خاندان‌ها از واقعیات مهم تاریخ حدیث شیعه هستند
کد خبر: 4040465
تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۷:۵۲
مجید معارف:

خاندان‌ها از واقعیات مهم تاریخ حدیث شیعه هستند

مجید معارف استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه خاندان‌ها از واقعیات مهم تاریخ حدیث شیعه هستند، گفت: خاندان‌ها سهم انکارناپذیری در حفظ و انتقال روایات و آثار روایی و انتقال مواریث شیعی داشته‌اند.

مجید معارف

به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «نقش خاندان‌ها در حدیث شیعه با تأکید بر آل اعین» امروز شنبه 14 اسفندماه با ارائه مجید معارف، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران برگزار شد.
در ادامه سخنان وی را می‌خوانید:
 
درباره نقش خاندان‌ها در انتقال احادیث شیعه باید گفت که انتقال حدیث به شکل خاندانی می‌تواند بر فعالیت‌های افراد، ارجحیت داشته باشد. در همین راستا لازم است به سه نکته مهم اشاره کنم تا کارکرد خاندانی را به شکل بهتری نشان دهم. کارکرد اول، اخلاقی – تربیتی است؛ بدین معنی که یک محدث، دلش می‌خواهد فرزند او وارث علم و کتاب‌هایش باشد لذا فرزند خود را از کودکی به شیوه‌ای تربیت می‌‌کند و فضایی برای وی ایجاد می‌کند که فرزندش نسبت به این موضوع راغب بار بیاید مگر اینکه فرزند وی مستعد نباشد اما تا جایی که به پدر و مربی بر می‌گردد سعی می‌‌کنند از منظر اخلاقی و تربیتی شرایط رشد او را فراهم کنند. اگر کسی بخواهد خاندان او خط وی را ادامه دهند قاعدتاً باید تمهیدات تربیتی لازم را فراهم کند.

کارکردهای انتقال احادیث از سوی خاندان‌ها

نکته دوم، کارکرد وراثتی در انتقال میراث‌های علمی است. منظور من از این موضوع این است که گاهی یک محدث، یک عمر زحمت کشیده و روایاتی را جمع‌آ‌وری و کتاب‌هایی نوشته است بنابراین برای وی اهمیت زیادی دارد که این میراث تلف نشود و به عنوان یک ارث در خانواده او باقی بماند. اینکه این فرزندان میراث را بفهمند برای صاحب ارث اهمیت زیادی دارد تا به دست نااهلان نیفتد و گاهی که محدثان از فرزندان خود ناامید می‌شدند یکی از شاگردان نابغه خود را انتخاب می‌کردند. لازم است در همین راستا به حدیثی از امام صادق(ع) اشاره کنم که خطاب به عبد الله بن سنان فرمودند روایات را بنویس و از طریق نوشتن، دانش خود را در بین برادران دینی‌ات منتشر و پراکن و کاری کن اگر روزی از دنیا رفتی میراث تو برای فرندانت، کتاب‌ها و علم تو باشد.
 
کارکرد سوم، کارکرد حفظ روایات و مواریث علمی کسی است که شاگرد هم ندارد و با قدری تفاوت، شبیه کارکرد دوم است. در اینجا تلاش محدث بر این است که کتب و روایات او دچار نابودی مطلق نشود. گاهی در طول تاریخ یک محدث به دلیل برخی از مباحث کلامی و فرهنگی ممکن بود مغضوب واقع شود، به گونه‌ای که کسی جرئت نکنند به عنوان شاگرد دور او جمع شوند لذا وی و زن و فرزندانش باقی می‌ماندند بنابراین فرزندان خود را تبدیل به شاگرد می‌‌کرد و آنها تبدیل به مسئول حفظ این آثار می‌شدند.
احمد بن حنبل از نظر کلامی، عقایدی داشت و مثلاً معتقد بود قرآن، حادث نیست بلکه قدیم است. وی به دلیل این اعتقاد مورد تعقیب خلفای بنی عباس مخصوصا مامون قرار گرفت و مدتی به زندان افتاد و بسیار اذیت شد و در سال‌های آزاد بودن هم تقریباً منزوی بود و کسی جرئت نمی‌کرد به وی نزدیک شود هرچند در دوران خلافت متوکل عباسی، عزت یافت اما چه فایده که دیگر پیر شده بود. وی در دوران انزوا، سه فرزند خود را جمع و اجزای مَسنَد خود را به آنها القا می‌کند تا حفظ شود.

خاندان‌های حدیثی شیعه

نکته بعدی درباره خاندان‌های حدیثی شیعه است. در بین راویان شیعه، یک رشته بیوتات یا خاندان‌های حدیثی داریم که اطلاعات مربوط به آنها را علمای رجال و فهرست ما همانند نجاشی، شیخ طوسی و ابن شهرآشوب در کتاب‌های رجالی آورده‌اند. برای مثال نجاشی، عبید الله بن علی حلبی را برای ما توضیح می‌‌دهد و سپس می‌گوید وی منشأ یک خاندان به نام آل ابی‌شعبه بوده است و سپس بقیه افرادی که منشأ خاندان شده‌اند را معرفی می‌کند. سیدمهدی بحرالعلوم، کتابی با عنوان «الفوائد الرجالیه» دارد که خاندان‌ها را با کلمه «آل» معرفی می‌کند که تعداد بسیار زیادی هستند و نشان می‌‌دهد این خاندان‌ها نقش گسترده‌ای در انتقال مواریث شیعی داشته‌اند.
 
نکته دیگر اینکه به دنبال سیدمهدی بحرالعلوم که خاندان‌ها را جمع‌آوری کرد، دومین دانشمندی که این کار را انجام داد شیخ عبدالله مامقانی در کتاب «مقباس الهدایه» بودند که مهم‌ترین خاندان‌ها را با اقتباس از کتاب بحرالعلوم نوشت. در دوران معاصر مرحوم علی‌اکبر غفاری، خدمات بی‌شماری به عالم حدیث داشتند و همین کار را در معرفی خاندان‌ها انجام داد. ایشان این خاندان‌های شیعی را نمودارسازی کرد. خاندان دیگر ابن بابویه است که خود بنده در تحقیقاتم به این نتیجه رسیدم که خاندان ابن بابویه 20 نفر از محدثات شیعه هستند بنابراین خاندان‌ها از واقعیات مهم تاریخ حدیث شیعه هستند و سهم انکارناپذیری در حفظ و انتقال روایات و آثار روایی دارند.
 
ابوغالب زراری، حلقه واسط محمد بن یعقوب کلینی و شیخ مفید و از کسانی است که بی‌واسطه کتاب کلینی را از طریق خود وی نقل کرده است. ابوغالب، رساله‌ای نه برای فرزندش که برای نوه خودش نوشته است. فلسفه نگارش این رساله معرفی خاندان اعین است. در این رساله در جریان زندگی و فعالیت هر کدام از محدثان آل اعین و مشایخ و شاگردان آنها قرار می‌گیریم. همچنین با میراث آل اعین در قالب کتابخانه ابوغالب زراری قرار می‌گیریم که حداقل شامل 130 کتاب از کتب اصحاب ائمه(ع) همانند حریز بن عبدالله سجستانی از اصحاب امام صادق(ع) بوده است. 

چرا ابوغالب رساله‌اش را خطاب به نوه خود نگاشت؟

حال سؤال این است که چرا این رساله خطاب به نوه ابوغالب است؟ این ماجرایی دارد که ما را در جریان عِرق خاندانی قرار می‌دهد. در این رساله اطلاعات بسیار زیادی وجود دارد. انگیزه ابوغالب زراری، فقط معرفی آل اعین نبوده است بلکه وی پسری به نام عبیدالله دارد که خداوند در 28 سالگیِ ابوغالب به وی عطا کرده است و وقتی به بلوغ می‌رسد ابوغالب وی را به مجالس حدیث می‌برد اما به مرور متوجه می‌شود که عبیدالله که تنها فرزند ابوغالب است علاقه‌ای به حدیث ندارد بنابراین رساله را خطاب به نوه خود می‌نویسد تا بداند متعلق به چه خاندانی است و اگر حادثه‌ای برای ابوغالب رخ داد او از این کتب مراقب کند.
 
از آل اعین چند محدث بیرون آمده است. خود ابوغالب دو روایت تاریخی را در این زمینه نقل می‌کند. یکی روایت اینکه شصت محدث و روایت دیگر اینکه چهل محدث در میان این خاندان ظاهر شده است هرچند تعداد مشایخ این خاندان بسیار زیاد است. میراث آل اعین به دو شکل یعنی از جهت وجودِ تاریخی و دیگری از جهت وجود خارجی قابل شناسایی است و اطلاعات موثق تاریخی در مورد آنها داریم. 
 
انتهای پیام
captcha