به گزارش ایکنا؛ پانزدهمین شماره دوفصلنامه علمی پژوهشی «حکمت صدرایی» به صاحبامتیازی دانشگاه پیام نور منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «نارسایی نظریه وحدت تشکیکی وجود»، «تحلیل نظریه شیئیت معدوم در حکمت سینوی و صداریی»، «سیر انفسی از منظر غزالی و ملاصدرا»، «شناختپذیرى خداوند از منظر صدرالمتألهین»، «تحلیل و بررسی اجزای نظریه سهروردی درباره علم با ملاحظه نقدهای صدرایی»، «فاعل و منشاء سِحر از منظر ابن سینا و ملاصدرا و فلاسفه پیرو مکتب صدرا»، « تطبیق نظریه «اختلاف حقایق وجودی» در حکمت مشاء با نظریه «اتحاد حقیقت وجود و اختلاف مراتب آن» در حکمت متعالیه»، «تبیین دوگانهانگاری مرتبهای در نفسشناسی صدرایی و جایگاه آن در میان نظریات فلسفه ذهن»، «نسبت خیال با عمل در فلسفه ملاصدرا»، «تأثیرات روانشناختی باور به حرکت جوهری بر ساحت عقیدتی و شناختی روان آدمی».
سیر انفسی از منظر غزالی و ملاصدرا
در چکیده مقاله «سیر انفسی از منظر غزالی و ملاصدرا» میخوانیم: «انسان به ویژه گروه اندیشمندان همواره در پی یافتن مسیر سعادت و کشف حقیقت خود هستند و راههایی را برای رسیدن به آن از درون و برون نفس میبینند و استواری و قطعیت آنها را با یکدیگر میسنجند. سیر معرفتی مبتنی بر ادراکات نفسانی به سوی حق متعال سیر انفسی است. غزالی معرفت نفس را کلید معرفت و شناخت خداوند میداند و شناخت ملائکه و آخرت و همه معارف را از این طریق میسر میداند. او نحوه شناخت در انسان را در مراتب ادراکی از ادراکات حسی، خیالی، عقلی و مقام فوق آن به نام نبوت دانسته و اینکه انسان را با عبور از اشتغالات دنیایی قادر به عالم عقلی نقش یافته به جمیع معقولات شدن میداند. او ادراک حقیقت الحقایق و عشق الهی را سعادت انسان معرفی میکند. ملاصدرا معرفت نفس را فصل الخطاب و همه مراتب ادراکی را نفسانی و مجرد میداند، بهطوریکه در هر مرحله از قوه به فعل میرسند تا با رفع کدورتهای حاصل از اشتغالات نفسانی با عقل فعال که کمال ویژه انسان است، متحد گردد و به درجهای برسد که موجودات اجزای ذاتش شوند و نیرویش در همه آنها ساری و وجودش غایت همه مخلوقات و به مقام قرب الهی برسد. بر اساس سیر انفسی منازل اخروی، حکایتی از مقامات نفسانی انسان در سیر عروجی او به سوی حق تعالی است.»
شناختپذیرى خداوند
در طلیعه مقاله «شناختپذیرى خداوند از منظر صدرالمتألهین» آمده است: «شناخت خداوند متعال و نحوه رسیدن به موجود نامتناهی همواره از دغدغههای فیلسوفان بزرگ بوده است. از نظر ملاصدرا ادراک ذات الهی برای انسانها مقدور نیست اما برهانآوری برای خداوند متعال به صورت برهان شبیه به لم ممکن است. در براهین اثبات خدا تنها چیزی که ثابت میشود این است که این مفهوم دارای مصداق است، اما شناختی به مصداق برای ما حاصل نمیشود. مقصود ملاصدرا از برهان صدقین، شناخت ذات خداوند متعال از روی آثار و مخلوقات است و هر کسی به اندازه درجه وجودی خود با مشاهده مخلوقات خداوند متعال به ادراک حضوری خداوند متعال از وراءحجاب نائل میشود. این تببین منجر به الهیات سلبی نمیشود بلکه در عین تاکید بر عدم مشابهت بین خالق و مخلوق از نظر شدت وجودی و تفاوت آنان از جهت تناهی و عدم تناهی، تاکید بر عینیت ما به الاشتراک و ما به الاختلاف نیز وجود دارد.»
نسبت خیال با عمل
در چکیده مقاله «نسبت خیال با عمل در فلسفه ملاصدرا» آمده است: «بررسی رابطه خیال با عمل، و تبیینِ نقش و چگونگی دخالتِ خیال در حوزه عمل انسانها، هدف مقاله حاضر است. چیستی خیال، ماهیت عمل و نسبتی که خیال با عمل دارد، سه پرسش اصلیِ پژوهش حاضر هستند. از روش تحلیل و استنتاج، برای تبیین موضوع استفاده شده است. نگهداریِ صورتها پس از ادراک حسیِ پدیدهها(مصوره)، تصرف در صورتهای مخزون(متصرفه)، و تبدیلِ صورِ ادراکی(متخیله، متفکره)، کارکردهایِ اصلی خیال در حوزه فعالیتهایِ ادراکی و تحریکی نفس هستند. از نظر ملاصدرا همان طور که یک شیئ خارجی امکان حضور در نفس را ندارد و لازم است صورتی از آن (حسی و خیالی) در نفس، وجود پیدا کند؛ حقیقت هر عمل نیز، همان صورتِ نفسانیِ عمل است که قابلیت ارتباط و اتحاد با نفس را دارد، و حرکت اعضا و جوارحِ بدن، صرفا مقدمهای برای وجود یافتنِ آن صورت، در نفس است. از نظر او عمل میتواند جسمانی یا غیر جسمانی باشد که البته خیال در هر دو، یعنی هم در انجامِ عمل بدنی و هم در تحققِ اعمالِ غیر جسمانی، دخالتی تام و مؤثر دارد. ملاصدرا خیال را، منشأ اراده برای عمل، مبدأ اعمالِ باطنیِ نفس و نوعی عملِ مستقل برای نفس، میداند.»
انتهای پیام