به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) از خراسان رضوی، یازدهمین نمایشگاه بینالمللی قرآن و عترت مشهد در شامگاه چهارشنبه، 26 خردادماه و نهم رمضان الکریم به قدری آرام و بیسر و صدا آغاز به کار کرد که وقتی وارد فضای نمایشگاهی میشدی، به سختی باور میکردی قرار است اینجا محمل بزرگترین رویداد فرهنگی ـ قرآنی استان باشد.
چند روز مانده به شروع نمایشگاه یازدهم، تعدد و تنوع تبلیغات محیطی شهرداری مشهد اعم از تبلیغات بر روی ناوگان حمل و نقل درون شهری، بنرها، تابلوها و استندهای متراکم خیابانی همگی به مخاطبان خود خبر از نمایشگاهی متفاوت و پرو پیمان را میداد، طوری که هیجان روز افتتاحیه گهگاه در رگهایت میدوید.
و اما ...در آغازین دقایق شروع به کار مجموعه نمایشگاه بینالمللی مشهد یعنی رأس ساعت 18 دم درب نمایشگاه حاضر شدم تا با جمعی از مردم که برای حضور در نمایشگاه به این مکان آمده بودند، وارد شوم؛ اما متأسفانه از همانجا داستان ناتمام بیبرنامهگی و ناهماهنگیها کلید خورد.
درهای نمایشگاه بازگشایی نشده بود و شماری از مردم سرگردان و بیهدف از یکدیگر چرایی بستهبودن در نمایشگاه را با توجه به انتشار اخبار ساعت گشایش نمایشگاه از یکدیگر جویا میشدند ولی کسی پاسخگو نبود لذا به ناچار از درب عبور و مرور وسائل نقلیه به درون نمایشگاه راه یافتیم.
نمایشگاه پر از خالی بودبعد از ورود به فضای غرفههای نمایشگاه، دلیل بستهبودن درها بر روی بازیدکنندگان را دریافتم، نمایشگاه پر از خالی بود، غالب غرفهداران و زیرمجموعههایشان آرام آرام در حال بستن ستونهای غرفهها بودند، گویی چند روز به گشایش نمایشگاه وقت باقی است که خبری از تب و تاب روز نخستین یک نمایشگاه دینی ـ فرهنگی دیده نمیشد.
هر کس چیزی به دست گرفته بود و به سمتی میکشید، اوضاعی که به هر چیزی شباهت داشت الا نمود و نمایشی از دستاوردها و فعالیتهای یکساله قرآنی یک استان پهناور به نام خراسان رضوی.
به محض ورود، چرخی در میان غرفهها و سالنها زدیم تا شاید نقطه امیدی در یک غرفه یا یک مجموعه و سازمان ببینم، اما دریغ و صد افسوس ...؛ انوری، بهار، فردوسی، خیام ... نام سالنهایی بود که یکی پس از دیگری پشت سر میگذاشتیم و رنگ و بویی از یک کار نمایشگاهی در اندازههای بینالمللی به چشمم نخورد؛ چرائی این همه تأخیر و کندی را که از برخی صاحبان غرفهها جویا شدم از دیر تحویل گرفتن غرفهها میگفتند.
به بخش دیگری از نمایشگاه رسیدم، خوشبختانه تعدادی از مؤسسات خصوصی و برخی از سازمانهای دولتی متولی امور دینی و مذهبی استان بهتر از دیگران ظاهر شده بودند و سرگرم تکمیل کارهای غرفههای خود بودند؛ مسئولان دفتر تبلیغات اسلامی با مجموعهای غنی از کتب اسلامی و عقیدتی درگیر جانمایی کتب در قفسهها بودند.
غرفه حوزه و طالبان تشنه علوم دینیدر گوشهای دیگر از نمایشگاه، مرکز مدیریت حوزههای علمیه خراسان با ساز و برگ کامل آمده بود تا با در اختیار گرفتن چند غرفه، منشأ اثری مثبت و ارزنده در حوزه مبانی علوم اعتقادی و اسلامی در نسل تازه طالبان تشنه علوم دینی باشد.
همینطور سازمان اوقاف و امور خیریه با تهیه و جانمایی سازههای دیواری بزرگ، به نظر میرسید با جنب و جوش اعضای آن قرار است کار متفاوتی را در حوزههای زیرمجموعه فعالیتش از جمله وقف، بقاع متبرکه، امور قرآنی و مذهبی، محصولات نرمافزاری و ... ارائه دهد.
در همین اثنا، توجهمان را درب بزرگ و پر نقش و نگاری در ورودی یکی از غرفهها به خود جلب کرد، نزدیکتر که شدیم، دیدیم از سقف داخلی آن نیز چند لوستر بزرگ آویزان است، منبری چوبی نیز در قسمتی از غرفه گذاشته بودند، بر و بچههایشان سخت مشغول نصب و جاسازی اشیا مربوط به این بخش بودند؛ جایی که نمادی از خانه خدا «مسجد» داشت.
در میان هیاهوی بخشهای مختلف، بیرقی بزرگ سر برآورده بود و از سقف بلند نمایشگاه معلق بود که با اندک نسیمی به هر سو میچرخید و نظرها را به خود میخواند، به سوی بخش مربوطه راه کج کردیم، آنجا غرفه عرضهکنندگان پرچم مناسبتهای مذهبی بود.
یا اباالفضل(ع)، یا حسین(ع)، یا زینب(س) و بسیاری دیگر از القاب و عناوین مقدس بر این پارچهنگارههای پر نقش و نگار چشم نوازی و دلبری میکردند، چون با خواندن زیر لب هر بیت شعر گلدوزی شده بر روی این بیرقها ناخودآگاه به صحنهای از خاطراتت مجالس و محافل مذهبی سفر میکردی.
حضوری تمام قداز حق نباید گذشت، غرفههای مرتبط با عفاف و حجاب با تمام قوا، هر آنچه داشتند در طبق گذاشته و به نمایش درآورده بودند؛ این بخشها قسمت متنابهی از عرصه نمایشگاهی را به خود اختصاص داده بودند، از ساقدست تا مقنعه، چادر و پیراهن مردانه را با تزئینات اسلامی و با تخفیفهای نمایشگاهی در معرض دید خریداران قرار داده بودند.
در همه لحظات موسیقی آرامی از بلندگوهای نمایشگاه پخش میشد که ارتباط خاصی با این نمایشگاه قرآنی نداشت، کاش نوای آسمانی تلاوت قرآن با نغمهای از قاریان مطرح استانی چاشنی لحظات کار و تلاش مقدس حاضران در نمایشگاه میشد، مثلاً صوت دلنشینی از مرحوم محسن حاجیحسنیکارگر که سال گذشته در همین روز و شبها صوت دلنوازش آغازگر مراسم افتتاحیه نمایشگاه دهم بود.
جایی برای امیدواریدمدمای اذان مغرب و زمان افطار، همه در پی گرفتن بن ساده افطاری نمایشگاه برای غرفهداران روزهدار بودند، که این امر را میتوان نقطه روشن اولین روز این نمایشگاه دانست؛ به هر حال جای تشکر دارد از اینکه به موقع سهمیههای افطاری به متقاضیان در نمایشگاه یازدهم ارائه شد.
با تمام این اوصاف چشم داریم تا در روزهای آتی برپایی این نمایشگاه، شاهد رشد و شکوفایی بیش از پیش غرفهها در ارائه محتوایی کاربردیتر در حوزه دینی و مذهبی و حضور پررنگ اقشار مختلف مردم در نمایشگاه قرآن و عترت مشهد باشیم و با برخورداری از تجربه 10 دوره برگزاری یک نمایشگاه با برد جهانی از کمبودها بکاهیم و بر قوتها بیفزائیم.
وای که چقدر در کشورمون به قرآن اهمیت میدیم...
هرسال بدتر از سال گذشته برگزار میشه
خیلی جای تاسفه...