به گزارش خبرنگار ایکنا، امیرمسعود شهرامنیا؛ مدیر مؤسسه نمایشگاههای فرهنگی، به واسطه سالها فعالیت در عرصه فرهنگی و به ویژه حوزه کتاب، تجارب ارزندهای در زمینه فرهنگسازی کتاب، کتابخوانی و افزایش سرانه مطالعه در کشور دارد.
شهرامنیا پیشتر بهعنوان دبیر نمایشگاه کتاب «یاد یار مهربان» و چند دوره سمت قائممقامی نمایشگاه بینالمللی «کتاب تهران» و همچنین حضور در محافل ادبی جهانی و به طور مثال مسئولیت غرفه جمهوری اسلامی ایران در نمایشگاه «کتاب فرانکفورت» را برعهده داشته است او در گفتوگو با ایکنا، پیرامون اهمیت هفته کتاب و ضرورت فراهم آمدن زیرساختهای لازم به منظور گسترش فرهنگ کتابخوانی، مطالبی را برشمرده است که در ادامه میخوانید:
ـ نامگذاری تنها یک هفته در طول یکسال به موضوع کتاب و کتابخوانی تا چه اندازه در گسترش فرهنگ کتابخوانی و افزایش سرانه مطالعه در کشور مفید است؟
این امر و اثرات مثبت و احیاناً منفی که میتواند داشته باشد به نگرش و رویکرد مدیریت فرهنگی بستگی تام و تمام دارد. این نامگذاری در واقع یک کار نمادین است و تنها در مورد کتاب مرسوم نیست. معمولاً در همه جای دنیا گاهی برای تذکر، توجه و تشویق مردم به وقوع رویدادی به ویژه فرهنگی، هنری و یا حتی اجتماعی یک روز و یا حتی یک هفته را به عنوان خاصی نامگذاری میکنند، مثل روز کارگر، روز کودک و مواردی از این دست.
با این فرض مسئله مهم این است که باید استفاده درستی از این نامگذاری صورت گیرد و نباید به این پدیده به صورت شعاری، پرداخت مناسبتی و مقطعی بسنده کرد که البته شاید ایرادی که بر ما وارد شود همین باشد که ما معمولاً در همین مرحله یعنی نگاه شعاری و اقدام مقطعی نسبت به این پدیده را متوقف میکنیم، در صورتی که باید این نامگذاری عاملی شود برای اینکه ما به واسطه آن سلسله اقداماتی ترغیبی و تشویقی را به منظور تحریک تقاضای مردم نسبت به کتاب و کتابخوانی به انجام برسانیم و امیدوار باشیم که این امر به ارتقای فرهنگ کتابخوانی منجر خواهد شد.
مشکل پایین بودن سرانه مطالعه در جامعه ناشی از کمبود تقاضا است و باید با تحریک تقاضای مردم موجب علاقهمندی بیشتر آنها به کتابخوانی شد. یکی از کارهایی که میتواند این علاقه را افزایش دهد ایجاد موج کتابخوانی از طریق آشنایی مردم با تازههای نشر، آشنایی با نویسندگان و قرار دادن کتابها در معرض دید مردم در مجامع عمومی است تا آنها را علاقهمند به استفاده از کتاب و مطالعه کنند.
ـ در سالهای اخیر شاهد افزایش سرانه فضاهای مطالعه و ازدیاد کتابخانهها به ویژه در کلانشهرها بودهایم با این وجود و سهولت دسترسی مردم به کتاب اما تغییر چندانی در آمار مطالعه را شاهد نبودیم. این مسئله را چگونه ارزیابی میکنید و آیا شیوه سنتی واگذاری، امانتسپاری کتاب دلیل عدم افزایش محسوس سرانه مطالعه است؟
ابتدا باید با بخش نخست سؤال شما مخالفت کنم هر چند مراکز گوناگون و جدیدی در قالب محافل فرهنگی، فضای مطالعه و یا کتابخانه طی این سالها ایجاد شده باشد اما از آن طرف هم نباید از این نکته غافل بود که به دلیل ورشکستگی ناشر و یا کتابفروش بسیاری از این مراکز نیز به تعطیلی کشیده شد و یا تغییر کاربری دادهاند و متأسفانه تبدیل به مثلاً اغذیهفروشی شدهاند و چندان نمیتوان بر این مسئله به عنوان یکی از دلایل کاهش سرانه مطالعه و عدم تمایل مردم به خرید کتاب تکیه کرد و آنها را منشأیی به منظور ریشهیابی این معضل دانست.
مشکل کتاب نخواندن جامعه ما تا درصدی همانند بسیاری از کشورهای جهان و حتی کشورهای پیشرفته است چرا که این روزها مردم اغلب روی به مطالعههای سطحی و کمعمق به دلیل دسترسی آسان به آمار و اطلاعات اینترنتی و مرور اطلاعاتی که در شبکههای مجازی معمولاً به اشتراک گذاشته میشود، آوردهاند اما مسئله اینجاست که میزان مراجعه مردم ایران و وقت گذاشتن آن`ها برای استفاده از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در شرایط کنونی حتی از استانداردهای جهانی نیز پای خود را فراتر گذاشته است و برطبق برخی آمارهای غیررسمی حدود 5 ساعت از وقت جوانان ما در طول یک شبانهروز صرف فعالیت در فضای مجازی میشود.
بخش دیگری از این عدم رغبت به مطالعه به ریشههای فرهنگی مربوط میشود و اینکه ما حداقل در سیستم آموزش و پرورش و نظام آموزشی ساختاری که مشوق کتاب و کتابخوانی باشد را شاهد نیستیم و درمیان بچههای محصل کمتر عطشی به مطالعه وجود دارد و معدود اوقاتی هم که صرف مطالعه میشود، اولویت با کتابهای درسی و کمک درسی است در حالیکه باید از همان دوران تحصیل کودکان و نوجوانان خود را عادت به مطالعات غیردرسی داده و آنها را اصطلاحاً کتابخوان تربیت کنیم.
رسانهها هم که مخاطب خود را به درستی نمیشناسد و لذا شیوههای مؤثری برای تبلیغ کتاب به کار نمیبندد هر چند که از حق نگذریم چند سالی است که شرایط به منظور تبلیغ برای کتابخوانی حداقل در تلویزیون تغییر مثبتی کرده است.
مشکل دیگر در کاهش سرانه مطالعه، منشأ اقتصادی دارد که به شدت در این روند تأثیرگذار است. والدین، پدر و مادرها این روزها آنچنان با مشغلههای زیادی مواجهند که فراغت کافی برای کتاب نخواندن دارند و نه اینکه با رفتار فرهنگیشان، فرزندان خود را کتابخوان تربیت کنند و البته بالا رفتن هزینههای جاری زندگی سهم کالاهای فرهنگی در سبد هزینهای خانوار را تا حد بسیار زیادی کاهش داده است. برای اینکه کتاب و کتابخوانی به عنوان جزیی لاینفک در سبد خرید خانواده منظور شود، این اتفاق باید از مدرسه آغاز شود و رسانه در تبلیغات آن نیز نقش تأثیرگذار و حمایتی خود را به نحو شایستهای ایفا کند.
ـ هفته کتاب تا چه اندازه در فرهنگسازی میان مردم به منظور ترغیب و تشویق مطالعه کتب دینی و قرآنی میتواند سهیم باشد و آیا حتی به شکل نمادین، نامگذاری یکی از ایام هفته کتاب با عنوان «قرآن و توجه به نشر دینی» میتواند رغبتی در میان مخاطبان به ویژه نسل جوان برای مطالعه کتابهایی با این موضوعات فراهم کند؟
پیشنهاد خوبی است، اینکه روزی از ایام هفته کتاب را به قرآن و نشر دینی اختصاص دهیم نشان از توجه مسئولان فرهنگی به منظور مهجوریت زدایی از چنین حوزه نشری دارد اما مسئلهای که وجود دارد اینکه به فرض نامگذاری روزی از ایام هفته کتاب به این عنوان، نحوه مواجهه و رفتار ما با قرآن و کتابهای دینی همچون سایر حوزهها نباشد که این امر دون شأن قرآن است.
هرچند که مطالعه قرآن، کتابهای مقدس را هم باید جزئی از سرانه مطالعه به حساب آورد همچون بسیاری از کشورها که این محاسبه را نیز در آمارگیری سرانه مطالعه منظور میکنند، باید به آن نیز توجه کرد اما از نکتهای مهم نباید غافل شد و آن اینکه نباید شأنیت مطالعه و خواندن چنین کتابهایی را همچون مطالعه کتاب در بسیاری از حوزهها که بعضاً ممکن است نسبت به آن احتیاجی نداشته باشیم تنزل داد و باید مطالعه کتابهای دینی و مقدس به ویژه قرآن را که در قرائت آن سفارشهای مؤکدی از سوی بزرگان دین شده و به منزله دستورالعمل زندگی از آن یاد میشود به عنوان یک امر محتوم و لازم در اوقاتی از روز سرلوحه برنامههای خود قرار دهیم.
گفتوگو از امیرسجاد دبیریان
انتهای پیام