخر فروشی میکرد.
باغدار، خود را مالک امور میدانست و میپنداشت كه هيچ وقت باغش نابود نمیشود و بالاتر از آن گمان نداشت که رستاخيزی برپا شود و بر این باور بود که چنانچه قیامت برپا شود و او به سوى پروردگارش برود؛ آنجا نيز وضع بهتری خواهد داشت.
رفيقش به او گفت: «به خداوند که تو از خاک، سپس از نطفه آفریده شدهای، سپس به صورت انسان زیبا درآورد و كافر شدى؛ چرا وقتى به باغت وارد شدی، نگفتى هر چه خدا خواهد همان شود و نيرويى جز به تاييد الهی نيست؟» سپس به وی گفت: «اگر من به لحاظ مال و فرزند از تو كمترم، امید كه پروردگارم بهتر از تو به من عطا کند؛ افزون بر آنکه باغ تو نیز از آفات از جمله صاعقه و... در امان نیست! یا ممکن است آب جاری آن خشک شود یا در زمین فرو رود یا ميوههاى آن نیز نابود شود.»
باغدار بیاعتنا به صحبتهای دوست خود با همان باورها و اندیشههای نادرست و نگاه متکبرانه که به رفیقش داشت، وارد باغ میشد تا اینکه یک روز، بلایی بزرگ دامنگیر باغش شد و باغ او را ویران کرد. آنگاه او دو دست خويش به حسرت به هم میزد و مىگفت؛ اىكاش هيچ كس را شریک پروردگارم نمیپنداشتم؛ چراکه هنگام نزول بلا، هیچ کس نتوانست مرا يارى كند.
آیات بعد از این تجربه لطیف، معارف مهم زیر را یادآور میشود که ولایت و حاکمیت تنها برای خدا است و دنیا با همه زینتش، پایدار نیست و خداوند بر همه چیز توانا است.»
انتهای پیام