تفسیر تطبیقی «غض بصر» در مجله مطالعات تطبیقی قرآن و حدیث
کد خبر: 4067568
تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱۴۰۱ - ۰۹:۵۰

تفسیر تطبیقی «غض بصر» در مجله مطالعات تطبیقی قرآن و حدیث

هفدهمین شماره از مجله مطالعات تطبیقی قرآن و حدیث به صاحب‌امتیازی جامعةالمصطفی العالمیه منتشر شد.

به گزارش ایکنا، هفدهمین شماره از مجله مطالعات تطبیقی قرآن و حدیث به صاحب‌ امتیازی جامعةالمصطفی العالمیه منتشر شد.

عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «تفسیر تطبیقی «غض بصر»»، «مطالعه تطبیقی شخصیت اجتماعی رسول خدا از منظر تفسیر جامع البیان و مجمع ‌البیان»، «کارکرد جعلیات و اسرائیلیات در تفاسیر واعظانه با رویکرد تطبیقی در فریقین»، «بررسی تطبیقی عصمت پیامبر اکرم از دیدگاه آیت‌الله جوادی آملی و فخر رازی (با محوریت آیات 105تا 107 سوره نساء)»، «بررسی تطبیقی تفسیر آیات 90 و 91 از سوره آل‌ عمران در تفاسیر مجمع البیان، المیزان و تسنیم»، «بررسی تطبیقی شهادت زنان با استناد به آیه 282 بقره از دیدگاه مؤلفان لیدن و تسنیم».

در چکیده مقاله «تفسیر تطبیقی «غض بصر»» می‌خوانیم: «در نظام اخلاقی، فقهی قرآن کریم عفاف و حجاب از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. از جمله روش‌های عفاف و حجاب در قرآن کریم با محوریت «غض بصر» در آیه 30 و 31 سوره نور مطرح شده است. این عبارت که در دو آیه از آیات الاحکام قرآن کریم مطرح شده، جایگاه ویژه‌ای در فهم دیدگاه قرآن در ارتباط با نحوۀ ارتباط زنان و مردان در جامعه دارد و از جملۀ مستندات فقهی برای فتوا در این زمینه است. همچنین روش عفت ورزیدن در حیطه نگاه به نامحرم را برای مؤمنین روشن می‌کند. مفسران فریقین از دیرباز تاکنون در معنای این عبارت و متعلق آن اختلاف نظر داشته و تفسیرهای گوناگونی ارائه داده‌اند. برخی معنای لغوی آن را برگزیده‌ و برخی با قرائن عقلی آن را عبارتی کنایی دانسته‌اند. از طرفی متعلق غض بصر در آیه حذف شده که خود بر اجمال معنا افزوده و آراء را متشتت نموده و در نتیجه عده‌ای متعلق غض بصر را جنس مخالف دانسته، برخی نگاه به هر آنچه در شرع نهی شده و گروهی دیگر نگاه به عورت جنس مخالف یا موافق یا هر دو را ذکر نموده‌اند. پژوهش حاضر با روش تحلیلی، انتقادی در صدد است ضمن روشن نمودن مقصود سوره و شأن نزول آن، غض بصر و متعلق آن را به کمک سیاق و قرائن منفصله عقلی و نقلی، روشن سازد، سایر عناصر مهم در آیه 30 و 31 که مرتبط با غض بصر است را تبیین نماید و در این میان آرای مفسران فریقین پیرامون این مسأله را تحلیل و بررسی کند.»

در طلیعه مقاله «مطالعه تطبیقی شخصیت اجتماعی رسول خدا از منظر تفسیر جامع البیان و مجمع ‌البیان» آمده است: «اسلام مبنای خود را بر پایه اجتماع قرار داده و رسالت اصلی انبیا نیز حضور در متن جامعه جهت تربیت انسان است. کامل‌ترین جلوه این تربیت هم در قرآن و گفتار و رفتار رسول خدا قابل شناسایی است. پژوهش حاضر بر اساس آیات قرآن به بررسی شخصیت اجتماعی رسول خدا می‌پردازد و با توجه به این‌که برخی آیات در مورد پیامبر قابل برداشت‌ها و تفسیرهای متفاوت‌اند این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی به مقایسه دیدگاه‌های طبری؛ از مفسران اهل‌سنت و نویسنده جامع‌البیان با دیدگاه‌های طبرسی؛ از مفسران شیعه و نویسنده مجمع‌البیان پرداخته است و به این پرسش پاسخ می‌دهد که «دو مفسر یادشده چه تبیینی از شخصیت اجتماعی رسول خدا داشته‌اند». برای رسیدن به پاسخ، ابعاد شخصیت اجتماعی رسول خدا از منظرِ رفتار با خانواده، رفتار با عموم مردم، رفتار با مؤمنان، رفتار با منافقان، رفتار با اهل کتاب و رفتار با کفار و مشرکان مورد بررسی قرار گرفته و نتیجه پژوهش تشابه دیدگاه دو مفسر، در تبیین شخصیت اجتماعی رسول خدا بوده است. به این‌معنی که رسول خدا با توجه به شرایط فکری، اعتقادی و اجتماعی برای هر یک از گروه‌های مذکور، شیوه‌های مناسب و مؤثری را مورد استفاده قرار می‌دادند و ضمن رعایت نکات اخلاقی و تاثیرگذاری معنوی، در برخی موارد از جمله مسایل اصولی، نرمش نشان نداده و با قاطعیت و سازش‌ناپذیری عمل می‌کردند.»

در چکیده مقاله «کارکرد جعلیات و اسرائیلیات در تفاسیر واعظانه با رویکرد تطبیقی در فریقین» آمده است: «یکی از منابع مهم تفسیر قرآن کریم، روایاتی است که مفسران در تفاسیر روایی و حتّی گونه‏‌های دیگر تفسیری از آن‌ها بهره جسته‌‏اند. روایات موجود در انواع تفاسیر فریقین، بعضاً آمیخته با روایات ضعیف، جعلی و اسرائیلی‏‌اند که به‌ نوبه‌ خود، مورد توجه و تحقیق تفسیرپژوهان قرار گرفته‌‏اند. صرف وجود روایات ضعیف در تفاسیر، موجب تضعیف تفاسیر نیست؛ چه‏ این‌که مفسران راه‏کارهایی جهت تقویت احادیث ضعیف در اختیار دارند؛ لیکن تفسیر آیات با استناد به روایات جعلی و آن دسته از اسرائیلیاتی که مخالف با عقل و شرع است جایز نیست و مورد اعتنا قرار نمی‏‌گیرد. یکی از گونه‌‏های تفسیری که از جعلیات و اسرائیلیات بهره‏ای فراوان برده، با عنوان «تفسیر واعظانه» شناخته می‏شود که خود، در تفسیرپژوهی مغفول و ناشناخته مانده است. کارکرد جعلیات و اسرائیلیات در تفاسیر واعظانه با گونه‏‌های دیگر تفسیری تفاوت‏‌هایی دارد که شناخت آن‏ تفاوت‏ها با رویکردی تطبیقی در تفاسیر فریقین، در خور تحقیق بوده لیکن تا کنون از نگاه محققان، پوشیده مانده است. از این‌رو، پژوهش حاضر، با روشی توصیفی-تحلیلی به واکاوی کارکرد جعلیات و اسرائیلیات در تفاسیر واعظانه پرداخته و با روشی تطبیقی، تفاسیر واعظانه فریقین را در کاربست این روایات مقایسه کرده است. یافته‏‌های تحقیق پیش‌رو حاکی از آن است که مفسران تفاسیر واعظانه فریقین، در راستای جذب حداکثری مخاطبان و ایراد پند و اندرز به ایشان، از جعلیات و اسرائیلیات استفاده کرده‌‏اند؛ هرچند به دلایلی همچون کتابت حدیث پس از رسول خدا، بهره ‏برداری از مواهب اهل‏ بیت، عقل‏گرایی و تخطئه اسرائیلیات، سهم تفاسیر واعظانه شیعی از چنین روایاتی، نسبت به آثار مشابه در جهان اهل‏ سنت، کمتر است.»

انتهای پیام
captcha