امروزه تقریباً تمام ابعاد زندگی انسانها تحت تأثیر شدید رسانهها قرار دارد، بنابراین تربیت که از اصول اساسی و ضروری برای تعالی و پیشرفت همهجانبه جوامع است، باید در رابطه با رسانهها نیز به ویژه از سوی والدین مورد توجه قرار گیرد.
ایکنا بنابر رسالت آموزشی خود نسبت به ارائه بستههای آموزشی برای خانوادهها در رابطه با موضوع «قلدری مجازی» اقدام کرده است تا والدین را با یکی دیگر از جنبههای تربیت رسانهای آشنا کند. در این درس گفتارها سیدسعید حسینی، کارشناس سواد رسانهای به بیان نکاتی مهم در موضوع قلدری مجازی میپردازد.
سیدسعید حسینی در قسمت هفتم از این مجموعه به موضوع «انتشار اطلاعات خصوصی در فضای مجازی» پرداخته است که مشروح آن را در ادامه مشاهده میکنید و میخوانید.
درباره انواع قلدری سایبری صحبت میکنیم. مورد اول را توضیح دادم. مورد دوم متأسفانه اتفاق بدتری است و آن هم انتشار اطلاعات خصوصی است. همه ما اطلاعات خصوصی داریم، قسمتهایی از زندگی را داریم که خصوصی است و نمیخواهیم دیگران آن را ببینند و یا از آن مطلع شوند و مشکل وقتی ایجاد میشود که این اطلاعات منتشر شود. خدایی نکرده اطلاعات خصوصی فرزندم منتشر شود و این بسیار ناراحتکننده است یا تصویری از او منتشر شود که تصویر خوبی نیست و دلش نمیخواست این اتفاق بیفتد.
متأسفانه چند سال پیش این اتفاق برای یک نوجوان افتاد؛ که حتی اخبار صدا و سیما هم آن را پخش کرد. اتفاقی که در آن، یک نوجوان مورد ضرب و شتم قرار میگرفت. وقتی این ویدئو در اینترنت منتشر میشود، به نظرتان ممکن است چند میلیون نفر آن را ببینند. حداقل فکر کنیم ۱۰ میلیون نفر. اگر ۱۰ میلیون نفر درباره یک نوجوان کلیپی را ببینند که دلش نمیخواست این اتفاق برایش بیفتد، چه بر سر این نوجوان میآید، چه اتفاقی برایش میافتد؟ خودمان را میتوانیم جای او بگذاریم. چقدر ناراحتکننده است. آبرویی برایش میماند؟
متأسفانه این اتفاق بارها برای قربانیان سایبر بولینگ پیش آمده است، البته نه فقط در ایران، بلکه در کل دنیا. نه فقط آدمهای معمولی بلکه آدمهای معروف؛ و این نوع دوم است، نوعی که ناراحتکننده است. ممکن است قربانی خودش یک اشتباه امنیتی کرده باشد و یا ممکن است خودش باعث شده اطلاعاتش ناخواسته و بدون دلیل و بدون اینکه توجه کند، منتشر شود. شاید فکرش را نمیکرده اینقدر موضوع مهمی باشد، ولی این اتفاق پیش آمده است.
ممکن است قلدر به عمد شرایطی را ایجاد کرده که این اطلاعات را از نوجوان کسب کند و بعد آنها را با هر هدفی منتشر کند. شاید لذت میبرد و شاید انتقام میگیرد. اما قلدر برای من مهم نیست، برای من قربانی مهم است. قربانی که با آنها بسیار روبرو بودم. آنها در مدارس و اماکن مختلف به من مراجعه میکردند و مورد شماتت والدین خود بودند و آنها را مقصر میدانستند. متأسفانه قلدری سایبری در این نوع، مثالهای خیلی زیادی دارد که قطعاً شما با آنها آشنا هستید و شاید شما هم دیده و از آن ناراحت شده باشید.
سراغ نوع سوم قلدری سایبری برویم. نوع سوم را با یک مثال برایتان توضیح میدهم. فرض کنید فرزندتان صبح به مدرسه رفته است. خوشحال به مدرسه میرود، ولی میبیند اطرافیان جور دیگری او را نگاه میکنند. چرا بچهها من را اینطور نگاه میکنند؟ چه اتفاقی پیش آمده است؟ مگر من چه کار کردم. به دوست صمیمیاش میرسد. دوستش میگوید این چه کاری بود کردی؟ من؟ چه کار کردم؟ چه بود دیشب در گروه فرستادی. اینها را درباره خانم معلم نگو، زشت است، اخراجت میکنند. هر چه قسم و آیه میخورد که من این کار را نکردم کسی باور نمیکند. کار خودت بود، چون پروفایل خودت بود.
اما حقیقت چیست. واقعاً نوجوان این کار را نکرده است. همان اصطلاحی که میگوییم، هک پیش آمده و یک نفر از آیدی او سوء استفاده و یک مطلب را به نام او منتشر کرده است. چه کسی باور میکند؟!
چقدر ما دین خوبی داریم. در مبانی اسلامی آمده است که وقتی اتفاقی برای برادر یا خواهر دینی تو افتاده است، سعی کن آن را کتمان کنی. هزار دلیل بیاور که آن گناه را انجام نداده است. اما متأسفانه در فرهنگ ما این اتفاق رخ نمیدهد. یکی از بدیهای فرهنگ ما این است که برخلاف دینمان کاری که نکرده را دلیل میآوریم که خودت این کار را انجام دادی و نوجوان نمیتواند ثابت کند که این کار را نکرده است. کسی پشت و پناهش نیست، کسی از او حمایت نمیکند و اصلاً کسی باور نمیکند که این اتفاق حقیقت داشته باشد. این یکی از موارد قلدری سایبری است.
در کلیپ بعدی شما را با آخرین مورد که خیلی مهم است، آشنا خواهم کرد.
انتهای پیام