به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، معراج خاطرانگیز امام سجاد(ع) چنان شکوهمند و پر رمز و راز بود که عبادت محمد مصطفی(ص) را به خاطر می آورد. «زینالعابدین» لقب یافت و دلدادگیاش در حال سجده، به جمال ربوبی موجب شد او را «سجاد آل محمد» نام نهند. در روز پنجشنبه، پنجم شعبان سال 38 ه. ق دیده به جهان گشود و امام حسین(ع) نام زیبای «علی» را برای او برگزید تا نام و یاد پدرش علی مرتضی در خاطرهها زنده بماند و فروغ پر نور امامت تداوم یابد.
امام زین العابدین(ع) در دورانی به امامت رسید که جامعه، روزگار پر فراز و نشیبی را پشت سر میگذاشت و همه ارزشهای دینی، دست خوش تحریف و تغییر امویان شده بود. آن حضرت در شرایطی به امامت رسید که کجاندیشی، فرصتطلبی، عدالتگریزی، دنیاپرستی و عافیت طلبی از ویژگیهای برجسته آن بود و یاران حقیقی حضرت، بسیار اندک بودند. ایشان خود در این باره میفرمود: «در تمام مکه و مدینه، بیست نفر نیستند که ما را دوست بدارند».
در آن زمان جامعه از فقدان قانون، نبود عدالت اجتماعی، ساخت و پرداخت احادیث دروغین و داستان پردازیهای بیفایده، جبرگرایی و رواج نادانی رنج میبرد و به طور کلی میتوان آن دوره را عصر اختناق و نومیدی از پیروزی حرکت مسلحانه نامید. بنا بر نقل تاریخ نگاران، آن حضرت امامت را به طور پنهانی و با تقیه شدید و در زمانی دشوار عهدهدار شد. با توجه به آن شرایط، امام زین العابدین(ع) که رنگ به رنگ شدن مردمان را در دوران امام حسن و امام حسین دیده بود و شدت خفقان و انحطاط فکری و سیاسی مسلمانان را به چشم میدید، نمیتوانست حرکتی مسلحانه انجام دهد و باید روشهای مبارزاتی دیگری را برمیگزید.
از راههای مبارزه امام زین العابدین(ع) با حکومت ستمگر و سختگیر اموی، روشنگری از راه نشر دانش ناب اهل بیت(ع) بود. به شهادت تاریخ، ایشان مسجد رسول خدا(ص) را مدرسه خویش ساخت و در موضوعهای گوناگون فقه، تفسیر، حدیث، فلسفه، کلام، عرفان، اخلاق، مباحث علمی و حوزه درسی دایر کرد. آن حضرت هر روز جمعه، جلسه سخنرانی عمومی برگزار میکرد و به پند و اندرز مردم، ترغیب به زهد در دنیا و شوق به آخرت و نشر آموزههای دینی می پرداخت. این روشنگریها روز به روز، بر شمار دوستان و یاران اهل بیت(ع) اضافه میشد و زمینه را برای فعالیت امام باقر و امام صادق در سالهای بعد فراهم میکرد. بر این اساس، بسیاری از دانشمندان و فقیهان آن دوره، شاگردان مکتب علمی و دانشگاه امام زین العابدین(ع) بودند.
از ویژگیهای برجسته امام زین العابدین(ع)، تبلیغ اسلام حقیقی در عمل بود. ایشان مظهر عفو الهی شمرده میشد و به سادگی از مردمی که تحت تأثیر تبلیغات امویان از او عیب جویی و بدگویی میکردند، میگذشت. این کار، از یک سو دیواری را که بنیامیه میخواست میان امام و مردم به وجود آورد، فرو میریخت و از دیگر سو، سبب جذب مردم به اهل بیت(ع) میشد و اندک اندک حقانیت آن بزرگواران را ثابت میکرد.
دیگر ویژگی حضرت، دستگیری از مستمندان و نیازمندان مدینه بود. ایشان هر شب انبانی بر دوش میگرفت و به در خانه آنها میرفت و به ایشان یاری میرساند. نیازمندان، این غریبه مهربان را به نام «صاحب الجراب»؛ یعنی انبان به دوش میشناختند و هر شب در انتظار آمدنش بودند. از دیگر ویژگیهای حضرت، خریداری بردگان و آزادسازی آنها به مناسبتهای گوناگون، برای نشر حقایق دینی در آن دوره بود.
در روایاتها آمده است امام زین العابدین(ع) هزار بنده را آزاد کرد و هیچگاه بندهای را بیش از یک سال نزد خود نگاه نداشت. آن حضرت به بردگانش احکام و اخلاق و مسلمانی میآموخت و ایشان را با زلال آموزههای اهل بیت(ع) آشنا میکرد. این بردگان، پس از آزادی نیز ارتباط خود را با حضرت قطع نمیکردند و همواره به یاد ولی نعمت خود بودند و این ارتباط، سبب جذب افراد بیشماری به دامن پر مهر زین العابدین(ع) میشد و زمینه را برای گسترش علوم و معارف الهی فراهم میآورد.
معروف است که امام زین العابدین(ع) برای زنده نگه داشتن حماسه آفرینیهای پدر بزرگوارش، پیوسته نوای گریه سر میداد، ولی این مسئله، آنگونه نیست که در میان ما مشهور شده است. استاد محمدرضا حکیمی این نکته را به زیبایی، این گونه شرح میدهد «وقتی میگویند امام چهارم، سالهای پس از واقعه عاشورا، هنگامی که در مدینه از جایی میگذشت که قصابان گوسفند ذبح میکردند، میایستاد و با یادکرد ذبح عظیم عاشورا اشک میافشاند، چنین نبوده است که شخص ناشناس و ناتوان در گوشه معبر بایستد و غریبانه برای خود بگرید امام چهارم که در مناسبتهایی، ذبح عظیم عاشورا را به یادها میآورده و اشک میریخته است، این چگونگی در میان اجتماعات و در معابر بزرگ، آن هم با مقام اجتماعی، حشمت امامت، عزت تقوا، مناعت اسلام و مهابت ایمان، چنان بوده که لحظهای میایستاده است و نفسها در سینه حبس میشده است تا ببینند فرزند علی و حسین چه میخواهد و چه میگوید. آنگاه دیدهها به سوی او باز میگشته است و چون مینگریستهاند، میدیدهاند که از دیدگان پیشوا، اشکی سوزانتر از آتش و خروشانتر از خروش بیرون میزند و بر گونههای او جاری میشود.
این اشک مردانه سوزان، برای آن بوده است تا مردم در تبلور این قطرات، پهنه عاشورا و قتلگاه شهیدان را بنگرند و آنان که نبودهاند و ندیدهاند، نسلهای تازه و جوانان و نوجوانان، عظمت فاجعه را لمس کنند و ابعاد عظیم حماسه را دریابند تا آنان نیز عاشورا آفرین باشند. بدین گونه، این عمل، خونها را به جوش میآورده، سرها را پر از شور میکرده است، دستها را به قبضههای شمشیر میبرده و دلهای جبان را میشکافته است و در میان آن دلها، دلهای بزرگ و شجاع میساخته است.
منابع:
علی بن عثمان هجویری، کشف المحجوب، ص110
مرتضی مطهری، سیری در سیره ائمه اطهار(ع)، ص110
شهید مطهری در این باره می نویسد: «وقتی انسان علی بن الحسین را می بیند، کأنّه پیغمبر را در محراب عبادتش در ثلث آخر شب یا در کوه حرا می بیند». (سیری در سیره ائمه اطهار(ع)، ص111)
گروهی از نویسندگان، تاریخ تشیع: دوره حضور امامان معصوم(ع)، ص175
رسول جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(ع)، ص260
تاریخ تشیع: دوره حضور امامان معصوم(ع)، ص180
همان، ص181
برای توضیح بیشتر نک: همان، صص 177 ـ 182
مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان: نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امام معصوم(ع)، ص239
تاریخ تشیع: دوره حضور امامان معصوم(ع)، ص186
برای آشنایی با برخی از مهم ترین شاگردان آن حضرت، نک: سید منذر حکیم، زین العابدین حضرت امام سجاد(ع)، ترجمه: کاظم حاتمی طبری، صص 294 ـ 296
نک: زین العابدین حضرت امام سجاد(ع)، ص37
تاریخ تشیع: دوره حضور امامان معصوم(ع)، ص192
زینالعابدین حضرت امام سجاد(ع)، ص202