به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «نقد کتاب فلسفه تربیتی امام موسی صدر» امروز سهشنبه 25 بهمنماه از سوی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی برگزار شد.
معصومه عبدلی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، و نویسنده کتاب در این نشست سخنرانی کرد که در ادامه میخوانید:
این کتاب میتواند مقداری در ذهن خواننده ابهام ایجاد کرده و فهمش دشوار باشد چراکه یک موضوع را هم از نظر فلسفی و هم تربیتی بررسی کند و راجع به شخصیتی صحبت میکند که خودش حاضر نیست و در عین حال مکتوبات و گزارههایی که از وی باقی مانده به حدی نیست که بتوان در مورد آن کتاب نوشت بنابراین کاری که انجام دادیم دشوار بود. درباره دلیل اینکه سراغ اینکار رفتم باید بگویم که دغدغه بنده شناخت یک رهبر دینی موفق در عرصه پیچیده و متکثر لبنان بود. وی از سن 29 سالگی با عقبه حوزوی در حد اجتهاد وارد یک محیط پیچیده میشود که آشنایی کافی هم با آن ندارد. چشمهای شیعیان به دست وی است که حرکتی ایجاد کند لذا تا سن 49 سالگی فعالیتهایی در لبنان، منطقه و جهان انجام میدهد که بسیار تأثیرگذار و شگفتانگیز است.
وی عمیقاً این را نکته درک کرده که فرصتها در حال از دست رفتن هستند و باید هر کاری در این راستا انجام دهند. وی شیعیان را از فقر و فلاکت و احساس بیهویتی شدید رها میسازد چراکه بسیاری از جوانان شیعه از بیهویتی، جذب کمونیستها میشوند یا شناسنامه مسیحی میگیرند تا بتوانند از امکاناتی که مسیحیان در لبنان به لحاظ حقوقی دارند استفاده کنند. ایشان در کنار این فعالیتها، به دنبال متحد کردن کشورهای عربی منطقه در مقابل اسرائیل بودند. همچنین مسئله گفتوگوی تمدنهای عربی و اروپایی را پیش میکشند چراکه معتقدند در غیر اینصورت دچار وضعیت خونینی میشویم.
امام موسی صدر ارتباط بین سیاسیون و اصناف و دولت و .... را در عین تلاش برای ارتقای جایگاه شیعیان پیش میبردند. این موفقیت بزرگی که رخ میدهد باعث میشود هم شیعیان ارتقا پیدا کرده و دارای کارگاهها و هنرستانها و مدارس و بیمارستانها شوند و هم مجلس اعلای شیعیان را تشکیل میدهند تا حقوق آنها را استیفا کنند. همزمانی همه این مسائل یعنی دغدغه دینی و ملی داشتن، نشانه یک فکر بزرگ است. امام موسی صدر مواجهههای بزرگی در زمینه ایجاد وحدت و احقاق حقوق فلسطینیها داشتند اما در هر عرصهای که وارد شدند شاهد توفیقاتی هستیم.
امام موسی صدر موفق شدند در میان همه فرقههای سیاسی و سران کشورهای اسلامی نفوذ کنند و این امر ناشی از منش و رویکردهای ایشان بود. اگر امام صدر را با دیگر مصلحان اجتماعی در جهان اسلام مقایسه کنیم به تفاوتهای شگرفی دست پیدا میکنیم. مثلاً اگر درباره سید جمال الدین اسدآبادی یا امثالهم صحبت میکنیم به این نتیجه میرسیم که آنها صرفاً به یکی از ابعاد پرداختهاند اما امام صدر همه ابعاد را در نظر داشتهاند و اگر آنها از بالا به پائین رایزنی کردهاند اما امام موسی صدر با مردم هم دنبال رایزنی بودهاند لذا بنده ایشان را در همه ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، تربیتی، اجتماعی و ... یک الگو میدانم اما چون رشته خودم علوم تربیتی است بنابراین ترجیح دادم که به جنبههای تربیتی زندگی ایشان بپردازم تا الگوی برای حاکمان و مردم باشد.
چند چالش اساسی هم درباره معرفی امام موسی صدر وجود داشت؛ چالش اول این بود که جامعه ما شناخت چندانی از ایشان ندارد و حتی برخی اساتید هم فرق بین امام موسی صدر و شهید محمد باقر صدر را نمیدانستند بنابراین معرفی چنین شخصیتی بسیار سخت بود. سختی دیگر ثابت کردن این مسئله بود که امام موسی صدر، یک فیلسوف تعلیم و تربیت است. چالش دیگری که بنده در انجام این تحقیق داشتم این بود که با چه روشی اقدام به نگارش تحقیق کنم. لذا با استاد بزرگ رشته تعلیم و تربیت یعنی دکتر نقیبزاده مشورت کردم و پرسیدم آیا میتوانم امام موسی صدر را به عنوان استاد تعلیم و تربیت معرفی کنم که ایشان پرسیدند نتیجه کار ایشان چه بوده است؟ بنده گفتم نتیجه این بوده که نه تنها جوانان شیعه بلکه جوانان مسیحی و اهل تسنن نیز بعد از سالها جذب گروههای مقاومت میشوند. همچنین وی از جنگهای زیادی جلوگیری کرده و به تربیت زنان و کودکان توجه کرده است لذا دکتر نقیبزاده گفتند وی از این منظر یک فیلسوف تعلیم و تربیت است چون اندیشهای پشت شکل تربیت وی بوده است.
نکتهای که باید اشاره کنم این است که محتوای پژوهش یعنی کاری که در رساله دکترای بنده انجام شد، مقداری با کتاب متفاوت است و این میتواند پژوهشگران را دچار ابهام کند چراکه جابهجاییهایی در فصول رساله صورت گرفته است. نکته دیگر اینکه بنده به گفتوگوهای امام در باب اسلام و مسیحیت و گفتوگوها با شیخهای الازهر اشاره کرده و ثابت کردهام که وی قائل به گفتوگو است و در هر سخنرانی همواره میگوید سروران گرامی من. این نشان میدهد که خود را بالاتر از دیگران نمیدانستند و این هم نشانهای برای تلاش وی در راستای همزیستی مسالمتآمیز است.
همچنین حورا صدر، رئیس موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، در این نشست سخنرانی کرد که در ادامه میخوانید:
چون نویسنده در اینجا حضور دارند بنده به موضوع کتاب یا مسئله تربیت اشاره نمیکنم بلکه وظیفه میدانم از نویسنده کتاب که زحمات زیادی کشیدهاند تشکر کنم. کار ایشان سرآغاز کارهای دیگری برای بررسی تربیت از نظر امام موسی صدر شد که از موضوعات بسیار مورد توجه امام بود و حتی ایشان میفرمایند قرآن کتاب تربیت است. ما هم شرایط برای انتشار آن را فراهم کردیم تا پژوهشگران دیگر هم بتوانند در این راستا گام بردارند.
ما به سیام بهمن ماه نزدیک میشویم که به مناسبت سخنرانی امام موسی صدر در کلیسایی در لبنان، آن را روز گفتوگو نامیدهایم. این حادثه بسیار مهم بود و خود ایشان گفتند که انگار یک کشیش بیاید و خطبه نماز جمعه ما را بخواند. درست است که این اتفاقی یکتا در سراسر جهان و در تاریخ اسلام و مسیحیت است اما واقعیت این است که این اتفاق در زندگی امام موسی صدر، تک نبود بلکه ایشان مطالعات بسیار زیادی در این زمینه داشتند و به صورت عملی اعتقاد به چنین کارهایی داشتند.
کاش این امر به میزان زیادی اثرگذار میشد چراکه به میزان کافی به آن پرداخته نشده است. لازم است خاطرهای ذکر کنم که یکبار درباره مذاهب و ادیان از امام موسی صدر سؤالی کردم که ایشان در جواب بنده به آیهای از قرآن اشاره کردند و گفتند: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَىٰ وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ؛ هر یک از مسلمانان و یهود و نصاری و صابئان (پیروان حضرت یحیی) که از روی حقیقت به خدا و روز قیامت ایمان آورد و نیکوکاری پیشه کند، البته آنها از خدا پاداش نیک یابند و هیچ گاه بیمناک و اندوهگین نخواهند بود» (بقره/ 62) این سخنان از دو جهت برای بنده اهمیت داشت اول اینکه این سخنان را به دخترشان میگویند تا عقیده وی را شکل دهند و این نشان میدهد که سخنان وی شعارگونه نبوده است بلکه به صورت قلبی به وحدت ادیان و مذاهب اعتقاد داشتند. جهت دیگری که برای بنده اهمیت داشت این بود که چرا باید به صورت جدی به یک دختر یازده ساله، چنین پاسخی داده شود و این هم نشان از توجه جدی ایشان به این مسئله بود.
انتهای پیام