به گزارش ایکنا، نشست «چرایی گرایش و روشهای جذب در جریان انحرافی احمد اسماعیل بصری (مدعی یمانی)» صبح امروز 30 بهمنماه با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین سیدحسن پورآذر از مستبصران جریانهای انحرافی مدعی یمانی در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
در ابتدا فعالیتهای تبلیغی جریان احمد الحسن، به صورت تشکیلاتی نبود و هر کس به صورت جزیرهای کار میکرد و زمانی طول کشید تا صورت تشکیلاتی پیدا کرد و حوزه مهدوی شکل گرفت که بنده در آنجا حلقات شهید صدر تدریس میکردم. یک دانشکده مجازی هم ایجاد شده بود که پیروان احمد الحسن به واسطه آن تقویت شوند و با ادله این فرقه آشنا شوند و زمینه ورود برای حوزه مهدوی فراهم شود. برای ثبت نام از طلاب مدارک اخذ میشد و برای نجف ارسال میشد.
در ابتدا در این فرقه مدام دعوت به تفکر میشد و شعار آزادی فکر داده میشد و اینکه خودت یاد بگیر و بفهم ولی وقتی وارد فرقه میشدی مشاهده میکردی که اظهار نظر فردی ممنوع است و شما حق نداری اظهار نظر کنی حتی در مواردی که مطابق منابعشان باشد. اگر شما میخواستی در یک مورد جزئی نظر بدهی باید اول آنها میگفتند بعد ما بگوییم. با اینکه همه مکاتب و فرقهها تطبیق کلی بر مصادیق را امر عقلی میدانند ولی در این فرقه تا زمانی که مکتب حرفی نزده است شما نباید اظهار نظر کنید. لذا در این جریان به کسانی که صاحب فکر و اندیشه هستند خیلی میدان داده نمیشود چون احساس خطر میکنند.
ما در سال 98 مطالعات فردی و مباحثات خود را ادامه دادیم تا حس دشمنی بدنه این جریان با علما و نظام اسلامی را تعدیل کنیم. ما فعالیتهایی داشتیم تا این کینهورزیها از بدنه جریان احمد الحسن با نظام کم شود و دچار مشکلات امنیتی نشوند. ضمن این مطالعاتی که داشتیم با اشکالات متعدد برخورد کردیم که از ابتدا وجود داشت. بعد از برخورد با این اشکالات متعدد دیدیم پاسخهایی که داده میشود نه تنها شبهات را رفع نمیکند بلکه بر آنها صحه میگذارد و ظاهرا اینها خودشان به این شبهات آگاهی ندارند و پاسخهای متناقض و متعددی به آن میدهند، گویی از اول احتمال نمیدادند چنین اشکالات و شبهاتی پیش میآید. نهایتا جلوی آزادی فکر را میگرفتند تا توجهی به شبهات نشود و معتقد بودند همین که پذیرفتید ایشان امام است هر چه گفت را باید بپذیرید. از نظر آنها کاربرد فکر تا آنجا است که امام را شناختی و بعد از آن باید فقط گوش بشوی. وقتی ما دوباره به ادله برگشتیم و ادله را بررسی کردیم دیدیم بنیادیترین ادله این فرقه مبتنی بر ادله متشابهی است که ما آن را قطعی میدانستیم.
در ادامه به برخی از عواملی که نسبت درباره شخص بنده اتفاق افتاد و باعث میشود هر کدام از طلاب درسخوانده و عموم مردم به این سمت گرایش پیدا کنند اشاره میکنم. عواملی که باعث گرایش مردم به این فرقه میشود هم عوامل درونی و شخصیتی است و هم بیرونی. یکی از عوامل افسردگی است که ممکن است از جهات مختلف برای هر فردی ناشی شده باشد. افسردگی زمینه میشود که فرد پذیرایی بیشتری نسبت به این جریانات داشته باشد. افسردگی که ناشی از بیتوجهی اجتماعی است سبب میشود شخص به این جریانات گرایش پیدا کند خصوصا اینکه در این جریانات به افراد بها و شخصیت داده میشود. این یکی از عوامل درونی است، عامل دیگر زودباوری است. افرادی به سمت این فرقهها گرایش پیدا میکنند که سطحینگر و زودباور هستند و قدرت تحلیل مسائل را ندارند و با دو سه روایت برایشان یقین حاصل میشود. این سطحینگری و بسیطنگری موجب میشود به این جریانات گرایش پیدا کنند.
عامل دیگر این است که انسان یکسری گرایشات قلبی دارد که موجب میشود متوجه اشکالات ادله فرق انحرافی نشود. شاید هم متوجه میشود ولی دوست ندارد آن اشکالات را باور کند چون پیشفرضهایی دارد و روش تبلیغ مبتنی بر آن پیشفرضها است لذا شخص به این سمت گرایش پیدا میکند. تقوای علمی داشتن کار دشواری است یعنی انسان پیشفرضهای ذهنی خودش را هنگام تحقیق کنار بگذارد.
عامل دیگر تکبر علمی است. ما افراد زیرک فراوانی میدیدیم که به این جریانات انحرافی گرایش پیدا میکنند چون دچار تکبر علمی بودند. این افراد یک تحقیقات خودسری انجام دادند و به نتیجهای رسیدند و فکر میکنند کسی همانند آنها قادر به فهم روایات نیست لذا وقتی کسی به اشکالات فکری آنها پاسخ میدهد فکر میکنند این فرد در بالاترین درجه فکری و در مرتبه امام معصوم است.
نکته دیگر جهل و عدم آگاهی است. خیلی افراد نسبت به روایات آگاهی ندارند و این جهل و عدم آگاهی عامل بزرگی برای گرایش به این سمت است. این عوامل درونی است که باعث میشود گرایش پیدا شود و افراد گمان میکنند در مسیر درست قرار گرفتند.
یکی از عوامل بیرونی که باعث میشود در افراد گرایش پیدا شود عوامل محیطی است از جمله عوامل سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و حتی عوامل طبیعی مثل سیل و زلزله. وقتی حکومتی به عنوان حکومت امام زمانی مطرح میشود باعث میشود روایات ظهور با آن تطبیق داده شود و زمینه گرایش افراد به مهدویت و فرق انحرافی ایجاد میشود.
عامل دوم از عوامل بیرونی ضعف علمی جامعه نخبگانی ما نسبت به مسائل مهدویت است و لازم است توجه بیشتری به کلام نقلی و عقلی شود و نیروی کافی در این زمینه تربیت شود. متاسفانه در حوزه توجه کمی به روایات میشود و افراد به صورت خودسر سراغ روایات میروند و دچار اشکالاتی میشوند. وقتی ما نیاز جامعه به معارف اهل بیت که از روایات گرفته میشود را تامین نکنیم افراد به صورت خودسر سراغ روایات میروند و دچار انحرافاتی میشوند. کاش میشد محور مباحث علمی در حوزه قرآن و روایات باشد و طلبه از ابتدا با منابع اصلی و متون اصلی آشنا شود همانطور که در میان اهل سنت از ابتدا با حفظ قرآن و روایات مباحث را آغاز میکنند.
عامل دیگر از عوامل بیرونی که باعث گرایش افراد به سمت این جریانات میشود نقد غیرعالمانه است. گاهی افراد عالم هستند ولی در نقد این جریانها سطحی نگاه میکنند و اساسا فرقهشناسی نکردهاند که این فرقه چه میگوید. وقتی افراد اطلاع ندارند و نقد میکنند زمینه گرایش افراد فراهم میشود. عامل بعدی برخورد امنیتی با انحرافات اعتقادی است که باعث گرایش افراد به سوی آن فرقه میشود. این عوامل بیرونی است که باعث گرایش افراد به این جریانها میشود.
انتهای پیام