دهنادی: محتوای دینی الزاما به تولید اثر دینی نمی‌انجامد + صوت
کد خبر: 4102324
تاریخ انتشار : ۰۵ آذر ۱۴۰۱ - ۰۹:۱۷
هنر اسلامی؛ تعریف و بازنگری/ 5

دهنادی: محتوای دینی الزاما به تولید اثر دینی نمی‌انجامد + صوت

یک کارشناس رسانه و پژوهشگر هنر گفت: هیچ‌گاه محتوای دینی دلیلی بر اسلامی خواندن یک اثر هنری نیست، زیرا آنچه هنرمند خلق می‌کند باید مطابق باورش باشد، وگرنه یک فرد غیر‌مذهبی هم ممکن است خالق یک کار دینی باشد.

«هنر اسلامی» عنوانی آشنا اما تعریف‌نشده است و با وجود اینکه بارها درباره آن در رسانه‌ها سخن گفته شده، اما هیچ‌گاه مختصات معینی ندارد. در این راستا در بخش فرهنگی ایکنا مجموعه گفت‌وگوهایی را با هنرمندان مختلف انجام داده‌ایم و در پنجمین مصاحبه با صادق دهنادی، کارشناس رسانه و پژوهشگر هنر، به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

ایکنا – هنر اسلامی تعریف واحدی ندارد، زیرا هر فردی نسبت به ذهنیتی که از آن دارد تعریف خاصی را ارائه می‌دهد. نظر شما درباره این عنوان چیست؟

از جنبه ارتباط هنر و پدیدارشناسی آن، با عبارت هنر اسلامی به‌ عنوان هنری که از اسلام جوشیده است و آن را منتسب به معارف اسلامی کنیم موافق نیستم، اما اگر هنر اسلامی را یک فضای خاص هنری و تحت تأثیر روح فردی و اجتماعی اسلام و تحول مفهوم زیبایی‌شناختی بدانیم، می‌‌توان از هنر اسلامی حرف زد.

در این باره بحث هنر مسلمانان مطرح است؛ هنری که وجهی از حال و هوای صاحب اثر محسوب می‌شود و برگرفته از دیدگاه، هستی‌شناسی، جهان‌بینی و زیبایی‌شناسی اوست. برای نمونه به‌ واسطه پرهیز از نمادهای بت‌پرستانه، که دین برای محو و رفع آنها آمده است، نقوش و تصاویر به سمت طبیعت و جهان لاهوت و ملکوت سوق یافته و حتی می‌توان برداشت‌هایی را که در آنها به بهشت و جهنم اشاره شده است در آثار هنری مسلمانان مشاهده کرد.

از این نظر رویکرد مسلمانان به هنر در قرن‌های گذشته متفاوت با گرایشی است که مسیحیان به هنر دارند. آنها در آثارشان بر تصویرگری از بزرگان دین و نیز ساخت مجسمه از آنها تمرکز داشتند، اما هنر اسلامی، چه در قالب تذهیب خطوط و چه در معماری دوره سلجوقی به بعد، در نقش‌برجسته‌های مساجد یا در معماری مسجد امام اصفهان مشاهده می‌شود و یک‌سری ترکیب انتزاعی از طبیعت و حروف است و این امر بسیار زودتر از عبور هنر اروپایی از واقعیت‌گرایی اتفاق افتاده است. حال کسی می‌تواند بگوید که این نقوش انتزاعی حاصل نگاه فقهی بوده که در آن کشیدن تصویر انسان مطلوب نبود. این گزاره درست است، اما حالا که درباره خلق چهره انسان در نقاشی و حتی پیکره‌تراشی نگرانی وجود ندارد، آیا می‌توانیم بگوییم که تصویر یک شهید یا هاله ملکوتی در نقاشی قهوه‌خانه‌ای اسلامی نیست؟ آیا فقط نقوش و نمادهایی را که در قالب هنرهایی نظیر معماری وجود دارد می‌توان هنر اسلامی دانست؟ خیر، چون این آثار ربطی به اسلام ندارد، بلکه تجلی نگاه مسلمانان از زیبایی است و وقتی نقاشی چهره شهیدی را به تصویر می‌کشد، ما نمی‌توانیم آن کار را اثری غیراسلامی محسوب کنیم.


بیشتر بخوانید:

آتش‌زر: تولیدات هنری اسلامی اخلاقی و خدامحورند + صوت


برداشت انسان‌ها از آیین، مکتب و محیط روی ذهن هنرمند و آثارش اثر می‌گذارد و یکی از اجزای تشکیل‌دهنده روح و نگاه هنرمند دین است، ولی نمی‌توان کار یک هنرمند را هرچقدر هم دینی باشد به اصل دین الصاق کرد. اگر ما تفکیکی بین اثر هنری و مفاهیم قائل نشویم، ناخودآگاه به سمتی می‌رویم که به‌جای یک‌سری اصول، برخی آثار را مقدس می‌کنیم، درحالی‌که در ذات خود چنین نیستند و ممکن است تحت تأثیر دین قرار گرفته باشند.

ایکنا - آیا در هنرهای مدرن نیز تأثیرپذیری از محیط به‌ اندازه‌ هنرهای سنتی است؟ آیا تبلیغ یا تأثیرگذاری دینی از طریق هنرهایی چون سینما بیشتر نیست؟

انسان موجودی بسیط است و مرکب نیست؛ یعنی انسان با چیزی که می‌اندیشد یکی است. پس بدون شک هنرمندی که تحت تأثیر اسلام است دیگر برایش فرقی نمی‌کند که در چه عرصه‌ای از هنر مشغول کار است، چون کارش منبعث از اعتقاداتش است. پس این‌گونه نیست که فکر کنیم چون خوشنویس کلام وحی را می‌نویسد، هنرش اسلامی است، اما فیلمسازی که در ظاهر  شاخصه دینی ندارد یا خاستگاهش سکولار است دینی نیست.

کد

در عمل هم دنیای مدرن و صنایع فرهنگی کاری کرده‌اند که حتی هنری با محتوای دینی هم ممکن است تداعی‌کننده مفهوم دینی نباشد. بارها دیده‌اید یک خوشنویس یا نقاش در یک پارک نشسته و خطوط یا تصاویر دینی تولید می‌کنند اما واقعاً هیچ وجهه دینی در اثر وجود ندارد. این فرد فقط تولیدکننده است. ممکن است خوشنویسی باشد که باورهای دینی ندارد اما به‌واسطه الزام کارش سوره حمد را خوشنویسی کند. آیا آثاری که وی خلق کرده را می‌توان هنر اسلامی نامید؟

ایکنا – درباره چرایی گرایش هنرمندانی که باور دینی ندارند، اما به سمت چنین کارهایی سوق پیدا می‌کنند توضیح دهید.

جهان امروز درگیر مقوله کالایی شدن فرهنگ شده است. برای همین ممکن است یک کشور مسیحی و یا کمونیست مهر و تسبیح تولید کند یا فردی بی‌دین اثر قرآنی خلق کند. ما اگر می‌خواهیم آثار هنری دین‌مدار یا توسعه‌دهنده دینی تولید کنیم، باید به‌جای بحث‌های نظری به فکر تربیت هنرمند دین‌مدار باشیم. اوج کارکرد هنر منتسب به دین، یاد خداوند است. شما اگر بهترین هنرمندان زرگر را دعوت کنید که یک قرآن مطلا بسازند‌، ممکن است هر کسی که آن را ببیند از دین و مظاهر دینی زده شود، زیرا گاهی در نمایشگاه قرآن آثاری وجود دارد که در دل خود یاد خدا را ندارد. باید به سمت این برویم که هنرمند این مفاهیم را بچشد تا بتواند آن را بچشاند.

انتهای پیام
captcha