تفسیرهای عرفانی از عاشورا و شادمانی شهدا / عاشورا سراسر رنج و آلام نیست
کد خبر: 3844735
تاریخ انتشار : ۰۳ مهر ۱۳۹۸ - ۰۹:۲۵

تفسیرهای عرفانی از عاشورا و شادمانی شهدا / عاشورا سراسر رنج و آلام نیست

گروه اندیشه ــ اکبر ثبوت به ارائه تحلیل در زمینه تفسیرهای عرفانی از عاشورا پرداخت و پس از اشاره به برداشت‌های سیدمرتضی و ابن‌عربی، بیان کرد: سید بن طاووس و مولانا دو تن از کسانی هستند که به مصائب امام حسین(ع) نگاه دیگری داشتند. به این معنا که سید معتقد است تا روز عاشورا باید گریست، اما طبق نص صریح قرآن که شهدا را شادمانان نزد حق معرفی می‌کند، پس از عاشورا دیگر نباید غمگین بود.

به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست «حسین بن علی(ع) در آیینه عرفان، کلام و اندیشه سیاسی» شب گذشته، دوم مهرماه، با حضور جمعی از اندیشمندان و علاقه‌مندان در سالن مرکز همایش‌های بین‌المللی مرکز اسناد و کتابخانه ملی برگزار شد.

اکبر ثبوت، از پژوهشگران برجسته حوزه دین، در این نشست با موضوع «تفسیرهای عرفانی از عاشورا» به ارائه سخن پرداخت و بیان کرد: تفسیر اول همان است که عناصری از آن را در اشعار سیدمرتضی می‌بینیم. وقتی به کتب کلامی سیدمرتضی رجوع می‌کنیم، می‌بینیم از ماجرای کربلا یک تفسیر عقل‌گرا ارائه می‌دهد؛ زیرا او برای دوره عقل‌گرای شیعه است، ولی وقتی سراغ اشعارش می‌رویم می‌بینیم که در اشعارش عناصری است که دست‌مایه‌ای برای تفاسیر عرفانی قرون بعد از خود قرار می‌گیرد. به همین جهت سید بن طاووس در مقدمه «لهوف» پاره‌ای از همین اشعار را به عنوان عناصری که می‌تواند دست‌مایه تفسیر عرفانی خودش قرار بگیرد می‌آورد.

وی افزود: تفسیر بعدی برای ابن‌عربی است. البته این تفسیر را وقتی می‌فهمیم که با آن آرای خاص شیخ درباره عوالم مختلف و همین طور دایره شئون نبوی آشنا باشیم و زبان پر رمز و راز و اشاره شیخ را نیز بدانیم تا بفهمیم که از این چهار، پنج سطری که در این باره نوشته مرادش چیست.

ثبوت اظهار کرد: تفسیر بعدی تفسیر مولانا و تفسیر سید بن طاووس است که هردو به یکدیگر نزدیک هستند. پس از این‌ها، تفسیر شاه عبدالعزیز دهلوی را داریم و بعد تفسیر صفی علیشاه و بالاخره تفسیر عرفای متأخر مانند مرحوم قاضی و حداد را داریم. بعد از این فهرست که عرض شد، به سراغ دو مورد از این‌ها می‌رویم که عبارت از سید بن طاووس و مولاناست که باید در ابتدا ببینیم مبنای این دو تفسیر چیست.

انحصار بر عزاداری

وی بیان کرد: برای تبیین این مسئله باید یک مقدمه را تبیین کرد. وقتی سراغ واقعه عاشورا می‌رویم، دو صف و جبهه می‌بینیم و نگاهی که عموماً به این دو جبهه دارند این است که در یک جبهه آنچه هست شقاوت، تبهکاری و جنایت است و در جبهه دیگر نیز آنچه هست، اختصاص به مصیبت، بلا، رنج و الم دارد. حالا وظیفه ما در برابر این جبهه دوم، که هر آنچه در آن دیده می‌شود رنج، مصیبت، آلام و درد است، چیست؟ و چه واکنشی باید در برابر دردهایی که در جبهه دوم وجود داشته از خود نشان دهیم؟ پاسخ عموم این است که در یک کلمه باید عزاداری کنیم؛ یعنی عموم می‌گویند باید گریه‌ و زاری، سینه‌زنی و این قبیل کارها صورت گیرد که البته متأسفانه حتی عزاداری هم آن صورت صحیح و خالصش را حفظ نکرده و صورتی به خود گرفته که بدون هیچ تردیدی بخشی از آن، خلاف شرع است.

این دین‌پژوه تصریح کرد: اگر به همین مفاتیح‌الجنان شیخ عباس قمی رجوع کنید، می‌بینید که در باب اطعام روز عاشورا، آنچنان توصیه‌هایی دارد که اصلاً و ابداً آن دستورات با بخور و بخورهایی که در روز عاشورا داریم، سازگاری ندارد که شاید این حرکات در طول سال نیز نمونه نداشته باشد، یا در قسمت زیارت‌ها می‌بینید که در حدیث امام صادق(ع) است که باز در مورد اطعام زائران حسینی(ع) توصیه‌هایی دارند که مطلقاً آن توصیه‌ها در آنچه به عنوان غذای زائران حسینی می‌بینیم، ملحوظ نمی‌شود.

شادمانی شهدا پس از شهادت

ثبوت افزود: اما بحث بر سر سید بن طاووس بود. سید و مولانا، در مورد ماجرای کربلا نظر دیگری نیز دارند و در مورد جبهه دوم که جز مصیبت و رنج و گرفتاری چیزی ندیده‌ایم، این‌ها چیزهای دیگری می‌بینند که بخشی از آن، از قرآن کریم گرفته شده است؛ برای نمونه خداوند در سوره آل عمران می‌فرماید: «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ. فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ. يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ». در حقیقت باید روی دو آیه اخیر از این سه آیه تأمل کرد که با عبارت «فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ» آغاز می‌شود؛ یعنی به سبب آنچه که خداوند به آن‌ها عنایت کرده غرق شادی هستند. در ادامه نیز با عبارت «وَ يَسْتَبْشِرُونَ» تأکید بیشتری روی این شادمانی می‌کند.

وی تصریح کرد: در ادامه آیه نیز فرمود که برای این‌ها نه خوفی وجود دارد و نه محزون می‌شوند؛ در آیه بعد نیز مجدداً بر شادمانی آن‌ها برای بار سوم تأکید شده است. بنابراین طبق این آیات، کسانی که در راه خدا شهید می‌شوند غرق در شادمانی هستند. در انتهای آیه نیز فرمود که خداوند پاداش محسنین را از بین نمی‌برد. وقتی به سراغ وقایع عاشورا می‌رویم نیز این گونه نیست که در وقایع عاشورا و سخنانی که رد و بدل شده، همه سخن از محنت و مصیبت و رنج و آلام باشد، خیر.

این دین‌پژوه در ادامه گفت: امام حسین(ع) وقتی از برادرزاده 13 ساله خود پرسیدند که مرگ را چطور می‌یابی، پاسخ قاسم(ع) این است که «احلی من العسل»؛ یعنی «به فرزندان کند این گونه تلقین، که مرگ در راه حق شهد است و شیرین». یا باز می‌بینید که در شب عاشورا، اصحاب امام حسین(ع) که یقین دارند فردا، خبری جز کشته شدن و از دست دادن حیات نیست و قاعدتاً باید همه در حال حزن و اندوه باشند اما باهم شوخی و مزاح می‌کنند. امام حسین(ع) نیز وقتی می‌خواهند اصحاب را دعوت به جانبازی در راه حق کنند، می‌فرمایند که «ایکم یکره ان ینتقل من سجن الی قصر»؟ کدام یک از شما هست که خوش نداشته باشد که از یک زندان رها شود و از زندان به قصر منتقل شود؟ امام حسین(ع) در روز عاشورا، هر چقدر که شرایط بر او سخت‌تر می‌شود و به لحظه شهادت می‌رسد، چهره‌اش برافروخته و شاداب‌تر می‌شود.

ثبوت تصریح کرد: پس از امام حسین(ع) نیز وقتی ابن زیاد به طعنه از زینب(س) پرسید که این ماجرا را چطور دیدی؟ فرمود «ما رایت الا جمیلاً»، جز خوبی، زیبایی و نیکی هیچ ندیدم. زمانی که که ابن زیاد، امام سجاد(ع) را به قتل تهدید کرد، می‌گوید که بکشید او را. اما پاسخ امام سجاد(ع) این است که فرمود: من را به قتل تهدید می‌کنی؟ نمی‌دانی که قتل برای ما یک امر عادی و عادت ما است و کرامت ما در شهید شدن است؟

شادمانی به خاطر شادمانی شهید

این پژوهشگر و نویسنده حوزه دین بیان کرد: وقتی که به امام حسین(ع) مصائبی وارد می‌شود نیز می‌فرماید، این‌ها فخر من است. حالا از همه این‌ها، جز گریه و زاری و مصیبت، هیچ در نمی‌آید؟ سید بن طاووس می‌گوید با توجه به آنچه از آیه کریمه می‌فهمیم، پس شهیدان وقتی به عالم دیگر منتقل شدند، غرق شادمانی هستند. ما هم در شادی آن‌ها باید شاد باشیم. سپس سید در مقابل آن سنت عزاداری که در شیعه است قرار می‌گیرد و باید یک نوع با آن شادی جمع کند که دستورش را از آیه می‌گیرد و البته این سنت نیز وجود داشته است. اما او این طور جمع می‌کند که می‌گوید از آغاز محرم تا روز عاشورا که روزها و ساعات، دقایق هجوم مصائب و بلیات بر سیدالشهدا(ع) است، باید ما نیز به تبع آن‌ها محزون باشیم، اما پس از شهادت آن‌ها و عاشورا دیگر آن‌ها در مقامی قرار دارند که غرق شادی هستند و از آن پس دیگر ما نیز باید به آن‌ها اقتدا کنیم و شاد باشیم.

وی در ادامه افزود: یک زمانی هم امام خمینی(ره) می‌خواستند این نظریه سید را بیان کنند، ولی به خاطر اینکه این نظریه با آن ذهنیت عوام در مورد عزاداری خیلی تضاد پیدا نکند، بیان کردند که سید گفته که برای شهادت امام صادق(ع) باید جشن گرفت، در حالی که او می‌گوید برای شهادت امام حسین(ع) باید جشن گرفت چراکه او به مقامی رسیده است که آن مقام همه‌اش شادی و سرور و فرح است، آن طور که در قرآن نیز آمده است. مولانا نیز همین مطلب را، شاید هم یک مقدار با زبان تندتر بیان می‌کند؛ یعنی در برار کسانی که مردم را به عزاداری می‌خوانند می‌گوید: «روح سلطانی ز زندانی بجست، جامه چه درانیم و چون خاییم دست؛ چونک ایشان خسرو دین بوده‌اند، وقت شادی شد چو بشکستند بند؛ سوی شادروان دولت تاختند، کنده و زنجیر را انداختند، روز ملکست و گش و شاهنشهی، گر تو یک ذره ازیشان آگهی»، و این زندان همان زندانی است که امام حسین(ع) در آن حدیث خطاب به اصحاب فرمود: «ایکم یکره ان ینتقل من سجن الی قصر»

نقل قول و نه اعتقاد

وی در پایان سخنان خود گفت: البته به قول برخی از علما، بنده فقط نقل کلام کردم و این موارد که گفتم اعتقادات شخصی من نیست و در اینجا با چند بیت از سعدی به سخن خاتمه می‌دهم که: «یارب به نسل طاهر اولاد فاطمه، یارب به خون پاک شهیدان کربلا؛ یارب به صدق سینه پیران راستگوی، یارب به آب دیده مردان آشنا؛ دلهای خسته را به کرم مرهمی فرست، ای نام اعظمت در گنجینه شفا».

گزارش از مرتضی اوحدی

انتهای پیام

captcha