غرش گلوله‌ها چگونه کابوسی دردناک در کودکان می‌شود
کد خبر: 3752421
تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱۳۹۷ - ۱۰:۵۲

غرش گلوله‌ها چگونه کابوسی دردناک در کودکان می‌شود

گروه اجتماعی - و اکنون پس از سال‌ها، اتفاقی تلخ در سالگرد آغاز جنگ تحمیلی، خاطرات آن روزها را برایم زنده کرد، کودکانی که با هیجان و شادی به همراه والدین‌شان به مراسم رژه می‌روند تا از نزدیک برای رزمندگان و سربازان میهن‌شان دست تکان بدهند و مزدورانی که با گلوله، رویاهای کودکانه‌شان را تبدیل به کابوسی دردناک می‌کنند.

غرش گلوله‌های؛ کابوسی دردناک در کودکان
به گزارش ایکنا از مازندران، علیرضا پاک بین، مسئول واحد هنرهای تجسمی حوزه هنری مازندران، در پی حادثه تروریستی اخیر شهر اهواز یادداشتی به این خبرگزاری ارسال کرده است وی در یادداشت خود آورده است: یکی از هیجان‌انگیزترین اتفاقات دوران کودکیم در کوچه پس کوچه‌های شهر اهواز، دیدن طیاره‌هایی بود که هر چند وقت یکبار از بالای سر شهرمان رد می شدند. آن روزها دوان دوان در کوچه‌ها می‌دویدیم و با دست طیاره‌ها را به یکدیگر نشان می‌دادیم، در خانه هم اگر بودیم  با شتاب خود را به پشت بام می‌رساندیم تا غرق در خیالات کودکانه‌مان برای خلبان دست تکان بدهیم.
روزگار خوش کودکی با نگاهی معصومانه و آمیخته با حسی مثبت به هر چیز و هر کس، مثل احساس همه‌ بچه‌های هم سن و سالم طی می‌شد تا به 31 شهریور59 رسیدیم.
آن روز در حیاط خانه مشغول بازی با سه چرخه‌ام  بودم که صدای طیاره‌ها نگاهم را به آسمان دوخت، صدا ازهمیشه بلندتر و نزدیک‌تر بود، هیجان زده به طرف پشت بام دویدم، در راه خدا خدا می‌کردم که قبل از رد شدن آن‌ها به پشت بام برسم.
وقتی رسیدم، صحنه‌ای متفاوت‌تر از همیشه  دیدم. سه طیاره با ظاهری عجیب که نزدیک به زمین با صدایی وحشتناک و بلندتر از همیشه حرکت می‌کردند. بعدها شنیدم که اسم آن‌ها «میگ» است . شادی کودکانه‌ام از دیدن طیاره‌های جنگی زیاد طول نکشید، صدای انفجار بمب‌های رها شده از میگ‌ها، فریاد مضطرب مادرم که از حیاط خانه مرا صدا می‌زد و کوهی از آتش و دود که مقابل دیدگان متحیر و وحشت‌زده‌ام  به آسمان می‌رفت و احساس کودکانه‌ای که از آن روز با واژگانی مثل جنگ، شهید، مقاومت، پایداری و...آشنا می‌شد.

و اکنون پس از سال‌ها، اتفاقی تلخ در سالگرد آغاز جنگ تحمیلی، خاطرات آن روزها را برایم زنده کرد. کودکانی که با هیجان و شادی به همراه والدین‌شان به مراسم رژه می‌روند تا از نزدیک برای رزمندگان و سربازان میهن‌شان دست تکان بدهند و مزدورانی که با گلوله، رؤیاهای کودکانه‌شان را تبدیل به کابوسی دردناک می‌کنند.
و حال در چهل سالگی انقلاب اسلامی، باز خون به ناحق ریخته محمدطاها اقدامی (کوچکترین شهید حادثه تروریستی اهواز) در کنار سایر شهدای آن حادثه شوم، یادآور این حقیقت می‌شود که  دشمنان این نظام، بی‌اعتقاد به هر قاعده‌ای انسانی با خوی حیوانی، یک روز در لباس دشمن بعثی و منافقین خلق و روز دیگر در لباس گروه‌های تکفیری و جدایی طلب به یک هدف می‌اندیشند، آسیب به نظام اسلامی و ویرانی میهن عزیزمان. و باز ثابت خواهیم کرد که این خواب آشفته هیچ‌ وقت تعبیرنخواهد شد.

تقدیم به روح بلند شهید محمدطاها اقدامی کوچکترین شهید حادثه تروریستی اهواز و سایر شهدای مظلوم این حادثه.

انتهای پیام

captcha