پاتریشیا کرونه، پژوهشگر، نویسنده، خاورشناس و تاریخشناس صدر اسلام است که نظراتش تحولات مهمی در جهتدهی به مطالعات حوزههای متعدد اسلامشناسی ایجاد کرده است. او سالها استاد مؤسسه مطالعات پیشرفته در دانشگاه پرینستون بود و بیش از ۱۰ کتاب در زمینه تاریخ و تمدن اسلامی منتشر کرد. کرونه در انتشار مجموعه پژوهشهایی در زمینه قانون اسلامی و مطالعات اجتماعی نیز مشارکت داشته است. البته او و همفکرانش از جمله سیرهپژوهان و محققانی هستند که از سوی مخالفانشان، شکاک نامیده میشوند. پاتریشیا کرونه و مایکل کوک در کتاب «هاجریه: ساختن جهان اسلامی» با استناد به متون عربی، عبری، آرامی، سریانی، ارمنی، قبطی، یونانی و لاتین در کنار شواهد باستانشناختی موجود از دوران اسلام آغازین، روایتی از شکلگیری و گسترش اسلام ارائه کردند که با گزارش متداول و مکتوب موجود در آثار تاریخی ـ عربی مسلمانان تفاوتهای چشمگیری داشت.
از مبرزترین شاگردان وی، رابرت جی هویلند متولد ۱۹۶۶، استاد تاریخ خاورمیانه در دوران باستان متأخر و اسلام آغازین در دانشگاه نیویورک است که از آن زمان تاکنون پژوهشهای وی بیشتر معطوف به بررسی ظهور تمدن اسلامی بوده است. تازهترین کتابش با عنوان «فی سبیل الله: فتوحات اعراب و خلق امپراطوری اسلامی» (۲۰۱۵) بوده که در همین حوزه نگاشته شده است. هویلند به فعالیتهای میدانی پژوهشی نیز علاقه دارد و در اکتشافهای باستانشناسی در کشورهای خاورمیانه مشارکت کرده است. اثر دیگر وی، «دیدن اسلام آنگونه که دیگران دیدهاند» نام دارد که به بررسی و ارزیابی نوشتارهای مسیحی، یهودی و زرتشتی در باب اسلام آغازین میپردازد. هویلند، این کتاب را ادامه اثر استادش میداند، اما نمیخواهد تاریخ اسلام آغازین را دوباره و فقط بر پایه منابع غیراسلامی بازنویسی کند، بلکه میخواهد در کنار نگاه نقادانه به متون عربی ـ اسلامی، منابع غیراسلامی یهودی، مسیحی و زرتشتی را نیز جدی بگیرد. در همین راستا، انجمن علمی علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان، روز گذشته، سوم آبانماه، نشستی با عنوان «روش پاتریشیا کرونه در بازسازی تاریخ اسلام» با حضور رابرت هویلند در فضای مجازی برگزار کرد.
هویلند در ابتدا ضمن گرامیداشت جایگاه علمی استاد خویش به بیان رویکردهای علمی او در تألیف آثارش پرداخت و گفت: اولین رویکرد کرونه، اعتقاد به بازسازی تاریخ بود. او ابتدا به تاریخ شکاکانه نگاه میکرد، ولی در نهایت تاریخ را قابل بازسازی میپنداشت. دومین رویکرد علمی کرونه، اهمیت ویژه به مباحث تطبیقی بود که به نتایج ارزشمندی منتج میشد. گرایش دیگر او، رویکرد ساختارگرایانه به تمام امور بود. مثلاً، در مورد ادیان ایرانی قائل به وجود ساختاری مشترک در همه آنها بود و ذات و جوهر آنها را یکسان میدانست. پدیده انتشار و ورود قوانین و تعالیم یک دین در دینی دیگر، گرایش دیگر او در بررسی ادیان بود. ایدئولوژیگرا بودن و عدم توجه به علومی که مبنای مادی دارند، رویکرد دیگر کرونه بود. همچنین بسیار عقلگرا و خردورز بود و قائل به استفاده از ساختارهای منطقی و عقلی در استنتاجهای دینی بوده و هر نوع پیروی بیچونوچرا و تقلید را جایز نمیدانست. آخرین رویکرد او، فمینیستی بود. کرونه همواره بهدنبال حضور زنان در مباحث آکادمیک و عرصههای مختلف اجتماعی بود.
وی در ادامه به بیان نظرات خاص کرونه درباره منابع اولیه اسلام پرداخت و افزود: بسیاری از مستشرقان و مورخان در بررسی احادیث و سیره، جوهر و لب آن را صحیح دانسته و اضافاتی را که در طول تاریخ به آن جوهر اصلی وارد شده، قابل نقد میدانند، اما کرونه همه اجزای ایدئولوژی اسلام را مورد نقد قرار میداد و تمرکز او فقط محدود به این اضافات نمیشد. او با این رویکرد، طرحی شش مادهای تدوین و ارائه کرد.
این استاد دانشگاه بیان کرد: علیرغم عدم قبول اسناد تاریخی اسلامی متأخر از سوی مورخان اروپایی، کرونه قائل به پذیرش منابع متأخر در سنت اسلام بود، چراکه در آثار متأخر، مطالب مهم اولیهای میتوان بهدست آورد. لذا، باید سنت و روایات اسلامی را یک کل واحد در نظر گرفت. از طرف دیگر، برخلاف اینکه علمای اسلامی هنگام برخورد با احادیث متناقض و متضاد، حدیث متقدم را ترجیح داده و انتخاب میکنند، کرونه تقدم زمانی را بهعنوان ابزاری برای سنجش صحت منبع قبول نداشت. توجه به متن و محتوای حدیث و روایت، علاوه بر دقت در صحت سند آن، از ویژگیهای دیگر طرح او بود.
وی اضافه کرد: کرونه داستانهای تاریخی صدر اسلام را اصیل نمیدانست، چراکه در نظر او آنها توسط قُصّاص(قصهپردازان) و بهمنظور جلب مخاطب در این قالب بیان شده است. خود داستان هیچگاه هدف اصلی محسوب نمیشود، بلکه مفهوم و محتوای نهفته در قالب داستان مهم و قابل بررسی است. یکی دیگر از اصول طرح وی، مقایسه تمام نسخههای یک روایت با یکدیگر است. وقتی تمام نسخههای یک روایت در کنار هم قرار گیرند، آنگاه روایت قابلیت نقد و پالایش پیدا میکند. هر چند کرونه شخصاً علاقهای به صحتسنجی روایات و احادیث نداشت و صرفاً محتوا و پیام آن حدیث برای او جذابیت ویژه داشت. بهرهمندی از نتایج و اطلاعات سایر علوم در بررسی منابع اولیه اسلام، از اصول دیگری است که کرونه به آن توجه ویژهای داشت. مثلاً، توجه به سنتهای قبیلهای آن عصر و قیاس آن با سنتهای دینی، نمونهای از این دست محسوب میشود. یکی دیگر از اصول پاتریشیا کرونه، توجه به منابع غیرمکتوب است که اکتشافات باستانشناسان تاریخی نمونهای از آن محسوب میشود.
هویلند بیان کرد: پاتریشیا کرونه در اوایل کار از قرآن بهعنوان منبعی تاریخی بهره نمیجست، اما در اواخر ۱۹۹۰ شروع به استفاده و بهرهمندی از قرآن برای بازسازی تاریخی صدر اسلام کرد و در آثار و کتب خود به آیات قرآن استناد میکرد و تدوین ۱۰ مقاله با این رویکرد را پیش برد.
الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام