به گزارش ایکنا؛ کاروان قرآنی انقلاب امسال برای دومین سال متوالی، به همت یکی از قاریان پیشکسوت و بینالمللی کشور راهی مناطق جنوب شرق کشور شد، تا حلاوت نشستن پای رحل قرآن و استماع تلاوتهای ناب اساتید طراز اول کشور به تجربهای دستیافتنی برای اهالی آن مناطق تبدیل کند، تجربهای که در شرایط عادی شاید برای هیچکدام از اهالی آن مناطق قابل دستیابی نبود.
تعداد انگشتشمار قاریان حاضر در این کاروان، دغدغههای فرهنگی را بر کارهای عقبافتاده خود ترجیح دادند و با گذر از عافیت و آرامش خود، تشریفات خاص حضور در محافل قرآنی مناسبتی همچون دهه فجر را کنار گذاشتند. آنان برای سال دوم سختی کورهراههایی را به جان خریدند که حتی بعضی مسئولان محلی نیز به ندرت حاضر به عبور از آنها میشوند.
این تعداد اندک فعال قرآنی، برای رساندن پیام قرآن و پیام انقلابی که از معارف وحیانی نشئت گرفته بود، دشواریهایی را تاب آوردند تا طنین تلاوتهای ناب از قرآن را به گوش هموطنانی که از هر آبادانی و عمران، بسیار دور افتاده بودند، برسانند و بزم جانشان را آباد کنند. این دغدغههای فرهنگی باعث شده بود تا اعضای کاروان از قاری تا فعال رسانهای و از هنرمند تا مسئول محلی، به جای مسیرهای امن و مطمئن، در دل شب از راههایی عبور کنند که تا همین اواخر محل قُرُق و تاختوتاز اشرار و دشمنان ملت بود. راههایی که خاطرات ناامنیشان نقل شبنشینی اهالی شده ولی امروز گامهای کاروان قرآنی بر روی هزار داستان این طریق هموار شده بود.
بیشتر بخوانید:
دغدغه فرهنگی یا شاید حس مسئولیت نسبت به وضعیت دوردستترین ساکنان میهنمان موجب شد تا اعضای کاروان قرآن فراتر از حد و توان عادی، در اجرای محافل از دل و جان مایه بگذارند؛ محافلی که برخی آن را در زمره نیازهای ثانویه هموطنانمان میدانند، اما سؤال اینجاست که مگر یک قاری و یک فعال قرآنی چه توانمندی دیگری دارد که آن را دریغ کرده است. اگر همین افراد هم با شنیدن انتقادهای تند میدان را خالی کنند، تکلیف کودکان در قصرقند، نیکشهر، کنارک، بستک و ... که با شوق تمام صدها متر به استقبال کاروان آمده بودند چه خواهد بود.
کودکانی که در اذهان حسابگر ما نیازی به شنیدن تلاوتهای ناب از اساتید طراز اول کشور ندارند و اصلاً نمیدانند که جایگاه این قاری در عرصه تلاوت کجاست یا که ندانند یادگیری قرآن دوای چه دردهای معنوی از او خواهد بود، اما باید بود و باید شوق و ذوق همان کودک را دید که چگونه با کفشهایی که تن زخمی و دهان بازشان زمین را شرمنده خود کرده، چگونه و با چه حس و حالی به استقبال کاروان میآید!
شکی نیست که نیازهای اولیه اهالی مناطقی که کاروان قرآنی در آن حضور یافته از جنس معیشت، سلامت و ارتباطات و مشکلات از این دست است، اما سؤال اینجاست که آیا برای نیازهای فرهنگی آنان نیز اندیشیدهایم؟ آیا برای ما نیز کالای فرهنگ در عیار معیشت بیاعتبار شده است؟ آیا این استدلال پذیرفتنی که چون دیگر متخصصان کمتر به این مناطق رفتهاند، متخصصان فرهنگی نیز نروند و رفتنششان منوط به رفتن دیگران باشد؟ واقعیت آن است که بساطگسترانی فرهنگی نه تنها مشروط به متخصصان حوزههای دیگری نیست، بلکه همواره فعالان فرهنگی همیشه پیشگام مهر و مهربانی و همدلی بودهاند.
گذشته از تمام دستاوردهای این کاروان قرآنی که برای آنانی که توفیق همراهی داشتند، امری مسجل و ملموس شده است، برای افزایش شتاب چرخهای این کاروان بعد از دو سال تجربه، نکاتی خطاب به مسئولان و مدیران گوشزد میشود؛
یکی از ظرفیتهای جامعه قرآنی، اشتمال بر متخصصین در رشتههای مختلف از علوم پزشکی تا علوم کاربردی دیگر است؛ متخصصانی که جای خالیشان در این کاروان احساس میشد، در طول این سفر بارها حسرت حضور نیافتن پزشکان قرآنی و خالی بودن بساط کاروان از خدمات امدادی در دل کاروان مینشست؛ البته در برخی مناطق همچون لارک خدماتی همچون دندانپزشکی، روانشناسی، مامایی و زنان ارائه شد، اما مطمئناً اگر چنین خدماتی در تمامی شهرهای این برنامه به اجرا در میآمد، همراهی مبارک و مطلوبتری میشد.
نکته دوم این است که در بین جامعه قرآنی افراد بسیاری حضور دارند که ارتباطات گستردهای برای جذب کمکهای مالی خیرین دارند که همکاری آنها میتوانست اثرگذاری کاروان را چندین برابر کند؛ اگرچه عرصه فعالیتهای قرآنی خالی از مشکلات مالی نیست، اما دستگاههایی هستند که حضورشان در این کاروان میتوانست خاطرات به مراتب ماندگارتری را در ذهن میزبانان رقم بزند. به ویژه اینکه بسیاری از این دستگاهها تأسیس شدهاند تا در نهایت گفتمان قرآنی جامعه را تقویت کنند، چه بستری فراهمتر از مناطقی که کاروان قرآنی در آن حضور یافت.
تجربه نشان داده است که انجام کار فرهنگی و کار قرآنی در شرایطی ایران امروز، باید همراه با پیوستهای معیشتی، اقتصادی، درمانی و شبیه به آن باشد تا اثرات پررنگتری از خود به جا بگذارد. پیوستهایی که ایجاد شدنشان همتی از جنس همت بانیان کاروان قرآنی انقلاب را میطلبد.
انتهای پیام