آنچه مانع اثربخشی حج بر سبک زندگی می‌شود
کد خبر: 3830964
تاریخ انتشار : ۰۸ مرداد ۱۳۹۸ - ۰۹:۰۳
حجت‌الاسلام شهامت تبیین کرد:

آنچه مانع اثربخشی حج بر سبک زندگی می‌شود

گروه جامعه ــ عضو هیئت علمی جامعة‌المصطفی معتقد است که ناآگاهی از معارف حج، خالی نبودن دل از غرور و کینه، خودنمایی، تجمل‌گرایی و از همه مهم‌تر تأمین مخارج حج از پول‌های بادآورده از موانع اثربخشی حج بر سبک زندگی هستند.

آنچه مانع اثربخشی حج بر سبک زندگی می‌شوداز ابتدای انقلاب تاکنون بیش از سه میلیون زائر ایرانی به حج تمتع رفته‌اند. برنامه‌ریزی‌های حاکمیتی و دولتی در چهار دهه اخیر همواره به گونه‌ای بوده است که زائران ایرانی حج با بهترین کیفیت و بیشترین بهره‌وری معنوی در این رویداد بزرگ شرکت کنند و آن را به حجی تراز و ابراهیمی تبدیل کنند، لکن به نظر می‌رسد در سال‌های اخیر بعضی کم‌کاری‌های فرهنگی در داخل و بعضی غرض‌ورزی‌ها از خارج باعث شده است که مردم نتوانند همچون گذشته تأثیر حج را بر سبک زندگی خود احساس کنند.

از این رو ایکنا بنابر رسالت قرآنی خود در حوزه سبک زندگی، گفت‌وگوهایی را با حج‌شناسان تدارک دیده است. پس از گفت‌وگو با حجج اسلام محسن ادیب‌بهروز و محمود شریفی‌اقدم، این هفته با حجت‌الاسلام‌ والمسلمین حسین شهامت، عضو هیئت علمی جامعة‌المصطفی و از روحانیون کاروان‌های حج تمتع، به گفت‌وگو پرداختیم. آنچه از نظر می‌گذرد حاصل این گفت‌وگوست:

ایکنا ــ اعمال و مناسک حج چگونه می‌تواند بر سبک زندگی تأثیر گذارد؟ برای تحقق این مهم چه عملکردی باید داشت؟

خداوند در آیه 27 سوره حج می‌فرماید: « وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيق» یعنی ای پیامبر برای حج اعلام عمومی کن، مردم بر مرکب‌ها سوار و از راه دور و نزدیک به سمت خانه خدا رهسپار شوند، حج مجموعه‌ای از عظمت است که درک عمق عظمت آن برای ما انسان‌هایی که در ابتدای راه هستیم چندان آسان نیست، اعمال ظاهری حج خود به اندازه یک کتاب قطور مثل رساله عملیه، مطلب و نکته دارد، چه برسد به ابعاد معنوی و مناسک روحی حج که وادی گسترده‌تری است. حج با سایر واجبات دین، تفاوتی بزرگ دارد و آن این است که فقط یک بار در سراسر عمر انسان واجب می‌شود، در همین یک‌بار اگر حواسمان باشد دریچه‌ای از ملکوت به رویمان گشوده می‌شود. شاید اگر کسی از این فرصت که حاصل اذن و توفیق الهی است، استفاده نکند، دیگر فرصتی برای جبران نصیبش نشود، اما اعمالی دیگر مثل نماز و روزه، تکرارپذیری بیشتری دارند، نماز چشمه‌ای جاری است که انسان روزی پنج بار روح را در آن شست‌وشو می‌دهد، روزه سالی یک‌بار واجب است اما حج فقط یک بار در عمر واجب می‌شود.

کسی که می‌خواهد به حج برود و به واسطه حج تحولی در جان خود و سبک زندگی‌اش به وجود بیاورد، باید آمادگی‌هایی کسب کند، مجاهدت‌هایی انجام دهد و مدتی از مال و خانواده و دلبستگی‌های خود فاصله گیرد. در گذشته با امکانات کم، گاهی حج یک سال یا دوسال طول می‌کشید، تعداد بالایی از زائران حج در بین راه در اثر تشنگی، گشنگی، بلایای طبیعی و ... جان می‌سپردند، حتی در حال حاضر نیز که رفت وآمدها آسان‌تر شده است، زائر باید یک تا دوماه در کشوری دیگر و دور از خانواده و دلبستگی‌های خود به انجام اعمال و مناسک بپردازد، یک روحیه جهادگونه می‌خواهد تا زائر حج خود را آماده مقابله با سختی‌ها آماده کند. یک هجرت نفسانی و سلوک الی الله باید در انسان ایجاد شود تا خود را برای زیارت خانه خدا آماده کند.

اولین قدم، کسب آگاهی است؛ زائر ناآگاه نمی‌داند چه می‌کند. هم برای فهم مناسک ظاهری و هم مسائل عرفانی حج، زائر باید در کلاس‌هایی که از سوی علما و بزرگان برگزار می‌شود زانو بزند. این‌ گونه رفتار کردن علاوه بر جنبه علمی، کبر و غرور آدم را می‌ریزاند. همچنین قبل از سفر باید از دیگران حلالیت بطلبد و خود نیز کدورت و کینه را از بقیه کنار بگذارد، معمولاً فقط به حلالیت از دیگران تأکید می‌شود، در حالی که زائر هم باید بقیه را حلال کند. بزرگی می‌گفت جوری خود را آماده کنید که وقتی هنگام عزیمت به حج پای خود را از پله هواپیما بالا گذاشتید، ذره‌ای کینه از کسی در دل نداشته باشید.

حج‌گزار می‌خواهد کبوتر حرم شود، به تعبیر امیرالمؤمنین(ع)، حج‌گزاران به کبوترهایی که به آشیانه می‌روند و بره‌هایی که به سرچشمه آب زلال وارد می‌شوند، تشبیه شده‌اند، کسی که می‌خواهد برود و کبوتر حرم شود، باید سنگ ثقیل غرور و کبر و حسد و کینه را از پای خود برهاند تا بتواند پرواز کند. اگر زائر بخواهد چیزی از محضر پیامبر(ص) و ائمه بقیع(ع) و مسجدالحرام بیاموزد، باید این مراحل را طی کند. البته ظرفیت و معرفت افراد برای طی کردن این مراحل متفاوت است اما بالاخره هرکس اگر تلاش کند می‌تواند حد خوبی از آمادگی را برای خودش ایجاد کند. بهترین آمادگی ایجاد سنخیت است و حج‌گزاران که امت پیامبر(ص) هستند باید بیشترین سنخیت و شباهت اخلاقی را به پیامبر(ص) ایجاد کنند.

ایکنا ــ در مناسک حج مانند احرام، طواف، سعی و وقوف در مشعر و منا چه اسراری وجود دارد که توجه به آن‌ها می‌تواند بر جان زائر حج تأثیر بگذارد و او را متحول کند؟

بعد از انجام مقدمات، نوبت به میقات و احرام می‌رسد، انسان در میقات که محل قرار با خداست، نیت می‌کند که محرم شود، تمام لباس‌های دنیا را دربیاورد و لباس فاخر بندگی به تن کند، لباسی که دوخته نشده و تجمل ندارد، قیمت و رنگ آن هم با دیگران برابر است. نیت احرام خودش باب عظیمی است، سرسپردگی به اطاعت امر خدا، در ظاهر یک جمله بیشتر نمی‌گوید اما باطنش این است که از آن زمان به بعد به طور واقع از انجام محرمات پرهیز کند.

هر کسی با محبوب و معشوق خود قرار و گفتمانی دارد و حاجی اینجا با خدا قرار دارد، میقات یک نقطه عطف و حشر جدید برای انسان است، مسجد شجره‌ صحنه‌های عجیبی دارد، به چشم دیده‌ام که وقتی احادیث امام صادق(ع) هنگام محرم شدن را برای افراد بیان می‌کردیم، حال‌ها چقدر منقلب می‌شد و تولدی جدید برای حج‌گزاران به وجود می‌آمد، این انقلاب درونی برای آنان که حج‌اولی هستند، بیشتر اتفاق می‌افتد و جلوه بیشتری دارد.

بعد از احرام تا زمانی که حج به پایان برسد، علاوه بر واجبات، مستحباتی وجود دارد که از آن‌ها هم نباید غافل شد، این مستحبات همگی در جهت تکمیل معنویت و تحول‌آفرینی حج توصیه شده‌اند. مثلاً بار اولی که انسان می‌خواهد وارد مسجدالحرام شود، دعاهایی سفارش شده است که به تعبیر علامه جوادی آملی، نازکردن بنده هنگام ورود به مهمانی خداست، خدایا به درخانه‌ات آمده‌ایم، به دعوت خودت آماده‌ایم، ما را بپذیر و اذن بده که وارد شویم، هر مهمان بر میزبان حقی دارد و من هم بر گردن تو حق دارم، از تو ضمانت می‌خواهم که برای همیشه از آتش خشم و غضب و دوری تو در امان قرار گیرم، بعد از این جملات حج‌گزار آرام آرام وارد مسجدالحرام می‌شود، چه خوب است که سجده شکر به جای بیاورد و بعد هم هنگام نگاه به کعبه، دعا کند و حتماً دعایش مستجاب می‌شود.

بعد از طواف، نوبت به سعی صفا و مروه می‌رسد، کوه صفا، محل صفا و صمیمیت و وفاست، به تعبیر قرآن این دو کوه از شعائر الهی هستند، آدم ابوالبشر و حوا در این محل بوده‌اند، جناب هاجر در این مکان هفت بار به دنبال آب سعی کرده است و اسراری دارد که توضیح آن، بحث مستقلی می‌طلبد. بقیه مناسک مثل وقوف در مشعر و منا و عرفات نیز هر کدام نمادی هستند برای انسانی که وارد میدان خودسازی شده است، هر کدام از مناسک حج پنجره‌ای به باغ عرفان و سلوک می‌گشاید، بگذارید یک ادعایی بکنم، «همه چیز» در حج هست، هر آنچه برای تکامل روحی، خودسازی و پاک شدن از گناهان نیاز داریم، در حج وجود دارد.

آثار و آیات خداوند، بیشتر از هر جای دیگری در سرزمین وحی جلوه می‌کند، شما وقتی به آن بیابان‌های خشک و کوه‌های خشن می‌نگرید و می‌بینید در چنین منطقه‌ای، میلیون‌ها انسان با دلربایی و انسان‌دوستی گرد هم آمده‌اند، بیش از هر زمان دیگری عظمت خداوند را مشاهده کرده‌اید. گاهی وقت‌ها خدا را با سبزه و چمن و تنعمات می‌شناسیم، گاهی هم خدا را در اجتماعات انسانی مثل حج که فارغ ازتعلقات دنیایی شده‌اند، می‌یابیم.

ایکنا ــ شما در بخش نخست به مقدمات حج اشاره کردید؛ از چه راهکارهای فرهنگی می‌توان بهره برد تا آمادگی حج‌گزاران برای این سفر معنوی بیشتر شود؟

اولین نکته‌ای که من به مدیران و روحانیون می‌گویم این است که گفتمان لازم برای تأثیرگذاری بر حجاج را داشته باشیم، برای مثال خانم‌هایی که بی‌حجاب هستند می‌خواهند به حج بیایند، با چه گفتمانی می‌خواهیم آن‌ها را آماده کنیم، آن هم در شرایطی که به چشم دیده‌ایم گفتمان‌های فعلی و برخوردهای خشن نتیجه معکوس داده است، پس قدم اول تولید یک ادبیات، محتوا و گفتمان فاخر برای مواجهه با افرادی‌ است که می‌خواهند به حج بیایند اما نسبت به مسائل دین به طور کافی توجیه نیستند. گفتمان حج، گفتمان عشق و عرفان است، حاجی باید عاشق شود تا بتواند از حج تأثیر پذیرد و این تأثیر در او پایدار بماند، او باید عاشق خدا و سرسپرده او شود، اگر بتوانیم این عشق را ایجاد کنیم طبیعتاً ظرفیت و آمادگی بیشتری در زائر به وجود می‌آید.

اینکه کلاس‌های قبل از حج فقط به احکام اختصاص پیدا کند، اشتباه است؛ البته در حال حاضر این گونه نیست، معارف حج هم گفته می‌شود. بیان احکام برای این سفر، لازم و ضروری است اما باید حواسمان باشد که از بیان معارف حج و ابعاد عرفانی آن غافل نشویم. در بیان احکام نیز نباید به گونه‌ای عمل کنیم که زائر احساس ترس و نگرانی نسبت به اعمال پیدا کند، واقعاً معنا ندارد که برای بیان یک حکم حج، 10 نوع فتوا از مراجع مختلف را بیان کنیم، حج‌گزار گیج می‌شود، ممکن است از احکام و مرجعیت و کل حج زده ‌شود، خلاصه سخن اینکه ابعاد ظاهری حج وسیله وصول به ابعاد درونی و عرفانی حج است، به هر دوی این موارد باید دقت کنیم.

ایکنا ــ بعضی معتقدند قدیم‌ترها تأثیر حج بر سبک زندگی حج‌گزاران بیشتر بود، حاجی وقتی به کشور بازمی‌گشت در سبک زندگی خود تغییرات جدی به وجود می‌آورد و در نظر دیگران اجر و قرب زیادی داشت؛ چرا اکنون این انگاره کمرنگ شده است؟

حج‌های گذشته سخت‌تر بود و زحمت بیشتری داشت، زحمت زیاد باعث می‌شد حاجی نسبت به دستاوردهای سفر خود مراقبت بیشتری داشته باشد، در حدیث هم داریم که هرچه اعمال سخت‌تر باشد، افضل هستند. ضمن اینکه در گذشته به اندازه امروز پول‌های بادآورده وجود نداشت، شیوه کسب درآمد و پولی که سر سفره برده می‌شود، ارتباط مستقیم با تأثیرگذاری حج بر حاجی دارد، البته هیچ‌کدام از حج‌گزاران ما پول حرام بر سر سفره زندگی خود نمی‌آورند، اما به میزانی که از پول بادآورده یا بی‌زحمت برای سفر خود استفاده کنند، عمق تأثیرپذیری‌شان از حج و میزان پایداری تغییرات شخصیتی‌شان پایین می‌آید. این‌ها مواظبت لازم دارد، الان در فضای کسب و کار دو مسئله بی‌انصافی و عدم صداقت تهدیدهای جدی هستند. باید مراقب باشیم در شرایط فعلی اقتصادی که دشمن هم با تحریم‌های ظالمانه فشار می‌آورد، خدای ناکرده مال و رزق خود را به این شبهات دچار نکنیم.

مشکلات بخش‌های دیگر جامعه نیز در پایدارنماندن تأثیر حج نقش دارد، از قدیم گفته‌اند: «با یک گل بهار نمی‌شود»، اگر فضای جامعه متلاطم و معناگریز باشد، هر چقدر هم که حاجی حج خوبی را پشت سر گذاشته باشد، نمی‌تواند تغییر چندانی در زندگی خود و دیگران ایجاد کند. به عکس هر چقدر جامعه سالم‌تر و معنوی‌تر باشد، حاجی امکان بیشتری برای تثبیت تحولات خود دارد. قبلاً تشریفات و ظاهرسازی هم کمتر بود، امروز یک مسائل ضدارزشی بعد از حج به وجود آمده است که این اتفاقاً از اجر و قرب معنوی حاجی در نظر دیگران کم می‌کند، پلاکاردهای تشریفاتی و پرهزینه و برگزاری ولیمه‌های میلیونی ضدارزش است و اجازه نمی‌دهد که تأثیرات معنوی حج در جان حاجی پایدار بماند. ولیمه دادن بعد از حج کار خوبی است اما یک نوع غذا باشد و به نیازمندان هم داده شود، یا اینکه اساساً پول آن به کار خیری مثل تدارک ازدواج دختران و پسران جوان که مشکل مالی دارند، اختصاص پیدا کند.

حج بسیار مهم است و هیچ کار خیری نمی‌تواند جای این واجب شرعی را بگیرد، پس آن را با خودنمایی و انجام کارهای اضافی خراب نکنیم. در روایات مطالب تکان‌دهنده‌ای درباره حج بیان شده است؛ برای مثال در روایت داریم که وقتی حاجی از حج برمی‌گردد قبل از اینکه عرق سفرش خشک شود به دیدارش بروید و با او مصافحه کنید، چراکه این کار مصافحه با حجرالاسود و مصافحه با حجرالاسود، مصافحه با خداست. در روایت دیگری گفته شده است که حاجی همراه خود نوری حمل می‌کند که تا گناه نکند از بین نمی‌رود. پس کسی که از حج بازمی‌گردد باید این توفیق الهی را در خود حفظ کند و اگر خاطرات خوبی در ذهن دارد، برای اطرافیان بازگو کند تا آن‌ها هم تحت تأثیر قرار گیرند.

گفت‌وگو از مجتبی اصغری

انتهای پیام

captcha