به گزارش خبرنگار ایکنا، سومین نشست از سلسله نشستهای سمینار علمی «خیر قرآنی بر بستر مشارکتهای مردمی»، ششم شهریورماه با حضور حجتالاسلام والمسلمین سیدمصطفی حسینی، مدیر جامعه قرآنی عصر بنیاد خاتم الاوصیاء(عج) و داود جعفری، دبیر اجرایی جشنواره تلاوتهای مجلسی با موضوع «فعالیتها، تجربهها و ایدههای نو در خیر قرآنی» به صورت مجازی و پخش زنده از نشانی khairemandegar در اینستاگرام و آپارات، برگزار شد.
در ابتدای این نشست حجتالاسلام والمسلمین علی ملانوری، مدیرکل ارتباطات و هماهنگی معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مجریکارشناس این نشست به بیان نکاتی در مورد مجموعه نشستهای سمینار علمی خیر قرآنی و اهداف آن پرداخت و پس از آن حسینی و جعفری هر کدام در دو نوبت جداگانه به بیان برخی مطالب پرداختند. حسینی که مدیریت مرکز امور قرآنی سازمان اوقاف و امور خیریه را نیز در کارنامه فعالیتهای خود دارد، طی سخنانی گفت:
«در این سال ها و به برکت انقلاب اسلامی، هزاران مجموعه قرآنی - مردمی فعالیت خود را آغاز کرده است که البته با چالشهایی مواجه بوده و همچنان هم هستند. یکی از چالشها این است که چگونه و از چه روشهایی فعالیت خود را به صورت ثابت، پیوسته و پایدار ادامه دهند؟
حقیر یکی از شاگردان کوچک قرآن هستم که تا کنون بخشی از عمر خود را در چند مجموعه قرآنی کشور صرف کردهام. در مؤسسه جامعةالقرآن حدود 10 سال، در ابتدا در جایگاه مدیر یکی از شعب مؤسسه و در ادامه در مسئولیتهایی همچون مدیر واحد طلاب، مدیر اداره کل آموزش و قائممقام توفیق خدمت داشتم. از سال 88 هم به مرکز امور قرآنی حوزههای علمیه منتقل شدم. در بخش مردمی باز هم تأسیس موسسه نورالثقلین از تجربیات بنده است.
مخاطبان این نشست همگی نام مؤسسه جامعةالقرآن را شنیدهاند، من قصد جانبداری از این مجموعه را ندارم و مطالبی که اینجا بیان میشود صرفاً تجربه حضورم در این مؤسسه است. یقیناً این مجموعه مانند بقیه مجموعههای قرآنی دارای نقاط ضعف و قوتهایی است. این مؤسسه قریب به 800 شعبه در کشور دایر کرده و از حیث بینالمللی در بخشهای تولید محصولات و تربیت حافظان هم موفقیتهایی به دست آورده است که شاید در بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بیشترین سهم را در تربیت حافظان داشته و در ادامه فعالیت این مرکز، مؤسسات دیگری از درون آن بیرون آمده است، مؤسساتی مانند بیتالاحزان حضرت زهرا(س) از سوی افرادی تأسیس شد که جزء نسل اول خروجیهای مؤسسه جامعةالقرآن بودند و لذا بیان این تجربیات، میتواند، جالب باشد. حجم فعالیتهای مؤسسه در حدی بوده که در برخی از سالها چند هزار حقوق بگیر داشتهایم. اما این موسسه چگونه توانست بدون اینکه وابستگی نهادی داشته باشد، روی پای خود بایستد؟
جالب است بدانید اگر کل اعتبارات قرآنی کشور (با وجود اندک بودن) در اختیار این موسسه قرار گیرد، شاید نتواند کفاف هزینههای جاری این موسسه را تأمین کند. ابتدا ما باید ببینیم اداره یک مؤسسه قرآنی و تشکل مردمی چه هزینههایی دارد تا در ادامه به دنبال تأمین آن هزینه و منابع از طریق خیرین قرآنی برویم.
بخشی از هزینههای یک مؤسسه هزینه مکان است. کمتر مؤسسهای را شاهد هستیم که از ابتدای شروع فعالیت خود تملک مکان را در اختیار داشته باشد. لذا این بخش زیادی از هزینههای موسسه را در بر میگیرد. هزینههای جاری همچون هزینه آب، برق، گاز، تلفن، پذیرایی، تهیه تجهیزات و ... بخش دیگری از هزینهها را به خود اختصاص میدهد. بخش دیگر هم حق الزحمه مربی و نیروی کار آن مؤسسه است.
برخی از موسسات از محل دریافت شهریه، بخشی از منابع را تأمین میکنند اما بخش دیگری از مؤسسات چنین اعتقادی ندارند و بر این باور هستند که کار آموزش قرآن باید کاملاً رایگان باشد. با توجه به اینکه موسسه جامعةالقرآن، شهریه دریافت میکند، لذا صرفاً در مورد این بخش صحبت میکنم. در این مرکز، جز یک مقطع کوتاه به این نتیجه رسیدیم که حتماً باید از مشارکت مردمی استفاده کنیم. همچنین بر اساس شناختی که از مؤسسات قرآنی دارم، مدل فعالیت بیش از 90 درصد آنها دریافت شهریه است. اما شهریهای که از این طریق دریافت میشود، کافی نیست و بین 20 تا 40 درصد هزینهها را پوشش میدهد.
با توجه به اینکه هنوز در خانوادهها این فرهنگ ایجاد نشده است که برای یادگیری قرآن هم باید همچون یادگیری زبان انگلیسی و ... شهریه پرداخت کنند، لذا مؤسسه جامعةالقرآن در این بخش موفق عمل کرده است، بنابر این شاید حدود 30 درصد هزینههای موسسات از طریق شهریه تأمین میشود.
به طور معمول، هر کسی در حرفه خود به یک راهکارهایی برای تأمین منابع میرسد؛ ما که در فعالیت فرهنگی و قرآنی کار میکنیم باید به گونهای عمل کنیم که نظر خیرین را جلب کنیم و به هر نحوی مشارکت مردمی را داشته باشیم. وقتی خروجی موفق باشد، اعتماد زودتر جلب خواهد شد. مهمترین خروجی جامعةالقرآن تربیت یک نونهال و نوجوان قرآنی به نام «محمدحسین طباطبایی» بود. برخلاف برخی از مجموعهها که ابتدا دایر میشود و بعد قاری و حافظ تربیت میکند، جامعةالقرآن زمانی دایر شد که محمدحسین، حافظ کل قرآن شده بود و تمام دنیا او را به عنوان یک معجزه می شناخت. رسانهها نیز در شناخته شدن این معجزه به خوبی عمل کردند که همین نیز نیاز به بحثهای بیشتری دارد. بنابر این تربیت این معجزه، باعث جلب اعتماد شده بود.
در زمان قریب به شش سال، مسئولیتم در مرکز امور قرآنی سازمان اوقاف و امور خیریه است، بعید میدانم به تعداد انگشتهای یک دست هم افرادی به من مراجعه کرده باشند و بگویند ما میخواهیم یک زمین، معدن یا هر چیز دیگری را وقف کار قرآنی کنیم. اما در دورهای که در جامعةالقرآن بودم شاید هفتهای، ماهی یا سالی نبود که وقفی صورت نگیرد. بنابر این بخش دیگری از هزینهها از این طریق تأمین میشود.
به احتمال زیاد در نشستهای قبل در مورد مدلهای وقف صحبت شده است و من قصد توضیح بیشتر در مورد آن را ندارم، اما همینقدر اشاره کنم که یکی از وجوه خیر، وصیت است، یعنی فردی که در قید حیات است به خاطر برخی شرایط حاضر میشود، ثلث، نصف یا هر بخشی از مال خود را وقف کند، یکی از موضوعاتی که در جامعةالقرآن مورد توجه قرار داده بودیم همین مدل وقف بر پایه وصیت، نذورات و ... بود.
در سالهایی که در ستاد جامعةالقرآن و در مدیریت شعب حاضر بودم، هیچکس به ما بودجه نمیداد که بگوید ماهانه اینقدر اعتبار در اختیار شماست و آن را هزینه کنید. لذا معتقدم، کسی که برای کار قرآنی به میدان میآید باید خود را به آب و آتش بزند تا منابع را محقق کند. من بر اثر تجربه فهمیده بودم که هر سال چقدر میتوانم، اعتبار تأمین کنم و با توکل به خدا، خودمان را بدهکار میکردیم. برخی از فرصت ها هم هست شاید برای همه پیش نیاید، به عنوان مثال من به آیتالله العظمی صافی گلپایگانی مراجعه کردم برای تا بخشی از وجوهات را برای کار قرآنی اختصاص دهند، ایشان هم قبول کردند تا در صورت امکان بخشی را به عنوان سهم سادات اختصاص دهند به این شرط که من مقروض باشم و از باب اینکه آن را به یک سید نیازمند میپردازد، اختصاص دهد. بنابر این گرفتن بخشهایی از خمس و زکات و ... که مراجع عظیم الشأن اجازه آن را میدادند، هم در دستور کار قرار داشت.
جامعه فرهنگی - قرآنی عصر که بخش دیگری از فعالیتهای من در بخش مردمی است نیز به عنوان مجموعهای مردمنهاد است که بیشتر مأموریت خود را ایجاد شبکه قرآنیان و مجموعههای قرآنی میدانسته است. این مجموعه از 10 سال قبل با زحمات افرادی همچون محمدعلی خواجهپیری در بخشهای مختلف شکل گرفت که شایان توجه است.
یکی از تجربیاتی که در این مجموعه به دست آمد و شاید مدل خوبی برای مجامع خیریه و مجمع خیرین قرآنی باشد، این است که سالها قبل مجموعهای را ذیل همین جامعه قرآنی عصر با عنوان مجمع خیریه انصارالقرآن تأسیس میکنند، این مجموعه فعالیت خود را شبیه مدلی که در برخی نهادهای خیریه همچون کمیته امداد و سازمان بهزیستی اجرا شده است، عملیاتی کرد. مجموعه انصارالقرآن در حاشیه نمایشگاه قرآن در یکی از ادوار اعلام میکند که میخواهد در مناطق محروم تربیت قرآنی افرادی که در حال عادی بضاعت ندارند، تحت تکفل بگیرد. افرادی که مایل بودند هر کدام به میزانی که در بضاعت داشتند در این کار مشارکت کردند. این مجموعه بدون تبلیغات گسترده و فقط در حاشیه نمایشگاه قرآن توانست نظر بالغ بر چهار هزار نفر را جلب کند تا به صورت ماهانه مبلغی را در اختیار این مجموعه قرار دهند تا در مناطق محروم دورههای آموزشی برگزاری کند. این مجموعه در ادامه به جایی رسید که به عنوان یک موسسه خیریه ثبت شد و در حال حاضر با هیئت مدیره و مدیر عامل تلاش میکند به صورت شفاف به فعالیت خود ادامه دهد.
بحث شفافیت مالی در حال حاضر به نقطه ضعف خیریهها تبدیل شده و اگر میبینیم خیریههای سلامتمحور میزان جلب مشارکت بیشتری نسبت به موضوعات دیگر دارند به خاطر همین شفافیت است. این شفافیت باعث میشود خیرین رغبت مشارکت بیشتری پیدا کنند. مجموعه انصارالقرآن اگرچه مدل بزرگی نبود، اما اگر شما نگاه کنید، متوجه خواهید شد، همین مجموعه کوچک، کاری انجام داده است که برخی نهادهای حاکمیتی که در این حوزه مسئولیت داشتهاند، نتوانستند.
در بحث فعالیتهای قرآنی - مردمی یکی از مسائلی که تعیینکننده میزان نیازها هست، این است که بر اساس چه مدلی میخواهیم فعالیت کنیم؟ آیا تنها مدلی که میتوانیم در فعالیتهای قرآنی داشته باشیم، این است که خودمان را شبه حاکمیتی و شبه دولتی نشان دهیم؟ آیا فعالیتهایی که سابقاً با محوریت خانه و مسجد انجام میشد، نمیتوانست کمککننده باشد؟ چرا امروز بیشتر فعالیتها در موضوع فرهنگی به موضوع اقامه عزای امام حسین(ع) اختصاص دارد؟ این به خاطر مدل فعالیتها در این حوزه است. فعالیتها به گونهای طراحی شده است که میزان مشارکت افزایش پیدا میکند. وقتی زمینه فعالیت در همه جا هست و همه جا دسترسی به آن وجود دارد، معلوم است که بیشتر استقبال می شود. وقتی کار سهل الوصول شود خود مردم حضور خواهند یافت و این نیاز به پشتیبانی دولت ندارد و شما میتوانید کار را پیش ببرید.
آیا همه جامعه میخواهند حافظ و قاری تخصصی قرآن شوند؟ یادگیری همگانی چه میشود؟ حتماً قالبهایی برای این کار لازم داریم. اتفاقی که در جامعه عصر افتاد نزدیک به همین موضوع بود. در آخرین دیداری که جامعه قرآنی قبل از کرونا با مقام معظم رهبری داشت، معظم له از فعالیتهای صورت گرفته بعد از پیروزی انقلاب نسبت به قبل از انقلاب سخن گفتند، اما فرمودند: نسبت به دو کار غفلت شده است، یکی از این کارها جلسات خانگی و دیگری هم فعالیتهای قرآنی مساجد بود. بر همین اساس جامعه قرآنی عصر تصمیم گرفت سرمایه خود را بر روی این دو موضوع متمرکز کند.
در سامانهای که برای ثبت جلسات خانگی قرآن معرفی شد بیش از 4800 جلسه خانگی تمایل داشتند که با ما ارتباط داشته باشند. هر چند تعداد جلسات خانگی بسیار بیشتر از این عدد است. گاهی اوقات موفقیت این نیست که منبع عظیمی در اختیار داشته باشید، گاهی شاید درست کردن یک مدل از فعالیت که باعث شود همه مردم بتوانند مشارکت داشته باشند، هم موفقیت است.
وقتی خودمان را در قالب موسسه تعریف میکنیم حتی اگر در جمهوری اسلامی ایران هم باشیم باز هم مجموعههایی مانند تأمین اجتماعی، دارایی و ... ما را به عنوان یک بنگاه میبینند. در حال حاضر مؤسسات زیادی با مشکل بیمه و ... مواجه هستند، اما آیا بیمه یا دارایی میتواند یقه جلسات خانگی قرآن کریم یا مدلهایی از این دست را بگیرد؟
بر اساس گزارش ایکنا در بخش دیگری از این نشست داود جعفری، دبیر جشنواره تلاوتهای مجلسی نیز به بیان دستاوردهای این جشنواره و تجربیاتی که باعث شد حمایت خیرین جلب شود، پرداخت که مشروح آن در ادامه آمده است.
جشنواره تلاوتهای مجلسی، همانند جشنوارههایی که نفرات منتخب توسط یک هیئت داوران مشخص میشوند، نیست. در این حوزه سعی شده است نظر مردم در مورد انتخاب فرد اصلح لحاظ شود و مردم نیز به عنوان داور در صحنه حاضر باشند. دلیل موفقیت جامع این اتفاقات در حوزه قرآنی کشور هم همین موضوع بوده است. این اتفاق در یک حسینیه کوچک (صاحب الزمانیهای خیابان مولوی) در جنوب تهران و در محلهای قدیمی شکل گرفت، جایی که حسینیههای بسیاری در آن اطراف فعالیت دارد.
ما برای جلب مشارکت مردمی باید یک سری ویژگیها را دارا میبودیم، یکی از این ویژگیها داشتن بستر خاص برای معرفی بود. مورد دیگر هم تبدیل علاقههای فردی به موضوعات قرآنی زود بازده بود. یعنی فرد خیر دوست دارد به سرعت نتیجه و بازتاب خیری که انجام داده است، مشاهده کند، جشنواره تلاوتهای مجلسی و فجر تلاوت با همین رویه آغاز شد.
یکی دیگر از ویژگیها پیروی از سرفصل ها و پیروی از الگوهای قابل لمس بود. اگر ما میخواهیم امروز یک افق را برنامهریزی کنیم، مراحل و پلههای آن را هم تعیین کنیم و به خیر قرآنی بگوییم تا شش ماه آینده به این نقطه مثبت در فعالیت قرآنی خود خواهیم رسید، تعریف این پلهها به این منزله است که او بیاید برای هر یک از این پلهها حمایت و پشتیبانی خاصی را در نظر بگیرد.
ملموس بودن هدف برای خیران قرآنی بسیار مهم است. نگاه خیر قرآنی این است که چگونه به خیر قرآنی برسد، بنابر این طراحان فعالیتها باید این را لحاظ کنند که هدف برای خیر قرآنی خیلی ملموس باشد.
عدم وابستگی مالی به حاکمیت جدیترین بخش است که باید مورد توجه قرار گیرد. در برنامهریزیها برای بخش فعالیتهای حاکمیتی ابتدا بودجه اختصاص مییابد بعد برنامهریزی میشود، ولی بخش مردمی اینگونه نیست، ابتدا برنامهریزی میکند، برای این برنامهریزی افق تعیین میکند و بعد منابع مالی در نظر میگیرد، ضمن اینکه در هزینه کردن آن منابع نیز سختگیرانه عمل میکند و آن منابع مالی را دست به عصا هزینه خواهد کرد.
البته کنار زدن دولت و حاکمیت هم کار چندان صحیحی نیست، چرا که حاکمیت ابزاری در اختیار دارد که میتواند ما را در راستای رسیدن به هدف یاری دهد. ما در «فجر تلاوت» (مرحله پایانی جشنواره تلاوتهای مجلسی) لازم بود عدهای را از سراسر کشور دعوت کنیم و چند روز در تهران حضور داشته باشند، ما هیچ وقت از خیر قرآنی نخواستیم هتل در نظر بگیرد، بلکه از طریق نهادهای دولتی بحث اسکان این افراد را برطرف کردیم. یا اجاره برج میلاد برای برگزاری اختتامیه جشنواره نیز به همین صورت بوده است. اینها نیز گوشههایی از کار خیر قرآنی نهادهای دولتی است.
جشنواره فجر تلاوت زمانی شکل گرفت که ما از رسیدن به نتیجه یک پویش ناامید شدیم. در سال 96 پویشی راهاندازی کردیم اما به جایی نرسید از همانجا به این فکر افتادم تا بر روی داشتههای خودمان تمرکز کنیم، دیدیم خودمان مقداری توانایی داریم از همان توانایی استفاده کردیم تا آن را تبدیل به یک اثر قابل لمس کنیم.
از روزی که کار را از حسینیه کوچکی در منطقه مولوی تهران شروع کردیم الان به جایی رسیدهایم که این جشنواره در 189 شهرستان طی روزهای گذشته برگزار شده و در شهریورماه هم بخش استانی را در 31 استان به طور کامل اجرا میکنیم، بعد هم بخش کشوری را خواهیم داشت. از سال قبل هم بخش بینالمللی را راهاندازی کردیم.
کاری که ما انجام دادیم این بود که نمونه کاری که در تهران انجام شد در استانها نیز اجرا کردیم، یعنی در هر استان، تیمی را درست کردیم تا به خیرین همان استان مراجعه و آنها را هم به این مجموعه اضافه کنند. امسال برآورد بودجه ما سه و نیم میلیارد تومان است، اما در طول مسیری که وارد استانها و شهرستانها میشود، بالغ بر شش میلیارد تومان هزینه در پی خواهد داشت. دو سال قبل هزینه برگزاری جشنواره دو میلیارد و 450 میلیون تومان بود، اما ما فقط یک میلیارد و صد میلیون تومان هزینه کرده بودیم و بقیه آن را خیرین استانها تأمین کرده بودند.
موضوع دیگری که باید مدنظر قرار بگیرد این است که منابع خیرین در هر استان برای همان استان هزینه شود؛ ما این کار را در جشنواره انجام دادهایم و هر خیر قرآنی حمایتی که انجام میدهد، در همان استان هزینه میشود.
اولین کاری که برای آغاز فعالیت قرآنی باید انجام دهیم به گونهای که منجر به جلب خیر قرآنی شود، چند گام دارد که اولین گام آن سامان دادن به جمع نیروی انسانی مشتاق و علاقهمند است. اگر فردی یک طرح دارد ابتدا باید فکر کند به کدام جنبه آن بپردازد، گاهی دسترسی به مدیران در شهرستانها بسیار کم است و همین باعث میشود دست ما از بخشی از حاکمیت که وظیفه پشتیبانی دارد کوتاه باشد، لذا باید دنبال یک خیّر بگردد.
بعد از اینکه قدم اول به خوبی برداشته شد و نیروی علاقهمند جمع شد، باید این گام را به گام بعدی که تعیین اهداف زودبازده است، برسانیم. یعنی برای آن حلقه اولیه علاقهمندی که شکل گرفته است، اهداف ملموسی که قابل سنجش برای مردم، خیرین و معتمدین باشد، طراحی کنیم.
در گام بعد نباید از نقش ارتباطات محلی که میتوانند به عنوان یک رسانه عمل کنند، غافل شویم، گام دیگر هم نیت خالص است که اگر وجود داشته باشد و انسان کار خیر را برای خداوند انجام دهد، حتماً به آن توفیق داده خواهد شد.
جشنواره، دو سال قبل یک میلیون و 650 هزار نفر مشارکتکننده داشت و سال قبل هم تعداد مخاطبان ما به دو میلیون و 600 هزار نفر رسید، اینها در واقع تعداد افرادی بودند که چهار ساعت پای تلاوتهای جشنواره نشستند.
انتهای پیام