به تازگی شاهد تغییر مهمی در کمیسیون آموزش عمومی قرآن از سه کمیسیون اقماری شورای توسعه فرهنگ قرآنی بودیم. دبیرخانه این کمیسیون تا پیش از این در معاونت فرهنگی و پرورشی وزارت آموزش و پرورش مستقر بود، اما هماکنون هدایت آن به شورای عالی آموزش و پرورش سپرده شده است.
در ادامه با رضا نباتی، از مؤلفان کتب درسی و کارشناسان آموزش قرآن گفتوگو داشتیم و نظر وی را درباره این تغییرات و آینده آموزش قرآن در این وزارتخانه جویا میشویم؛
ایکنا ـ اوضاع فعلی آموزش عمومی قرآن در وزارت آموزش و پرورش را چگونه ارزیابی میکنید؟
مقام معظم رهبری فرمودند: «سازمان پژوهش قلب آموزش و پرورش است». معتقدم امروز این قلب، نیازمند احیای مجدد و فوری است. ایشان قبلاً نیز فرموده بودند که «قرآن در آموزش و پرورش مهجور است». انتظار این بود کار کارستانی شود، اما جای قرآن در آموزش و پرورش خالی است. امروز ببینید چه اتفاقاتی برای آموزش قرآن در آموزش و پرورش رخ داده که با کمال تأسف باید گفت در 40 سال گذشته بیسابقه بوده است. از اختصاص غیر قانونی ساعات درسی قرآن به طرح فوق برنامه و غیر مصوب حفظ جزء 30 گرفته تا انحلال حوزه تربیت و یادگیری قرآن کریم برخلاف سند برنامه درسی ملی.
ایکنا ـ آیا برای احقاق جایگاه آموزش قرآن در وزارت آموزش و پرورش اقدامی صورت گرفته است؟
پیگیریهای متعددی بهویژه در دو سال گذشته انجام گرفته که از جمله آنها میتوان به این موارد اشاره کرد. 1- نامه اخیر دفتر مقام معظم رهبری به سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی برای عمل به مفاد سند برنامه درسی ملی در مورد به رسمیت شناختن استقلال این حوزه از تربیت و یادگیری است.
2- نامه شورای عالی انقلاب فرهنگی با امضای حجتالاسلام والمسلمین سعیدرضا عاملی، دبیر این شورا به آقای حاجمیرزایی، وزیر آموزش و پرورش درباره به رسمیت شناختن استقلال حوزه تربیت و یادگیری قرآن کریم و عربی طبق اسناد تحولی در سازمان پژوهش صادر شده است.
بیشتر بخوانید:
3- نامه معاونان محترم پژوهشی و آموزشی وزارت به وزیران قبلی (آقایان بطحایی و حسینی) در اعتراض به اختصاص غیر قانونی ساعت رسمی آموزش قرآن به اجرای طرح فوق برنامه (ملی) حفظ جزء 30 قرآن. 4- نامههای سالهای 93 و 76 دفتر مقام معظم رهبری در همین زمینه.
ایکنا ـ آیا این پیگیریها نتیجهای هم داشته است؟
به فضل الهی پیگیری صدور این نامهها جواب داد و قدم بزرگی برداشته شد. این کار نشان داد که دفتر مقام معظم رهبری و نیز دبیر محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای محترم توسعه فرهنگ قرآنی کشور تا چه حد به موضوع آموزش قرآن در آموزش و پرورش اهتمام دارند و نیز در اجرای کامل اسناد تحولی ملاحظه اشخاص و ردههای سازمانی را ندارد. به نوبه خود از ایشان تشکر میکنم و دعاگوی ایشان هستم.
اما اینکه تاکنون برای احقاق حق این درس مطابق قوانین، ضوابط و اسناد تحولی اقدامی در داخل وزارت آموزش و پرورش صورت گرفته یا خیر؟ باید بگویم همین خبر استقلال کمیسیون آموزش عمومی قرآن اولین و تنها اقدامی است که فکر میکنم منشأ خیر شود. البته پیگیریها گاهی جواب عکس داده و به برکناری پیگیریکنندگان اسناد تحولی نیز منجر شده است که البته آن هم جزء شیرینیهای دفاع از قرآن و قوانین نظام اسلامی است و انشاءالله خداوند بپذیرد.
ایکنا ـ با توجه به انتقال کمیسیون آموزش عمومی قرآن به شورای عالی آموزش و پرورش، آیا وضعیت ساعات درسی و مشکلات آموزش قرآن در مدارس بهبود خواهد یافت؟
با توجه به خبر انتصاب آقای دکتر مهدی نوید ادهم به عنوان دبیر محترم کمیسیون آموزش عمومی قرآن کشور با ابلاغیه اخیر وزیر محترم آموزش و پرورش، انتظار میرود در آینده شاهد اتفاقات خوبی باشیم. اما ایشان در کوتاهمدت باید برای وخامت اوضاع آموزش عمومی قرآن در وزارت آموزش و پرورش فکر عاجلی داشته باشند. مهمترین مشکل در ناحیه قلب وزارت آموزش و پرورش است که نیازمند عملیات احیاء قلبی و نجات فوری است.
با توجه به تجارب بسیار ارزشمند آقای نوید ادهم چه به عنوان دبیر محترم ستاد اعتلای دینی و قرآن و چه به عنوان دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش و چه معاونت پژوهشی وزیر و ریاست سازمان پژوهش و برنامهریزی، امیدواریم با قاطعیت و توان مدیریتی ایشان حوزه آموزش عمومی قرآن از این وضعیت تأسفبار که در 40 سال گذشته بیسابقه بوده، نجات یابد.
به نظر بنده اگر رهبر معظم انقلاب اسلامی مانند 13 سال پیش از وزیر محترم و معاونین ایشان سؤال کنند که در طول این مدت، چه کاری برای آموزش قرآن دانشآموزان کشور انجام گرفته است؟ واقعاً چه باید بگوییم؟ امیدوارم آقای وزیر و معاونان از مؤلفان و کارشناسان و متخصصان و صاحبنظران توقع ارائه گزارش ناصحیح نداشته باشند و احتمالاً باید خودشان زحمت پاسخ ایشان را بکشند.
ایکنا ـ چرا آموزش عمومی قرآن در آموزش و پرورش را موفق نمیدانید؟
سخن درباره آموزش قرآن در آموزش و پرورش بسیار سخت و ناگوار است. اما به برخی از موارد به اجمال اشاره میشود.
1- سالهای زیادی است که برای معلمان و دبیران قرآن بهویژه 370 هزار آموزگاری که در دوره ابتدایی باید سه زنگ در هفته تدریس قرآن داشته باشند، هیچ نوع دوره آموزشی - توجیهی برگزار نشده است. یعنی 90 جلسه آموزش قرآن در یک سال تحصیلی برای هر دانشآموز؛ اما بدون هیچ نوع بازآموزی برای معلم و بدون کمترین امکانات اولیه از قبیل لوحه آموزش روخوانی(نگارههای خواندن)، لوح فشرده قرائت آیات، کتاب راهنمای تدریس و ... .
2- وقتی به نام اجرای سند تحول بنیادین، تنها، حوزه تربیت و یادگیری قرآن و عربی (برخلاف سند برنامه درسی ملی مصوب و نظر رهبری) منحل میشود؛ آینده اجرای اسناد تحولی در هالهای از ابهام و ناامیدی فرو میرود.
3- مصادره ساعات رسمی آموزش قرآن به نفع فعالیتهای فوق برنامه غیر مصوب از سوی معاونت پرورشی در حالی انجام میشود که این ساعات دارای کتاب درسی و محتوای آموزشی هستند. طرحی اجباری به نام حفظ جزء 30 که نه وظیفه قانونی ساعت درسی طبق راهنمای درسی مصوب است و نه شورای عالی آموزش و پرورش در جریان چنین اقدامی قرار دارد و نه مورد مطالعه و تأیید سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی (که در واقع مرجع علمی این نوع موضوعات است) قرار گرفته است. اما در عوض صد در صد مدارس درگیر این طرح اجباری شده ولی ادعا میشود، هدف طرح، 10 درصد از دانشآموزان است! آن هم از سوی معلمانی که خودشان حافظ قرآن نیستند اما موظف به تربیت دانشآموزان حافظ قرآن هستند!
ایکنا ـ به نظر شما نتایج تخصیص اعتبارات آموزش عمومی قرآن از سوی شورای توسعه فرهنگ قرآنی کشور به آموزش و پرورش چه بوده است؟
به نام آموزش قرآن از طریق شورای عالی انقلاب فرهنگی تاکنون صدها میلیارد تومان اعتبار برای آموزش عمومی قرآن تخصیص یافته؛ ولی حتی یک ریال از آن در جهت ارتقای توانایی معلمان و تجهیز مدارس به امکانات اولیه آموزش عمومی قرآن هزینه نشده است. دریافت اعتبارات، به نام آموزش عمومی قرآن است؛ اما برای مسابقات و نخبهگزینی تعدادی از دانشآموزان که معمولاً هم حاصل دسترنج نظام تعلیم و تربیت نیست، هزینه میشود؛ اما افتخار معرفی ایشان در مجامع و رسانهها عادت و رویهای برای کسب آبرو شده است.
دلیل این نوع فعالیتها و هزینههای بیهدف هم این بوده که حوزه ستادی وزارت آموزش و پرورش در طول سالهای متمادی و به تدریج مأموریت ذاتی خود را فراموش کرده و به جای آموزش قرآن به همه دانشآموزان که وقتگیر و هزینهبر است، به نخبهگزینی و تبلیغ و هیاهو برای مشروعیت دادن به اقدامات انجام شده، پرداخته است.
این نوع عملکرد نشان میدهد که تأسیس کمیسیون آموزش عمومی قرآن تاکنون جز ضرر و زیانهای جبرانناپذیر برای آموزش عمومی قرآن، ثمرهای نداشته است. البته معمولاً همینطور است؛ مرکز توسعه آموزش عمومی قرآن تشکیل میشود تا از اعتبارات آن برای اهداف خاص استفاده شود و البته این رویه به نهادینه شدن فساد سیستمی منجر میشود.
ایکنا ـ چند درصد از دانشآموزان در آموزش و پرورش قرآن را میآموزند؟
بیش از 90 درصد از دانشآموزان کشور در طول عمر خود، فقط در مدرسه فرصت یادگیری قرآن را پیدا میکنند. هر دانشآموز مجموعاً حدود 610 ساعت رسما با آموزش قرآن آشنا میشود. ولی با کمال تأسف میبینیم این فرصت طلایی و بیبدیل با بیتوجهی به محوریت «آموزش همه دانشآموزان» و مصادره ساعات درسی برای فعالیتهای غیر رسمی به «بحران ملی» تبدیل شده است.
مراجع ذیصلاح مانند سازمان بازرسی کل کشور، شورای عالی آموزش و پرورش، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای توسعه فرهنگ قرآنی کشور در جریان این تخلفات هستند؛ اما برخوردی احساس نمیشود.
ایکنا ـ وظیفه برنامه درسی قرآن درباره موضوع تربیت 10میلیون حافظ قرآن چیست؟
در هیچ یک از اسناد قبلی و فعلی سخنی از حفظ قرآن به شیوهای که گفته میشود، مطرح نشده است. تنها در پایههای اول و دوم به حفظ دو سوره به دلخواه آن هم در طول سال تحصیلی اشاره شده است. حتی در «سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری» که تنها از درس قرآن نام برده و معظم له حتی به جزئیات درس قرآن نیز اشاره فرمودهاند، نامی از حفظ قرآن نیامده است. اما نه تنها به بند 4-4 سیاستهای ابلاغی ایشان عمل نمیشود، بلکه خود این سند نیز به فراموشی سپرده شده است.
ایکنا ـ آیا برنامه درسی قرآن انتظارات جامعه و اسناد تحولی را برآورده میکند؟
انتظاری که اسناد تحولی و نیز جامعه از خروجیهای آموزش و پرورش دارد و آن توانایی خواندن، فهم اولیه، تدبر و تکر در برخی عبارات تربیتی است، در پرتو انس مستمر با قرآن قابل تحقق است و نه آموزش صرف قواعد و حتی مهارت. بررسیهای درونسازمانی حکایت از این دارد که دانشآموزان در ساعات درسی قرآن مدارس در زمینه یادگیری مشکل خاصی ندارند و روند تغییرات محتواهای آموزشی در سالهای اخیر رو به رشد و مورد قبول بوده است و به تعبیر دیگر وضعیت یادگیری قرآن نسبت به قبل بهتر شده است.
اما دانشآموزان در زمینه انس مستمر با قرآن دچار مشکل هستند که آن هم به مدد سایر معاونتها(مانند حوزه معاونت پرورشی و آموزشی و فعالیتهای فوق برنامه مرتبط) که متولی ترویج و تبلیغ آموزش عمومی قرآن هستند، قابل تحقق است. البته متأسفانه این معاونتها نهتنها در خدمت برنامه رسمی آموزش قرآن نیستند، بلکه با اجرای طرحهای غیر کارشناسی و غیر علمی و غیر مصوب، ضمن مصادره ساعات رسمی آموزش قرآن، به تضعیف آن میپردازند.
ایکنا ـ چرا بر تکمعلمی بودن دوره ابتدایی تأکید میشود؟ آیا بهتر نیست معلمان خاص قرآن را تدریس کنند؟
دانشآموزان در دوره ابتدایی مباحث دانشی و روشی و تربیتی (مانند حجاب، قرآن، نماز) را به خوبی فرا میگیرند. این موفقیت مرهون سیاست و قانون «تکمعلمی» است. اما متأسفانه در دوره دبیرستان (شش سال دوم) به دلیل تعدد دروس و حجم زیاد کتابها، تخصصی شدن موضوعات درسی و از همه مهمتر فشار کنکور از سوی مدرسه، خانواده و جامعه، از حیث تربیتی به شدت آسیب میبیند. حتی اغلب، دبیر محترم یک درس به دلیل اینکه باید چند کلاس را اداره کند، تنها به کار آموزشی میپردازد و از امور تربیتی غافل میشود؛ تا جایی که نام دانشآموزان را هم فراموش میکند. به بیان دیگر در شش سال دوم، نتیجه تلاش شش ساله اول، به تدریج از دست میرود.
بارها هشدار داده شد که مسئولان نظام آموزشی مراقب باشند که رویکرد چندمعلمی در دوره ابتدایی پدیدهای غلط، غیر قانونی و مخرب است. چند سالی است که در کلاسهای پنجم وششم شاهد چنین بیاحتیاطیهایی هستیم. البته در این طرح به علت تخصصی شدن دروس، کار معلم مانند دبیر، راحتتر میشود. به همین دلیل آموزگاران از آن استقبال میکنند. اما در حوزه تربیت دینی و اسلامی، این نوع از آموزش، ترویج فرهنگ سکولاریسم است. متأسفانه به جای آنکه در دوره متوسطه اصلاحی صورت پذیرد؛ این شیوه در دوره ابتدایی هم ساری و جاری شده است. این یک خطای استراتژیک است.
ایکنا ـ بین اهداف قصد شده و اهداف کسب شده در درس قرآن چه رابطه معناداری وجود دارد؟
وقتی درباره آموزش عمومی قرآن کریم در وزارت آموزش و پرورش صحبت میکنیم، باید بدانیم که وسعت این وزارت به وسعت کشور ایران یعنی یک میلیون و 650 هزار کیلومتر مربع است. (یعنی هفدهمین کشور پهناور دنیا) امسال حدود 14 میلیون و 800 هزار دانشآموز در 108هزار مدرسه مشغول به تحصیل هستند که از این آمار، بیش از 63 هزار مدرسه مربوط به دوره ابتدایی است. یعنی بیش از 18 درصد از جمعیت کل کشور. این آمار دانشآموزی به 5/15 میلیون در سال1401 خواهد رسید. وظیفه تربیت این تعداد از دانشآموزان بر عهده 600 هزار معلمی است که 370 هزار نفر آنها دوره ابتدایی تدریس میکنند.
در زمینه ارزیابی وضعیت یادگیری قرآن اولاً باید نگاهی به وضعیت کل دروس و سیستم آموزشی داشته باشیم؛ چراکه موفقیت یا عدم موفقیت در یک درس تا حدود زیادی تابع سیستم آموزشی به علاوه وضعیت سایر دروس است. یقیناً افت تحصیلی کلی نظام تعلیم و تربیت بر آموزش قرآن نیز اثرگذار خواهد بود.
ثانیاً کتاب درسی بخشی از یک سیستم آموزشی است. اینکه ضعف یادگیری قرآن در مدارس را به دلیل ضعف کتابهای درسی بدانیم، قطعاً یک برداشت غلط و نیز بیتوجهی به وضعیت اجراست و یا مغالطه و سرپوش گذاشتن بر تخلفات و اشتباهات از سوی عدهای. ضمن اینکه اثبات چنین ادعایی نیاز به پژوهشهای علمی معتبر دارد.
ایکنا ـ تغییر کتابهای درسی را تا چه اندازه در بهبود اوضاع آموزش عمومی قرآن مفید میدانید؟
به هر حال کتابهای درسی در صورت تغییر و در بهترین شرایط نیز تنها بین 40 تا 50 درصد تفاوت خواهند داشت. زیرا براساس اسناد تحولی و راهنمای درسی مصوب، در آن کتابها هم قواعد، پیام قرآنی، سورهها تفاوت چندانی با وضعیت فعلی نخواهد داشت. در واقع کتابهای درسی قرآن با آنچه که در اسناد تحولی (از سیاستهای ابلاغی گرفته تا سند تحول بنیادین و سند برنامه درسی ملی) آمده، همخوانی و هماهنگی زیادی دارد. لذا در کوتاهمدت تغییرات کتاب درسی تأثیر چندانی ندارد. بلکه آنچه در کوتاهمدت و بلندمدت تأثیر دارد، «بازآموزی معلمان و بهویژه آموزگاران» است. تجربه نشان میدهد هر جا که روی معلمین سرمایهگذاری شده، نتیجه در کوتاهمدت نیز رضایتبخش و مؤثر بوده است.
در این رابطه مهم شیوه اجراست. وقتی معلمی آموزش کافی ندیده، حرفهای نشده و روی آن سرمایهگذاری نشده است و از همه مهمتر معلمی که دغدغه معیشت دارد، نمیتواند در حوزه تربیت و آموزش از اثربخشی لازم برخوردار باشد.
حدود 80 هزار آموزگاری که در هر پایه تحصیلی در مدارس کشور تدریس مشغول هستند، از امکانات اولیه تدریس محروم هستند. به علاوه سایر عوامل مؤثر در برنامه درسی و آموزشی قرآن نیز مورد غفلت قرار گرفتهاند. مانند اینکه مدیر مدرسه که مسئولیت نظارت و پشتیبانی از برنامه درسی قرآن را بر عهده دارد، توجیه نشده و خانوادهها نیز تکلیف خود را با برنامه درسی فرزندانشان نمیدانند.
ایکنا ـ با توجه به شرایط جدید چه راهکارهایی را پیشنهاد میدهید؟
در این زمینه مطلب زیاد است. اول باید جلوی تخلفات و بیقانونیها را گرفت و با متخلفان برخورد کرد. اقتدار شورای عالی آموزش و پرورش و کمیسیون آموزش عمومی قرآن که بر حسب اتفاق آقای نوید رئیس هر دو بخش هستند، در این زمینه بسیار ضروری و موثر است. ثانیاً اجرای دقیق و مطلوب قوانین خوبی که در این زمینه وجود دارد و نیز چارهجویی برای برخی قوانین دست و پاگیر مانند تقلیل ساعات کار آموزگاران 20 سال به بالا که همواره گریبانگیر درس قرآن است. همچنین، چند پیشنهاد نیز در این رابطه ارائه میشود.
در کوتاهمدت: 1- وزارت آموزش و پرورش باید به ریل مأموریت ذاتی خود یعنی «آموزش عمومی قرآن به جای فعالیتهای تبلیغی وترویجی و نخبهگزینی» بازگردد. وظیفه اجرای فعالیتهای صرفاً تبلیغی و ترویجی مأموریت سایر نهادها مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی و سازمان اوقاف و امور خیریه است.
2- تربیت معلمان حرفهای تنها راه و مؤثرترین برنامه در کوتاهمدت و بلندمدت است. تربیت مدرسان مرجع مقدمه تربیت معلمان حرفهای قرآن است. معلم حرفهای معلمی است که سایر معلمان از انجام کار او عاجز هستند.
3- مصوبه 677 و831 شورای عالی آموزش و پرورش به صورت کامل و دقیق اجرا شود و بر اجرای آن نظارت مستمر صورت پذیرد.
4- باید آموزش عمومی قرآن را از آموزشهای تخصصی جدا کرد و آن را به خارج از آموزش و پرورش سپرد. البته این کار در قانون (اهداف آموزش عمومی قرآن) انجام شده است. اما در اجرا همان رویه آموزشهای تخصصی دنبال میشود. به عنوان مثال اغلب فعالیتهای دارالقرآنهای آموزش و پرورش و نیز طرح ملی حفظ قرآن که به سایر نهادها مربوط میشود.
5- اسناد تحولی و نیز اسناد قرآنی در دل خود و نیز نسبت به یکدیگر دچار مغایرتهایی هستند که باید مورد بازبینی، کارشناسی و تصویب مجدد قرار گیرد. به عنوان مثال اهداف آموزش عمومی قرآن با سند راهبردی آموزش عمومی قرآن و نیز آنها با سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری و سند تحول بنیادین و سند برنامه درسی ملی در تضاد و تناقض هستند.
6- بخشهای مختلفی در وزارت آموزش و پرورش به فعالیتهای قرآنی اشتغال دارند که نه با هم هماهنگ هستند و نه حتی گاهی از وجود هم اطلاع دارند. این بخشها به بیش از 15 مورد میرسند. توقع این است که اینها با تقسیم کار صحیح و علمی، هماهنگ عمل کنند. این کار از وظایف اصلی کمیسیون آموزش عمومی قرآن باید باشد.
اما برای دراز مدت؛ امام خمینی(ره) فرمودند: «تربیت باید تربیت قرآنی باشد و بچههای ما باید تربیت قرآنی بشوند». این فرمایش امام(ره) باید مورد توجه جدی شورای توسعه فرهنگ قرآنی و کمیسیون آموزش عمومی قرآن قرار گیرد. بنده به عنوان متخصص فلسفه تعلیم و تربیت بیان میکنم که بین تربیت قرآنی و تربیت اسلامی تفاوت وجود دارد.
آموزش عمومی قرآن باید از رویکردهای کمیمحور مانند آموزش روخوانی، روانخوانی، قرائت و حفظ و ... (حتی اهداف آموزش عمومی قرآن که بر جامعیت موضوعات تأکید دارند) به صورت جدی فاصله گرفته و رویکرد کیفی و تربیتمحور اتخاذ شود.
در شرایط فعلی، آموزش عمومی قرآن در کشور متأثر از قاعدهمحوری و یا مهارتمحوری آن هم درباره قرآن است. (و نه آنچه در قرآن آمده است) متأسفانه ما در این کشور خواندن بدون فهم و اندیشه را درباره قرآن پذیرفتهایم، اما امروز دیگر نمیتوان مثل گذشته همان رویکرد بخوان و نفهم را دنبال کرد. جامعه پذیرای آن نیست.
باید شورای توسعه فرهنگ قرآنی کشور و به ویژه کمیسیون آموزش عمومی قرآن کریم قبل از هر چیز، علمای قوم اعم از صاحبنظران کشور در امر تعلیم خواندن، فهمیدن، تدبر و تفکر و نیز تجوید و قرائت قرآن و همچنین، متخصصان تعلیم و تربیت، روانشناسی، زبانشناسی، جامعهشناسی، عصبشناسی، فلسفه کودک، ادبیات کودک و نوجوان و ... را طی برنامهای مدون گردهم آورده تا آیات شریف قرآن کریم را با توجه به سن و جنس و نیاز، علایق، توانایی و ... مخاطبان سطحبندی کنند و آنگاه برای یادگیری هر سطح در هر گروه و جایگاه سنی و شغلی و فکری، بسته یادگیری لازم را تدارک ببینند تا آنگاه بگوییم برای آموزش عمومی قرآن بسته پیشنهادی داریم. دیگران نیز در عرصههای مختلف به میدان بیایند. این میتواند در مسیر تحقق تربیت قرآنی مد نظر امام خمینی(ره) باشد که البته به صورت کاملاً خلاصه مطرح شد.
انتهای پیام
برای حذف انتگرال و یا کم و زیاد شدن حجم کتاب ها آقای مسئول و احزاب سیاسی و جناحی سینه چاک می کنند.
اما برای حذف حوزه تربیت و یادگیری قرآن کریم از وزارت آموزش و پرورش آن هم بدون کوچکترین مجوزی صدای هیچ کس حتی جامعه قرآنی شورای توسعه فراکسیون قرآن مجلس در نمی آید.
پس منتظر گله رسول خدا در قیامت باشند :
" و قال الرسول یا رب ان قوم اتخذوا هذا القرآن مهجورا
متشکرم
با کدام مجوز قانونی و شرعی میلیاردها تومان اعتبارات آموزش عمومی قرآن هزینه مسابقاتی می شود که نه ماموریت اصلی این وزارت ایت و نه فایده ای در راستای تعلیم قرآن دارد.
مگر معلمی که خودش حافظ قرآن نیست می تواند حافظ قرآن تربیت کند؟
مگر همه دانش آموزان مدارس می توانند حافظ قرآن شوند؟
اصلا چه ضرورتی دارد که بچه های ابتدایی حافظ جزء ۳۰ بشوند؟
چرا آیات تربیتی و مناسب با نیازشان را حفظ نمی کنند؟
دانش آموز اول ابتدایی و چهارم دبیرستان جزء ۳۰ را حفظ کنند اینها با هم فرقی ندارند؟
چرا طرحی را که دوبار سراسری اجرا کردید و دیدید که شکست خورده از طریق اجبار و مصادره ساعات درسی اجرا می کنید؟
آیا این تخریب جایگاه رهبری نیست؟
آیا آسیب های جدی این نوع برنامه ریزی ها نباید دیده شود؟
چرا بدون مجوز اینکار انجام شد؟
آبا معاونت پرورشی حق چنین دخالتی در ساعات درسی و رسمی را دارد؟
نام اینکار پیروزی است یا شکست؟
وزیر آموزش و پرورش مسئول اصلی ادامه این شرایط است.
وقتی عده ای خود را عقل کل و حق می دانند و بقیه را بی سواد و ناحق و قانون را به راحتی کنار می گذارند و به دنبال طرح و برنامه های خود هستند پیگیری این امور نه در اولویت است و نه قابل حل
اگر مسائل به موقع و قانونی حل می شد روزگار ما این نبود.
حراست وزارت خانه ها؟!!
سازمان بازرسی کل کشور؟!!
شورای عالی انقلاب فرهنگی؟!!
فراکسیون قرآنی مجلس شورای اسلامی ؟!!
شورای عالی آموزش و پرورش ؟!!
به راستی ضامن تحقق اسناد ملی و قوانین چه کسی است؟!!
سند سازی و تولید قانون بدون پشتوانه عمل و نظارت مستمر یعنی انباشت معلومات خوب ولی بی خاصیت
یک شبه نمی شود قانون اجرا کرد.
با مدیران قانون گریز برخورد محکم و شفاف صورت پذیرد.
و الا هرج و مرج را نمی توان با آنارشیسم جمع کرد
آقای حاج بابایی ۱۰ مدرسه قرآنی راه اندازی کرد
آقای فانی به محض رسیدن به وزارت یک شبه همه را تعطیل کرد.
در این مملکت چه خبر است ؟؟؟
پس شرط عقل نیست که در چنین شرایطی قرآن را تعطیل کنند.
امید که سنجیده و مطابق قانون عمل شود.
جای تعجب است که آقای ذوعلم که خود از روحانیون هستند تا اینقدر در حذف حوزه تربیت و یادگیری قرآن کریم اصرار دارند.
با این اوضاع تکلیف سندهای تحولی هم پیداست.
کاش لااقل ایشان می فرمودند که این تخلف را بر اساس کدام پژوهش معتبر مرتکب شده اند؟
از بین متخصصان و صاحب نظران و کارشناسان کدام یک با ایشان موافق هستند؟
از بین معاونان و مشاوران کدامیک موافق هستند؟
حتی یک نفر موافق نیست.
این تنها نظر شخص آقای ذوعلم است.
جمع کردن سفره حوزه تربیت و یادگیری قرآن از این سازمان مجری به تضعیف هر چه بیشتر این درس خواهد شد.
معاونت پرورشی هرچه خواسته با آموزش عمومی قرآن در این وزارت کرده است. مدیران سازمان پژوهش بر این آتش ندمند.
این یک خطای استراتژیک جبران ناپذیر است.
انجام این تعداد تخلف و بی مهری کاملا غیر علمی، غیر عقلی و "غیر تمدنی " است.
اگر یه جمهوریت نظام هم به اندازه اسلامیت آن معتقد بودیم، سرنوشت اسلامیت نظام هم اینچنین دچار مخاطره نمی شد.
پیداست از راه امام و خط امام فاصله گرفته ایم. کاش اجازه می دادید انقلاب اسلامی بر اساس شعارهایی که بر اساس آن پیروز شد و قوانین آن که متضمن ادامه حیات جمهوری اسلامی است اداره شود.
بگذارید جمهوری اسلامی بماند.
بگذارید قرآن بماند.
قرآن و قانون اساسی از خطوط قرمز اصلی جمهوری اسلامی ایران است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی
سلام علیکم
با احترام به استحضار می رساند جمهوریت و اسلامیت دو بال پرواز این انقلاب است. یکی بدون دیگری امکان رشد و ارتقا نمی دهد
ولی متاسفانه افراد و جریان های با نفوذ با اعمال سلیقه و نظرهای متعدد قوانین و مقرراتی چون اسناد تحولی وزارت آموزش و پرورش را نادیده گرفته و آشکارا آن ها را خطا و خائنانه برمی شمارند.
نمونه اش در همین موضوع حوزه تربیت و یادگیری قرآن کریم که نص اسناد تحولی است کنار گذاشته شده و به نگارش های غیر مصوب و غیر قابل استناد عمل می شود.
جای تاسف آنجاست که این گونه کارها به نام حضرتعالی انجام می شود. در خالی که می دانیم چنین نیست.
.امیدواریم با رعایت قوانین جمهوریت نظام و انقلاب به رسمیت شناخته شود.
با احترام و سپاس از عطف توجه
با شعار وضعيت بهتر نمي شود. با متخلف در هر لباس و جرياني كه باشد بايد برخورد محكم صورت بگيرد. به ويژه كساني كه داعيه دار نظام و انقلاب هستند.
اين سخن قرآن است كه اگر همسران پيامبر ص ( خواص ) تخلف كنند دو برابر مجازات مي بينند.
نبايد سرنوشت انقلاب و نظام و تحول بنيادين به افراد گره بخورد.
نبايد با متخلفان با نفوذ با ملاحظه و تعارف برخورد شود.
كشور در مرحله گذار است. نگذاريد سطح انقلاب و نطام تا اين اندازه كاهش يابد.
بيش از 50 درصد از فساد كشور سيستمي و دولتي و از طريق خواص است.
آيا نمي بينيد.
نبايد فرصت خلاف و امكان فساد وجود داشته باشد.
امروز اگر ساختارهاي اجرا و نظارت قانوني اصلاح نشود، فردا خيلي دير است.
ابن يك نمونه، بسم الله ... ( بخورد كنيد. )
اگر مي گوييم چرا ديپلمه ها در روان خواني ناتوان هستند، دليلش همين تعطيلي سه ساله آخر دبيرستان است.
سوال اصلي اينجاست :
فلسفه تاسيس شوراي توسعه فرهنگ عمومي قرآن كشور چه بود؟
هدف از راه اندازي كميسيون آموزش عمومي قرآن در آموزش و پرورش چه بود؟
هدف از تصويب اهداف آموزش عمومي قرآن چه بود؟
هدف از تصويب سند راهبري آموزش عمومي قرآن چه بود؟
هدف از تخصيص اعتبارات آموزش عمومي قرآن چه بود؟
آقايان در جريان اين اوضاع وخيم هستند اما سوال اينجاست :
نمي خواهند كاري كنند؟
و يا نمي خواهند كاري كنند؟
خطاب به برادران و خواهران مجاهدم...
خواهران و برادران مجاهدم در این عالم، ای کسانی که سرهای خود را برای خداوند عاریه داده اید و جان ها را بر کف دست گرفته و در بازار عشقبازی به سوق فروش آمده اید، عنایت کنید: جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیّع است. امروز قرارگاه حسین بن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم ها می مانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی ماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی(ص).
برادران و خواهرانم! جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل و منصوب شرعی و فقهی به معصوم. خوب می دانید منزّه ترین عالِم دین که جهان را تکان داد و اسلام را احیا کرد، یعنی خمینی بزرگ و پاک ما، ولایت فقیه را تنها نسخه نجات بخش این امت قرار داد؛ لذا چه شما که به عنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما که به عنوان سنّی اعتقاد عقلی دارید، بدانید [باید] به دور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید. خیمه، خیمه رسول الله است. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است. دور آن بچرخید. والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت الله الحرام و مدینه حرم رسول الله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمی ماند؛ قرآن آسیب می بیند.
نمي توانند كاري كنند؟
و يا نمي خواهند كاري كنند؟!!!
همیشه به تحول بدون مجوز و پژوهش از آموزش های دینی و قرآن شروع می کنند و وقتی همه چیز و همه کس را نابود کردند عمر مدیریتشان تمام می شود و دیگر فرصتی برای سایر دروس نمی ماند.
مجددا که تکرار این سیکل شکست خورده و نابودگر از عجایب روزگار این مملکت است.
با سلام و احترام
تعلیم و تربیت پیچیده ترین موضوع عالم هستی است.
برای همین خداوند پیامبران را فرستاده است.
بنابراین با تصمیمات شخصی خود سطح اسناد تحولی را پایین نیاورید.
آینده کشور در تبعیت از قانون است.
این که تخلف را چه کسی انجام می دهد نباید محور باشد.
بلکه با متخلف در هر لباسی باید برخورد کرد
در این کشور اگر بخواهی قانون را نادیده بگیری به راحتی می توانی
و اگر توانستی خلاف کنی هیچکس توان ایستادن در مقابل تو را ندارد.
حتی قانون
و چه در زمینه فعالیت های قرآنی و فرهنگی. همه چیزمان شبیه هم شده
درس قرآن با زبان انگلیسی و شیمی و ریاضی چه فرقی دارد؟!!!
آیا این ترویج رسمی تفکر سکولاریسم در صدا و سینا نیست؟!!
در هفته ای که گذاشت و در طول همه این سال ها شبکه آموزش حتی یک برنامه برای درس آموزش قرآن پخش نکرده است؟!!!
صدا و سیما بی توجه است. درست
اما چرا آموزش و پرورش بی توجه است؟!!
آیا پشت این همه بی اعتنایی و وخامت اوضاع انتظار معجزه و عنایت الهی دارید؟!!
چرا به نام انقلاب و شهید و قرآن و ... بزرگترین عامل مهجوریت قرآن هستید؟
نه امروز و نه هیچ وقت حتی یک برنامه درباره آموزش قرآن نداشته است.
درس قرآن یک درس رسمی است.
فقط در دوره ابتدایی این درس ۱۷ جلسه در طول یک هفته برنامه دارد.
اما شبکه آموزش در همین چند وقت آیا یک برنامه در باره آموزش قرآن داشته است.
این مصداق سکولاریسم نیست پس چیست.
نه مدیران شبکه آموزش و نه مدیران وزارت آموزش و پرورش دغدغه قرآن ندارند
فقط به نام درس آموزش قرآن صدها میلیارد اعتبارات ویژه می گیرند و جای دیگر هزینه می کنند.
ساعت رسمی درسی قرآن را به نام طرح عیرقانونی حفط قران به سایر ارگان ها می فزوشند.
ان شاءالله خیر نخواهند دید
چرا که برای این انقلاب زحمات دگزیا ی کشیده شده و خون های زیادی داده شده اما یک عده اینچنین گستاخ رفتار می کنند.
جنابعالی هر چه خواستی کردی
فقط امیدوارم فردا اگر کنار رفتید نگویید : " نگذاشتند. "
این جواب از شما پذیرفته نیست.
طرفداران محترم ایشان هم این نکته توجه کنند.
پخش نشدن درس آموزش قرآن و هدیه ها از شبکه آموزش، یکی از نشانه های وخامت اوضاع آموزش عمومی قرآن کریم است.
ايشان سالهاست كه دبير شوراي عالي آموزش و پرورش است.
اگر قرار بود كاري كند، از اختيارات آن شورا استقاده مي كرد.
اگر شوراي عالي به وظايف خوذ عمل كرده بود اوضاع قرآن وخيم نمي شد.
اگر شوراي عالي به وظايف خوذ عمل كرده بود ساعات درسي به نام حفظ قرآن به تاراج نمي رفت.
اگر شوراي عالي به وظايف خوذ عمل كرده بود حوزه آموزش قرآن در روز روشن بر خلاف اسناد ملي حذف نمي شد.
« ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَيَتَمَتَّعُوا وَيُلْهِهِمُ الْأَمَلُ
فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ »
(ای رسول ما ! ) این کافران (لجوج) را واگذار
تا به خورد و خواب طبیعت و لذات حیوانی سرگرم باشند
و آمال و اوهام دنیوی آنان را غافل گرداند،
پس (نتیجه این کامرانی بیهوده را) به زودی خواهند یافت.
سوره حجر آيه 3
ان شاء الله
این نوشته بر دیوار جنوبی کاخ آپادانا به فرمان داریوش کنده شده است :
خدايا !
این کشور را از دشمن، از خشک سالی و « از دروغ » حفظ كن.
از این سخن دانسته می شود که داریوش، از سه چیز بر کشورش بیم دارد :
1- دشمن ،
2- خشکسالی ،
3- دروغ .
خطر دشمن از ناحیه بیگانگان است.
خشکسالی بلایی است آسمانی
اما دروغ ایمان را می برد و کشور را از درون ویران می سازد.
و وقتي ایمان رفت هر جرم و جنایتی ارتکابش آسان می شود.
و کشوری که مردمش از ارتکاب جرم و جنایت بیم نداشته باشد،
سرانجامی شوم در پیش خواهند داشت.
آيه 96 سوره اعراف به همين مطلب اشاره و تاكيد دارد.