ابراهیم اصغری، تهیهکننده سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار ایکنا با بیان اینکه سینمای
ایران نتوانسته از این ابزار (سینما) در جهت پیشبرد اهداف استراتژیک سود ببرد، اظهار کرد: مشکل سینمای ایران این است که در برهههای مختلف نتوانسته با برنامههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت طراحی استراتژیک داشته باشد. در تشریح این موضوع به عملکردی اشاره میکنم که نهادهای نظارتی پیرامون اتفاقات فرهنگی و هنری دارند. در سازمان سینمایی، شورایی که به فیلمهای سینمایی پروانه ساخت یا نمایش میدهد، منتظر میماند تا فیلمنامه یا طرحی به آنها ارائه شود تا آنها پیرامون آن اثر تصمیمگیری کنند، درصورتیکه در این زمینه باید طراحی استراتژیک وجود داشته باشند، همانگونه که در مسائل امنیتی و سیاسی چنین اقداماتی را انجام میدهیم.
وی افزود: برای نبود سینمایی که کارکرد استراتژیک دارد، سه دلیل میتوان متصور شد. ابتدا اینکه مدیران این حوزه دغدغه آن را نداشته باشند. دوم استفاده نکردن از کارشناسانی است که برای طراحی سیاستهای سینمایی با منافع ملی کشور آشنا باشند و بتوانند این عرصه را همسو با رویکرد استراتژیک نظام پیش ببرند. نکته سوم به فیلمنامههایی مربوط میشود که قادر باشند منافع نظام را تأمین کنند. چنین فیلمنامههایی باید از سوی افرادی نوشته شود که هم دغدغه این موضوع را داشته باشند و هم با مسائل سیاسی و استراتژیک آشنا باشند. اما وقتی چنین مواردی وجود ندارد، چگونه میتوان انتظار کارکرد استراتژیک از سینما را داشت؟
این تهیهکننده ادامه داد: در اظهارات مسئولان سینمایی بارها تأکید شده، فیلمهای ارزشی باید در سرلوحه امور قرار گیرد، اما هیچگاه گفته نمیشود این تولیدات با چه نگاه استراتژیکی قرار است تولید شوند. کمکاری ما در این حوزه در شرایطی است که هالیوود به شکلی کاملاً دقیق در حال بهرهبرداری استراتژیک از سینماست. به عنوان مثال، سریالی به عنوان «هوملند» در حال پخش است. قصه فصل جدید این سریال در افغانستان رخ میدهد و داستان درباره مذاکرات صلح آمریکا با طالبان است. این اتفاق هماکنون در واقعیت در حال رخ دادن است، ولی نکته اصلی اینجاست که با توجه به محبوبیت این سریال در دنیا، شرایط به گونهای در این مجموعه توصیف میشود که مد نظر سیاستمدارن آمریکاست.
اصغری تأکید کرد: سریال هوملند جدا از اینکه برای سیاستهای آمریکا حالتی پیشبرنده دارد، به نوعی مردم افغانستان را همراه با سیاستهای آمریکا میکند، چون مردم وقتی این سریال را نگاه میکنند، این تصور را خواهند داشت که حق با آمریکاست، پس به دولت خودشان فشار خواهند آورد تا در جهت منافع آمریکا قدم بردارند. این نکته ارزیابی شخصی من نیست، بلکه امری است که اتفاق افتاده و باز هم رخ خواهد داد، اما ما به جای تولید چنین آثاری، بیشتر وقت خود را صرف تولیداتی کردهایم که در آن تنها منافع گیشه مد نظر است. در این میان سریالهایی نظیر «گاندو» را باید استثنا دانست که به نظرم تا حدی در جهت تأمین نیازهای استراتژیک نظام قدم برداشته است.
سریال هوملند جدا از اینکه برای سیاستهای آمریکا حالتی پیشبرنده دارد، به نوعی مردم افغانستان را همراه با سیاستهای آمریکا میکند، چون مردم وقتی این سریال را نگاه میکنند این تصور را خواهند داشت که حق با آمریکاهاست، پس به دولت خودشان فشار خواهند آورد تا در جهت منافع آمریکا قدم بردارند
تهیهکننده فیلم سینمایی «شور شیرین» با بیان اینکه سینماگر تنها ظرفیتی است که مدیران باید از آنها کار بخواهند، گفت: اینکه بخواهیم سینماگر را در عدم سینمای استراتژیک مقصر بدانیم، دور شدن از واقعیت است، چون در این حوزه نیروی متعهد و آگاه کم نداریم، اما مطمئناً اگر غنیترین فیلمنامهها و کارگردانها را هم داشته باشیم، در شرایط فعلی موفق نخواهیم شد آن را جلوی دوربین بریم، چون هیچ نهاد یا سازمانی حاضر نمیشود در رابطه با چنین پروژههایی سرمایهگذاری کند. این موضوع بارها برای من رخ داده که خواستهام یکی از اتفاقات استراتژیک را در قالب یک فیلم سینمایی جلوی دوربین ببرم، اما هیج نهاد یا مرکز دولتی حاضر نشده در این رابطه سرمایهگذاری داشته باشد.
وی در تکمیل توضیحاتش گفت: کسی نمیتواند این نکته را نادیده بگیرد که سپاه و ارتش ما یکی از قدرتهای برتر نظامی منطقه و دنیاست، اما این مطلب را چگونه میتوان به جهانیان نشان داد؟ آیا حتماً برای اینکه قدرت موشکی و نظامی خود را نشان دهیم، باید به جایی حمله کنیم؟ این سوال را سینما قادر است جواب دهد، بهشرطیکه نهادهای نظامی نیز چنین درکی را از کارکرد سینما داشته باشند. در همین رابطه باز هم از هالیوود مثال میزنم. در فیلمهای آمریکایی به اندازهای قدرت نظامی این کشور به صورت اغراق شده بزرگ نشان داده میشود که بسیاری آن را باور کردهاند، ولیکن ما با وجود اینکه بسیاری از داشتههای نظامی را در اختیار داریم، حتی گوشهای از آنها را در فیلمهای سینمایی مشاهده نمیکنیم.
رفتارهای سیاستزده پیرامون فیلمهای استراتژیک
وی درباره برخی رفتارهای سیاستزده در سینما نیز گفت: جدا از اینکه در حوزه سینمای استارتژیک کمکار هستیم، وقتی به صورت استثنا، کاری هم در این رابطه تولید میشود، آن را بایکوت میکنیم، به این بهانه که فیلم مورد نظر با سیاستهای حزبی ما همخوانی ندارد. فیلم «دیدن این فیلم جرم نیست» گواه روشنی برای این ادعاست. در این فیلم با وجود برخی ضعفها، موضوعاتی مطرح شده بود که به نظرم بازگویی آن میتواند بسیار مهم باشد، اما جلوی نمایش این فیلم گرفته شد. البته این اتفاق دو دهه پیش برای فیلم «آژانس شیشهای» هم رخ داد و فیلم با مشقت روی پرده رفت، ولی در نهایت فیلم اکران شد و بازتاب مثبت آن هم تا به امروز ادامه دارد.
این تهیهکننده در پایان تأکید کرد: وقتی از الزامات سینمای استراتژیک نام بردم، منظور تنها کارهای امنیتی، نظامی یا سیاسی نبود، بلکه توجه به موضوعات اقتصادی هم بخشی از موضوع است، پس از سخنانم این نتیجهگیری نشود که من با سینمای تجاری مشکل دارم، چون بدون این نوع سینما، چراغ سینمای روشن نخواهد ماند، اما نکته اینجاست که دیگر بخشها نیز باید مد نظر قرار گیرد.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام