مهدی سوری، مدرس گروه معارف دانشگاههای کرمانشاه در گفتوگو با ایکنا از کرمانشاه با بیان اینکه ارکان اصلی شکلدهی به هویت اجتماعی یک جامعه باورها (جهانبینی)، ارزشها (ایدئولوژی) و سبک زندگی (نظام ترجیحات رفتاری) است که تمایزات و تفاوتهای جوامع مختلف نیز در سبک زندگی به همین سه مؤلفه عمده بازگشت میکند، اظهار کرد: به این نکته باید توجه داشته باشیم تا سبک زندگی باید روز به روز به فرهنگ دینی ما نزدیک شود یعنی نحوه رفتار ما باید متناسب با فرهنگ اسلامی باشد؛ همچنین نوع سبک زندگی از جمله مباحثی است که همواره با طرح چگونگی شکلگیری جوامع؛ ذهن صاحبنظران و اندیشمندان متفاوتی را به خود معطوف کرده و در نظام اخلاقی و ارزشی اسلام، بهعنوان کاملترین ادیان توحیدی، برای همه کنشهای بشری دارای دستورات متقن و استواری است که میتوان آن را بهمثابه نوعی سبک زندگی لحاظ کرد.
اگر سبک زندگی انسان برگرفته از آموزههای دینی باشد منجر به تأمین سعادت انسانی میشود و در مقابل غفلت از مسئله سبک زندگی میتواند خسارتهای جبرانناپذیری بر پیکره جامعه وارد کند.
هدف و نتیجه تعالیم پیامبر اکرم(ص) تکامل اخلاق است، بنابراین همه کنشهای اجتماعی انسان خصوصاً سبک زندگی او نیز باید در راستای رسالت پیامبر عظیمالشأن(ص) قرار گیرد که این امر در متون دینی اعم از قرآن بهعنوان کاملترین کتاب هدایت بشری و سایر منابع روایی قابل استنتاج است. مفهوم «سبک زندگی» از جمله مفاهیم علوم اجتماعی، علم جامعهشناسی و مردمشناسی است که اخیراً و در دهه اخیر بسیار مورد توجه صاحبنظران قرار گرفته است؛ سبک زندگی معنایی است که از به هم تنیدگی و پیوند عوامل متعددی بهوجود آمده است که در شیوههای زندگی یا اقلیمهای زیستن انسان تأثیر میگذارد.
جامعه کنونی ما متأسفانه نتوانسته است میان باورهای بنیادین و ارزشهای اصیل اسلامی از یک طرف و سبک زندگی خود در حوزههای مختلف اجتماعی، ارتباطی معنادار و وثیق ایجاد کند. سبک زندگی ما در بسیاری از موارد متأثر از آداب و رسوم غیر اسلامی و به یک معنی ضد اسلامی است و علل این گسست و شکاف میان ارزشها و سبک زندگی در جای خود قابل بررسی است، اما به نظر میرسد مهمترین عامل آن عامل شناختی است یعنی بسیاری از افراد جامعه، چون آگاهی لازم از آداب و سبک زندگی اسلامی ندارند به همین دلیل در شیوه رفتاری و سبک سلوکی خود، آنها را به کار نمیگیرند.
سبک زندگی ما باید براساس قوانین مطرح در نظام ارزشی اسلام پایهریزی شود. فرق این نوع سبک زندگی اسلامی با سایر سبکهای زندگی در این است که مبنای آن را نظام ارزشی اسلام میسازد.
نظام ارزشی اسلام نقش مهمی در نظریههای علمی و نیز در شیوههای عملی آن ایفا میکند، از اینرو به حرکت عالمان جهت ارزشی میبخشد و حاصل سخن این که اسلام در همه شئون زندگی انسان از جمله سبک زندگی، قانون و پیام دارد و از طریق نظام ارزشی خود بر همه امور مذکور تأثیر میگذارد.
سبک زندگی نظام واره و سیستم خاص زندگی است که به یک فرد، خانواده یا جامعه با هویت خاص اختصاص دارد این نظام واره هندسه کلی رفتار بیرونی و جوارحی است و افراد، خانوادهها و جوامع را از هم متمایز میکند.
سبک زندگی را میتوان مجموعهای کم و بیش جامع و منسجم از عملکردهای روزمره یک فرد دانست که نه فقط نیازهای جاری او را برآورده میکند، بلکه روایت خاصی را که وی برای هویت شخصی خویش بر میگزیند، در برابر دیگران مجسم میکند.
سبک زندگی کاملاً قابل مشاهده یا قابل استنتاج از مشاهده است، چراکه این واژه، ترکیبی از صورت (سبک) و معنا (زندگی) است و به این نکته باید توجه کرد که مجموعه عناصر زندگی وقتی به سبک زندگی تبدیل میشوند که به حد نصاب انسجام و همبستگی رسیده و همخوانی و تناسب داشته باشند.
در پدید آمدن سبک زندگی اکثر عناصر، اختیاری است سبک زندگی قابل ایجاد و قابل تغییر است و در نهایت به یک نوع هویت اجتماعی ختم میشود و در سطح کلان اجتماعی، سبک زندگی همگرایی و واگرایی پدید میآورد و در نهایت اینکه به عوامل ایجادکننده سبک زندگی اسلامی میتوان به اقشار پیشتاز جامعه شامل (عالمان، اساتید برجسته دانشگاه، حاکمان و بزرگان، نخبگان علمی و فرهنگی و ورزشی و هنری) و رسانهها اشاره کرد. تقریباً در سراسر دنیا پس از «خواب» و «کار برای تأمین معاش» استفاده از رسانهها سومین کاری است که بشر انجام میدهد و بنابراین از ضریب نفوذ بالایی در جهت ایجاد سبک زندگی برخوردار است.
منظور از سبک زندگی در این بحث مجموعهای از مایههای فکری و ارزشی است که در رفتار اختیاری و اجتماعی انسان اثر میگذارد. این مجموعه دارای عناصر متعددی از جمله شناختها و باورها، ارزشها و گرایشها، و رفتارها و کردارها است و محور اصلی سبک زندگی باورها و عقاید مربوط به خدا، انسان، ارتباط انسان با خدا و جهان و طبیعت یعنی اصول دین (توحید، نبوت و معاد)، است. عنصر دوم، ارزشها و خوب و بدهاست. اسلام دارای یک نظام ارزشی است که خوب و بدهای ثابت و ابدی را به ما ارائه میدهد.
ثبات نظام ارزشی به آن معنا نیست که احکام در هیچ زمان و مکانی تغییر نمیکند. احکام، اموری جزئی و متغیر هستند و منظور از ارزشهای ثابت، اصول ارزشی و مبانی است. عنصر سوم، شیوههای رفتاری خاص برخاسته از آن بینشها و ارزشهاست که ما آن را سبک زندگی مینامیم و این سه، عناصر اصلی سبک زندگی اسلامیاند یعنی آنچه را به آن معتقد میشویم، خوب و بد و شیوه رفتار ما را مشخص میکند و این همان اصول دین، اخلاق و احکام اسلامی است.
سبک زندگی مورد نظر نظام ارزشی اسلام همه شئون زندگی اجتماعی انسانها را شکل میدهد و این امر نشئت گرفته از نگاه معرفتشناسانه، هستیشناسانه و انسانشناسانه اسلام به مقوله سبک زندگی است.
بهعنوان نمونه در حوزه انسانشناسی با پذیرش این پیشفرض که انسان موجودی دو بعدی است و دارای مقامات سهگانه نفس است که نفس انسان دارای مراتب و درجاتی است و هر درجه، جنودی رحمانی یا شیطانی دارد که همیشه میان آنها نزاع و جدال است و این جنود میتواند از جنود شیطانی و یا جنود رحمانی باشند. آنچه مهم است حفظ توازن و تعادل در کاربرد این قواست تا یکی از آنها بر انسان غالب نیاید. تعادل فوق تحت قوانین عقل و شرع حاصل میشود و سبب بعثت پیامبران نیز همین شمرده شده تا انسانها تسلیم جنود شیطان نشوند.
در انسانشناسی اسلام، انسان قابلیت انعطاف و تغییرپذیر بودن را داراست و سبک زندگی او نیز میتواند مبتنی بر دین باشد. جهاد اکبر نیز غلبه انسان بر قوای ظاهری و بیرون راندن جنود شیطان از تن است امام(ره) در جایی اظهار میدارد که: تا انسان متأدب به آداب شریعت حقه نشود، هیچ یک از اخلاق حسنه از برای او به حقیقت پیدا نشود و ممکن نیست که نور معرفت الهی در قلب او جلوه کند و علم باطن و اسرار شریعت از برای او منکشف شود.
در انسانشناسی اسلام؛ عدالت غایت سبک زندگی شمرده میشود؛ زیرا به معنای صحت و درستی تمامی قواست، امام(ره) عدالت را عبارت از تمام فضایل میداند، نه جزئی از آن و عدالت را حد وسط بین افراط و تفریط و غلو و تقصیر و یا تعدیل جمیع قوای باطنیه و ظاهریه و روحیه و نفسیه تعریف میکند از نظر امام(ره) عدالت همان صراط مستقیم است.
انتهای پیام