«یحیی بونو»، اسلامپژوه و نویسنده فرانسویتبار، در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) با بیان این مطلب گفت: انقلاب ایران سه عنصر اساسی دارد: عنصر اسلامی، ملی و ضدامپریالیستی. گروههای مختلفی در پیروزی انقلاب ایران نقش داشتند که هریک به تناسب تفکراتشان، به یکی از این عناصر سهگانه اهمیت بیشتری میدادند ولی نکته مهم این بود که همه گروهها درباره این سه عنصر اتفاقنظر داشتند و هیچیک از عناصر را از تفکر خود جدا نمیدیدند. همچنین در جمهوری اسلامی ایران اگرچه گروههای سیاسی با تفکرات متفاوت وجود دارند ولی هیچیک از آنها، عامل یک قدرت خارجی در کشور نیستند و همگی رفتاری ضدامپریالیستی دارند و این مهمترین نکتهای است که انقلاب ایران را از انقلابهای اخیر جهان جدا میکند.
این اسلامپژوه شیعه ادامه داد: حتی در کشورهای بهظاهر مستقل جهان همیشه شاهدیم که گروههای سیاسی از طرف یک قدرت خارجی حمایت میشوند و همیشه، تامین نیازهای مادی و تبلیغاتی این گروهها، راهکاری برای یک قدرت خارجی است تا بتواند بیش از پیش در امور داخلی آنها دخالت کند. ولی در ایران همه جریانهای سیاسی فعال برخاسته از خواست مردم و حامی دیدگاههای شهروندان هستند و به هیچ قدرت خارجی وابستگی فکری و مادی ندارند.
این محقق فرانسویتبار عنوان کرد: نکته بعدی، وجود رهبر و امام در جامعه است. هیچ امتی بدون وجود امام نمیتواند مسیر صحیح را ادامه دهد و انقلاب اسلامی ایران که نام «اسلامی» را در کنار خود دارد، بهطور قطع از این قاعده مستثنی نبوده و نیست. بنابراین پس از اینکه گروههای برخاسته از مردم و مخالف امپریالیسم، بر ضرورت بازگشت به عناصر اسلام، ملیگرایی و استقلال تاکید کردند، تجلی خواستههای خود را در وجود امام خمینی(ره) مشاهده کردند و امام امت همه این گروهها را علیرغم تفاوتهای فکریشان در یکجا جمع کرد و باعث پیروزی انقلاب شد.
وی اضافه کرد: پس از درگذشت امام خمینی(ره)، آیتالله خامنهای، رهبری انقلاب اسلامی را بر عهده گرفت. دوره رهبری امام خمینی با مشکلاتی چون جنگ با عراق همراه بود و با تدابیر رهبر کبیر انقلاب، ایران از این جنگ تحمیلی سربلند بیرون آمد. در دوره جدید و دوره رهبری آیتالله خامنهای، جنگها مستقیم علیه ایران صورت نگرفت بلکه کشورهای غربی با ورود به کشورهای همسایه ایران و اشغال آنها سعی کردند تا به صورت غیرمستقیم، به ایران هشدار دهند ولی کم کم مشاهده کردند که رهبر جدید ایران نیز همانند امام خمینی(ره)، بسیار شجاع و مدبر است و حتی استقرار نیروهای نظامی غرب در همسایگی ایران، نتوانست آیتالله خامنهای را از مواضع اسلامی، ملی و ضدامپریالسیتی خود منصرف کند.
بونو تاکید کرد: بنابراین، انقلاب اسلامی ایران برخلاف انقلابهای دیگر منطقه، به پشتوانه جریانهای فکری مختلف ولی در عینحال، مشترک در پیروی از ولایت فقیه و سه عنصر اسلام، استقلال ملی و تفکرات ضدامپریالیستی، توانست به پیروزی برسد و رهبر به عنوان امام امت، با سعهصدر همه این گروهها را علیرغم اختلافات سیاسی و فکری در کنار هم جمع کرد و همانند پدری مهربان که اختلافات فرزندانش را تحمل میکند، این اختلافات را شجاعانه تحمل و حل و فصل کرد. اگر امروز جمهوری اسلامی ایران همچنان قدرتمند به راه خود ادامه میدهد، مدیون همین سعهصدر و تدبیر در رهبری امت است.
بونو در بخش دیگری از سخنانش به تفاوت میان انقلاب ایران و دیگر انقلابها اشاره و بیان کرد: در کشورهایی مانند مصر، تونس و لیبی، انقلاب به مفهوم اصلی بهوجود نیامد بلکه شورشهایی علیه نظام حاکم انجام شد و سردمداران قبلی سرنگون شدند و جای آنان را افراد دیگری گرفتند. درست است که در حکومت جدید مصر و تونس، گروههای اسلامگرا پیروز میدان شدند و قدرت را به دست گرفتند ولی در اینجا نیز نمیتوان گفت که انقلابی اسلامی همانند آنچه در ایران شاهدش بودیم روی داده است.
وی توضیح داد: دلیل پیروزی گروههای اسلامگرا در انتخابات مصر و تونس این بود که این گروهها سازمانیافتهتر عمل کردند و قبل از انتخابات نیز به صورت غیرقانونی -به دلیل مخالفت حکومتهای قبلی با آنان- فعالیت میکردند. همچنین اکثریت گروههای مخالف آنها، به صورت احزاب مختلف تقسیم شدند و این جریانها که نامشان را اسلامگرا گذاشتهاند، توانستند رأی بیاورند.
بونو اضافه کرد: در مصر سه گروه اسلامی برجسته داریم: اخوانالمسلمین، سلفیها و وهابیها و گرایش سنتی که پیوند بین تصوف و الازهر است. تصوف در مصر عمدتا گرایش شیعهمشرب و بر مبنای محبت اهل البیت(ع) است. اگر در مصر از شهروندانی که حامی اخوان یا سلفیها نیستند، بپرسید که حامی قاهره کیست؟ جوابی جز این نمیشنوید «سیدنا الحسین(ع) و سیدتنا الزینب(س)». برای همین است که وقتی سلفیها پس از سقوط مبارک، اخوانالمسلمین را بر سر قدرت دیدند، سعی کردند تا زیارت ضریح را از میان بردارند ولی درست در همین زمان بود که مقامات الازهر به شدت با هرگونه بیاحترامی به ائمه اطهار(ع) و ضریح آنان مخالفت کردند و اجازه ندادند که افراطگرایان به خواستههای خود برسند.
این اسلامپژوه فرانسوی در ادامه سخنانش به تدابیر اتخاذشده توسط الازهر برای جلوگیری از ورود سلفیها به این نهاد اشاره و عنوان کرد: تا قبل از پیروزی اخوانالمسلمین، وظیفه انتخاب شیخ الازهر بر عهده رئیسجمهور بود ولی درست پس از سقوط مبارک، شیخ الازهر با مشاهده وضعیت و برای جلوگیری از حاکم شدن سلفیها بر این مرکز اسلامی، جلسهای با دیگر مقامات الازهر برگزار کرد و اساسنامه را تغییر داد؛ بر اساس قوانین جدید، شیخ الازهر باید توسط دیگر اعضا و به اتفاقآراء انتخاب شود و بدین ترتیب، رئیسجمهور جدید نمیتواند یکی از اعضای اخوان یا سلفیها را به عنوان شیخ انتخاب کند.
بونو در پاسخ به سؤالی درباره دلیل استفاده غرب از اصطلاح «بهار عربی» برای قیامهای مردمی منطقه، تصریح کرد: این اصطلاح برای این بهوجود آمد که این انقلابها در یک مرحله، مورد تایید غرب قرار بگیرند؛ غرب نمیتوانست این انقلابها را اسلامی بنامد چراکه در این صورت حق حمایت را خودش از خودش میگرفت. همچنین نام شورش هم نمیتوانست بر آنها بگذارد چراکه در این صورت متهم به حمایت از شورشیان میشد؛ بنابراین نام بهار عربی را برگزید تا بتواند کمکم در بطن جامعه نفوذ کند و دخالت سیاسی را که از سالها قبل داشت، به نفوذ فرهنگی هم تبدیل کند.
یحیی بونو در پایان بیان کرد: اینکه فکر کنیم مردم مصر یا تونس با این انقلابها به سمت اسلام بازگشتند، تفکر درستی نیست چراکه شهروندان از اسلام دور نشده بودند که حالا به آن برگردند؛ بلکه فقط صدایشان شنیده نمیشد. تا قبل از انقلابها، صداهایی که شنیده میشدند صدای برخی تحصیلکردگان در غرب و به اصطلاح روشنفکران غربزده بود اما پس از انقلاب با فراهم شدن زمینه، صدای گروههای مختلف شنیده شد که در این میان، اسلام سنتی که اتفاقا مبتنی بر محبت اهل بیت(ع) نیز هست توانست در رقابت با اخوانیها و سلفیهای افراطگرا، خود را دوباره مطرح کند. باید توجه کنیم که فقط در قاهره، 72 مکان زیارتی داریم و یک خیابان نیز به نام «شارع الشراف» وجود دارد و اکثریت مردم مصر دوستدار ائمه(ع) هستند.