سینمای ایران بعد از دهه شصت از قهرمانپروری فاصله گرفت و به سمت فیلمهای اجتماعی با شخصیتهای منفعل روی آورد. این در حالی است که در گذشته حتی آثار اجتماعی و ملودرام هم قهرمان داشتند.
این موضوع باعث شد سینمای امروز کشورمان جذابیت عام خود را از دست داده و تنها مخاطبانش قشری خاص باشند.
شهید سلیمانی در میان قهرمانانی که این سرزمین دارد یکی از بهترینهاست که بعد از شهادتش هنوز فیلم یا سریالی درباره وی ساخته نشده است. در این رابطه گفتوگویی با سینماگران داشتهایم که در ادامه با بخش نخست آن همراه میشویم.
بینیازی به بزرگنمایی
ابراهیم اصغری، تهیهکننده سینمای دفاع مقدس با بیان اینکه تصویرسازی از قهرمانان یکی از اولویتهای سینما در هر کشور است، گفت: اگر به آثار سینمایی در کشورهای مختلف بنگرید متوجه خواهید شد فیلمسازی درباره قهرمانان همیشه یکی از اولویتها بوده است. گواه این ادعا نیز فیلمهای بسیاری است که پیرامون قهرمانان هر کشور ساخته شده است. در ایران اسلامی نیز چنین افرادی کم نیستند که برای کشورشان نقش قهرمان را ایفا کنند. پرچمدار قهرمانان این سرزمین نیز حاج قاسم سلیمانی است.
وی افزود: سردار دلها تنها یک نخبه جنگی نبود بلکه الگویی که وی در بحث مدیریت از خود نشان داد، بیمثال است. درباره کیفیت عملکرد حاج قاسم، همین اندازه بس که بدانیم همه ملت وی را عاشقانه دوست دارند. حاج قاسم دارای ویژگیهای منحصر به فردی است که هر یک از آنها قادرند الهام بخش یک اثر سینمایی یا تلویزیونی باشد. پرداختن به ویژگیهای حاج قاسم یکی از ضرورتهای مدیریتی کشور است زیرا الگوبرداری از رفتار وی میتواند کلید حل بسیاری از مشکلات امروز باشد.
تهیهکننده فیلم «شور شیرین» توصیه کرد: فیلمی که قرار است حاج قاسم را محور قرار دهد نیازی به اغراق ندارد چون صرف روایت واقعیت خود، بهترین رویکرد برای تصویرسازی از ایشان است. در کلامی دیگر قهرمانانی نظیر سردار دلها نیازی به بزرگنمایی ندارند چون تمام کارهایی که انجام دادند، مثالزدنی است. مطمئناً هیج فیلم یا سریال تلویزیونی به تنهایی قادر نیست بیانگر تمام وجوه شخصیتی ایشان باشد اما اگر تعداد تولیدات در این حوزه زیاد باشد اتفاق خوبی رقم خواهد خورد.
رضا برجی فیلمساز و جانباز جنگ هم درباره حاج قاسم و فیلمسازی از وی بیان کرد: در جشنواره عمار پیشنهادی ارائه کردم که به واسطه آن بتوان در سینما بیشتر به شخصیتهای برجستهای چون حاج قاسم نظر داشت زیرا متاسفانه در این حوزه بسیار کم هستیم. کمکاری در این رابطه تنها مختص به حاج قاسم نمیشود بلکه تمامی سینما را در برگرفته است در حالیکه در هالیوود در پرداختن به قهرمانانشان بسیار موفق عمل کردهاند.
وی ادامه داد: در سینمای آمریکا از یک سرباز معمولی یک قهرمان ساخته میشود در حالیکه ما از قهرمانانمان نمیتوانیم یک سرباز معمولی بسازیم. چند سال پیش سفری به یکی از نقاط دورافتاده، افغانستان داشتم در آنجا قهوهخانهای بود که در آن عکس «رمبو» روی دیوار بود. این اتفاق را در یکی از روستاهای آفریقا هم مشاهده کرد. این امر نشان از قدرت کاری هالیوود دارد. در ایران از گذشته تا به امروز قهرمان وجود دارد ولی چند اثر سراغ دارید که برای مثال به ستارخان پرداخته باشد. هرچند به صورت معدود سریالهایی چون «میرزا کوچکخان» را داشتهایم.
ما گنجینهای چون شاهنامه داریم که اگر در هر کجای دنیا بود تا به حال پیرامون داستانهای آنها فیلم ساخته میشد ولی آیا یک فیلم سراغ دارید که در این رابطه تولید شده باشد؟ این مثالها نشان میدهد کمکاری ما ریشه در گذشته دارد و هم اکنون نیز ادامه دارد.
برجی حساسیت پیرامون شخصیتهایی چون حاج قاسم را دلیل مناسبی برای کمکاری در این رابطه ندانست و گفت: ممکن است عدهای معتقد باشند فیلمسازی درباره شخصیتهایی ملی با حساسیتهای بسیاری روبهرو است برای همین فیلمسازان کمتر تمایلی برای نزدیک شدن به این حوزه دارند. من این موضوع را صحیح نمیدانم. من یکی از منتقدان فیلم «موقعیت مهدی» بودم. چون فکر میکردم به شکل مناسبی به شهید باکری نظر نشده بود اما دیدیم این کار با استقبال خوب مردم مواجه شد. این برخورد نشان میدهد نباید از نزدیک شدن به قهرمانان هراس داشت بلکه باید با ایمان و اعتقاد به آن ورود کرد. همانند فیلم «ایستاده در غبار» که اتفاقی مثالزدنی در سینما بود.
وی تاکید کرد: تحقیق مهمترین شرط برای ساخت فیلم درباره حاج قاسم است چون اگر این اتفاق رخ دهد دیگر کارگردان نیاز ندارد تا به قهرمانش قداست دهد؛ امری که به نظرم پاشنه آشیل کارهای دفاع مقدسی است. در کار نمایشی اگر شخصیتپردازی به شکلی درست انجام شود دیگر نیازی به بزرگنمایی نخواهد بود. نکته دیگر که روی آن تاکید دارم به فاخر کار کردن در این حوزه مربوط میشود. یعنی به جای تولید چند فیلم متوسط بهتر است یک اثر درخشان تولید کنیم. این رویکرد تاثیرگذاری و جریانسازی بهتری خواهد داشت.
این فیلمساز جنگ اضافه کرد: انتخاب برشهای زندگی قهرمانان یکی دیگر از اتفاقاتی است که حتما باید روی آن دقت نظر انجام شود. چون باید بدانیم پرداختن به کدام بخش زندگی قهرمانان قادر است جریانسازی بهتری داشته باشد. حاج قاسم در مقطعی از زندگی خود بدون درگیری نظامی توانست اشرار کرمان را سرکوب کند. هوش و درایت ایشان چنین اتفاقی را رقم زند. این قبیل موضوعات به لحاظ سینمایی زیباییهای بسیاری دارد که نسبت به آن مغفول هستیم.
کمتوجهی به بخش خصوصی
حمید بهمنی یکی دیگر از سینماگران دفاع مقدس هم پیرامون فیلمسازی درباره حاج قاسم چنین اظهار نظر کرد: کار کردن در این قبیل موضوعات سخت و دشوار است چون نمیشود در این عرصه همه را راضی نگاه داشت به ویژه که موضوعات اینچنینی مدعیان بسیاری هم دارند. همین عامل باعث شده در این رابطه کار چندانی تولید صورت نگیرد.
وی افزود: مدیریت نادرست سینمایی دلیل شکلگیری چنین فضایی است چون اگر در این رابطه چارچوب و شاخصه درستی وجود داشت به فیلمسازان اجازه میداد عملکرد مطلوبی داشته باشند. پیشنهادم این است مرکز خاصی در نظر گرفته شود که برای همه مقبولیت لازم را داشته باشد به نحویکه اگر اثری مورد تایید این مرکز قرار گرفت دیگر کسی با آن مخالفت نداشته باشد. در این زمان میتوان انتظار کارهایی خوبی را با محوریت حاج قاسم داشت.
وی در انتها تصریح کرد: نهادهای دولتی که قادرند درباره حاج قاسم کار کنند، کم نیستند. انجمن سینمای دفاع مقدس، وزارت ارشاد، حوره هنری و.... از جمله این بخشها هستند اما این موضوع دلیل نمیشود تا بخش خصوصی در این رابطه کم کار باشد. به هر حال نمیشود منکر شد که فعالیت بخش خصوصی در این حوزه بسیار دشوار است پس باز هم دولت است که با حمایتهای خود قادر است عاملی برای تشویق بخش خصوصی باشد.
گفتوگو از؛ داوود کنشلو
انتهای پیام