جغرافیای تاریخی قصص قرآن
کد خبر: 4018183
تاریخ انتشار : ۱۴ آذر ۱۴۰۰ - ۱۰:۴۷

جغرافیای تاریخی قصص قرآن

پیغمبر اکرم(ص) در سفر تبوک از آثار باستانی ثمود در حجر گذشتند و فرمودند: «با حالتی عبرت‌آموز وارد خانه‌های ظلم‌پیشگان شوید و با حالت بیم از اینکه مبادا بلایی که به آنان رسید به شما نیز برسد.» گرچه قرآن کریم بسیاری از داستان‌های خود را محدود به زمان و مکان نکرده، اما این به معنای نفی کاوش در اماکن تاریخی نیست.

قرآن کریم به گزارش ایکنا از خراسان رضوی؛ به دلیل اینکه قرآن بیش از 13 بار به سیر و سیاحت در زمین برای مطالعه تاریخ پیشینیان تأکید کرده است، مسلماً اگر مطالعه در تاریخ پیشینیان بدون شناخت زمان و مکان، مورد توجه قرآن بود، لزومی نداشت که به سیر و سیاحت در زمین فرمان دهد.

قرآن کریم بخش وسیعی را به آغاز آفرینش جهان و انسان و درس‌هایی از تاریخ امم پیشین پیامبران اختصاص داده است و به‌طور مکرر سفارش می‌کند که چرا در زمین سیر و سیاحت نمی‌کنند تا بنگرند که عاقبت و سرانجام پیشینیانشان چگونه بوده است؟! فرمان به سیر و سیاحت در زمین(فی‌الارض) سپس نظر افکندن(فینظروا)، مطالعه تاریخ مستند به اسناد و مدارک غیرمکتوب، یعنی باستان‌شناسی را مورد تأکید قرار می‌دهد.

از سوی دیگر قرآن، تاریخ پیامبران، امم و ملوک را به صورت تابلوهایی زنده و متحرک بازسازی می‌کند. به‌طوری که وقایع تاریخی را به صورت وقایع حال درآورده و در بسیاری از موارد با فعل (الم تر) مردم را به مشاهده حوادث تاریخی زنده ترغیب می‌کند. به عنوان نمونه می‌فرماید: «آیا نمی‌بینی که پروردگارت با عاد چه کرد؟»

همچنین قرآن بعضی از آثار باستانی مانند جسد فرعون و آثار اصحاب کهف را آیات الهی نامیده و فرموده است: پس امروز بر بلندای ساحل اریم جسد بی جانت است و عبرتی  باشی برای پسینیانت و بسیاری از آدمیان از آیات ما بی‌خبرانند. یعنی همانطور که باید آیات ملفوظ خدا را مورد مطالعه و دقت قرار داد، لازم است که به مطالعه و بررسی آیات ملحوظ خداوند پرداخت.

در قرآن به آثار به‌جا مانده از حضرت موسی و هارون اهتمام داده شده است و آنها را مایه آرامش قوم بنی‌اسرائیل و آیه‌ای برای افراد با ایمان ذکر می‌کند: تابوت عهد، صندوقی بود که حضرت موسی(ع) به فرمان خدا از چوب ساخت و دو لوح حاوی 10 فرمان و حقه من و عصای هارون و تورات را در آن گذاشت و بنی‌اسراییل به هنگام کوچ این آثار را در پیشاپیش خود حمل می‌کردند.

پیغمبر اکرم(ص) در سفر تبوک از آثار باستانی ثمود در حجر گذشتند و فرمودند: «با حالتی عبرت‌آموز وارد خانه‌های ظلم‌پیشگان شوید و با حالت بیم از اینکه مبادا بلایی که به آنان رسید به شما نیز برسد.» و نیز فرمودند: «به زودی دسته‌ای از مسلمانان گنج خاندان کسری را در کاخ سفید فتح خواهند کرد.» سرانجام کاخ کسری فتح شد و امام علی(ع) از آثار باستانی طاق کسری در مداین بازدید کردند و در کنار آن دو رکعت نماز خواندند و آیاتی را تلاوت فرمودند.

امام علی(ع) در وصیت خود به امام حسن(ع) می‌نویسد: «اخبار گذشتگان را بر قلبت عرضه نما. و در دیار و آثار باستانی آنان گردش کن و درست بنگر که آنها چه کرده‌اند، از کجا منتقل شده و در کجا فرود آمده‌اند که من گرچه به اندازه همه پیشینیانم عمر نکرده‌ام، اما در اعمالشان نظر افکندم و در اخبارشان تفکر نمودم و در آثار باستانی‌شان به سیر و سیاحت پرداختم. آن چنان که همانند یکی از آنان گردیدم، بلکه در اثر آنچه از تاریخ آنان به من رسیده، گویی با همه آنان از اول تا به آخر عمرشان زندگی کرده‌ام. من بخش شفاف زندگی آنان را از بخش کدر بازشناختم و سود و زیانش را دانستم، از میان تمام آنها قسمت‌های مهم و برگزیده را برایت خلاصه کردم و از بین همه آنها زیبایش را برایت انتخاب نمودم.»

اهمیت باستان‌شناسی قرآن

از آنجا که در زمان گذشته باستان‌شناسی کمتر مورد توجه بود، متاسفانه بسیاری از مفسرین به افسانه‌ها و اساطیر کتب پیشین روی آوردند و مورخینی مانند طبری، مسعودی، یعقوبی و واقدی کتاب‌هایی در تاریخ امم و ملوک نوشتند. این‌گونه موارد از نظر محققان قدیم چون ابن خلدون و بعضی از مفسران مورد انتقاد شدید قرار داشته و دارد.

جان الدر نویسنده آمریکایی می‌نویسد: «از سال 1890 م باستان‌شناسی علمی آغاز شد و به تدریج اختراعات و اکتشافات جدید مانند دوربین عکاسی، هواپیما، اشعه ایکس و مادون قرمز و آزمایش آثار و بقایای انسان‌های باستانی به کمک باستان‌شناسی علمی شتافت. در این میان دانشمندانی برای کشف حقایق کتاب مقدس راجع به پیامبران و امتها به باستان‌شناسی پرداختند. از جمله پول بوتا در موصل و دکتر لیونارد وولی در اورکلده در جنوب بین‌النهرین به تحقیق و حفاری پرداختند و محل طوفان نوح و زادگاه حضرت ابراهیم(ع) را کشف کردند.

همین‌طور نقاط مختلف زمین به‌خصوص بین‌النهرین و مصر، فنیقیه، عربستان، سبا و ترکیه و ایران و آسیای میانه، گنجینه‌های گرانبهایی از آثار پیامبران، امم و ملوک پیشین است که قرآن به بعضی از آنها مانند جسد باقیمانده فرعون و اصحاب کهف تصریح کرده و آنها را آیه و آیات نامیده است و کسانی را که از این نوع آیات باستانی غفلت می‌کنند، نکوهش می‌کند.

«قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلُ؛ بگو در [اندرون ] زمین سیر کنید و عاقبت پیشینیان را بنگرید.» کاربرد فی الارض (در زمین) به جای علی الارض (به روی زمین) برای مطالعه آثار تاریخی، شاید اشاره به حفاری و کندوکاو در اندرون زمین باشد که لازمه باستان‌شناسی است و باستان‌شناسان با حفاری وضع آثار اشیای دفن شده در لایه‌های مختلف زمین را تشخیص می‌دهند. لایه‌های زمین‌های باستانی صفحات تاریخ واقعی و آیات باستانی است که ما می‌توانیم از روی آثار باقیمانده به بازسازی تاریخ واقعی بپردازیم.

ابودلف خزرجی از کسانی است که از عملیات حفاری به منظور دستیابی به اشیای عتیقه در قرن چهارم هجری خبر می‌دهد. او ضمن اشاره به آثار و ابنیه شگفت‌آور زمان قوم عاد که در قریه هندیجان در نزدیکی درجان قرار دارد، می‌نویسد: «در این قریه برای به دست آوردن گنجینه‌ها و آثار تاریخی مانند مصر، کاوش می‌کنند.»

گرچه قرآن کریم بسیاری از داستان‌های خود را محدود به زمان و مکان نکرده، اما این به معنای نفی کاوش در اماکن تاریخی نیست. به دلیل این که قرآن بیش از 13 بار به سیر و سیاحت در زمین برای مطالعه تاریخ پیشینیان تاکید کرده است.

از آنجا که مناطق مختلف تاریخی به مرور زمان دچار دگرگونی‌های فراوان گشته و حتی بسیاری از آثار باستانی پیامبران و تمدن‌هایی را که به وجود آورده‌اند در زیر خاک پنهان شده‌اند و یا اسامی آنها تغییر یافته است، لازم است که با استفاده از کتاب جغرافیایی قدیم و نیز کشفیات باستان‌شناسان برای شناخت جغرافیای تاریخی قرآن کمک گیریم.

اهمیت شناخت جغرافیای تاریخی وقتی روشن می‌شود که بدانیم در گذشته به علت عدم شناخت جغرافیای تاریخی قرآن، مفسران و مورخان، اماکن گوناگونی را برای هریک از قصص قرآن ذکر کرده‌اند، چنان که برای محل فرود کشتی نوح و غار اصحاب کهف نقاط مختلفی را نقل کرده‌اند که بعضی از آنها با آیات قرانی منطبق نیست و باید محققان تاریخ، تحقیقات جغرافیایی به روی آنها به عمل آورند.

قرآن کریم به اماکن تاریخی و آثار باستانی اهتمام فراوان داده و اسامی مکان‌ها را گاهی به‌طور اجمال مانند: «مطلع الشمس و مغرب الشمس»، «و ادنی الارض» و گاه به طور معین مانند مصر، سینا، روم، مکه، بدر، حنین، احقاف و سبا و بابل و... ذکر می‌کند، تا جایی که علمای شبه قاره هند و پاکستان مانند علامه سلیمان ندوی کتابی به نام «ارض القرآن» تدوین کرده و مظفرالدین ندوی آن را اساس کتاب «جغرافیای تاریخی قرآن» قرار داده است و ابو الاعلی مودودی در سال 1951 م نقشه‌هایی برای پاره‌ای از نقاط جغرافی قرآن در تفسیر خود به نام «تفهیم القرآن» ترسیم کرده است.

منابع: کتب نهج‌البلاغه، دانشنامه جهان اسلام و جغرافیای قصص قرآن در نگاه پژوهشگران

انتهای پیام
captcha