محمد اسدیگرمارودی، عضو هیئت علمی گروه معارف دانشگاه صنعتی شریف، در گفتوگو با ایکنا، در تبیین علت نامگذاری عید غدیر به عیدالله الاکبر، بیان کرد: با توجه به اینکه عید قربان، عید فطر و عید مبعث پیامبر(ص) و دیگر رخدادهای اینچنینی را داریم که هر کدام در تاریخ اسلام منشأ تحول و آثار بسیاری بوده است، اما از جمله روزهایی که یک تحول عظیمی را برای مسلمین در بینش و جهانبینی اسلامیشان ایجاد نموده، مسئله غدیر است که اعظم اعیاد معرفی شده است.
وی افزود: در قرآن کریم یکی از مهمترین نعمتهای الهی در حق بندگان، نعمت هدایت و قرار دادن عوامل هدایت از طرف خداوند بر سر راه آنهاست. خداوند در قرآن میفرماید: «وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَاللَّهِ لَا تُحْصُوهَا»؛ یعنی اگر بخواهید نعمتهای الهی را بشمارید، قابل شمارش نیست، اما نسبت به دو نعمت در قرآن کریم اشاره خاصی شده است که یکی از آنها نعمت بعثت انبیا(ع) است.
اسدیگرمارودی در بیان دو نعمت عظیم الهی اظهار کرد: خداوند در این زمینه فرموده «لَقَد مَنَّ اللَّهُ عَلَى المُؤمِنينَ إِذ بَعَثَ فيهِم رَسولًا مِن أَنفُسِهِم يَتلو عَلَيهِم آياتِهِ وَيُزَكّيهِم وَ يُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَ الحِكمَةَ وَ إِن كانوا مِن قَبلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ»، «مَنّ» در زبان عربی عبارتی است که نعمت عظیم را بیان میکند، یعنی نعمتی بسیار بزرگ و در خور توجه. خدایی که اگر قرار باشد نعمتهایش به شمارش آید، قابل شمارش نیست، در مورد هیچ نعمتی کلمه «مَنّ» را به کار نبرده است، مگر برای بعثت و ارسال رسل. اینکه رسول از طرف خدا مبعوث میشود تا مردم را هدایت کند، این نعمت بزرگی برای مؤمنین است.
وی افزود: در جای دیگری از قرآن کریم فرمایشی در مورد نعمت الهی به کار رفته که از این هم بالاتر است؛ آنجایی که فرموده «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا»؛ یعنی نعمتم را بر شما به پایان بردم و تمام کردم. کلمه «نعمتی» که با «یای» نسبت است، یعنی نعمت الهی که پایانی ندارد و هرچه بشماریم تمام نمیشود. تصور کنید این چه نعمتی است که قرآن فرمود این نعمت در حق شما بندگان به نهایت رسید؛ یعنی خداوند پیامبر(ص) را فرستاده و کتاب نازل کرده، اینها عوامل هدایت الهی هستند و گرچه «مَنّ» یعنی نعمت بزرگ، اما هنوز جا دارد و برای هدایت، عوامل دیگری هم باید قرار گیرد و این نعمت عظیم در آن روز غدیر تکمیل میشود.
این استاد دانشگاه بیان کرد: یعنی آن حدی که شما انسانها نیاز دارید، این نعمت به آن مرحله رسید و در شأن نزول این آیه، عامه و خاصه ذکر کردهاند که در روز غدیر خم پس از اینکه آیه شریفه «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»، نازل شد و پیامبر(ص) مأمور گشتند تا این را ابلاغ کنند، همه منتظر بودند که ببینند چه امری است که بناست ابلاغ شود؛ این امر معرفی امیرالمؤمنین(ع) به عنوان خلیفه، جانشین و امام امت بود که پیامبر(ص) فرمودند «من کنت مولاه فهذا علی مولاه». بعد از این ابلاغ، این آیه شریفه نازل شد که «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا».
اسدیگرمارودی تصریح کرد: دین الهی برای هدایت و به کمال و سعادت رساندن انسانهاست و زمانی کامل میشود که نعمت عظیم بعثت، با اتمام نعمت به وسیله ولایت به مرحله نهایی خودش برسد که عامل هدایت باشد. همین معنا در آیه ابلاغ نیز به چشم میخورد. آن جایی که خدا به پیامبر(ص) میفرماید آنچه از طرف خداوند بر تو نازل شده است، را ابلاغ کن و سپس میفرماید اگر این امر را انجام ندهی، این رسالت و مأموریت را به پایان نبردهای و اصلاً رسالت الهی را عملی نکردهای؛ یعنی تمام آنچه را که تاکنون انجام دادهای اگر در یک کفه ترازو قرار دهی و این یک امر را در کفه دیگر، این یکی بر آنها میچربد، چون میفرماید اگر این را ابلاغ نکنی، رسالت الهی عملی نشده است.
این استاد دانشگاه بیان کرد: به بیان دیگر به پیامبر(ص) خطاب میکند، تمام وظایف دینی را که از طرف خدا مأمور بودی انجام دهی، وابسته به ابلاغ این امر است. در شأن نزول این آیه شریفه که عامه و خاصه ذکر کردهاند که در روز غدیر آن سال مصادف بود با حجةالوداع و حدود 72 روز به رحلت پیامبر(ص) باقی مانده بود. قبل از این، در طول 23 سال، پیامبر(ص) عقاید، احکام، اخلاق و ... را به مردم آموختند و تمام آنچه از توحید، نبوت، معاد و ... لازم بود را به مردم ارائه فرموده بودند، اما این مسئله، مسئلهای است که اگر ابلاغ نکند همه آنها بیاثر میشود. وقتی فرمودند: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه»، یعنی ابلاغ امامت و ولایت امام علی(ع) که واقعه غدیر آن را برای ما بیان میکند، با اصل رسالت، نهتنها برابری دارد، بلکه برتری آن را هم نشان میدهد.
وی با بیان اینکه همین مضمون در آیه 124 سوره بقره آمده است، گفت: وقتی در مورد ابراهیم(ع) بحث میکند، میبینیم که ارزش امامت و مسئله پیشوایی و زعامت امت را بیان میدارد که از همه بالاتر است. آنجایی که خدا میفرماید: «وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا»، یعنی ابراهیم(ع) مورد امتحان قرار میگیرد و وقتی این امتحان به مرحله نهایی و اتمام و کمالش رسید، به او گفتیم حالا که پیروز شدی، ما تو را امام قرار میدهیم. ابراهیم خلیلالرحمن، پیامبر(ص) بودند که مورد امتحان قرار گرفتند. پس مسئله «مَنّ» که پیشتر به آن اشاره شد، در مورد رسالت برای ابراهیم(ع) مطرح بود، اما هنوز به اتمام نرسیده بود، چون هنوز سمت امامت که ابراهیم(ع) میتواند به آن نائل شود باقی است.
اسدیگرمارودی بیان کرد: خداوند فرمود وقتی این امتحان به مرحله نهایی رسید و ابراهیم(ع) لیاقتش را برای کسب مقام امامت نشان داد، خداوند فرمود: «إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا»، حالا ما تو را امام قرار دادیم. پس، از نگاه قرآن میبینیم که در نسبت به عوامل هدایت که قرآن قرار میدهد، یکی ارسال رسل و یکی هم انزال کتب مطرح است، اما همه اینها را در حد «مَنّ» بیان میکند، اما جعل امام را مرحله نهایی و اتمامی قرار میدهد. بر همین اساس در سوره اسراء میخوانیم که فردای قیامت وقتی که ذات اقدس الهی بندگان را برای محکمه عدل الهی حاضر میکند، میفرماید: «يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ»، چرا نفرمود «بنبیّهم»، یا «برسولهم» و یا «بکتابهم»؟ در حالی که همه اینها در جای خودش درست است.
این استاد دانشگاه گفت: یعنی اگر افراد نبی، رسول و کتاب را قبول کردند، ولی امام را بعد از پیامبر قبول نکردند، امکان اینکه احکام، عقاید و معارف آن پیامبر را تحریف کنند وجود دارد، کما اینکه در طول تاریخ ادیان و حتی تاریخ اسلام این مسئله به وقوع پیوسته است. اگر امام را قبول نکنند، امکان اینکه کتاب خدا را بد تفسیر کنند و یا تحریف لفظی و معنوی کنند، وجود دارد و به قول حکما «ادل الدلیل علی امکان الشیء وقوعه» یعنی بهترین دلیل برای وجود چیزی وقوع آن است و در طول تاریخ هم این است، مسئله تحریف را دیدهایم.
وی افزود: در تاریخ اسلام خلفای بنیامیه و بنیعباس به عنوان جانشینان پیامبر(ص)، بازیگریهای زیادی با معارف دینی کردند و تفسیرهای غلطی را از قرآن کریم را به مردم تحمیل کردند که به عنوان تحریف معنوی از آنها نام میبریم؛ پس اگر امامت الهی در کنار کتاب الهی قرار نگیرد و امامت در کنار نبوت مطرح نشود، نبوت تحریف میشود و کتاب آن گونه که بناست پیاده شود و اجرا شود، به مرحله عمل درنمیآید.
اسدیگرمارودی گفت: پس نتیجهگیری از بعثت که در حق آن «مَنّ» را گفته شده است، به وسیله امامت است که در مورد آن اتمام نعمت را بیان کرده است. با این وصف روز غدیر خم را میتوانیم افضل اعیاد بدانیم، به این جهت که مهمترین اثربخشی دین به وسیله امامت است که در تاریخ اسلام در روز غدیر خم مطرح شد، اما طرح این مباحث در آیات قرآن مفصل ذکر شده است. در روایات شخص نبی اکرم(ص) که در کتب معتبر عامه و خاصه آمده نیز مفصل بیان شده است که نمونه آن در صحاح سته به صورت متواتر نقل شده است که «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي».
وی در تبیین معنای این روایت بیان کرد: رسول خدا(ص) فرمودند: دو چیز گرانبها به یادگار میگذارم که اگر به هر دو متمسک شوید نجات مییابید، کتاب خدا و عترتم. کتاب خدا نتیجه نبوت است و امامت در کنار این نبوت و کتاب خدا قرار میگیرد. مهم این است که حضرت(ص) فرمودند: «مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا»، اگر به این او متمسک شدید گمراه نمیشوید و به ضلالت نمیافتید؛ یعنی آنچه اگر قرار است دین اسلام برای جامعه بشری به ارمغان بیاورد، به وسیله امامت در کنار نبوت ممکن میشود.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: ما مسلمانان در قرآن کریم و در سوره صف و سوره حشر میخوانیم که ذات اقدس الهی فرمودند: «هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»، یعنی قرار است این دین همه عالم را بگیرد و بنا است که عدل الهی و عدلی که خدا در جامعه بشری میخواهد تحقق بیابد به وسیله این دین جهانگیر شود، اما چرا بعد از پایان نبوت نبی اکرم(ص)، تاکنون که 15 قرن میگذرد، چنین نشده است و بلکه اکثریت هنوز در کره زمین کسانی هستند که با این دین مخالف هستند؟ آیا جز این است که امامتی که قرار بود در کنار نبوت قرار گیرد، برای این امر امت آمادگی نشان نداد؟ برای نمونه شاگردانی را تصور کنید که اگر است سر کلاس درس استادی بنشینند و بنا بود حاضر شوند تا بهره ببرند و عالِم شوند، اما حاضر نشدند و جاهل باقی ماندند.
وی افزود: پس پیام غدیر این است که اگر قرار باشد سعادت بشریت با هدایت الهی تحقق یابد، هدایت الهی تنها با ارسال رسل و انزال کتب به پایان نمیآید، بلکه باید امامت و ولایت الهی هم در کنار این رسالت و انزال کتب الهی قرار گیرد و امت در کنار امام تعامل با امام داشته باشد و آمادگی پذیرش پیدا کند تا آن امر تحقق بیابد.
اسدیگرمارودی با اشاره تفاوت نبی و رسول با امام گفت: تفاوت عمدهای که ما در سبک و روش اعمال هدایت امام از طرف خداوند با نبی و رسول داریم این است که رسول موظف به ابلاغ است و لا غیر. چه اینکه فرمود: «وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِينُ». رسول ابلاغ میکند و میگوید من آنچه شرط بلاغ است به تو میگویم، اما امام قرار است اجرا کند و لذا لازمه اجرا، آمادگی مردم است، اما لازمه ابلاغ آمادگی مردم نیست. چه مردم آمده باشند یا نه، رسول ابلاغ میکند و پیامبر(ص) در مدت 13 سالی که در مکه بودند، ابلاغ میکردند، اما اعمال امامت نفرمودند، چون مردم مکه آماده نبودند، اما وقتی به مدینه آمدند، اعمال امامت نمودند، چون مردم آماده بودند. بعد از پیامبر(ص) نیز امت موظف است آماده اعمال امامت شوند.
وی تصریح کرد: اما پرسش این است که آیا آماده بودند؟ به قول «توماس کارلایل»، مستشرق اروپایی که میگوید افسوس از زمانی که علی(ع) فرمود: «سلونی قبل ان تفقدونی»، اما به جای آنکه قلم به دست علی(ع) بدهند، بیل به دست علی(ع) دادند. امتی که علی(ع) را نمیشناسد، او را 25 سال خانهنشین میکند و بعد از علی(ع) با فرزندان او آنچنان عمل میکند که انزوای امام مجتبی(ع) و شهادت امام حسین(ع) و خانهنشینی امامان دیگر را رقم میزند تا اینکه به غیبت امام مهدی(عج) منجر میشود. بنابراین، این امت آمادگی تعامل با امام، برای اعمال امامت امام را نداشته است.
اسدیگرمارودی گفت: بنابراین، امروز روزی است که با توجه به غدیر، این بیداری را پیدا کنیم و در خود و دیگران این آمادگی را ایجاد کنیم و مانند کلاسی درسی نباشیم که استادش آماده است اما شاگردان استقبالی نمیکنند. همین عدم استقبال باعث شده که استاد از کلاس درس بیرون بماند و ما باید اعلام آمادگی کنیم تا استاد بازگردد.
گفتوگو از مرتضی اوحدی
انتهای پیام