گلایههای یک بازیگر پیشکسوت؛
کوچ اجباری هنرمندان به تهران/ اگر هنرمند نبودم، دستفروشی میکردم
گروه هنر ــ مهدی فقیه، بازیگر سینما و تلویزیون، گفت: گذران زندگی اغلب هنرمندان در عرصه بازیگری با دشواری روبروست و شرایط زندگی را برای بسیاری از آنها سخت کرده است. اگر پیشینه هنریام نبود، دستفروشی میکردم.
مهدی فقیه، بازیگر پیشکسوت سینما، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا با گلایه از وضعیت حاکم بر جامعه بازیگری ایران اظهار کرد: آنچه امروز بر جامعه بازیگری حاکم شده چندان با ارزشهای اسلامی همخوانی ندارد. در شرایط فعلی بازیگری نظیر من که سالهاست در هنر این سرزمین فعالیت کرده است، باید در انتظار پیشنهاد یک کار خانهنشین باشد، آنگاه یک بازیگر تازهکار باید درآمدهای آنچنانی داشته باشد.وی افزود: بیش از هفتاد سال از عمرم میگذرد و در آثار بسیاری ایفای نقش کردهام. بسیاری از مردم هنوز مرا به اسم بابا عقیل فیلم «هور در آتش» میشناسند و سیمرغ بازیگر مکمل جشنواره فیلم فجر را هم دریافت کردهام، اما متأسفانه هماکنون برای گذران زندگی با مشکل روبهرو هستم. عدهای فکر میکنند بازیگران درآمد آنچنانی دارند، اما بهواقع این گونه نیست، چون به جز عدهای معدود، اکثر ما زندگی آسانی نداریم. من برای شش ماه کار در سریالی، ۱۰ میلیون دستمزد گرفتهام که اگر بخواهید ماهیانه آن را محاسبه کنید به ماهی دو میلیون تومان هم نخواهد رسید. آیا با این میزان درآمد میتوان زندگی یک خانواده را تأمین کرد؟این بازیگر ادامه داد: شاید این سؤال در ذهن برخی افراد ایجاد شود، مگر بازیگران درآمد دیگری ندارند که از نحوه گذران زندگی خود گلایهمند هستند؟ من بازنشسته اداره فرهنگ و هنر سابق (وزارت ارشاد) هستم و ماهیانه یک میلیون ونیم حقوق میگیرم. نکته دیگر اینکه من به عنوان بازیگری که سالها برای مردم خاطره آفرینی کردهام، نمیتوانم دستفروشی یا مسافرکشی کنم. پس ناچارم به همین منوال زندگی کنم.فقیه در ادامه اظهار کرد: آنچه امروز ما مدعی آنیم به نظر چندان ارتباطی با هنر اسلامی ندارد. من سالها پیش به واسطه کارم سفری به فرانسه داشتم. در آنجا میشود هنر مسیحی را در همهجا مشاهده کرد، یعنی از معماری گرفته تا موزهها سعی در اشاعه اندیشه کلیسایی دارند، اما در کشور ما نمود هنر اسلامی را فقط میتوان در اماکن خاصی مشاهده کرد؛ مکانهایی که عمدتاً دولتی هستند و بین مردم شاید محبوبیت لازم را ندارند و این مقوله را در سینما هم میتوان به سادگی مشاهده کرد.وی با بیان اینکه در سینما آثار ارزشمند جای خود را به تولیدات بیکیفیت دادهاند، تصریح کرد: اگر نگاهی اجمالی به فیلمهای روی پرده بیندازیم، درمییابیم که سینمای امروز به هر قیمتی به دنبال کسب سود است. برای همین از نمایش صحنههای رقص و شوخیهای رکیک هم برای رسیدن به این مقصود استفاده میکنند. در چنین شرایطی، چگونه توقع داریم این سینما بخواهد ارزشهای دینی و اسلامی را تبلیغ کند. برای مثال من در حوزه کارهای عروسکی مدعی هستم و میتوانم آثار خوبی تولید کنم، اما متأسفانه این این هنر هیچ جایگاهی در هنر این سرزمین ندارد. این بازیگر پیشکسوت ادامه داد: تمام گلایههایی که مطرح کردم به معنای نارضایتی از زندگی شخصیم نیست، چون بزرگترین دلخوشی من این است که تاکنون نان حلال به خانه بردهام. اکنون نیز اگر اثری به من پیشنهاد شود که مفهومش با عقایدم همخوان نباشد، مطمئناً آن را نخواهم پذیرفت، اما دردم این است که چرا این سرزمین به هنرمندان خود بیتوجه است.بازیگر فیلم سینمایی «ملک سلیمان» در بخش دیگری از سخنانش از تمرکزگرایی حاکم بر هنر گلایه کرد و گفت: من ساکن شیرازم و این شهر را دوست دارم، چون زادگاهم است. برای همین به هیچ قیمتی آن را ترک نمیکنم، اما متأسفانه موقعیت کاری آنگونه که باید در شهرستانها همانند تهران فراهم نیست. این معضل برای هنرمندان دیگر شهرها هم وجود دارد. به همین جهت اکثر هنرمندان تهران را برای ادامه زندگی انتخاب میکنند. این اتفاق به نوعی شهرهای دیگر را از وجود هنرمندان خالی کرده است، درصورتی که معتقدم فضا در شهرستانها برای کارهای هنری مناسبتر از تهران است.وی با بیان اینکه هنر اسلامی جدای از تاریخ این سرزمین نیست، تأکید کرد: یکی از آسیبهای جدی در هنر این سرزمین، تفکیک هنر اسلامی از هنر ملی است، زیرا این امر ممکن نیست. اولاً درباره ایران قبل از اسلام ما منابع چندانی از آثار هنری آن زمان نداریم، اما بعد از ورود اسلام هر اتفاقی هنری که در این سرزمین رخ داده به نوعی با اسلام پیوند خورده است. برای همین چندان با این تفکیکها موافق نیستم و معتقدم پشت چنین دستهبندیهایی غرضورزی وجود دارد. برای مثال وقتی رهبر انقلاب از سبک زندگی مطلوب سخن میگویند، عنوان ایرانی ـ اسلامی را باهم میآورند. به همین دلیل این دست جداسازیها متکی به اندیشههای خیر نیست.فقیه در انتهای این گفتوگو تأکید کرد: هنر زمانی رشد خواهد کرد که همه گونههای هنری امکان رشد داشته باشند؛ برای همین اگر در کشورمان وضعیت برعکس شود و فقط به هنر دینی اهمیت داده شود، باز هم من گلایه میکردم، چون باید پراکندگی موضوع وجود داشته باشد. این موضوع با آنچه امروز شاهدش هستیم متفاوت است و فقط به آثاری بها داده میشود که درآمدزا باشند. پس در چنین شرایطی، باید از هنر دینی خداحافظی کرد.گفتوگو از داوود کنشلوانتهای پیام