به گزارش ایکنا؛ جلسه شرح نهجالبلاغه، امروز، 2 آبان ماه، با سخنرانی حجتالاسلام محمد سروشمحلاتی در کانون توحید برگزار شد.
وی به شرح بخشهایی از نامه 31 نهجالبلاغه پرداخت و بیان کرد: این نامه سفارشاتی است که امام علی(ع) به فرزندشان امام مجتبی(ع) و هر کسی که درصدد داشتن یک زندگی مطلوب است ارائه کردهاند. چنان که امام علی(ع) در این بخش سفارشاتی در مورد نوع ارتباط با خدا مطرح کردهاند.
فروعات توحید عملی
سروشمحلاتی تصریح کرد: توحید دو گونه است؛ نظری که یک مسئله فکری و اعتقادی است و توحید عملی که به رفتار انسان مربوط میشود. توحید عملی شاخههای مختلفی دارد که در اینجا امام علی(ع) چند شاخه را مطرح کردهاند. شاخه اول زیستن در پناه خداست که در جلسه قبل صحبت شد. شاخه دوم مسئله دعاست. این طور نیست که رابطه با خداوند فقط از جهت این باشد که خداوند مبدأ خلفت و آفرینش است و بس. بلکه تدبیر زندگی انسان نیز با او است و این تدبیر به شکل یک نقشه قطعی و غیر قابل تغییر اتفاق نمیافتد و البته خواست ما نیز در چگونگی این تدبیر موثر است. لذا به ما توصیه شده است که بخواهید و با این خواستن میتوانید تقدیر خود را تغییر دهید. دعا حتی میتواند قضا و تقدیر الهی را نیز تحت تاثیر خود قرار دهد.
وی در ادامه بیان کرد: البته فهم این مطلب بر برخی از اصحاب فکر و نظر دشوار شده و به نظر آنها چه بخواهیم یا نخواهیم، آنچه باید بشود، میشود. اینها تحت تاثیر همان اندیشه یهودیان هستند که میگفتند «ید الله مغلوله»، دست خدا بسته است. خیر، دست خدا بسته نیست و میتوانیم با خواستهها و دعای خودمان در آنچه را که خدا در حق ما لطف میکند تغییر ایجاد کنیم. الآن بحث در اصل این مطلب نیست و امام علی(ع) نیز در این نامه به امام مجتبی(ع) در فصل دیگری به دعا برمیگردند و در آنجا به تفصیل بحث میکنیم.
مدعای نهجالبلاغه همراه دلیل است
این کارشناس حوزه دین تصریح کرد: اما آنچه در اینجا امام مطرح کردهاند، یک زاویه از بحث دعا و البته مهمترین زاویه آن است که عبارت از مسئله اخلاص در دعا است. تعبیر امام علی(ع) این است که «اخلص فی المسئلة لربک»، یعنی در سوال کردن و خواستن از خدا اخلاص داشته باش. یعنی هیچ کس دیگری را شریک خواستن از خداوند قررا نده و فقط از خدا بخواه و بس. نه اینکه از خدا بخواهی و از غیر خدا نیز بخواهی. بیانات امام علی(ع) در نهج البلاغه با این سبک است که در کنار هر توصیهای دلیل نیز ذکر شده است. قبلا هم بیان کردهام که کلمات امام(ع) ادعا نیست، بلکه بر حسب فهم مخاطب، این ادعاها همراه با دلیل است و اینجا نیز امام(ع) دلیل مطلب را ذکر کردهاند. چرا فقط از خدا بخواه؟ به این دلیل که بخشیدن و نبخشیدن، هر دو به دست او است. پس مراجعه کردن به غیر خدا از نظر منطقی موجه نیست و نباید انسان به سمت غیر خدا برود.
وی در ادامه افزود: همه محتاج به این هستند که از ناحیه خدا چیزی دریافت کنند. مگر دو مدبر و رب وجود دارد که سراع غیر خدا هم برویم؟ همه چیز به دست او است و اگر اینطور است، پس به سراغ غیر او نیز نباید رفت. فرمود در سوال کردن و خواستن از خداوند مشرک نباشد و فقط سراغ حق تعالی بروید.
توسل؛ تفاوت مشرکان جزیرةالعرب
سروشمحلاتی تصریح کرد: این فرمایش امام(ع) یکسری مبانی عقلی و یکسری مبانی قرآنی دارد و عقل و نقل بر آن متفق هستند. در قرآن کریم فراوان این حقیقت را به انسانها متذکر شده است. در سوره فاطر فرمود هر رحمتی که خدا بابش را به روی مردم باز کند، احدی نمیتواند جلوی این رحمت الهی را بگیرد و اگر خدا امساک کرد و جلوی رحمتی را گرفت، پس از آن کس دیگری نیست که بتواند آن رحمت را به مردم برساند.
وی در ادامه بیان کرد: به هر حال، یک کلید است و آن نیز فقط و فقط دست خدا است. آنجا که بگشاید، مانعی در برابر اراده خدا نمیتواند جلوی رحمت را بگیرد، آن جا که نگشاید نیز هیچ کس نمیتواند گشایشی برای مردم داشته باشد که اقتضای توحید است. ما ثنوی نیستیم. بین ما و مشرکانی که در جزیرةالعرب بودند، به لحاظ توسل همین فرق وجود دارد. در مورد آنها نیز فرمود که اگر از اینها بپرسید که چه کسی آسمان و زمین را خلق کرده است؟ میگوند خدا.
این کارشناس حوزه دین تصریح کرد: از نظر مبدأ خلقت آنها نیز موحد بودند و نمیگفتند که چند مبدأ برای آفرینش وجود دارد. پس چرا اینها را مشرک میدانیم؟ اختلاف این است که آنها معتقد بودند که خدا پس از آفرینش، کار تدبیر عالم را به غیر خودش واگذار کرده است. ما اگر الان احتیاج و نیازی داریم به این واسطهها باید رجوع کنیم. او خالق است اما پس از خلقت کار به دیگران محول شده است. بنابراین از این حیث با آنها مخالف هستیم.
انتهای پیام