به گزارش
ایکنا؛ متن یادداشت حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی میرزایی، استاد و پژوهشگر حوزه، به شرح زیر است:
گمانزدایی از منطق معرفتی دین اقتضا میکند گفته شود که اخبار و احادیث ظنی غیر قطعی بجز در موارد اضطرار بی اعتبار وغیر قابل استناد به شرع است. برای اثبات چنین امری به تحلیلی در حد یک تالیف مستقل نیاز و مقدمات بسیار متنوع و متعددی از زوایای مختلف اجتنابناپذیر است. دست کم باید به عنوان پیش درآمد موضوع چند نکته یاد آوری شود.
بی اعتباری اخبار غیر قطعی در نسبت دادن حکمی به شرع اسلامی به هیچ عنوان به معنای بی استفاده بودن اخبار و احادیث و حتی دادههای محل شک و تردید تاریخی نیست. هر کلمه و خطی که از تاریخ برای ما مانده گنجینهای از اطلاعات و فواید در آن است. این امر وقتی حساسیت فوق العاده پیدا میکند که این اخبار و اطلاعات احتمالی و غیر قطعی از پیامبر، معصومان و اولیای الهی باشد. در نتیجه سخن اصلی این مطلب صرفا ناکافی بودن یک دلیل ظنی برای نسبت دادن حکمی به خدا و رسول و امام و شریعت است اما در فرآیند خاصی از تولید دانش و استنباط حکم و چینش فرضیههای علمی، تمام این اخبار و احادیث ظنی و بلکه شکی کاملا سودمند و با اهمیت هستند.
حال باید گفت که اصل، بر حرمت نسبت دادنهای غیر قطعی به شرع است. اگر دلیل خاص برای موارد خاص نداشته باشیم عقل و شرع به بداهت حکم به منع اعتبار ظنیات در استناد و استدلال در باب بیان دین و احکام آن است. با صرف گمان قوی نمیشود چیزی را به طور قاطع به اسلام و شریعت آن نسبت دهیم. البته با قیدهایی دال بر گمان و احتمال مانند: احتمالاً، شاید و ممکن است و مانند آنها میشود نسبت داد. البته در این صورت آن حکم تکلیفی و وضعی کاملا احتمالی وغیر قطعی است. در جاهایی میتواند معتبر باشد و در جاهایی بی اعتبار.
از جمله حالات اضطراری که بناگزیر باید به برخی از ادله ظنی حجیت واعتبار داده شود زمانی است که عدم استناد به آن به تعطیل احکام اسلامی بینجامد. به طور مثال در اسلام به طور قطع عبادتی به نام نماز و زکات تشریع شده است. این عبادت و اهمیت و ثبات و قطعیت آن محل شک و تردید نیست. حال که اصل وجوب و لزوم قطعی آنها جای سر سوزنی شک و تردید ندارد بجز با خبرها و روایات غیر یقینی نمیتوان نسبت به جزییات آن تعیین تکلیف کرد، به طور منطقی وعقلی هیچ گریزی از اعتبار اخبار واحادیث اطمینان آور غیر یقینی نداریم و اگر نه باید اصل نماز و زکات را تعطیل کنیم. مفاسد اخذ به ادله ظنی معتبر به مراتب از ترک و تعطیل این عبادات واعمال بسیار تعیین کننده کمتر است.
بنابراین، این مقدمه دست کم در نزد بنده حقیر برای نتیجهگیری نهایی بسیار تعیینکننده است. اگر اقتضای امتثال و اطاعت عملی در امری قطعی یا نهیای قطعی یا وضعیتی قطعی از طرف دین و شارع، استدلال با ادله ظنی باشد در اینجا هیچ چاره نیست. با روشی ومنطقی كاملا نسبی و بهرهگیری از حداکثر شواهد دال بر صحت نسبت واستناد و دیگر ساز وکارهای مطرح شده در علم اصول، بناگزیر باید سازگارترین حکم فرعی را با غایات و مقاصد و فلسفه حکم اصلی را شناخت و علی رغم انسداد قطعیت در آن به آن حجیت واعتبار بخشید.
در این حجیت و اعتبار در تفریعات نباید گسست و تفکیکی بین دنیای تفریع با روح ومقاصد واهداف اصلی حکم و موضوع اصلی پدید آید. برای نمونه در تفریعات ظنون محور باب زکات تنها تفریعاتی معتبر است که در راستای آن بخش قطعی ومبنایی زکات باشد. این شرط هم در حقیقت یکی از مقدمات و شروط اعتبار ادله ظنی است. این گونه نیست که بتوان با شروطی سندی و عدم تعارض ادله ظنی با کتاب و سنت و عقل بتوان این ادله را معتبر و حجت دانست. بایستی حجیت دلیل ظنی در قلمرویی حداقلی باشد. حداکثری کردن حجیت ادله ظنی دارای آثار وخیمی بر سرنوشت اندیشه وعمل اسلامی دارد و سیر و سمت وسوی معارف اسلامی را حدیثمحور و گمانهای میکند.
قرآن؛ منبع اصلی استنباط معارف اسلامی
قرآن کریم منبع اصلی استنباط و ساماندهی معارف اسلام و ناظم و صورتبخش اصلی پیکره دانش نظر و عمل مسلمانان است. قبل از نیازمند شدن و تمسک به دنیای ادله ظنی، مسلمانان باید با بهرهگیری از روشهای خود قرآن در شناخت و کشف مرادات خدای متعال مانند روش سیاقی، ناسخ ومنسوخ، محکم ومتشابه، عام و خاص قرآنی، ثابت و متغیر، مفاهیم و مصادیق و دیگر روشهای صنعت تفسیر و برداشت معنای قطعی از قرآن کریم، ساختار کلی اندیشه اسلامی را به دست آورند. این دستگاه معارف قرآنی، غالبا کلی و عام است. برای عملیاتیسازی و تحقق عینی آن به تفریعاتی نیاز است که تطبیقات و عینیتبخشی به آنها اقتضا میکند. به عنوان نمونه: صرف نظر از اینکه نمازهای یومیه چند رکعت و مقدمات عملی و احکام تفصیلی و فرعی آن چگونه است و در هر رکعت چه سوره و آیاتی باید خواند و یا احکام اقامه فرادی و جماعتی آن به چه صورت است و باید کلیات و مبانی و اهداف بنیادین وشروط و شرایط پایه نماز از نظر قرآن به طور مستقل و با حفظ حریم آن در کتاب الصلاتی قرآنی تدوین و سامان داده شود. این کتاب الصلاه قرآنی دارای مرجعیت علمی وعملی مسلمانان است. هیچ خبر و دلیل ظنی امکان ومجوز عبور از این کتاب را ندارد. تنها اخبار و ادله ظنی حجیت و اعتبار دارد که به اقتضای عملی و اضطرار در تحقق بخشی به کتاب الصلاه قرآنی به آن نیاز میشود و بدون آن ها این کتاب الصلاه، تعطیل یا دچار عمل آشفته و اختلال میگردد.
دو نکته در اینجا بسیار حیاتی است، یکم : برای رسیدن به علم قرآنی و یقین دلالتی آن منابعی چون عقل و نقل و تاریخ راهگشا هستند. دلیل تاریخی یا روایی بذاته و فی نفسه یقینآور نیست اما باعث گشودگی عقل و تفتق معنا و التفات به زوایایی میشود که به رسیدن به یقین معرفتی کمک میکند. در نتیجه بسیاری از روایات ظنی نه به اعتبار حجیت واعتبار ذاتی بلکه بخاطر عقلانیت و علم نهفته در آنها در مسیر فهم قرآنی کاملا راهگشا هستند. صدها روایت و اثر قرآنی در میراث حدیثی مسلمانان وجود دارد که مطالعه و استفاده از آنها ذهن انسان را باز میکند و زمینه التفات و کشف یقینی معانی را فراهم میکند.
مطالعه آثار و تفاسیر مفسران بزرگ قرآنی در مراجعه نخست و تمسک بدایی به آنها کاملا ظنی و بدون قصد تعبد و صرفا تعقلی است اما ایدهها و تفسیرهای آنان افقهای علم یقینی را برای انسان می گشاید چه رسد به اخبار ظنیالصدور از معصومان علیهم السلام. در نتیجه، احادیث ظنی الصدور صرف نظر از حجیت وعدم حجیت آنها، سرشار از مفاهیم و بسترهای توسعه و ترشید عقل و هدایت آن به سوی کشف حقایق قرآنی است.
حذف حدیث؛ وجاهت عقلی ندارد
بنابراین، نظریه حذف حدیث و اسقاط اعتبار آن رفتاری نابخردانه و فاقد وجاهت عقلی است. اگر با استددلال ظنی بودن منابع حدیثی از دایره استناد برچیده شود باید تمام یا اغلب منابع بشر از جمله همه میراث علمی او را دور بریزیم زیرا اغلب آنها ظنیالدلالت هستند. حال آن که منابع اندیشه و تجربه بشریت برای توسعه و تکامل فهم و کنش انسان، امری حیاتی و تعیینکننده است اما اعتبار آنها در دایره اصول و منابع قطعی و فرادست و حاکم صورت میگیرد.
احادیث اسلامی، منابع حاکی از سیر تاریخی دانش وعمل جامعه اسلامی است. راست و دروغ آن در هم آمیخته و ضعیف وقوی آن همراه هم است. با ضوابطی میتوان و باید از آنها بهره برد. شرط اصلی آن است که این احادیث در تحت عقل و دستگاه معارف یقینی قرآنی قرار بگیرد.
همواره ذکر این نکته هم ضرورت دارد که در زمان حضور پیامبر اکرم و عترت او علیهم السلام، سخن و حدیث و امر و نهی آنها، هم یقینآور بوده و هم عین اطاعت از قرآن است اما با گذر زمان و برنامههای پیچیده برای منحرف کردن مسیر مسلمانان و تحریف سنت و منطق عترت و در آمیختن میراث آنان با صدها هزار سخن جعلی، منع تدوین منابع موثوق و ترویج اندیشههای تفسیری باطل از قرآن و سنت وعترت اینک با مرجعیت معارف قرآنی میتوان و باید منبع حدیث غربالگری شود و موافق و مخالف با قرآن از هم تفکیک گردد.
گاهی نقل و متنی با حساب و موازین دلیل قطع و ظن، ظنی است اما همین حدیث یا متن دینی، اگر در سیاق منظومهای از فرایند استدلال و استنباط قرار گیرد ای بسا در دستگاه اجتهادی یک عالم و در موضوع خاص و شرایط خاصی به تحقق و تحصیل حکم قطعی و علمآور تبدیل شود. در نتیجه، ادله و اخبار و احادیث هر قدر از نظرهای رجال و سند و علم الحدیث ضعیف باشند در هر صورت حاصل تراکمات عقلی و فکری و نتیجۀ سعی رجال تاریخ است.
ممکن است در نسبت آن به معصوم تردید و تشکیک باشد، اما در این که بیانگر بخشی از پویش عقلی جامعه اسلامی در برهههای عتیق تاریخی است شک نیست و همین امر به آن ارزشی میدهد که در موقعیتها و نظامهای استنباطی خاص کاملا کاربردی خواهد شد. اخبار و منقولات ظنی که شواهد غیر قطعی بر صدور آنها از معصوم در دست است سرشار از معارف و معانی و دلالتهای نغز و مفیدند. با پیوست و انضمام آنها به دیگر ادله و تعمق در ابعاد و زوایای مختلف آنها به بخشهای حیاتی یک صیرورت علمی و منطق معرفتشناختی تبدیل خواهد شد.
ادامه دارد ...
انتهای پیام