دولت تدبیر و امید رو به پایان است و ضروری است عملکرد دولت در حوزههای مختلف مورد ارزیابی قرار گیرد. یکی از این حوزههای مهم که از قضا جایگاه ویژهای نیز در این دولت داشت حوزه سیاست خارجی بود؛ در همین راستا خبرگزاری ایکنا با عبدالرضا فرجیراد، عضو هیئت علمی گروه ژئوپلیتیک واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی و سفیر پیشین ایران در نروژ و مجارستان، گفتوگویی انجام داده است که مشروح آن را در ادامه میخوانید؛
ایکنا ـ عملکرد دولت تدبیر و امید را در حوزه سیاست خارجی چگونه ارزیابی میکنید و دولت چه تحولاتی را در این حوزه توانست رقم بزند؟
دولت یازدهم وقتی کار را به دست گرفت با مشکل مهمی که از دولت قبلی به ارث رسیده بود و آن هم تحریمهای بینالمللی تحمیل شده به کشور بود. با توجه به وعدههای رئیسجمهور در رقابتهای انتخاباتی برای رفع تحریمها و بهبود روابط با کشورهای جهان، دولت وارد فاز گفتوگو با غربیها در کنار روسیه و چین شد که منتهی به توافق هستهای یا برجام شد.
این توافق هستهای فضای اقتصادی کشور را بهبود بخشید و رشد اقتصادی کشور حتی طبق آمار رسمی به حدود 5 تا 6 درصد رسید. مردم نیز با توجه به سختیهایی که در دوران تحریم متحمل شده بودند به یک رضایت نسبی رسیدند، اما به طور غیرمنتظره در آمریکا رئیسجمهوری به قدرت رسید که هدفش این بود که برجام را از بین ببرد و دولت و حاکمیت در ایران را دچار مشکلات اساسی و حتی فروپاشی کند.
مقاومتهایی در مقابل این فشار حداکثری انجام شد، اما به تناسب افزایش این فشارها اقتصاد کشور صدمات زیادی دید، به نحوی که کنترل وضعیت اقتصادی سخت شد و با وجود تلاشهای زیاد برای ونزوئلایی نشدن ایران، وضعیت تا حدودی از کنترل خارج شد و شاهد رشد بیسابقه قیمت ارز شدیم که این بهانههایی را به تولیدکننده و فروشنده داد و در کنار آن با افزایش قیمت مواد اولیه وارداتی به کشور، قیمت کالاها به شدت افزایش یافت و مسائل روانی نیز مشکلات را حادتر کرد. دولت در ابتدا تصور میکرد این تحریمها نیز به مانند تحریمهای دوران اوباماست و راههای گریزی برای آن وجود دارد.
در یکسال اول دوره ترامپ، فضاهایی برای فروش نفت به 7 کشور دنیا وجود داشت، اما در ادامه تلاش دولت ترامپ بر این امر متمرکز شد که فروش نفت ایران به صفر برسد؛ لذا اقتصاد ایران تحت فشار بسیار شدیدی قرار گرفت و این فشار حداکثری در یکسال اخیر با پاندمی کرونا همزمان شد که نارضایتی اکثر مردم ایران را به دنبال داشت.
اما در عین حال باید این مسئله را یادآور شد دولت تلاشهایی انجام داد که کشور با کمبود کالای جدی مواجه نشود، اما گرانیهای سرسامآور که در مورد بعضی کالاها شاهد رشد 300درصدی قیمت بودیم. با این حال دولت سعی کرد با برخی همسایگان و متحدان مانند افغانستان، عراق، آذربایجان، ارمنستان، روسیه، پاکستان و چین تبادلات خوبی داشته باشد تا بتواند بخشی از ارز دسترفته بابت عدم فروش نفت را به دست بیاورد و اقتصاد توانست سرپا بماند.
در مجموع سیاست خارجی دوره اول آقای روحانی به طور نسبی موفق بود، اما در دوره دوم کشور با هجمه دولت ترامپ مواجه شد که دولت هم خیلی در این باره مقصر نبود. در عین حال اختلافات داخلی در نوع مواجهه با نظام بینالملل و دولت ترامپ نیز وجود داشت. دولت در ابتدای دوره دوم تلاش کرد به نحوی با گفتوگو با آمریکاییها تا حدی شرایط کنترل کند که در داخل با این کار مخالفت شد و این گفتوگو انجام نشد. در نهایت دولت به این نتیجه رسید که اصلا گزینه گفتوگو با آمریکا را کنار بگذارد تا نظر واحدی در کشور به وجود بیاید.
به تدریج آن فضای همدلی و وحدت میان دستگاه سیاست خارجی و دولت که به برجام منتهی شد، در این یکی دو سال اخیر به یک اختلاف سلیقه رسید و نظرات رئیسجمهور و برخی اعضای دولت با بعضی نظرات دستگاه سیاست خارجی متفاوت بود. برخی اعضای دولت معتقد بودند که دستگاه سیاست خارجی به طور صددرصد سیاستهای رئیسجمهور را پیش نمیبرد؛ لذا یک مقدار آن نزدیکی پیشین میان این دو رکن کاهش یافت. براین اساس دولت در برخی موارد دست به کار شد که نمونه آن رابطه با اروپا بود که بیشتر ابتکار کار در دست دولت بود تا وزارت امور خارجه. شاید اگر وحدت اولیه وجود داشت دستاوردهای بهتری در حوزه سیاست خارجی حاصل میشد.
ایکنا ـ رابطه با سایر کشورها را در حوزه همسایگی و منطقهای در این هشت سال چگونه ارزیابی میکنید؟
دولت در این مدت تلاش کرد بهرغم اختلاف نظرات در داخل، برمبنای شعار تعامل سازنده با جهان، با کشورهای مختلف روابط خود را بهبود بخشد و در فضای کاملاً بسته اقتصادی با صحنه بینالمللی راههای نفوذی ایجاد کند تا اینکه مشکلات اقتصادی داخل را سروسامان دهد یا حداقل اجازه ندهد شرایط از کنترل خاج شود. در این زمینه دولت را به طور نسبی موفق میدانم. هرچند انتظار این بود که دولت با بعضی همسایگان بهتر و روانتر کار کند. برای نمونه میتوانستیم با ترکیه و پاکستان خیلی نزدیکتر شویم و بهتر همکاری کنیم و خیلی از مشکلات را حل کنیم. در این دوره روابط نسبی خوبی با افغانستان و عراق داشتیم. همچنین با کردستان عراق باید بهتر کار میکردیم. بالاخره کردستان عراق در حوزه اقتصادی به طور مستقل با کشورهای دیگر عمل میکند و ما در این زمینه چندان فعال نبودیم.
با کشورهای حوزه قفقاز بیشتر از این میتوانستیم کار کنیم. در رابطه با ترکمنستان به دلیل اختلاف بین وزارت نفت و دولت موفق عمل نکردیم. با آسیای مرکزی همکاری کمی کردیم و تقریباً میتوان گفت که سیاست شکستخوردهای را پیش گرفتیم؛ برای نمونه با وجود سفر رئیسجمهور به تاجیکستان، روابط به طور مناسبی از سر گرفته نشد و تاجیکها در این دوران تحریم میتوانستند به ما کمک کنند. در رابطه با ازبکستان اتفاقات عجیبی افتاد و با فوت آقای «کریماف»، آقای «ضیاءاف» به قدرت رسید که ایران را در اولویت اول استراتژی سیاست خارجی ازبکستان قرار داده بود، اما ایران نتوانست از این فرصت استفاده کند و تحولات رخ داده در ازبکستان کمتر در ایران انعکاس پیدا کرد.
ازبکها خیلی علاقهمند بودند که از طریق افغانستان تا چابهار خط راهآهن کشیده شود و حاضر بودند حدود 500 تا 600 میلیون دلار در این زمینه سرمایهگذاری کنند، اما همانطور که گفتم در کشور در این رابطه طرح و برنامهای ارائه نشد، در حالی که ازبکها هنوز هم به دنبال چنین طرحی هستند. لذا ایران در این دوره با برقراری ارتباط بهتر با کشورهای آسیای مرکزی میتوانست بخشی از مشکلات اقتصادی را مرتفع کند.
در مورد ارتباط با پاکستان نیز بهتر میشد کار شود و اگر گاز را به مرز با پاکستان میرساندیم به طور حتم رابطه دو کشور متحول میشد، اما الان پاکستانیها با قطریها و روسها قراردادهای بلندمدت بستهاند. در رابطه با هند نیز هندیها در چابهار کند عمل کردند و دولت ایران هم خیلی در این راستا به خوبی فعالیت عمل نکرد که اگر این اتفاق میافتاد، حتماً در ادامه با چینیها نیز کار بهتری صورت میگرفت و آن منطقه اگر توسعه مییافت، تحولات اساسی رخ میداد و مشکلات امنیتی این مناطق نیز کاهش پیدا میکرد.
ایکنا ـ در این دوره روابط با کشورهای عربی به ویژه کشورهای عربی حوزه جنوب خلیج فارس با چه وضعیتی روبرو بود؟
این کشورها دو گروه بودند؛ یک گروه قطر و عمان و گروه دیگر هم عربستان، امارات و بحرین. در این میان کویت یک وضعیت میانه در ارتباط با ایران داشت و چندان برای همکاری با ایران راه نمیآمد و این ما بودیم که در تبلیغات مبالغه کردیم که کویتیها در رابطه با ایران هم مانند قطر و عمان هستند. در حالی که کویتیها با سعودیها خیلی خوب کار میکنند و ملاحظات آنها با ایران به خاطر همسایگی با عراق و رابطه خوب عراق با ایران است و گرنه در کویت طرفداران سعودی که در حاکمیت هم حضور دارند قدرت بسیاری دارند.
در این دوره، ایران با گروه قطر و عمان همکاریهای خوبی انجام داد و اگر دیپلماسی قویتری اعمال میشد، حتی به ویژه با قطریها بهتر میتوانستیم همکاری کنیم. گروه عربستان، امارات و بحرین در این دوره واقعا نسبت به ایران یاغی شده بودند و هیچ راه چارهای برای برقراری ارتباط با این کشورها وجود نداشت. این سه کشور به خصوص در دوره ترامپ کاملاً غره شده بودن و مانند یک آدم «لات» برخورد میکردند و هیچ منطقی بر سیاست خارجی آنها در قبال ایران حاکم نبود. بنابراین ایرادی در این باره به دولت وارد نبود. لذا در خصوص خلیج فارس دولت در مجموع عملکرد خوبی داشت و طرحهای خوبی در رابطه با امنیت منطقه از سوی رئیسجمهور ارائه شد اما نه دولت تراپ و نه این سه کشور عربی آمادگی لازم را نداشتند.
در حوزه رابطه با عراق دولت تلاشهای خود را انجام داد و صادرات در سطح مناسبی به این کشور انجام شد اما چون بخش نظامی و سیاسی رابطه با عراق در دست دولت نیست، همین امر هم بر بخشهای دیگر تأثیرات خود را میگذارد.
ایکنا ـ وضعیت سه مؤلفه «عزت، حکمت، مصلحت» در عملکرد سیاست خارجی دولت چگونه بود؟
وضعیت کشور در حوزه ارتباط با کشورها چندان خوب نیست. در خصوص مؤلفه عزت باید شاخصهای مختلفی را بررسی کرد. آمار مهاجرت ایرانیان و تعداد کشورهایی که با ایران لغو روادید دارند و ارزش پاسپورت ایرانی میتواند مؤلفه عزت را نشان دهد. البته شاید ضربه اساسی را به مؤلفه عزت دولت قبل وارد کرد و با تحمیل تحریمها و تداوم آن این مؤلفه وضعیت رضایتبخشی نداشت.
در مورد مؤلفه حکمت تا حدودی موفق عمل شد و با توجه به فشارهای شدید آمریکا و تحریک ایران برای خروج از برجام جمهوری اسلامی رضایتبخش رفتار کرد. مصلحت نیز تا حد مطلوبی نیز در سیاست خارجی رعایت شد و در این دوره مصلحتگرا عمل کردیم و در جاهایی که نباید میگذاشتیم اوضاع حاد و تند شود، نگذاشتیم و در جاهایی هم که باید به دنبال منافع خود می رفتیم اقدامات نسبتا خوبی کردیم. هر چند در حوزه مصلحت بهتر هم میتوانستیم عمل کنیم. در مجموع به اعتقاد من معدل این سه مؤلفه با در نظرگرفتن مجموعه تهدیدها و شرایط سختی که در ان قرار داشتیم، حدود 12 بود.
ایکنا ـ مهمترین کار باقیمانده دولت فعلی در حوزه سیاست خارجی چیست و این دولت چه میراثی را برای دولت بعد در این حوزه گذاشته است؟
هر دولتی در درجه اول باید به این نگاه کند که مردم چه میخواهند. همه مردم ایران، اعم از پولدار و فقیر، میخواهند از وضعیت بد اقتصادی خارج شوند و این وضعیت بد اقتصادی به سیاست خارجی گره خورده است. به عبارتی این سیاست خارجی ماست که وضعیت اقتصاد ما را تعیین میکند، در حالی که در کشورهای دیگر ضعف و قدرت اقتصادی بر روی سیاست خارجی تأثیر میگذارد. مردم ما هم میخواهند اقتصاد سامان پیدا کند، بیکاری برطرف شود، قیمتها کاهش پیدا کند، درآمدها متناسب شود و این نااطمینانی در عرصه اقتصاد رفع شود.
بخشی از راهحل این مسائل با تنظیم سیاست خارجی حاصل میشود. برای نمونه الان با وجود چراغ سبز آمریکاییها به عراق، اما عراقیها منابع ارزی بلوکهشده ما را آزاد نمیکنند؛ لذا در درجه اول باید به دنبال رفع تحریمها رفت. برای حل این مسئله باید حجم ارتباطات و گفتوگوها را بیشتر کرد. اروپاییها با همه خباثتها و عدم انجام تعهدات به ویژه پس از خروج ترامپ از برجام، به دنبال حفظ برجام هستند، اما بجز تماسهای تلفنی رئیسجمهور با مکرون و مرکل اقدام دیگری در سه ماهه اخیر انجام نشد و سؤال این است که چرا با بوریس جانسون، نخستوزیر انگلیس، که ارتباط بیشتری با آمریکا دارد گفتوگویی انجام نگرفته است. اینها یک نقص در سیاست خارجی است. همچنین باید سفرها و گفتوگوهای حضوری انجام شود و کار بیشتر و بهتری صورت گیرد، زیرا خواسته مردم ایران رفع تحریمهاست.
آنها از برجام خارج شدند و باید برگردند، پس باید دنبال راهکار حل مسئله رفت. آنها یک راهکار میدهند و ما هم یک راهکار ارائه میدهیم اما تا زمانی که هر دو طرف از روی یک بلندی با هم حرف میزنند کاری از پیش نمیرود و در اینجاست که واسطه و میانجی میتواند کمک کند و این یک روال در دیپلماسی است.
من به مشکلات و محدودیتهای دولت به خوبی واقف هستم و عدهای در داخل نمیخواهند این مشکل در این دولت حل شود و حتی به نفع آمریکا مصاحبه میکنند در حالی که خود را انقلابی میدانند؛ لذا باید به دولت در فرصت باقیمانده کمک کرد و دولت هم باید تلاش بیشتری انجام شود تا زمینه برای فعالیت بهتر دولت آینده فراهم شود. نباید سیاسی فکر کرد و گفت سود اقدامات فعلی به جیب دولت بعدی میرود یا کسانی که میخواهند دولت بعدی را شکل دهند نباید مانع موفقیت دولت شوند و تصور کنند این موفقیت به اسم دولت میخورد. نفع همه این موفقیتها برای مردم است و نباید بیش از این مردم را تحت فشار قرار داد.
قطعاً این تحریمها باید شکسته شود و دولت و مجلس باید به این نکته توجه کنند که امام(ره) میخواست و بیان میفرمود که اصل رضایت مردم است. امیدواریم دولت در پنج ماهی که تا مرداد بر سر کار است، این مأموریت را به سرانجام برساند و بهتر است اختیارات بیشتری به دولت همراه با نظارت کافی، داده شود. الان هم دولتی در آمریکا بر سر کار آمده که میتواند این مسیر را هموار کند و به دنبال درگیری و تنش نیست و دیپلماسی را مبنای سیاست خارجی خود اعلام کرده است و این هم به خاطر مشکلات داخلی و رقابت شدیدی است که با چین دارند و نمیخواهند ایران به متحد چین تبدیل شود، چون اگر این اتفاق بیفتد قدرت چین بسیار بیشتر میشود.
باید از تمام این فرصتها استفاده کرد و تمام استراتژیها را تدوین کرد و استراتژی آنها را نیز بررسی کرد و به یک نظر واحد رسید و براساس آن تحریمها را در همین یکی دو ماه آینده برطرف کرد و در این راستا میتوان هرچه سریعتر وارد فاز گفتوگو با اروپا شد و اگر مطمئن شدیم که آمریکا هم حاضر به دادن امتیاز است، میتوان با آنها نیز گفتوگو کرد. همین گفتوگوها بر اقتصاد کشور تأثیراتی مثبت، هرچند ناچیز، میگذارد و میتواند در تقویت روحیه مردم مؤثر باشد.
گفتوگو از مهدی مخبری
انتهای پیام