حجتالاسلام محمد آفتابی، کارشناس دینی در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از کرمانشاه، در تشریح کمالگرایی از دیدگاه اسلام، گفت: از دیدگاه وحی، انسان حقیقتی است مرکب از دو بعد جسم و روح که جسم با مرگ از بین میرود اما روح که جوهر اصلی انسان است باقی میماند.
وی افزود: بنابراین کمال نهایی انسان مربوط به روح است و این کمال نهایی باید امری فناپذیر و جاودانه باشد.
حجتالاسلام آفتابی تصریح کرد: کمال حقیقی انسان نتیجه یک سیر آگاهانه و اختیاری است، یعنی خود انسان با آزادی اختیاری کامل و از روی علم و آگاهی و شناخت کافی به دنبال کمال نهایی جهت میگیرد.
این کارشناس دینی اظهار کرد: با مطالعه در آیات قرآنی این حقیقت به وضوح روشن است که از دیدگاه اسلام، کمال نهایی انسان تعلق به دنیا و طبیعت نداشته بلکه متعلق به جهان ابدی است و دنیا با تمام وسعت و گستردگیاش ظرفیت ظهور کمال نهایی انسان را ندارد.
حجتالاسلام آفتابی افزود: برای اثبات این جهت میگوییم که انسان به واسطه تمایلات و گرایشهای درونی که دارد گرایش به محبت در وجود خود دارد و هیچ یک از امیال انسان و همینطور محبت اقتضای محدودیت و توقف در مرتبه معینی را ندارد و این خواستههای انسان نامحدود است.
وی تصریح کرد: به واسطه گرایش نامحدود محبت انسان به اولین چیزهایی که در محیط اطرافش میبیند علاقه پیدا میکند اما هریک از چیزها یک جهت کمال را در خود دارد. یکی زیبایی دارد و انسان آن را دوست دارد، یکی را به واسطه علمش، یکی را به جهت مقامش و یا جهات دیگر.
این کارشناس دینی ادامه داد: انسان اقناع به یک موجود برای علاقهمند شدن نمیشود و همواره به دنبال موجودی دیگر میباشد آنچه که در این موجودات وجود دارد و باعث میشود انسان به اینها که علاقهمند است اکتفا نکند و سراغ موجودات دیگر نیز برود و شرایط آنها این چنین است.
کمالیابی در پرتو عبادتوی گفت: تمام برنامههای دینی راهی برای تکامل انسان پایه گذاری کرده است و هدف واقعی عبودیت وبندگی همچنین فلسفه عبادتهای ما که خود کلاسهای تربیتی هستند تکامل انسان است.
حجتالاسلام آفتابی افزود: کمال انسان ابعاد مختلفی دارد مانند کمال عرفانی، کمال عبادی، کمال سیاسی و کمال اخلاقی که در پرتو عبادت الهی فراهم میشود، چرا که انسان وقتی به مقام بندگی خدا توجه کرد، خلایق را آفریدههای او میداند و لطف و رحمت و رفتار نیکو نسبت به آنها را وظیفه بندگی خویش میشمارد وانس والفت با آنها را راه وصول به بندگی میداند همینطور به فرمانهای الهی در مسائل اخلاقی عملی میکند پس بنده خدا به اخلاق الهی متخلق میشود و اعضا و جوارحش کاری خدایی انجام میدهند.
وی اظهار کرد: عبادت و اطاعت از خدا سبب میشود که انسان باقدرت الهی صداهایی را که با نیروی عادی نمیشنود، بشنود و صورتهایی را که دیگان عادی را یارای دیدن آن نیست، ببیند.
کارشناس دینی افزود: باید اذعان کردکه تنها راه رسیدن به کمال انسانی، که همان نزدیکی به پروردگار است بندگی و عبودیت است که در بستر صراط مستقیم و با عنایت و مدد الهی انجام میگیرد.
وی گفت: روح جوهر اصلی وجود انسان است، باقی میماند و به حیات خود در جهان دیگر ادامه میدهد و هرگز فنا نمیپذیرد بنابراین کمال نهایی انسان نیز که مربوط به روح است باید امری فناپذیر و جاودانه باشد. هدف از تربیت اخلاقی در اسلام افزایش مراتب و درجات قلبی در سایه معرفت الهی است تا شخص شایستگی لازم برای تقرب به خدا را پیدا کند از این رو تعلیمات اخلاقی باید در جهت نیل به این هدف متعالی قرار گیرد و از هر نوع سطحی نگری و ظاهر گرایی مصون ماند تا به جای تربیت مقدس مابان جمود، انسانهای شایسته، آگاه و عمیقی تربیت شوند که از لحاظ بینش و معرفت وهم از لحاظ عمل در سطح والایی از کمالات قرار گیرند و گرنه تنها توجه به جهات عملی و بیتوجهی به نقش و اهمیت علم و بصیرت که در اسلام به آن تاکید شده است، از آفات بزرگ تعلیم و تربیت دینی و اخلاقی است که بهطور جدی باید با آن مبارزه شود.