میثم خادمان متولد ۱۳۶۰ در تهران، عضو انجمن خوشنویسان ایران و دارای مدرک درجه ۲ خوشنویسی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (معادل فوق لیسانس) است. او نزد اساتیدی همچون عباس اخوین و محمد جوادزاده مشق کرده و فنون خط نستعلیق را از آنها آموخته است. در سال ۱۳۸۱ مدرک ممتاز انجمن خوشنویسان ایران و در سال ۱۳۹۳ مدرک فوق ممتاز انجمن خوشنویسان ایران را دریافت کرده و در سال ۱۳۹۵ به درجه ۲ هنری شورای ارزشیابی هنرمندان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در رشته خوشنویسی نستعلیق دست یافته است.
خادمان، عضو ستاد اجرایی همایش نگارش قرآن در یک روز و همکاری در تصحیح قرآن کتابت شده در سال ۱۳۸۲، تدریس خوشنویسی در مدارس غیردولتی تهران، مشاور و مجری کتابت قرآن کریم از سوی دانشآموزان، معاون بخش هنری نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم، مشاور و مجری کتابت قرآن کریم با مشارکت ۲۵ نفر از دانشآموزان برگزیده منطقه ۱ تهران در نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم و رونمایی آن اثر از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال ۱۳۹۳، خوشنویس دفتر شورای ارزشیابی هنرمندان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، همچنین برگزیده سیزدهمین و پانزدهمین نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم، نفر سوم مسابقات خوشنویسی کوثر، نفر اول جشنواره بینالمللی ندای وحدت، برگزیده جشنواره فرهنگی هنری امام رضا (ع)، رتبه تقدیری جشنواره یاس یاسین و ... بوده است.
در سال ۱۳۸۲ اولین کتابتش را به قرآن به خط نستعلیق اختصاص داد و آن را به آستان قدس رضوی اهدا کرد. در این نسخه هر جزء قرآن در یک صفحه به ابعاد ۱۰۰ در ۷۰ سانتیمتر کتابت شده است و کتابخانه آستان آن را جلد و صحافی کرده است. دومین کتابت او نیز به کلام الله مجید اختصاص داشت و این بار یک مجموعهدار شخصی این قرآن را از او خریداری کرد. کتابت جزء سیام قرآن به شکل مرقع و اهدای آن به آستان مقدس حضرت معصومه (س)، کتابت قرآن به خط نستعلیق، جلد و صحافی شده به صورت تکنسخه خطی و خریداری شده از سوی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، کتابت جزء سیام قرآن در قالب یک تابلو به ابعاد ۱۳۰ در ۷۰ سانتیمتر، کتابت دیوان اشعار پروین اعتصامی به سفارش انتشارات کتاب آبان، کتابت چهارمین قرآن به خط نستعلیق (خط تحریری) به سفارش شخصی، کتابت دیوان حافظ (نشر علی) و کتابت رباعیات بابا طاهر (در انتظار چاپ از سوی نشر پیام کتاب) از آثار ویژه دیگری است که طی سالهای اخیر از سوی این کاتب جوان قرآن انجام شده است. آخرین کتابت میثم خادمان به قرآنی به خط نستعلیق اختصاص دارد که به تازگی به سرانجام رسیده است.
در این راستا برای اطلاع از ویژگیهای این کتابت با او به گفتوگو نشستهایم، حاصل این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
ایکنا ــ همه قرآنهایی که کتابت کردهاید به خط نستعلیق بوده است، چرا این خط را انتخاب کردید؟
پس از اولین کتابت قرآن به خط نستعلیق علاقهمند بودم تا این تجربه را کاملتر کنم. تقریباً در طول تاریخ به دلایل مختلف، نسخه کامل قرآن به خط نستعلیق بسیار کم است و در مقابل قرآنهای منحصر به فردی به خطهای نسخ و ثلث به وفور وجود دارد که متعجب میشوید و این سؤال پیش میآید که چرا قرآن به این خط بسیار اندک است؟ من هنوز پس از حدود 20 سال فعالیت در حوزه خوشنویسی به این جمعبندی نرسیدم که چرا خط نستعلیق با وجود زیباییها و ظرافتهای ظاهری در کتابت قرآن کاربرد اندکی داشته و بیشتر آثار تفننی و از روی علاقه خوشنویس بوده است.
قرآن دوم را با همان دانگ کتابت و در ابعاد کوچکتر از اولی، در حدود ۲۸۰ صفحه کتابت کردم. با توجه به افزون شدن تجربه و اینکه نواقص کار باید رفع شود، اقدام به کتابت سومین قرآن کردم که پس از اتمام کار، جلد و صحافی آن از سوی ایوب جوانکار فومنی یکی از جلدسازان و مرمتکاران تجربهمند کشور انجام شد. قرآن چهارم نیز به خط نستعلیق، اما با مداد (خط تحریری) نوشته شد، در واقع ابزار کتابت مداد بود و همین امر باعث شد این کار در سالهای پس از آن نیز با مشارکت دانشآموزان و همکاری آموزش و پرورش انجام شود؛ خوشبختانه این اثر با وجود گذشت چندین سال، خاطره خوبی را در ذهن دانشآموزان باقی گذاشته است، البته نسخه دی وی دی آن به صورت اسکن آماده است و هر عزیزی که خط خوبی دارد، اما خوشنویسی با قلم و مرکب را نمیداند، امکان بهرهمندی از این اثر به عنوان الگو کتابت قرآن برای او مقدور است.
از سال ۱۳۷۹ تاکنون به دلیل شغل خوشنویسی، علاوه بر کتابت قرآن، نسبت به کتابت دیوان حافظ نیز که هر خوشنویس کاتبی علاقهمند است کتابت آن را در کارنامه کاری خود داشته باشد، همت به خرج دادهام. همچنین دیوان اشعار پروین اعتصامی را کتابت کردهام و خرسند هستم که به واسطه نوشتن دیوان این شاعر نامدار با آثار ادبی او ارتباط برقرار کردهام؛ توصیه میکنم علاقهمندان به شعر و ادبیات، اشعار پروین را مطالعه کنند. پس از کتابت دیوان پروین، رباعیات خیام و بابا طاهر را به سفارش ناشر کتابت کردهام که متأسفانه هنوز به چاپ نرسیده است.
ایکنا ــ قطعهنویسی در میان خوشنویسان بسیار رایج است، در این زمینه هم فعالیت داشتید؟
در پنج سال اخیر بیشتر به قطعهنویسی پرداختم که این قطعات به «حلیه» مشهور هستند. این عبارت را خوشنویسان ترک به این قطعهها نسبت دادهاند که مربوط به اوصاف پیامبر اکرم (ص) از زبان علی (ع) است و ارادت بسیاری به این متن دارند و علاقهمند هستند که آن را در محل کار و زندگی خود نصب کنند، زیرا معتقدند باعث برکت در کار و زندگی میشود. من در چهار - پنج سال گذشته حدود ۲۰۰ حلیه نوشتهام که تقریباً همه آنها به سفارش مخاطبان در کشور ترکیه بوده و آنها را با واسطه و به سفارش انجام دادهام. این کارها باید به صورت کامل اعم از تذهیب، ماکت کردن، حلکاری و ... باشد و طلایی هم که در آن به کار میرود، طلای اصل باشد و در مجموع سفارش دهندگان این آثار قصد دارند یک اثر اصیل داشته باشند. حتی کاغذ آن نیز کاملاً طبیعی و دستساز است.
ایکنا ــ هنر حلیهنویسی در ایران چقدر رایج است؟ آیا این هنر در بحث اقتصادی برای هنرمندان مفید است؟
هنرمندان ایرانی در این زمینه توانایی و قابلیت لازم را دارند، با وجود اینکه این هنر در کشورمان چندان مورد استفاده نیست و ترکیه مخاطب این قطعههاست، اما این مسئله میتواند در بحث تولیدات غیرنفتی و اقتصاد هنر مؤثر باشد که نکته مهم آن در رساندن تولیدکننده و مصرف کننده به همدیگر است، با وقوع این اتفاق، میتوان به اقتصاد هنر تکیه کرد.
ایکنا ــ در مورد آخرین کتابت قرآن خود توضیح دهید.
پس از مدتها دوست داشتم باز هم به کتابت قرآن بپردازم. هنرمند باید دائم خود را در معرض رشد عیار هنری قرار دهد و این اصل هنرمند بودن است؛ از این رو پنجمین قرآنی را که کتابت کردهام از نظر اساتیدم از این مسئله روسفید بیرون آمدهام و میتوان آن را پختهترین اثر کتابت شدهام در ۲۰ سال اخیر دانست.
ایکنا ــ این کتابت در ارتقای درجه هنری شما مؤثر خواهد بود؟
برای پاسخ به این پرسش باید به پیشینهای از انجمن خوشنویسان به عنوان یک نهاد قدیمی که بیشتر خوشنویسان خود را مدیون این نهاد میدانند، اشاره کنم. این نهاد با همه فراز و فرودهایی که طی ۶۰ - ۷۰ سال گذشته داشته است، از حضور دلسوزانه و عاشقانه اساتیدی همچون سیدحسن و سیدحسین میرخانی، غلامحسین امیرخانی، عباس اخوین، کیخسرو خروش، محمد جوادزاده، محمد شهبازی، امیر احمد فلسفی و علی شیرازی که زحمت بسیاری برای هنر خوشنویسی متحمل شدهاند، بهره جسته است. اقدامی که به همت انجمن خوشنویسان ایران انجام میشود، اعطای مدارک هنری معتبر به خوشنویسان است که آخرین مدرک رسمی صادره از سوی انجمن خوشنویسان، مدرک استادی است. من نیز امیدوارم در سال جاری موفق به دریافت این مدرک از انجمن خوشنویسان شوم. پس از دریافت مدرک استادی در خوشنویسی، کار و وظیفه هر هنرمندی سنگینتر خواهد شد، در حقیقت فعالیتهای یک خوشنویس قبل و بعد از دریافت مدرک استادی کاملاً متفاوت است؛ پس از دریافت این مدرک هنرمند باید با هدف رشد و تعالی هنری خود بیش از پیش زمان بگذارد.
ایکنا ــ آخرین قرآن کتابت شده شما، چه ویژگیهایی دارد؟
در این قرآن، مانند نسخههای کهن قرآن، شماره درج نشده است و خانم منوچهری یکی از شاگردان استاد مرآتی که در حوزه تذهیب و نگارگری فعالیت میکند، تذهیب گل آیات را با طلای اصل انجام دادند که حدود ۶۲۰۰ گلآیه است. جدولکشی کار را نیز خودم انجام دادهام. تذهیب سرسورهها و ابتدای قرآن باقی مانده است و از این نظر کار فعلاً ناقص است. در نسخههای نفیس قرآنی دو صفحه ابتدا و انتهایی قرآن، از اهمیت ویژهای برخوردارند و امضای آن محسوب میشوند و وجود آنها بر ارزش هنری کار میافزایند. همچنین پس از تکمیل تذهیب، جلد و صحافی این قرآن انجام خواهد شد.
ایکنا ــ این کار با سرمایه شخصی انجام شده و با سرمایه شخصی هم منتشر خواهد شد؟
این اثر را تاکنون با سرمایه شخصی انجام داده ام و در صورتی که بتوانم از نظر مالی این توان را پیدا کنم، باقی کار را نیز خودم انجام خواهم داد که حدود ۵۰ میلیون تومان مورد نیاز است و متأسفانه در ماههای اخیر قیمتها بسیار افزایش داشته است و طلایی که ۴۰۰ هزار تومان میگرفتیم به حدود یک میلیون تومان رسیده است. اما در غیر این صورت فرد دیگری میتواند این کار را با این مشخصات خریداری کرده و باقی کار را با هزینه خود به چاپ برساند. البته مرکز طبع و نشر قرآن قول مساعد برای چاپ آن داده است، به شرطی که ناشری حاضر به سرمایهگذاری در این زمینه باشد و در ادامه نواقص نوشتاری آن، که باید براساس رسم المصحف باشد، با ابزارهای امروزی قابل اصلاح است و قدری زمان و انگیزه میخواهد تا به مرحله انجام برسد.
ایکنا ــ آیا این قرآن ویژگی ختم به آیه را مانند قرآن کتابت عثمانطه داراست؟
یکی از تجربیاتی که در سال ۱۳۷۹ در کتابت قرآن استاد فداییمنش به دست آوردم، همین مسئله بود؛ ایشان این کار را انجام دادند و هر صفحه عثمانطه را به خط نستعلیق تبدیل کردند. وقتی این صفحهها را کنار هم میگذارید، از نظر ترکیب کلمات در خط نستعلیق، به اصطلاح سفیدی و سیاهی در صفحه متوازن نیست و چشم، آن را زیبا نمیبیند؛ بنابراین ختم به آیه که نمونه کامل آن را در قرآن به خط عثمانطه میبینیم، برای خط نسخ مناسبتر است. وقتی از نظر هنری بحث میکنیم، اگر متن واحدی را با دو خط نسخ و نستعلیق بنویسیم، تعداد صفحات در نستعلیق کمتر خواهد شد. اکنون قرآنی که من کتابت کردهام ۱۴ سطری است و هر سطر نیز ۱۶ سانتیمتر است، از ابتدا تا انتهای قرآن ۳۵۲ صفحه شده و ترکیب کلمات به صورتی است که زیبایی ترکیب در صفحه مقدم بر ختم به آیه شدن آن است. زیرا در صورتی که تأکید بر ختم شدن به آیه باشد، زیبایی کار فدای این ویژگی خواهد شد.
ایکنا ــ الگوی اعرابگذاری شما در این کتابت چه نسخهای بوده است؟
مرکز طبع و نشر قرآن در سالهای اخیر برای تسهیل در امر قرآنخوانی، قرآنها را به شیوه کمعلامت چاپ میکنند و این مسئله در خط نستعلیق بسیار کمککننده است و به زیبایی بصری اثر نیز کمک بسیاری میکند، زیرا علائم اضافی در کتابت خط نستعلیق به دلیل فرم کلمات و شیبدارنویسی آن به ویژه در کلمات پرحروف ایجاد مشکل میکند، بنابراین قرآن کمعلامت مرکز طبع و نشر قرآن را به عنوان الگو در اعرابگذاری مورد استفاده قرار دادهام.
ایکنا ــ آیا شیوه نگارش این اثر نیز براساس نسخه مرکز طبع و نشر قرآن بوده است؟
خیر. شیوه نگارش من کتابت به صورت رسم الاملا بوده، اما گویا از سال ۱۳۹۳ الگوی مرکز طبع و نشر قرآن، کتابت قرآن با رسم المصحف بوده و تنها برای چنین نسخههایی مجوز چاپ صادر میکند. در نتیجه این اشکال برای کار من ایجاد شده است. قدری از این اشکال مربوط به من و قدری مربوط به مرکز طبع و نشر است که اطلاعرسانیها به موقع و کامل و جامع نبوده است. همچنین اگر تعاملات بین جامعه هنرمندان کاتب و این مرکز بیشتر بود، قبل از کتابت مراجعه و مشورت میکردم و این مشکل پیش نمیآمد.
ایکنا ــ چقدر زمان صرف کتابت این قرآن کردید؟
۲۱ بهمن سال ۹۷ همزمان با ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) نگارش را آغاز و ۱۱ مهر ۹۸ کار کتابت به پایان رسید. یعنی در حدود 8 ماه این کار انجام شد و به طور متوسط روزی حدود ۸ ساعت وقت میگذاشتم و طی این مدت فقط بر روی این کار متمرکز بودم. در آبان ماه سال گذشته نیز کار تذهیب اثر از سوی خانم منوچهری به اتمام رسید و در واقع به موازات کتابت، تذهیب گلآیات نیز انجام شد.
ایکنا ــ همانطور که میدانید چاپ قرآن به خط نستعلیق بسیار اندک است و اغلب قرآنهای نستعلیق ارزش هنری دارند، به نظرتان با وجود اینکه این خط مختص ایرانیهاست و عروس خطوط محسوب میشود، چرا در میان نسخههای قرآن و حتی سایر کتابتها رایج نیست؟
با وجود نرمافزار نستعلیق، اما خطوطی که ریشه در خط نسخ دارد، بیشتر از سوی جامعه مورد توجه است. به نظرم اگر از یک خط استفاده بیشتری شود به تدریج نقاط ضعف آن از بین میرود، اما اگر استفاده نشود آن نقاط ضعف همچنان باقی خواهد ماند، بنابراین برای خط نستعلیق نیز باید چنین اتفاقی رخ دهد. اما متأسفانه طی این سالها شاهد آن بودیم که اغلب ناشران هنری دیگر علاقهای به این ندارند که نسخههای دستنویس یک خوشنویس را چاپ کنند و دلیلی هم که برای این مسئله بیان میکنند این است که مردم نمیتوانند این نسخهها را بخوانند؛ البته اگر این مسئله درست باشد، این واکنش از سوی ناشران در شرایط فعلی اقتصادی کاملاً درست است.
با این وجود به عنوان یک خوشنویس پیشنهاد میدهم مسئولان تصمیم ساز در این حوزه اقدام به نظرسنجی در این زمینه کنند؛ در این نظرسنجی بررسی شود جامعه ایرانی که طی سالهای اخیر از نظر نرخ تحصیلات و سواد دانشگاهی رشد چشمگیری داشته است، خط نستعلیق را نسل امروز بهتر میخوانند یا نسلهای قدیمیتر؟ اگر دامنه این نظرسنجی وسیعتر شود، میتوان به جمعبندی دقیقتری رسید.
از سوی دیگر در شرایط کنونی، شاهد نزول سطح سلیقه مخاطب به معنای عام هستیم و با این افت سلایق، مخاطب نسبت به استانداردهای فنی - هنری حساسیت جدی به خرج نمیدهد. به نظر میرسد مخاطب به معنای عام، اثر خوب را نمیشناسند و با مؤلفههای یک اثر خوب آشنا نیست. در این مجال، فعالیت مؤثر رسانهها به ساخت و پرداخت ذائقه سازی مخاطب اصیل و آشنا با هنر اصیل کمک کند. همچنین اغلب قرآنها به سمت خط نسخ رفته و کمتر قرآنی را در ویترین یک کتابفروشی با خط نستعلیق میبینید و یا اصلاً نخواهید دید. مطلوبتر آن است مخاطب ایرانی قدرت انتخاب قرآن نستعلیق را در کنار قرآن به خطوط دیگر داشته باشد.
ایکنا ــ سخن پایانی..
به عنوان یک خوشنویس میگویم؛ مهمترین مشکل هنرمند دیده نشدن است. به طور مثال در حال حاضر برنامه «عصر جدید» که این روزها از رسانه ملی پخش میشود فرصت مناسب ارائه هنر را به جوانان علاقه مند به رشته های مختلف هنری که صاحب استعداد نیز هستند؛ داده است. دیده شدن نیاز به یک فضا دارد و همانطور که می دانید در کشورمان فضاهای اینچنینی کمتر داریم؛ امیدوارم رسانهها این رسالت را به دوش بکشند تا استعدادها بیشتر و بهتر دیده شوند. همچنین نمایشگاههای خوشنویسی بسیاری در تهران برپا میشود، در حالی که همه مخاطبان هنر خوشنویسی ساکن پایتخت نیستند و همچنین امکان حضور در این رویدادها را نیز ندارند. به نظرم با گسترش ارتباطات رسانهای و رشد فضای مجازی، رسانهها میتوانند این رخدادهای خوب هنری را در ابعاد وسیعتری از جغرافیا به اطلاع مخاطبان بیشتری برسانند و باید گفت تا طی این مسیر راهها داریم.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام