امیراطهر سهیلی، منتقد و فیلمساز مشهدی در گفتو گو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، دغدغه اصلی هنرمندان را ارائه مفاهیم دینی دانست و گفت: هدف همه فعالیتهای هنری در سینما، تلویزیون و … نکوهش رذائل و ترغیب به فضائل است البته به صورت غیرمستقیم و با رعایت اصول هنرمندانه.
وی اساس پیدایش طنز را اخلاقمداری عنوان کرد و افزود: خاستگاه پیدایش کمدی در نکوهش اخلاق ناپسند است، نمایش «خسیس» نوشته مولیر، نمایانگر زشتی خلقی ناپسند است و این تنها اختصاص به هنرمند مسلمان و دین مبین اسلام ندارد بلکه در تمام ادیان و عقاید مصدایق اخلاق ناپسند نکوهش شدهاند؛ در قرآن محمد(ص)، 10 فرمان موسی(ع) و سه قانون زرتشت نمونههایی از این دستورات دیده میشود.
کمدی؛ ژانری است وابسته به دین
این فیلمساز مشهدی با بیان اینکه کمدی ژانری است وابسته به دین چون از اخلاق برخاسته است اما اگر بخواهیم در آثار هنری از مذهب استفاده کنیم، بحث دیگری است، ادامه داد: هنرمند فقط با مبانی فطری و انسانی سر و کار ندارد، بلکه نیازمند رجوع به کارشناسان دینپژوه و متخصصان علوم دینی است.
وی با اشاره به متون کمدی یونان و تاریخ هنر طنز اظهار کرد: در کمدی یونان، یک صفت نکوهیده را به صورت غلو شده نمایش میدهند تا خندهدار و در عین حال دردناک باشد تا آنجایی که در نهایت به کاتارسیس یعنی مبراکردن مخاطب اثر از آن صفت مذموم منجر میشود که این خود به خود یک اندیشه دینی بهشمار میرود.
خنده حلال زائیده ژانر طنز است
سهیلی با اشاره به اینکه در طنز دستهبندیهایی همچون طنز سخیف یا فاخر نداریم، اظهار کرد: اثر هنری در اشکال متنوعی مانند کمدی، طنز، هجو و هزل به منصه ظهور میرسد که خنده حلال زاییده گونه طنز است؛ یعنی ماهیت طنز فی نفسه فاخر و شایسته است و در مقابل آن هزل و هجو قرار دارد.
وی با بیان اینکه ما در کشورمان کمدی واقعی نداریم و طنزهای ساخته شده قوی در آثار ما بسیار اندک قابل مشاهده است، اضافه کرد: اگر هنرمندان طنزپرداز ما واقعاً وارد فضای کمدی قوی شوند، هم مخاطبپسند است و هم هنرمندان میپسندند اما متأسفانه کارهایی به نام طنز تولید میشود که ضعیف هستند.
این هنرمند مشهدی تربیت مخاطب را مقصود اصلی طنز عنوان کرد و یادآور شد: طنز ضعیف، کاری است که مخاطب را تربیت نمیکند، یا شعار میدهد و یا با لودهکردن یک قشر، گروهی را به سخره میگیرد؛ هدف این گونه آثار خنداندن مخاطب به هر قیمتی است ولی آثار بزرگ کمدی، با استفاده از قواعد دراماتیک و هنرمندانه تولید میشوند.
وی با ابراز ناخوشنودی از نحوه بهکارگیری هنرمندان با تجربه و فیلمنامههای قوی در مجموعههای رسانهای بیان کرد: در رسانه ملی و یا سینما، گاه فیلمنامه خوب به کارگردانی باتجربه اما بدون سواد رسانهای و هنری داده میشود و گاه به کارگردان چهره، آثار ضعیف میدهند و این وضعیت طنز در کشورمان نتیجه کار مسئولانی است که بدون تفکر و برنامه طنز میسازند.
سهیلی تأکید کرد: باید نویسندگان و طنزپردازان مستعد اما جوان و نوظهور عرصه طنز را بشناسیم و آنها را نگه داریم و با فعالیت برخی هنرمندان که طنز ضعیفی ارائه میدهند، به تدریج به سمت پایینآمدن سطح کیفی برنامهسازی و فیلمسازی و در نتیجه شاهد پایینآمدن سطح سلیقه مخاطبان خواهیم رفت.
کار هنر؛ تزریق غیر مستقیم ارزشهاست
وی با بیان اینکه باید اثر هنری در لفافه و به صورت غیرمستقیم مفاهیم ارزشی و اسلامی را در قالب طنز به جامعه منتقل کند، ادامه داد: با تولید آثاری همچون «سر به مهر» میتوان مفاهیم بلندی مثل نماز را به راحتی در بینندگان درونی کرد؛ طنزهای ما، طنز انتقادی موضعی است ولی واقعاً طنز انسانی که مفهومی را فرازمانی و فرامرزی انتقال بدهیم، نداریم.
این منتقد و فیلمساز مشهدی با برشمردن نمونههایی از کمدی جهان ابراز کرد: آثار ماندگاری مثل «پول رو بردار و فرار کن» اثر وودی آلن(1960) یا آثار کمدی چارلی چاپلین حتی پس از سالها برای تمام بینندگان جهانی خود حرفی برای گفتن دارد ولی تولید برخی آثار در ایران با تمام ارزشهای ساختاری و یا محتوایی، دارای موفقیتهای مقطعی هستند.
وی طنز را شاخهای از هنر که به شدت انسانی و روحی است، عنوان کرد و گفت: طنز با اثرگذاری بر آحاد افراد جامعه به وسیله ارائه مفاهیم و ارزشهای درون خود جایگاه ویژهای دارد اما متأسفانه ما فقط به لایههای اولیه و پیوسیته آن بسنده کردهایم و این ریشه در وجود مشکلات ساختاری مانند عدم ریسکپذیری مدیران رسانه ملی و سینمایی ما دارد از همین رو کمتر شاهد کمدیهای جدّی در طول سالهای بعد از انقلاب هستیم چرا که همواره به دنبال تولید آثار سبک اجتماعی زودبازده میرویم.