کدام گروه‌ها بیشتر به سواد رسانه‌ای نیاز دارند؛ مردم یا مسئولان + فیلم
کد خبر: 4095782
تاریخ انتشار : ۰۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۰:۵۷
ایکنا در نشست «بایسته‌های سواد رسانه‌ای در عصر پساحقیقت» بررسی کرد؛

کدام گروه‌ها بیشتر به سواد رسانه‌ای نیاز دارند؛ مردم یا مسئولان + فیلم

در حالی که برخی مسئولان معتقد به حذف شبکه‌های ارتباطی هستند، جهان بر لزوم آموزش سواد رسانه‌ای تأکید دارد. سوادی که یک کارشناس رسانه معتقد است، مردم فهم بیشتری از آن دارند و این اداره‌کنندگان جامعه هستند که باید بیشتر به این موضوع و یادگیری آن بپردازند.

چه کسی باید سواد رسانه‌ای داشته باشد؛ مردم یا مسئولان

باور کردن، اولین واکنش بسیاری از مردم در مواجهه با اخباری است که در فضای مجازی منتشر می‌شود. همین باور چه در مسائل اجتماعی، بهداشتی و سیاسی و چه در مسائل فرهنگی موجب وارد شدن آسیب‌های مختلف به آنها می‌شود. رسانه‌ها نیز گاهاً در روند سرعت انتشار اطلاعات دست به انتشار اخباری می‌زنند که ساختگی یا دروغ بودن آن اخبار بعداً مشخص می‌شود. واکنش برخی از مسئولان به تأثیر و قدرت شبکه‌های اجتماعی و تلاش برای فیلتر آنها  نیز نشان می‌دهد که مسئولان آگاهی چندانی از واقعیت رسانه‌ها و دنیای ارتباطات ندارند و همه این معضلات نشان می‌دهد سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی قوی در کشور ما وجود ندارد.

سواد رسانه‌ای اکنون یکی از دروس مهم مدارس بسیاری از کشورهاست و نخبگان بر لزوم آموزش این سواد برای مواجهه نقادانه و صحیح با محتوای رسانه‌ها تأکید دارند. هفته جهانی سواد رسانه‌ای نیز با هدف آگاهی بخشی عمومی در خصوص این سواد مهم نام‌گذاری شده است.

برای بررسی ابعاد مختلف سواد رسانه‌ای در ایران نشست «بایسته‌های سواد رسانه‌ای در عصر پساحقیقت» با حضور محمد خدادی، کارشناس رسانه و معاون سابق امور مطبوعاتی و اطلاع‌رسانی وزارت ارشاد و سجاد مهدی‌زاده، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) با همکاری باشگاه مدیریت رسانه و توسعه سواد رسانه‌ای یونسکو ـ ایران و خبرگزاری ایکنا برگزار شد.

سه‌گانه سواد رسانه‌ای مردم، نخبگان و مسئولان محور آغاز این گفت‌وگو بود که سجاد مهدی‌زاده، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) پیرامون آن گفت: وقتی ما از رسانه صحبت می‌کنیم، از چیزی متفاوت از زندگی صحبت نمی‌کنیم و برای اینکه این مسئله را بفهمیم شاید بهتر است از کلمه ارتباط استفاده کنیم. ما در زندگی روزمره همیشه ارتباط داشته‌ایم و آنچه که جامعه را پیش می‌برده، منجر به توسعه تمدن‌ها می‌شده و تربیت، فرهنگ و ... را شکل می‌داده، مسئله ارتباط بوده است.

مهدی‌زاده با بیان اینکه با نگاه حداقلی، ارتباط دو رکن دارد، گفت: دریافت و فهم انتقال و ارسال پیام که ما در هر دوی این رکن‌ها یعنی گفتن و شنیدن نیاز به آموزش داریم. وقتی رسانه به ارتباط گفت و شنود اضافه می‌شود، مسئله ارتباط را پیچیده‌تر می‌کند. رسانه یک ابزار و تکنولوژی است که روز به روز با شتاب در حال پیشروی است و جامعه‌ای که هنوز ارتباطات میان فردی را به شکل صحیح نیاموخته باشد، با یک تکنولوژی مواجه شده که روز به روز ضریب‌ها و مسائل جدیدی را به حوزه ارتباطات اضافه می‌کند.

وی ادامه داد:‌ از سوی دیگر اصولاً چون با ارتباطات زیاد سرو کار داریم احساس می‌کنیم برای پیشبرد آن نیاز به آموزش نداریم. من برای دانشجویانم مثال آب خوردن را می‌زنم؛ هر جا بخواهیم بگوییم «کار راحت» می‌گوییم مثل آب خوردن، اما همین نحوه خوردن آب می‌تواند یک جزوه آموزشی داشته باشد که چه زمانی، به چه مقدار و چگونه آب خورده شود. ارتباطات هم نیاز به آموزش جدی دارد و هر قدر افراد در موقعیت‌های مختلف قرار بگیرند به تناسب موقعیتشان این ارتباط را باید به شکل خاصی بیاموزند.

مهدی‌زاده یکی از مهارت‌های اجتناب‌ناپذیر مدیران و مسئولان در عصر کنونی را  توانمندی ارتباط‌گیری دانست و تصریح کرد: سازما‌ن‌ها نیز نیاز به ارتباط دارند به همین دلیل روابط‌عمومی‌ها شکل گرفته‌اند و در نهادهای مختلف نیز سمتی به عنوان سخنگو در حال شکل‌گیری است که اتفاق خوبی است اما این مسئله صرفاً جنبه کمی دارد و اگر جنبه کیفی این ارتباط‌گیری شکل نگیرد، ارتباط را دچار اختلال می‌کند. مثلاً روابط عمومی‌هایی که توانمند در استفاده از رسانه‌های جدید نیستند و نمی‌دانند از قالب‌های جدید ارتباطی چگونه استفاده کنند، ارتباط را بیشتر دچار اختلال می‌کنند.

چه کسی باید سواد رسانه‌ای داشته باشد؛ مردم یا مسئولان

وی افزود: خود مردم نیز در این فضا دچار مشکل هستند و ارتباط میان فردی و انسانی که افراد در روابط دوستی و خانوادگی داشتند با ورود رسانه‌ها ضرب‌آهنگ رسانه را گرفته است و افرادی که در ارتباط خانوادگی و بین فردی ناتوان بودند، حالا با رسانه‌هایی مواجه شدند که همین روابط نیم‌سوز را خراب‌تر می‌کنند؛ یا فردی که در دوست‌یابی اختلال داشته در شبکه‌های اجتماعی نیز در همین خصوص ممکن است دچار اختلال شود. از سوی دیگر حضور در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی اقتضائاتی دارد که اگر آنها را بلد نباشیم، می‌تواند به جای بهتر شدن ارتباطات منجر به افول ارتباط شود.

مردم، رسانه‌ها و مسئولان نیازمند سواد رسانه‌ا‌ی

مهدی‌زاده با بیان اینکه رسانه‌ها یک نظام ارزشی از جمله سرعت و اعتبار منبع دارند و هر رسانه‌ای برای موفق بودن تلاش می‌کند سریع‌تر از سایر رسانه‌ها خبری را منتشر کند به همین دلیل صحت خبر دستخوش اختلال می‌شود و حتی رسانه‌ها مجبور می‌شوند خبر خود را تکذیب کنند، گفت: رسانه‌هایی هم که در اعتبارسنجی توانمند نیستند و مذاق مخاطب را نمی‌شناسند نمی‌توانند به موقع و به صورت مؤثر ارتباط را منتقل کنند. همه این مسائل نشان می‌دهد هم در کف جامعه (مردم)، هم در میانه جامعه که رسانه‌ها به عنوان تسهیلگر نظام ارتباطی جامعه هستند و هم مسئولانی که قرار است سیاست‌گذار کلان جامعه باشند، متناسب با خود به سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی نیاز دارند.  

در ادامه این نشست، محمد خدادی، کارشناس رسانه و معاون سابق امور مطبوعاتی و اطلاع‌رسانی وزارت ارشاد نیز طی سخنانی گفت: ما تا دهه 70 در فضای انحصار اطلاعات بودیم. فرد محکوم بود به اینکه فقط از رادیو یا روزنامه در جریان اخبار قرار گیرد. در این دوران مخاطب نقش و سهمی در تولید و نشر خبر نداشت و شما اگر قدرت یا ثروت داشتید می‌توانستید هر چیزی را که می‌خواهید را چاپ کنید و مخاطب صرفاً گیرنده خبر بود.

خدادی با تأکید بر اینکه با ظهور جریان فناوری جدید، مخاطب به کنشگر تبدیل شد، گفت: این تحولات به قدری سرعت، گستردگی و دربرگیری داشت که هر کودکی اکنون از این رسانه‌ها استفاده می‌کند. در دهه 70 فقط متن قابل تبادل بود و فقط با دستگاه فکس می‌شد متن را با مشقت زیاد ارسال کرد. حتی دسترسی به رادیو هم در همه نقاط امکان‌پذیر نبود؛ اما در ادامه انقلابی در تکنولوژی رخ داد و همه امکانات در یک وسیله یعنی تلفن همراه تجمیع شد و هزینه تبادل اطلاعات نیز به شدت کاهش یافت. پس یکی از مشکلات سواد تکنولوژی، سرعت تحولات و فناوری اطلاعات است.

سرعت تکنولوژی مانع قانونمندی و ساختارمندی

وی اظهار کرد: سرعت همه‌گیری تکنولوژی ارتباطی موجب شد در جهان قانون و ساختار مدونی برای این ابزارها و تکنولوژی‌ها به وجود نیاید به نحوی که مثلاً در ایام کرونا، کشور امارات جریمه سنگینی برای منتشرکنندگان اخبار فیک تعیین کرد، در حالی که قبل از آن چنین قانونی وجود نداشت. این سرعت قرار گرفتن ابزار لوکس ارتباطی در اختیار عموم مردم موجب شد فرهنگ و زیرساخت فرهنگی نیز برای استفاده از آن به وجود نیاید و حتی قابلیت نوشتن قانون نیز در این خصوص وجود نداشته باشد و سرعت قانون‌نویسی و سیاست‌گذاری به پای سرعت تحولات تکنولوژی نمی‌رسد.

چه کسی باید سواد رسانه‌ای داشته باشد؛ مردم یا مسئولان

خدادی به وضعیت کنونی نرم‌افزارها اشاره کرد و افزود: وقتی خواستند برای وایبر قانون بنویسند، تلگرام ارائه شد و در ادامه سایر اپلیکیشن‌ها ایجاد شد و وایبر به کلی رها شد. از سوی دیگر این اپلیکیشن‌ها محلی شده است؛ مثلاً در ایران تلگرام عمومی شده اما در افغانستان فیس‌بوک عمومیت دارد و در شبه قاره واتس‌آپ مطرح است.

بحرانی که فقط خوبی‌های آن را می‌بینیم

خدادی بخشی از مشکل نبود سواد رسانه‌ای را به دلیل همین سرعت تحولات تکنولوژی دانست و تصریح کرد: بخش خوب تکنولوژی این است که مردم به وسیله آن با هم ارتباط می‌گیرند و موارد مورد علاقه خود را به اشتراک می‌گذارند؛ اما اکنون با بحرانی روبه‌رو هستیم که بخشی از مشکلات در ذات آن است و زمان نیاز دارد تا آسیب‌های آن استخراج شود. قسمت اول و خوب ارتباط و اشتراک گذاری عکس و متن را همه استفاده می‌کنند، اما به دلیل اینکه ابعاد موضوع برای مردم روشن نیست، آسیب‌های آن به مردم تحمیل شده است. تا زمانی که مردم متوجه شوند که این چاقویی که در دستشان است، فقط میوه پوست نمی‌گیرد بلکه آدم هم می‌کشد، زمان می‌برد. پس انتظار ما از آموزش سواد رسانه‌ای و تأثیر آن باید انتظار منطقی باشد و بدانیم در همه دنیا بحران سواد رسانه‌ای وجود دارد، در همه دنیا فیک نیوز و بحران سوء استفاده از شبکه‌های اجتماعی وجود دارد و شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی در همه جای دنیا بسیاری از آسیب‌ها را به مردم تحمیل کرده و به تهدید تبدیل شده است.

موضوع دومی که این کارشناس سواد رسانه‌ای مطرح کرد این بود که ما به دوران انتخاب اطلاعات رسیده‌ایم و دوران انحصار پایان پیدا کرده است. حتی فضای انتخاب نسبت به چند سال قبل که محدود به یاهومسنجر بود با ورود اینستاگرام، بله، گپ و ... توسعه کمّی‌ پیدا کرده و ظرفیت هوش مصنوعی نیز به آن اضافه شده است که می‌تواند ذهن مخاطب را جهت‌دهی کند. بر این اساس هم مخاطب خودش انتخاب می‌کند هم هوش مصنوعی با فهم علایق او به او در انتخاب کمک می‌کنند. در این فضای عجیبی که قرار گرفته‌ایم، اولین چیزی که مهم است فهم شرایط کنونی و درک کردن این مسئله است که اصلاً ما کجا هستیم. از سوی دیگر باید حتماً در خصوص فضای مجازی قانون‌گذاری کنیم. میلیون‌ها آدم در حال حرکت در خیابان فضای مجازی هستند و اگر قانونی نباشد، این فضا دچار اختلال می‌شود.

10 تا 15 درصد فیک نیوزها در داخل کشورند

خدادی با اشاره به اینکه متأسفانه این فضا تبدیل به ابزار هم شده است و اکنون یکی از بحث‌های اصلی این است که سرویس‌های امنیتی دنیا از این فضا برای مسائل امنیتی استفاده می‌کنند و اینجاست که به فیک نیوزها می‌رسیم، گفت: 10 تا 15 درصد فیک نیوزها ریشه در داخل کشور و فضای اجتماعی دارند و تولید 85 درصد فیک نیوز آگاهانه است و فرد می‌داند که در حال تولید فیک و استفاده ابزاری از این فضاست. این استفاده با هدف و آگاهانه بوده و مهارت تولید پیام پشتیبان آن است و فرد هوشمندانه عمل و فیکی تولید می‌کند که در باورهای مردم قرار بگیرد و حتی ادبیات تولید فیک ادبیات بیگانه نیست بلکه ادبیات خودی است. این اتفاق و استفاده امنیتی از فضای مجازی را باید از ماجرای سواد رسانه‌ای خارج و در فاز دیگری قرار دهیم. این استفاده ابزاری از فضای مجازی به شدت در حال ترویج است و یک ظرفیت سرویس‌های امنیتی دنیا بر روی این جریان استوار شده است و حتی برای این کار رسانه تأسیس می‌کنند، موتورهای متعدد ایجاد می‌کنند، از ظرفیت‌های بسیار بالای هوش مصنوعی استفاده و با صاحبان این پلتفرم‌ها کاملاً هماهنگ هستند و آنها را تهدید می‌کنند. در برخی موارد از آنها حمایت مالی و در برخی دیگر از ظرفیت‌های قانونی خود استفاده می‌کنند. مثلاً در اینستاگرام عکس شهید سلیمانی و هشتک شاهچراغ حذف می‌شود؛ اسم این کار چیست؟ این کار کاملاً امنیتی و سیاسی است و ربطی به سواد رسانه‌ای ندارد و ما با یک بحران امنیتی روبه‌رو هستیم.

وی ادامه داد: برای مرحوم مهسا امینی اتفاقی افتاد، فردی اسم و عنوان پلیسی را می‌نویسد و از قول او نقل می‌کند که چه اتفاقی افتاده است؛ آیا این فیک تولید شده آگاهانه تولید شده یا ناآگاه بوده؟ آنکسی که این فیک را آگاهانه تولید کرده است مأمور به این کار بوده یا اتفاقی این کار را انجام داده است؟ تولید کننده این مطلب که مطلب را در دقایق اولیه حادثه تولید کرده آیا بخشی از برنامه بوده یا اینکه اتفاقی در چنین زمانی این مطلب را تولید کرده است؟ آیا فهمیدن امنیتی بودن بسیاری از فیک‌ها به مردم در فهم درست آنها کمک می‌کند؟ باید گفت این مسائل در گوشه ذهن مردم وجود دارد. یک موضوع را نباید فراموش کنیم. «خبر بد، خبر خوب است» و ضریب نفوذ خبر بد بالاست؛ اگرچه ضریب ماندگاری ندارد. به همین دلیل رسانه‌‌های زرد تیراژ و مخاطب بیشتری دارند.

وی به راه مقابله با این جریان اشاره و اظهار کرد: راه مقابله به این باز می‌گردد که سنسورهای جامعه را در مواجهه با اطلاعات حساس کرده و ساز و کار متناسب با نیاز جامعه برایش فراهم کنیم که این بحث هم به قبل از رسانه باز می‌گردد (ما جریان اطلاعات قبل و بعد از رسانه داریم).

90 درصد اطلاعات گزارش کار است

خدادی ادامه داد: مسئله مهم بعدی این است که گاهی ما قدرت داریم اما توان ایجاد ارتباط منجر به اثر را نداریم. برای برقراری ارتباط منجر به اثر ابتدا باید اطلاعات ساده و قابل فهم شود، بعد باورپذیر شود و بعد به مرحله اقناع برسیم اما در رسانه‌های ما حرف‌هایی زده می‌شود که قابل ساده شدن نیست، مثلاً ضریب چینی تورم، از بدنه جامعه چه انتظاری داریم که این را درک کند؟ از سوی دیگر جریان اطلاع رسانی ما نباید تبلیغی باشد بلکه باید تبیینی باشد اما 90  درصد اطلاعاتی که از حاکمیت به مردم می‌رسد گزارش کار است. وزارت نیرو وجود دارد تا آب و برق تولید کند و این نیازی به اعلام کردن ندارد اتفاقاً وزارت نیرو می‌تواند کارکرد تبیینی داشته باشد و اعلام کند که مثلاً می‌توانستیم توربین را از خارج با قیمت بالا بخریم اما اکنون آن را خودمان با قیمت کمتر ساخته‌ایم و از محل صرفه‌جویی آن فلان کار را کرده‌ایم. با تبیین می‌توان فهم مشترک ایجاد کرد اما مهارت و بستر تبیین را ندارم.

خدادی با بیان اینکه بخش اصلی سواد رسانه‌ای به قدرت تولید محتوا باز می‌گردد و هر زمان محتوای مبتنی بر تبیین داشتیم طرف مقابل قانع می‌شود، گفت: در لایه دوم هم مرجع اطلاعاتی ما باید منبع اطلاعاتی باشد. ما در داده‌هایی که تولید می‌کنیم اگر مرجع اطلاعات منبع اطلاعات باشد آن اطلاعات موثق خواهد بود؛ در حالی که در هر حادثه‌ای به جای اینکه افراد مرتبط، متخصص و متولی حرف بزنند تا مرجع و منبع اطلاعات شوند، همه حرف می‌زنند جز کسانی که منبع هستند. لذا در بحث سواد رسانه‌ای باید ارکان و اجزای سواد رسانه‌ را بیشتر از اینکه از مردم مطالبه کنیم باید خودمان پاسخگویی داشته باشیم.

این کارشناس سواد رسانه‌ای معتقد است:‌ همه کسانی که دست‌اندرکار هستند و سهمی در اداره جامعه دارند باید پاسخگوی سواد رسانه‌ای باشند و این وظیفه را به حاکمیت، دولت، رسانه و ... تفکیک نمی‌کنم بلکه هر کسی که در اداره جامعه نقش دارد به اندازه سهم خودت مسئول هست. سواد رسانه ریشه در محتوای رسانه دارد. محتوای رسانه است که افرا آن را دریافت می‌کنند اگر تو تلاش کردی تا آداب تولید محتوا را به عنوان تولید کننده برتر و اصلی به مهارت تبدیل کنی و این مهارت‌ها را در درجه اول خودت به رسمیت شناختی و بیش از همه خودت آنها را رعایت کردی، آن وقت می‌توانی از مردم انتظار داشته باشی سواد رسانه‌ای را آموزش ببینند. اتفاقاً تشخیص مردم در این ماجرا خیلی خوب است. دیدن به معنای قبول کردن مردم نیست. اگر قرار بود که شبکه‌های فارسی زبان خارج از کشور را مردم با اینکه می‌بینند قبول کنند، اکنون کشوری باقی نمانده بود. ما حداقل در پنج کشور دنیا اتاق خبر 24 ساعته به زبان فارسی داریم و وظیفه آنها جمع‌آوری اطلاعات از داخل کشور و بازگرداندن اخبار به صورت شبه خبر به داخل کشور با ضریب نقاط کور است. با آن حجم بمباران فیک نیوزها و خبرسازی و ضریب دادن به مشکلات و بحران‌ها و انواع و اقسام روش‌های عملیات روانی که این شبکه‌ها در مدل‌های مختلف انجام می‌دهند اگر قرار بود مردم چون می‌بینند بپذیرند، دیگر کشوری باقی نمی‌ماند.

خدادی ادامه داد: در داخل کشور هم همینطور است یعنی با نوساناتی که داخل صدا و سیما وجود دارد، اگر قرار بود مردم هر چه می‌بینند قبول کنند، واقعاً مشکل به وجود می‌آمد ولی مردم ما اتفاقاً نشان داده‌اند که در تشخیص ضعف ندارند. در فاز جدیدی که اتفاق افتاده تیم رسانه‌ای از تیم عملیاتی جداست. یعنی تیم عملیاتی دیوار می‌نویسد که تیم رسانه‌ای فیلم بگیرد. آتش می‌زند که فیلم گرفته شود و ... .  لذا به نظر من بیشتر از اینکه مطالبه سواد رسانه از مردم بشود، باید متوجه اداره‌کنندگان جامعه در ارکان مختلف باشد و اداره‌کنندگان جامعه اول باید برای این موضوع به فکر بیفتند و دنبال سازوکار باشند و سعی کنند که نگاه به موضوعشان نگاه واقع‌بینانه باشد. اگر در ماجرای سواد رسانه ما شاخص صحت را در ادبیات تولید محتوا چه در رسانه، چه قبل از رسانه توسط نظام اطلاع‌رسانی کشور به صورت جدی مدنظر قرار بدهیم می‌توانیم استفاده حداکثری از وضع موجود داشته باشیم.

بخش دوم نشست در روزهای آتی منتشر می‌شود.

گزارش زهرا ایرجی

انتهای پیام
captcha