به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین سیدعلی میرموسوی، استاد دانشگاه مفید، شامگاه اول خرداد در نشست «شریعت و سیاست» در پژوهشکده اندیشه دینی معاصر گفت: یکی از بزرگان تعبیر کردند که ما براساس نهجالبلاغه انقلاب کردیم، ولی تداوم انقلاب با رساله عملیه انجام شد. نهجالبلاغه نشاندهنده سیاست بر بنیاد فضیلت است، ولی سیاست شرعیه همان سیاستی است که بر مبنای رساله انجام میشود.
وی با اشاره به فضیلتهای بنیادین سیاست و چگونگی آشتی فضیلت با سیاست، ادامه داد: پیشینه فضیلتگرایی به ارسطو باز میگردد، زیرا او انسان را جانور سیاسی میدانست؛ از دید او رابطه میان شهروندان آزاد با هدف دستیابی به خیر عمومی سیاست نامیده میشد؛ لذا معیار تمایز نظامهای سیاسی درست و سالم از نادرست و فاسد را پایبندی به خیر عمومی معرفی میکرد؛ یعنی نظامهایی که به خیر عموم و نه جناح حاکم بیندیشند، نظامهای درستی هستند.
میرموسوی اظهار کرد: ارسطو، عدالت، راستی، دوستی و وفاق را از فضیلتهای یک جامعه سیاسی میدانست و در دوره معاصر برخی گروهها با رویکرد جماعتگرایی با استفاده از مطالب ارسطو به نقد لیبرالیسم و انتقاد از فردگرایی، جهانشمولی و بیتفاوتی به خیر اخلاقی پرداختند؛ آنان معتقدند که لیبرالیسم با ادعای بیطرفی نسبت به خیر اخلاقی نابسامانیهای اخلاقی را توسعه دهند.
استاد حوزه علمیه تصریح کرد: جامعه امروز ما هم با انبوهی از نابسامانی در عرصه اخلاقی مواجه است که گفتمان سیاسی اسلام را که از ابتدای انقلاب مدعی آن بودیم به چالش کشیده است، لذا ضرورت پرداختن به نظریه بدیل از این وضعیت را گوشزد میکند؛ واقعیت جامعه نشان میدهد انتظار اینکه سیاست شرعیه بتواند ارزشهای اخلاقی را توسعه و تضمین کند، انتظار درستی نیست.
وی افزود: اسلامیسازی با اینکه وعده اخلاقیشدن سیاست را میداد، ولی برعکس شد؛ فقر فزایندهای که اکنون قشر زیادی از مردم با آن روبرو هستند، آمار بالای فحشا و گرایش به مهاجرت، آمار اعتیاد، پایین آمدن سن تنفروشی نشان میدهد که کشور فضیلتمندانه اداره نمیشود. فضای دروغ و بهتان و تهمت در عملکرد بخشی از سیاستمداران، نشان میدهد سیاست در جامعه کنونی در جامعه با نوعی ابتذال روبروست، امتزاج دین و سیاست سبب شده تا آلودگیهای عرصه سیاسی باعث برخی بدبینیها نسبت به دین هم بشود.
رئیس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه مفید با بیان اینکه فضیلت در سیاست ریشه قرآنی دارد، تصریح کرد: در آیاتی از قرآن، بهروشنی بحث عدالت به عنوان هدف اصلی رسالت پیامبران معرفی شده است؛ در این آیات سخن از «منافعٌ للناس» به میان آمده است؛ در قرآن واژه «خیرٌ لکم» و «منافعٌ للناس» اشاره به خیر عمومی دارد.
وی اضافه کرد: در فلسفه سیاسی اسلامی، اندیشه سیاست فاضله به نوعی بیانکننده بنیاد سیاست بر فضیلت در برابر سیاست شرعیه بود، در اهل سنت خلافتها به این سمت رفت، گفتمان خلافت صفوی هم به دنبال سیاست شرعیه بودند و فقها به جایگاه برتری در سیاست رسیدند و در نهایت این اقتدار، اندیشه سیاست شرعیه را در جهان تشیع تقویت کرد و جایگزین سیاست مبتنی بر فضیلت شد.
میرموسوی اظهار کرد: برخی تصور کردهاند که در جهان مدرن بنیاد سیاست بر فضیلت ممکن نیست؛ زیر اخلاق از سیاست جدا شده است، معتقدم این نظر درست نیست؛ زیرا سیاست قلمرو مستقلی از اخلاق پیدا کرد، ولی به صورت کامل از آن جدا نشد؛ حتی ماکیاولی با آن اندیشه مشهور معتقد است در برخی موارد میتوان اخلاق را به نفع سیاست نقض کرد.
استاد دانشگاه مفید تصریح کرد: در جهان جدید فضیلتهای عرصه سیاسی با قبل متفاوت شده است؛ مثلاً آزادی بیشتر مورد توجه هست، ولی به معنای غفلت کامل فضیلت در سیاست نیست. در دنیای مسیحیت که معتقد بودند دین در عرصه سیاسی مسئولیت دارد، درگیریهای سیاسی سبب شد تا وظیفه حمایت از یک دین خاص از دوش دولتها برداشته شود.
رئیس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه مفید، تصریح کرد: فضایل عرصه سیاسی با عرصه فردی تفاوت دارند؛ بنابراین اخلاق عرصه سیاسی، مدنی است و با اخلاق فردی فرق دارد؛ فلاسفه مسلمان هم وقتی سخن از دیانت داشتند از دیانت مدنی سخن میگفتند، لذا سیاست فاضله با سیاست شرعیه تفاوت دارد و در اولی مبنا، توسعه و تحکیم فضایل است.
استاد دانشگاه مفید بیان کرد: امام علی(ع) در فرمایشی ضمن تبیین اهداف یک حکومت فرمودند که مردم را باید حاکمی نیکوکار و یا تبهکار تا در آن نیکوکار، کار خود کند و کافر بهره خویش ببرد؛ یعنی مؤمن و کافر هر دو بتوانند زندگی کنند تا وعده حق دررسد؛ در سایه حکومت او راهها ایمن شود و با دشمنان ستیز کنند و حق ناتوانان از افراد توانمند گرفته شود. حضرت یکسری اهداف کاملاً متعارفی را برای سیاست مطرح فرمودند.
وی اضافه کرد: امام(ره) در فرمایش دیگری میفرمایند که حاکم باید مردم را تعلیم دهد و حق آنان از حکومت را بدهد؛ اینها هیچکدام بیانکننده اهداف حکومت از منظر شریعت نیست که احکام آن را عده خاصی میتوانند درک کنند، بلکه رواج عدالت، انصاف، آرامش عمومی و پاسداری از دارایی افراد و ایجاد پیوند بین مردم اهداف اصلی حکومت است؛ لذا از مهمترین فضایل بنیادین سیاست عدالت است.
انتهای پیام