حسین سلطانمحمدی، منتقد و کارشناس رسانه، در گفتوگو با ایکنا، پیرامون شاخصههای سریالهای رمضانی سیما گفت: در یک دهه گذشته بیشتر تولیدات نمایشی سیما در ایام ماه مبارک نگاهی درست به این مناسبت ندارند، چراکه ترس و شر شاخص تولیدات نمایشی این ماه است و در تمامی سریالها به مخاطب گفته میشود که گناه نکند، زیرا در دوزخ دچار عذاب و سختی خواهی شد.
وی افزود: باید شر یا عذاب به تصویر کشیده شود، اما وقتی میخواهیم در آثار دینی موضوعی را روایت کنیم، باید شکل رحمانی آن را بیشتر مد نظر قرار دهیم، زیرا همانگونه که ماه رمضان ایام برکت و شادی است باید ویژگیهای خیر و تشویق در تولیدات مربوط به آن بیشتر نمود یابد. در ضمن نشان دادن موضوعات دینی نباید شکل خیالی و ماورایی داشته باشد، بلکه باید از جنس زندگی مردم باشد تا بتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند.
این کارشناس رسانه تأکید کرد: بهترین مثال آثاریاند که در آنها شیطان به تصویر کشیده میشود. «او یک فرشته بود»، «احضار»، «اغما» و... نمونههای بارزی هستند. آیا تاکنون درباره فرشتههای نگهبانی که انسانها را از خطا دور نگاه میدارند هم سریالی ساخته شده است؟ خیر، چون برنامهسازان ترجیح میدهند که سختی و عذاب در آثار ماه رمضان نشان داده شود.
این منتقد با بیان اینکه صله رحم یکی از توصیههای جدی در دستورات دینی بحث است، گفت: روایات و احادیث متعددی بر موضوع صله رحم تأکید کردهاند. این موضوع میتواند به صورت ویژهای در ماه رمضان مد نظر قرار گیرد، اما این دست موضوعات مغفول واقع میشود و این کمکاری حتی روی بحثهای خانوادگی در آثار نمایشی ماه رمضان تأثیر منفی گذاشته است. در اکثر تولیدات این ماه خانوادههایی را میبینیم که پایه و اساس خوبی ندارند و روابط همراه با عصبانیت و نامهربانی است. آیا چنین آثاری برای ایامی که از آن به عنوان مهمانی خدا نام برده میشود مناسب است؟
وی متذکر شد: در کنار ضعفهایی که برای برنامههای تلویزیون برشمردم، برای اینکه خود نیز در دام منفینگری گرفتار نشوم، به اقدامی خوب در تلویزیون اشاره میکنم. در برنامه عصر جدید علاوه بر دادن امید و شادی به مردم، به خانواده هم توجه جدی میشود. برای مثال خانواده یکی از شرکتکنندهها را بدون اینکه او بداند به برنامه دعوت کردند و وقتی که میفهمد بسیار خوشحال میشود و در برنامه اتفاقات خوبی میافتد. همچنین پدری را که به واسطه شغلش مدتها از خانواده دور بود به برنامه دعوت کردند تا خانوادهاش را ببیند. این اقدامات باید در آثار نمایشی نیز مد نظر قرار گیرد.
سلطان محمدی گفت: برخی مواقع الگوسازیهایی میکنیم که بسیار ناپخته یا شعاری است، بهنحویکه تماشاگر را از موضوع مورد نظر دور میکنیم. برای مثال نماز خواندن در سریالهای تلویزیونی عموماً شکلی شعاری دارد. یعنی وقتی میخواهیم این فریضه را نشان دهیم، از الگوهای تکراری و فضایی کلیشهای استفاده میکنیم، درحالیکه میتوان خیلی راحت و درست این کار را انجام داد؛ مثلاً در فصل اول سریال «پایتخت» نقی معمولی بعد از خواندن نماز به پدر پیرش کمک میکند تا او هم فریضه نماز را به جا آورد. این اتفاق خوب از جنس واقعیت و زندگی است و میتواند در آثار دیگر هم مد نظر قرار گیرد.
انتهای پیام