معانی مختلفی برای «کُتَل» ذکر میشود، از آن جمله میتوان به اسب پیشآهنگ اشاره کرد. مثلاً، در بیتی آمده است: بیخود اندر پی آن شوخ دغل/ توسن عمر من است اسب کتل. همچنین به اسبهایی که در عزاداری از آنها استفاده میشود نیز کتل میگویند. در بعضی از مناطق، کتل را مترادف با عَلَم میدانند. حتی این کلمه به معنی زمین، کوه بلند و اندام درشت نیز ذکر شده است.
در آیین کتلبرداری کاشان، از آن با همه این معانی یاد میشود. بعضی از هیئتهای کاشان مانند سرسنگ، میدانگاه آقا و میدان امیر نیز از کتل بهعنوان یک علم یا بلندترین علمی که دارند، یاد میکنند. یعنی در اینجا، کتل به معنای علم بلند است. در بسیاری از نقاط دیگر نیز کتل به معنای اسب گرفته میشود. مثلاً، در میمه، اسبی است که هر از چند قدمی، کودکی را بر آن سوار میکنند که به آن کتل میگویند. بعضی از روستاهای کاشان در روز عاشورا به شبیه ذوالجناح، کتل میگویند، مانند روستای رَهَق.
یکی از کاملترین شکلهای کتلبرداری بهعنوان یک آیین، در روستای نوشآباد انجام میشود. در این روستا، برای دورباش دادن بیماری و بلا از کودکان، شفا یافتن کودکان، اولاددار شدن شخصی یا اینکه مثلاً فرزندشان سرباز و جاننثار امام باشد، نذر میکنند و کتل برمیدارند.
باید به این نکته توجه داشت که الزام کتلبرداری به همراه پذیرایی ناهار است و هر سال، شخصی میزبان و بانی آن بوده که متفاوت از سال گذشته است. اسبهای مورد استفاده دارای تزئینات خاصی هستند؛ یعنی ممکن است با پارچههای رنگی، کبوتر، آیینه، شمشیر، خنجر، سیب و میوههای مختلف آراسته شده باشند. درباره هر یک از این نشانهها میتوان صحبتهای بسیار کرد. در این آیین، کودکان را نیز میآرایند و بر این کتل سوار میکنند. کتل همراهانی نیز دارد، از جمله نقیب، نوحهخوان و شاطر.
یکی از پرتکرارترین و گستردهترین برنامههایی که در آیینهای عاشورایی منطقه کاشان اجرا میشود، نخلبرداری است که ریشههای کهن آیینی و باستانی دارد و در عین حال، از نمادها و نشانههایی برای روزگار فعلی برخوردار است. نخل را بهعنوان نماد یا سمبل تابوتواره امام حسین(ع) یا تابوت سایر شهدا برمیدارند. گهگاه نیز بهعنوان کجاوه حضرت زینب(س) نامیده میشود که البته درستتر و رایجتر، تابوتواره امام حسین(ع) است.
نخلبرداری ویژگیهایی در حوزه فرهنگی کاشان دارد. مثلاً، نخلها دارای جایگاه خاصی برای نگهداری هستند که حسینیه نخل محسوب میشود و نخل را در آنجا قرار میدهند. نخلها دارای تزئینات خاصی هستند و چگونگی ساخت آنها نیز قصههای طول و درازی دارد.
در این آیین، با نخلکش یا پایهکش یا نخلبَر یا هدایتکنندهها و طوایفی که نخل را میبَرند، مواجهیم. متولیان نگهداری نخل معمولاً باباهای نخل هستند. در بسیاری از مناطق کاشان مثل تمام ایران، نخل مرکز ثقلی است که سایر نمادها و نشانهها در حاشیه آن حرکت میکنند. وجوه عقب و جلوی نخل را به دو گنبد تشبیه کردهاند؛ بدنه نخل نماد زندگی و تیرکهای آن نماد ریشههای درخت زندگی هستند. آن را مانند یک کشتی میدانند، همانطور که امام حسین(ع) را سفینةالنجاة میدانند و مینامند.
حرکت و ایستادن نخل، نماد حرکت از خیمه به میدان و برعکس است. اینکه چرا نخلها سنگین هستند، به این علت است که باید نماد مسئولیتپذیری و ولایتپذیری باشند. نمادهای دیگری نیز در حاشیه آنها وجود دارد؛ مثلاً، رد کردن کودکان از زیر نخل.
در عمده شهرها و روستاهای منطقه کاشان، بهویژه روستاهای کوهپایهای، این نماد نخل وجود دارد و چندین آیین در این زمینه ثبت شده است؛ از جمله آیین وداع نخلها در روستای علوی و خاوه اردهال. همچنین میتوان به آیین نخل سخنگو در بعضی از مناطق مانند خالدآباد یا خود کاشان اشاره کرد. مکانهایی مانند نخلهای کلهر، قاضی اسدالله، درب باغ، طاهر و منصور، یا خارج از کاشان، نخل دهآباد، نیاسر، قمصر، فین و منطقه فین، رهق و روستاهای کویری مانند ابوزیدآباد، همه از مناطقی هستند که نخلبرداری در آنها بهعنوان یک آیین اجرا میشود.
محمد خداداد، پژوهشگر آیینی و فرهنگ عامه
انتهای پیام