توحید، تفکر و احسان؛ شاخصه‌های عرفان ناب از منظر امام عسکری(ع)
کد خبر: 3937051
تاریخ انتشار : ۰۴ آذر ۱۳۹۹ - ۱۱:۱۲
هادی سروش بیان کرد:

توحید، تفکر و احسان؛ شاخصه‌های عرفان ناب از منظر امام عسکری(ع)

حجت‌الاسلام هادی سروش با اشاره به سیره زندگی امام عسکری(ع) به تبیین عرفان ناب نزد این امام(ع) پرداخت و بیان کرد: امام عسکری(ع) برای عرفان ناب سه ویژگی توحیدگرایی، تفکرگرایی و احسان‌گرایی را برشمرده است که می‌تواند میزان خوبی برای تشخیص عرفان‌های ناب از کاذب باشد.

 به گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین هادی سروش، مدرس حوزه و پژوهشگر دینی، شب گذشته، 3 آذرماه، در یک نشست مجازی که به همت سازمان دانشجويان جهاد دانشگاهی برگزار شد، به تبیین شاخصه‌های عرفان ناب از دیدگاه امام حسن عسکری(ع) پرداخت که در ادامه متن آن را می‌خوانید؛

به دو دلیل این موضوع را انتخاب کردم؛ اولاً دوره امام عسکری(ع) دوران ظهور عرفان‌های متعددی بوده و مسئله عرفان در آن زمان امری مخفی و یا ناشناخته‌ای نبوده است و ثانیاً در در روزگار ما و شرایطی که ما زندگی می‌کنیم نیز نغمه‌های عرفان‌اندیشانه و یا عرفان‌نوازانه وجود دارد و می‌شنویم. کنار هر نوری هم ظلمتی شکل می‌گیرد و لازم است عرفان و مکتب امام عسکری(ع) و شاخصه‌های عرفان درست را بیابیم.

عرفان یک تجربه خودی در ناحیه معنویت است. آن تجربه‌ای که انسان از درون جان و روح خودش با حالات خوب روحش درک می‌کند را عرفان می‌گویند؛ بنابراین عرفان تجربه درونی ما انسان‌هاست و مخصوص اسلام و هند و ایران باستان هم نیست، بلکه از وقتی انسان خلق شد و خداوند در او روحانیت قرار داد، تجربه درونی به نام عرفان شروع شده است. هر تجربه‌ای باید با معیارهایی منطبق باشد که تشخیص دهیم آن تجربه درست باشد و توهم نباشد؛ لذا لازم است در بخش عرفان نیز مانند دیگر بخش‌ها چنین کاری کنیم و میزانی داشته باشیم که حق و باطل را به آن عرضه کنیم تا حق را عرضه کند.

عرفانی حقیقتی دامنه‌دار

عرفان یک حقیقت دامنه‌داری از خلقت آدم تا روز قیامت است و روز قیامت نیز آنچه به عنوان معرفت است تبدیل به مشاهده می‌شود. این تجربیات در برزخ و قیامت تبدیل به مشاهده می‌شود و بزرگان عرفان فرموده‌اند که «المعرفة بذر المشاهدة»، هر مقدار اینجا معرفت یابید، در آن سرا مشاهدات شما بیشتر و زلال‌تر است.

سه شاخصه مهم در سیره امام عسکری(ع) در زمینه عرفان و معرفت دیده می‌شود و امام(ع) این‌ها را به یادگار گذاشته‌اند و در کتب عرفانی بزرگ این شاخصه‌ها را می‌بینیم. وقتی این شاخصه‌ها به دست ما بیاید، هم برای خود ما مفید است و به بیراهه نمی‌رویم و هم اگر کسی ندای حقی داشت آن را می‌شنویم و اگر ندای باطلی داشت نیز شناسایی می‌شود.

اولین شاخصه این است که عرفان امام عسکری(ع) یک عرفان توحیدگرا و توام با خلوص محض است و روی این نکته بحث بسیاری وجود دارد. اینجاست که توهمات و خرافات کنار می‌روند. امروزه عرفان‌های کاذب وجود دارد که بسیاری از آنها در حد مرید و مریدبازی و دکان است و در عرفان هر کجا دیدید که دکانی باز شده و دست‌بوسی و پابوسی راه انداخته شده، در آن شک کنید. در عرفان ناب اسلامی و مکتب اهل بیت(ع)، عرفانی که براساس کشف تام محمدی باشد، عرفانی است که در آن مریدبازی وجود ندارد. پیرمردی از بیرون مدینه وارد شهر و مسجد شد و به عشق زیارت پیامبر(ص) آمد و تا خواست با رسول خدا(ص) حرف بزند، لکنت گرفت و پیامبر(ص) متوجه شد. عرفان این است که تا پیامبر(ص) او را دید از جا برخاستند و آغوش خود را باز کردند و با یک محبتی به طرف این مرد رفتند و او را بغل کردند. فرمودند من هم مثل تو هستم.

پرهیز از مرید و مرادبازی در سیره امام عسکری(ع)

وقتی سیره امام عسکری(ع) را مطالعه می‌کنیم، همین را می‌بینیم و شاخصه اصلی این مکتب توحیدگرایی است نه مریدبازی و مریدپروری. امام عسکری(ع) شنیدند فردی به نام احمد بن هلال که دوره‌ای در محضر امام عسکری(ع) هم بوده، ادعاهایی در معرفت کرد و دکانی برای خود باز کرد. امام عسکری(ع) وقتی از کارهای احمد بن هلال اطلاع یافتند، این جمله را به اصحاب فرمودند که «احذروا الصوفی المتصنع»، یعنی از این صوفی‌مسلک دروغین و کسی که برای خودش دکانی باز کرده است، بر حذر باشید. فردی که در زمان امام هادی(ع) شناخته شده و نزد امام عسکری(ع) نیز درس خوانده و مدعی معنویت بود، اما وقتی مسیرش منحرف شد و تبدیل به دکان‌بازی شد و خواست عده‌ای را دور خود جمع کند، مورد مخالفت امام عسکری(ع) قرار گرفت.

در تهران، قم و ... نغمه‌هایی از عرفان می‌شنویم. اسم‌هایی برای خود می‌گذارند و ادعاهایی هم دارند، اما ریشه عرفان از نظر واقعیاتی که مورد قبول بزرگان ماست را باید شناخت. ابن عربی دو کتاب خیلی مهم دارد؛ یکی «فصوص الحکم» و دیگری «فتوحات مکیة». کتاب فصوص الحکم کتاب درسی طلبه‌هاست و هر کسی نمی‌تواند این کتاب را بخواند. علامه حسن‌زاده آملی این کتاب را تدریس می‌کردند و عرفان را در محافل خصوصی ایشان فرامی‌گرفتیم. معارفی که محی‌الدین در این کتاب قرار داده بسیار مهم است و باید نزد استاد خوانده شود.

در فصوص‌الحکم ابن عربی می‌خوانیم: «ان المعرفة لا تترک للهمه تصرفاً کلما علت معرفته نقص تصرفه بالحکمه»، این از مهم‌ترین کلمات ابن‌عربی در باب عرفان است و می‌توانیم تشخیص دهیم کدام عرفان توحیدی و کدام عرفان دکان است. می‌گوید ای کسانی که به عرفان احترام می‌گذارید و گرایش عرفانی دارید و به تجربیات روحی خود ارزش قائل هستید، آنهایی به معرفت رسیدند که به این سادگی خود را معرفی نمی‌کنند و اهل تصرف در این عالم نیستند. اینهایی که شما و ما می‌بینیم که مدعی هستند و کارهایی هم می‌کنند، طبق نظر عرفان نابِ این بزرگان، عرفانشان ناب نیست. دکانی دارند و مریدبازی می‌کنند. بنابراین توحیدمحوری مهم است و امام عسکری(ع) نیز از فردی مانند احمد بن هلال بر حذر داشتند.

تفکرگرایی و احسان‌گرایی شاخصه‌های دیگر عرفان ناب

شاخصه دوم در عرفان امام عسکری(ع) تفکرگرایی است. عرفان تجربه درونی و شهود است، اما در عین حال مقابل تفکر نیست و هیچ وقت عرفانِ حق نمی‌آید به کسانی که به عرفان علاقه‌مند هستند بگوید شما حق ندارید فکر و بررسی کنید. این طور نیست. عرفان نابی که امام عسکری(ع) تعلیم فرمودند و شاگردان امام عسکری(ع) به ما منتقل کردند، نیز عرفان تفکرگراست. بیان امام عسکری(ع) این است که عبادت به کثرت نماز و روزه نیست، بلکه به کثرت تفکر است؛ لذا با همین شاخصه می‌توانیم تشخیص دهیم که حقیقت است یا غیرحقیقت. شاخصه سوم هم اینکه عرفان امام عسکری(ع) احسان‌گراست. عرفان ناب عارف را فقط خلوت‌نشین نمی‌کند، بلکه عارف خلوت دارد، اما این طور نیست که از جامعه بیرون رفته باشد.

انتهای پیام
captcha