یازدهم رجب المرجب به نقلی سالروز ولادت با سعادت امام جواد(ع)، امام نهم شیعیان است. امامی که به جود و کرم و صفات نیک دیگر مزین است.
خبرنگار ایکنا گفتوگویی با حجتالاسلام والمسلمین وحید نجفزاده، استاد تفسیر و علوم قرآن حوزه علمیه درباره آن امام(ع) انجام داده که در ادامه میخوانید:
ایکناـ درباره آن امام منقول است که ایشان با برکتترین عطایای الهی به شیعه هستند چرا؟
امام جواد(ع) جزء جوانترین امامان ما هستند و عمر کوتاهی هم داشتند ولی درسهای بزرگی از زندگی آن امام میتوانیم بیان کنیم که نیاز ضروری و جدی امروز ما هست. وجود نازنین جواد الائمه(ع) در عمر کوتاهشان به بهترین وجه به جهاد تبیین و رسالت خود پرداختند.
ایشان در ماه رمضان سال 295 قمری متولد شده و در اواخر ذیالقعده 220 قمری در بغداد به شهادت رسیدند. البته برخی نقل ماه رجب را به عنوان روز ولادت آن امام همام نقل کردهاند؛ یکی از اسمائی که برای مادر امام جواد(ع) که از متدینین و زنان مؤمنه عصر خودشان بودند، انتخاب شده ریحانه است. حضرت رضا(ع) وقتی امام جواد(ع) متولد شدند فرمودند: هذا المولود الذی لم یولد فینا مولود اعظم برکة علی شیعتنا(کافی جلد ششم صفحه 360)؛ فرزندی با برکتتر از جوادم به شیعیان عطا نشده است.
البته عده زیادی به وجود نازنین امام جواد(ع) متوسل میشدند و مشکلاتشان را از طریق توسل به ایشان حل میکردند، شخصی محضر امام رضا(ع) آمد و حضرت او را به امام جواد(ع) ارجاع دادند؛ براساس نقل بحارالانوار در جلد 50، صفحه 46، محمدبن میمون خدمت امام رضا(ع) رسید و امام فرمودند برو محضر جوادم، این فرد چشمدرد شدیدی داشت و در حالی که امام حدود 4 ساله بود خدمت امام(ع) رسید و امام دستی بر چشم او کشید و دعا کرد و این فرد مداوا شد.
ایکناـ ما شیعیان به توسل به امام جواد(ع) باور عمیقی داریم ولی برخی تبرک و توسل به ائمه(ع) را زیر سؤال میبرند.
شاید شنیده باشید دایره برکات امام جواد(ع) خیلی گسترده است؛ محمدبن سهل قمی گفته من مکه رفتم و حضرت آن سال به حج نیامده بود لذا مدینه خدمت حضرت رفتم، منزلشان شلوغ بود و من قصد کرده بودم خدمت ایشان بروم و تبرکی از حضرت بگیرم ولی چون شلوغ بود خداحافظی کردم و آمدم؛ بحث تبرک بحثی نیست که کسی بتواند منکر آن شود، هم آیات قرآن و هم در روایات نقلهای متعدد وجود دارد و اصحاب ائمه(ع) مکررا انجام میدادند؛ اینکه اشخاصی نسبت تکفیر را به معتقدان به تبرک و توسل بدهند منبع عقلی و نقلی درستی ندارد.
محمدبن سهل میگوید من بعد از خداحافظی از وجود مبارک آن حضرت(ع) از مدینه خارج شدم و به نزدیکیهای دروازه رسیدم دیدم شخصی از دور فریاد میزند که محمدبن سهل قمی در داخل این کاروان کیست؟ و او گفت امام جواد(ع) برای تو هدیه فرستاده و وقتی بقچه را باز کردم دیدم همان لباسی که من در ذهنم قصد داشتم از امام(ع) بگیریم همان را فرستادهاند. این نشان میدهد دایره برکات ایشان بسیار زیاد است و امروز هم اگر خالصانه کسی از وجود مقدس آن حضرت طلب حاجتی بکند حاجت روا خواهد شد.
ایکناـ در مورد شرایط زندگی و مخالفان امام(ع) توضیح بفرمایید؟
شرایطی که امام جواد(ع) در آن زندگی میکردند شرایط عادی نبود بلکه بسیار پیچیده و شرایط سیاسی سختی بود که دستگاه خلافت برای آن امام و صحابی ایشان ایجاد کرده بود؛ ایشان حداقل 4 دسته دشمن و مخالف داشت؛ اول حسودان داخل اقوام ایشان مانند عبدالله بن موسی که عموی ایشان بود و مدعی امامت بود و برای او قابل تحمل نبود که فرزند چند سالهای امام شود و اینقدر عزیز باشد؛ دسته دیگر از دشمنان ایشان شیعیان کم معرفت و ساده بودند که باور نداشتند فردی 4 _ 5 ساله بتواند امام شود. گروه دیگری از دشمنان ایشان، واقفیه بودند، اینها هفت امامی هستند و در موسی بن جعفر(ع) توقف کردند و حتی امام رضا(ع) را هم قبول نداشتند چه رسد به امام جواد(ع).
گروه چهارم دشمنان ایشان حاکمان ظالم عباسی و بنی العباس و در راس آنها مامون و خلفای بعد از او بودند؛ این امام در چنین شرایطی و با سختی فراوان رسالت امامت و جهاد تبیین و تبلیغ خود را به بهترین وجه انجام دادند.
ایکناـ نمونههایی از کنشگری امام(ع) در هدایتگری شیعیان را توضیح دهید.
در بین اولاد امام کاظم(ع) 18 پسر وجود داشتند که فقط یکی از آنها امام رضا(ع) شد، همه چنین شایستگی را ندارد و کوچک و بزرگ هم ندارد، امام جواد(ع) حدود 18 سال امامت داشتند؛ دوبار ایشان را به بغداد احضار کردند که بار دوم منجر به شهادت شد ولی ایشان با درایت نقش هدایتگری شیعیان را انجام دادند که در اینجا به ذکر چند نمونه میپردازم.
نمونه برخورد امام با فردی به نام بکر بن صالح که پدر ناصبی داشت و سب و لعن اهل بیت(ع) میکرد و همفکر و همخط امام(ع) نبود، خیلی شنیدنی و جالب است؛ وی خدمت امام جواد(ع) رسید و گفت من چه برخوردی با این پدر داشته باشم که به شما دشنام و لعن میدهد. الان رابطه خیلیها با فرزند و پدر و مادر و همسایه و فامیلشان بهم خورده، برخی تقیدات شرعی و محرم و نامحرمی را رعایت نمیکنند، برخی حریم و حدود دین را زیر پا میگذراند، ما در این موارد باید چه کنیم آیا باید قطع رابطه کنیم؟
امام جواد(ع) در توصیه به این فرد چند دستور دادند که دقیقا برای امروز ما کاربرد دارد؛ ایشان فرمودند؛ المدارات خیر لک من الکاشفه؛ ای آقایی که پدرت اینطور است، با او مدارا کن، اینکه پردهدری کرده و عیبهای او را بر ملا کنی، بدخلقی کنی راه حل نیست. حاجآقا مجتهدی، تعبیر جالبی داشتند و میفرمودند گاهی انسان پولدار نیست ولی اگر با زن و بچه خوش خلق و مهربان باشد جبران بی پولی را خواهد کرد ولی اگر قرار باشد انسان بیپول که هست بدخلق و بدرفتار هم باشد برای زن و فرزند قابل تحمل نخواهد بود. گاهی یک حرف خوب و صحبت قشنگ و رعایت مسائل اخلاقی باعث بهتر شدن اوضاع میشد، امام جواد(ع) فرمودهاند: خوشخلقی رزق انسان و عمر او را زیاد میکند. انسان را بهشتی میکند اینکه قرآن فرموده است قولوا للناس حسنا و یا فرموده و هدوا الی الطیب من القول ... یعنی خوب سخن گفتن و سخن پاکیزه چقدر در سرنوشت انسان مؤثر است.
توصیه دیگر امام جواد(ع) به این شخص این بود، که بدان همراه سختی، آسانی است، یعنی دنیا روی یک پاشنه نمیچرخد و گاهی اوقات سختی هست ولی با سختی، آسانی هم همراه میشود، سومین توصیه امام(ع) هم این بود که؛ فاصبر ان عاقبة للمتقین، یعنی صبور باشید و بدانید عاقبت با متقین و نیکوکاران است.
ایکناـ به چند امام آخر شیعیان ابن الرضا گفته میشود، دلیل این نامگذاری چیست؟
ما سلسله احادیث و روایاتی داریم، که از امام جواد(ع)، امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) به ما رسیده است و به آنها ابن الرضا میگفتند چون امام رضا(ع) به چنان مرتبه و عظمتی رسیدند و نام ایشان عالمگیر بود لذا به فرزندان ایشان ابن الرضا گفته میشد.
امام جواد(ع) فرمودند: الثقة بالله ثمن لکل قال و صلم الی کل عال. امروز بیش از هر زمان دیگری جوانان و جامعه ما نیاز به این روایت داریم؛ اگر میخواهیم جامعه پیشرفت اقتصادی کرده و به سمت تکامل برود و خودمان پیشرفت علمی، معنوی و اخلاقی داشته باشیم راه آن اعتقاد و توکل به خداوند است زیرا توکل به خدا بها و ثمن هر چیز ارزشمندی است. فرمودند توکل نردبانی برای رسیدن به ترقی است؛ هرچه انسان زحمت بکشد و تلاش کند و کم بخوابد و کم بخورد ولی اگر اراده الهی نباشد انسان پیروز نشده و به مقصد نمیرسد و ملتی به پیروی میرسند که به خدا اعتماد و توکل کنند و اگر جامعه ما موحد شد و به معنای واقعی به وعدهها و نصرت الهی ایمان آوردیم جامعه رشد خواهد کرد.
انتهای پیام