به گزارش ایکنا، دومین جلسه از تفسیر سوره رعد، با سخنرانی سیدمجتبی حسینی، شب گذشته 21 آذر، برگزار شد که در ادامه بخشهایی از مطالب این جلسه را میخوانید؛
«اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى يُدَبِّرُ الْأَمْرَ يُفَصِّلُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ بِلِقَاءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ؛ خداوند کسی است که آسمانها را بالا برد و بالا قرار داد، بدون ستونی که آن را ببینید. سپس بر عرش مستولی شد و شمس و قمر را تسخیر کرد. همگی برای یک اجل مشخص جریان دارند. خداوند امر را تدبیر میکند و آیات را تفصیل میکند تا شما به لقاء پروردگارتان یقین داشته باشید.»
در اینجا، یکبار خودمان را به زمان عصر نزول قرآن میبریم تا ببینیم مردم نسبت به آسمانها چه تفکری داشتند. در آن زمان یک نفر ادعای پیامبری کرده و برخی قبول کردهاند و برخی هم خیر. وقتی به آنها میگویند آسمانها؛ یعنی همین ماه و خورشید و ستارگان. حالا قرآن میگوید این آسمانها بالاست و بعد که مردم نگاه میکنند میگویند این که ستون ندارد، پس چطور خورشید آن بالا ایستاده است؟ برای کسی که آن زمان بوده است این آیه یک حجتی است که خدا به قدری مهم است که آسمانها را بدون هیچ ستونی برپا داشته است. البته که «رفع» معانی متعددی دارد اما صرفا به بالا بردن اشاره میکنیم. حال توجه کنید که در ادامه یک مقدار اطلاعات علمی بیشتر شد و گفتیم نظریاتی که آن زمان در مورد آسمان و زمین داشتند صحیح نبود؛ چون بنا بر هیئت بطلمیوسی بوده است. اما ما میگوییم مسلمان هستیم و حتماً ستونی وجود دارد که دیده نمیشود.
خیلیها از روی علاقه به دین، بحثهایی مطرح کردهاند و گزارههای قرآنی و علمی را کنار هم گذاشتهاند و برخی جاها که نسبت درستی برقرار شده گفتهاند دین و علم نسبت دارند اما خیلیها هم از روی کینه و بغض، به برجستهسازی اینها پرداختهاند و حقایق قرآن را رد میکنند. این روزها خیلی صحبت میشود و یک پسوند اسلامی به یک چیزهایی مانند روانشناسی، جامعهشناسی و ... میزنند و بعد به سراغ فیزیک و کشتیسازی اسلامی میروند. اما در این زمینه باید به صورت عمیق و ریشهدار بحث کرد.
بنابراین با پسوند اسلامی به صورت کلی مشکل دارم. برخیها روی علاقه این بحثها را داشتهاند و خواستهاند بگویند این دین یکسری محصولات اینچنینی هم دارد اما از روی خوشباوری این حرفها را زدهاند که باید بحث شود.
اما به آیه برگردیم؛ امروز میگوییم آن زمان که هنوز جاذبه کشف نشده بود قرآن میگوید آسمانها را بدون ستون آفریده است. اما بعدا متوجه شدیم این مسئله ربطی به جاذبه ندارد و بلکه برعکس جاذبه است و گفته شد ما قوه گریز از مرکز هم داریم. قرآن فرمود: ما آسمانها را بالا بردیم آن هم بدون اینکه ستونی داشته باشد. توجه کنید که برای «بغیر عمد»، دو معنا وجود دارد؛ یکی اینکه اصلا ستونی ندارد و دیگر اینکه ستون هست و دیده نمیشود. خیلیها معنای دوم را برداشت میکنند، در صورتی که این یکی از معانی است و معنای دیگرش این است که اصلاً ستونی ندارد که ببینید.
وقتی به متون دیگر مانند نهج البلاغه مراجعه میکنیم اینطور است که حضرت(ع) وقتی میخواهد آسمانها را مطرح کند میگوید «بغیر عمد» است و دیگر از دیده شدن بحثی نمیکند. حضرت(ع) در خطبه یک فرمود هیچ ستونی نیست که این آسمان را نگه دارد. در بخش دیگری فرمود از شواهد خلق خدا این است که آسمانها را با یکسری آسمانهای بدون ستون آفرید. اینها ایستادهاند و تکیهگاهی هم ندارند. خدا آسمانها را فراخواند و آنها با رغبت و اذعان آمدند. سپس میفرماید: اگر اقرار آنها برای ربوبیت خدا نبود و اذعان آنها برای طاعت خدا نبود، این آسمانی که این اقرار را نکرده، موضع عرش خدا قرار نمیگرفت. سپس میفرماید چنین آسمانی را مسکن فرشتگان قرار نمیداد. در ادامه میفرماید عمل صالح و اعتقاد پاک به آسمان میرود.
تا قبل از فرمایش حضرت امیر(ع) آسمان را کُره ماه میدانستیم و جالب است که وقتی به کره ماه رفتند برخی گفتند که بله قرآن هم همین را گفته است و آن اینکه قرآن میگوید فقط با سلطان میشود به آسمان نفوذ کرد اما این تفکر، تفکر بطلمیوسی است؛ چون میگفتند نمیتوانی به آسمان بروی و این جزو اعتقادات بود. اما اصلا این حرفها ربطی به اعتقادات ندارد. بعد که دیدند یک عدهای به آسمان رفتند به آیه «لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ» اشاره کردند. اما ما نزد امیرالمومنین(ع) میرویم تا بفهمیم منظور از آیه چیست. از حضرت امیر(ع) میپرسیم؛ ایشان میگویند اگر آسمانها به ربوبیت خدا اقرار نمیکردند، مَصعد کلمه طیب نمیشدند؛ این یعنی باید از آسمان بازتعریفی داشته باشیم.
پرسش شد که فاصله زمین تا آسمان چقدر است؟ ما میگوییم اگر مراد کره ماه باشد این تعداد کیلومتر است. اما وقتی به امام صادق(ع) گفتند، فرمود: به اندازه دعای یک آدم مظلوم یا فرمودند برد دید شما یعنی آسمان. آسمان تو تا جایی است که چشمت کار کند. بنابراین ابتدا باید بفهمیم آسمان چیست. همچنین باید توجه داشته باشیم که این دنیای فیزیکی، اِلِمان برای یک دنیای معنوی است اما سنسورهای آیهگیر ما قطع است وگرنه که فرمود: «الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ».
انتهای پیام