حسن باستانی؛ نویسنده شهیر متون نمایشی مختلف کشور، یکی از نویسندگان سریال فاخر سعدی است که هشت سال است تولید آن بی هیچ توضیحی از سوی صدا و سیما متوقف شده است. تولیدی که در آغاز حرکت و اعلام خبر آن، موجی از شادی را میان علاقهمندان به حوزه ادبیات کهن فارسی، به ویژه شیفتگان ادبیات معرفتبخش، حکمی، دینی، جذاب و ژرف شیخ اجل، سعدی شیرازی از یک سو و از سویی دیگر، میان قاطبه هنرمندان، فعالان تلویزیونی و از همه مهمتر عموم مخاطبان رسانه ملی ایجاد کرد.
ماجرا از این قرار بود که در سال 1390 خبر تولید سریال «الف ویژه» به عنوان یکی از آثار فاخر تلویزیون درباره زندگی و زمانه سعدی منتشر شد. مراحل تحقیق تا نگارش فیلمنامه سریال «سعدی» چهار سال زمان برد و در نهایت فیلمنامه نهایی در سال 1394 با مشارکت قریب به 15 نویسنده، با نظارت و سرپرستی منصور براهیمی به پایان رسید.
اما از آن زمان تا به امروز، هشت سال است که ساخت این سریال به دلایلی که بر هیچکس معلوم و مشخص نیست به تعویق افتاده است! هشت سال است که فیلمنامه این اثر در آرشیو رسانه ملی در حال خاک خوردن است.
با توجه به آنکه حسن باستانی یکی از اعضای تیم محققان، پژوهشگران و نویسندگان این سریال است، در این گفتوگو، دلایل این اتفاق را در کنار نیاز مخاطب امروز به متون کهن و شیوه پرداخت این آثار به زبان امروز به بحث گذاشتیم.
حسن باستانی نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس شناختهشده کشور در گفتوگو با ایکنا درباره روند اقتباسی ادبی در فرایند تولید آثار تئاتری، سینمایی و تلویزیونی با توجه به دامنهدار و سابقهدار بودن این اتفاق در فرهنگ ایرانزمین با اتکا به غنای ادبیات کهن و آثار ممتاز نویسندگان کشورمان، با بیان آنکه روند اقتباس طی پنج دهه اخیر با وجود تعدد و تکثر رسانهها که انتظار را به سمت افزایش کمی و کیفی تولیدات در این عرصه سوق میدهد بیشتر شکل نزولی به خود گرفته است خاطرنشان کرد: دلیل این امر به دیدگاههای نوینی برمیگردد که میان جوامع هنری رسوخ پیدا کرده است.
وی با اشاره به آنکه تجربه شخصی من و گروه، بیشتر بازتابدهنده بیمیلی مخاطبان در مواجهه با آثار اقتباس شده از شاهکارهای ادبیات کهن ایران چون شاهنامه فردوسی و گلستان سعدی است افزود: معتقدم یکی از دلایل این آسیب مدلول ضعف فرهنگ آموزشی ما در کشور است که نتوانستهایم بزرگان ادب فارسی را به شکلی شایسته و اصولی به مخاطبان معرفی کنیم. نبود وجود نگاه تخصصی در حوزه آموزش، باعث گریزان شدن مردم در مواجهه با مشاهیر ادبیات ایران خاصه فردوسی، سعدی و گنجینه آثار آنها شده است هر چند که برای اقتباس ادبی در تولید نمایشنامه و فیلمنامه بیشتر از سایر شعرا و ادبای بزرگ ایران قابلیت بهرهبرداری دارد. البته این تنها دلیل نیست و عوامل اجتماعی و فرهنگی مختلفی وجود دارند که باعث شده مخاطب در مواجهه با این دست آثار خیلی تمایل و رغبتی نداشته باشد.
نویسنده و کارگردان نمایش «قصههای من و تو و رستم و شاهنامه» تصریح کرد: اما در نقطه مقابل قاطبه مخاطبانی که در مواجهه با آثار اقتباسی بیشتر نگاه واپسگرایانه دارند، گروهی از مخاطبان نیز وجود دارند که مشتاقانه روند تولید، اجرا و ارائه آثار اقتباسی، خاصه در گونه اقتباس ادبی از بزرگان ادب فارسی را مجدانه پیگیری میکنند.
سهم هنرمندان در ایجاد فاصله نسل امروز با آثار کهن
باستانی بر لزوم اهمیت و توجه به زبان و نگاه نسل امروز مخاطبان در مواجهه با آثار هنری به ویژه با تامل به عصر و زمانه مدرن، تغییر نگرشها و افکار عموم مردم جهان و نه تنها ایران، به سبب زیست آنها در فضای مجازی و دنیای عظیم رسانهها را در تولید آثار اقتباسی با اتکا به گنجینههای کهن ادبی را امری بسیار حائز اهمیت دانست و یادآور شد: اغلب هنرمندان به دلیل علاقه خود و عِرقی که به ادبیات کهن دارند تلاش میکنند در تولید اثر هنری خود به کلیت اثر و موضوعی که از زبان شاعر و ادیبی که قرنها پیش و در عصر و زمانه دیگری زیست میکرده وفادار بمانند. این تنوع نگاه و زبان میان دوران کهن و عصر مدرن خود عامل دیگری در به وجود آمدن بیمیلی مخاطبان امروز در مواجهه با آثار کهن و گنجینههای ادب فارسی شده است.
نویسنده و کارگردان نمایش «سوگنامهٔ فرود سیاوشان» با تاکید برآنکه در این نگاه بخشی از این آسیب به خود هنرمندان نیز بازمیگردد، گفت: شاید تقصیر خود ما باشد که در تولید این دست از آثار اقتباسی نگاه روزآمدی به ارائه قصه و نحوه روایت داستانهای کهن به مخاطبان امروز نداریم. در معرفی این افراد بزرگ و آثار گرانسنگشان در قالب گونهای مدرنتر دست به تجربه و ارتباط با مخاطب نزدیم! و درست در نقطه مقابل مدام سعی میکنیم در همان قالب اساطیری و کلاسیک با آنها برخورد کنیم. گویا نمیخواهیم به این مهم توجه کنیم که ذائقه مخاطب امروز با روند ارائه این دست از آثار در همان شمایل کهن خود فاصله دارد.
ترسیم سه ضلع مثلث آسیبها
باستانی با تأکید بر آنکه تمامی مؤلفههای گفتهشده در قالب نگرش پژوهشی باید مورد آسیبشناسی قرار گیرد خاطرنشان کرد: خلاء مداقه و فقرِ پژوهش توسط نویسندگان آثار دراماتیک در مواجهه با آثار کهن ادبی؛ فاصله گرفتن از دوران نگارش و سرایش آثار سترگ ادب فارسی و عدم ارائه آنها به زبان روز برای مخاطبان نسل حاضر و همچنین از خود و برای خود دانستن شعرا و نویسندگانی چون سعدی، حافظ، مولوی و فردوسی؛ سه مؤلفهای است که از دیدگاه من باعث بروز آسیبهایی شده که در این گفتوگو به آنها اشاره کردم.
وی با اشاره به آنکه شاید میزان اثرگذاری سه مولفه ذکر شده متفاوت باشد اما همه این مؤلفهها در وقوع آسیبی که امروز با آن مواجه هستیم مهم و دخیل هستند ادامه داد: اگر تنها به یک قرن قبل بازگردیم، عدم وجود رسانههای صوتی و تصویری باعث گرایش اغلب مردم به داستانگویی و نقالی شده بود. ما طی قرنها در فرهنگ ایران و ایرانی شاهد بودیم که تمام مردم از هر قشر، طبقه و تفکری پای نقل و قصه مینشستند.
نویسنده و کارگردن نمایش «کیست این پنهان مرا» با اشاره به این مهم که ردپای سعدیخوانی، شاهنامهخوانی، خوانش کلیلهودمنه و تمام آثار سترگ ادب فارسی را تا پیش از یک قرن پیش در نقلِ نقالان، روایتِ راویان و طنین صدای قصهگویان در فرهنگ مردمان کشورمان میتوان رصد کرد اظهار داشت: دلیل این مهم تلفیق وجه ادبی با وجه سرگرمی اشکال نمایشی برای جلب و جذب هر چه بیشتر مخاطبان به این دست از آثار بود. چرا که سرگرمیهای دیگری وجود نداشت. جذابیت این همنشینی عموم مردم با این اشکال نمایشی برآمده از اقتباسهای ادبی تا حدی بود که حتی ما شاهد آن بودیم که علاوهبر هنرمندان، خود مردم بهدلیل ارتباط مستمری که با اشکال نمایشی از زبان نقالان، راویان و قصهگویان داشتند حتی شاهنامه، گلستان و بوستان سعدی را حفظ میکردند.
یورش و حمله مدرنیته به فرهنگ کشورها
باستانی با اشاره به آنکه ورود مدرنیته به مثابه یورش و حملهای بود که نهتنها فرهنگ کشور ما که در تمام جهان باعث ایجاد فاصله میان مخاطبان دنیای مدرن با داشتههای ادبی در تمامی سرزمینها ازجمله کشور عزیزمان ایران شد یادآور شد: بیان این گفتهها در مقام تأیید و یا رد اتفاقهای بهوقوعپیوسته در تاریخ فرهنگِ یک قرن اخیر کشورمان و یا تمام جهان نیست. این مواجهه امری ناگزیر است.
نویسنده و کارگردان نمایش «که این خدایت را خوش آمد»؛ افزود: مسئله آن است که جوامع در مواجهه با دوران مدرن، افزایش فضاها و زبانهای رسانهای چگونه تلاش کردهاند تا داشتههای تمدنی، فرهنگی، هنری و ادبی خود را به مخاطبان دوران مدرن در قالب همین تنوع رنگارنگ رسانهای ارائه دهند. شاید اگر در مقام آسیبشناسی برآییم، این مهمترین آسیبی است که باعث ایجاد فاصله میان مخاطبان کشورمان با آثار کهن ادبی که بخش مهمی از فخر فرهنگ و تمدن ایران را با خود یدک میکشند شده است.
وی با تکرار این مهم که هجوم مدرنیته در عصر حاضر، امری ناگزیر است و نمیتوان جلوی آن را گرفت افزود: باید برای حفظ داشته و داراییها بیش از پیش تلاش کنیم و از ایجاد فاصله بین نسلهای جدیدتر با داشتههای گرانسنگ ادبی، هنری و تمدنی که با آموزههای ایرانی-اسلامی، آئینی-مذهبی و عرفی-فرهنگیِ رنگارنگ اقوام مختلف سرزمینمان گره خورده جلوگیری کنیم. معتقدم بهترین مسیر برای برونرفت از این آسیب آن است که به طریق درست مشاهیرِ فرهنگ و تاریخ سرزمینمان را به مخاطبان امروزی معرفی کنیم.
میراثداران خوبی نبودیم!
باستانی با بیان آنکه در مواجهه با عموم مخاطبان برای ارائه داشتههای فرهنگی-هنری خود از هر جنسی، از جمله در حوزه ادبیات، چه از سوی هنرمندان و چه از سوی مسئولان و متولیان فرهنگی بیشتر نگاه تحمیلی و دستوری مدنظر قرار گرفته است بیان داشت: مخاطب جهان امروز به واسطه تنوع رسانهها و آزادی انتخابی که در مواجهه با آنها دارد زبانی متفاوت و فرهنگ ارتباطی متفاوت را میطلبد.
نویسنده و کارگردان نمایش «مولای بییاور» افزود: مخاطب امروز دیگر با نگاه دستوری پا پیش نمیگذارد؛ درست برعکس این نگاه و شیوه باعث میشود او با جهان تولیدات فرهنگی و هنری که ریشه در داشتههای کهن تمدنی سرزمین او دارد اما با زبان و نگاه امروزیاش خوانشی ندارد فاصله بگیرد.
وی با بیان آنکه از مسئولان و متولیان تا بدنه هنرمندان در مواجهه با گنجینه و میراث ادبی ارزشمندی که از گذشتگان بهدستمان رسیده میراثداران خوبی نبودهایم خاطرنشان کرد: در این منظومه وظیقه همه ما از مدیران و مسئولان تا هنرمندان و تولیدکنندگان آثار هنری، ایجاد پلی مستحکم برای برقراری ارتباط میان مخاطبان امروز با داشتههای ارزشمند گذشته است. اما به سبب عواملی که ذکر شد در برقراری ارتباط مخاطبان نسل جدید با گنجینه ادبی که فصل مهمی از فرهنگ و تمدن ایرانی-اسلامی را به آنها ارائه کردهاست توفیقی نداشتهایم.
دلیل امیدواری به آینده
به گفته باستانی؛ در مواجهه با این آسیب کلان، نقطه امیدواری بسیار درخشانی پیشاروی ما قرار دارد. آن به مواجهه پژوهشگران و هنرمندانی باز میگردد که هنوز با وجود ایجاد فاصله میان مخاطبان نسل امروز با داشتههای ادبی سرزمینشان؛ مجدانه، مجاهدانه، سختکوشانه و عاشقانه تلاش میکنند تا با دستیابی به زبان، ادبیات جدید و مورد پسند نسل امروز مخاطبان، آن داشتههای عظیم و عمیق فرهنگی و ادبی را بهعنوان میراثی ارزشمند از تمدن و فرهنگ ایرانی-اسلامی به آنها انتقال دهند.
محقق و پژوهشگر ادبیات کهن فارسی خاطرنشان کرد: این نقطه امیدواری از آن دست امیدواریهایی نیست که صرفاً برای دلخوشی در مسیر تعالی فرهنگی ایران از آن یاد کنیم؛ بلکه مؤلفهای است که چه در بدنه دانشگاهی و نخبگانی و چه در حوزه تولید آثار تئاتر، سینما و تلویزیون و حتی ورود تولیدکنندگان آثار فرهنگی-هنری به رسانههای جدید شاهد تحقق آن هستیم. استمرار این موج میتواند نویدبخش روزهایی خوش برای آینده باشد.
باستانی در پاسخ به دلایل توقف روند تولید سریال سعدی به محض به پایان رسیدن فیلمنامه این سریال و همچنین شیوه طی کردن مراحل تحقیق تا نگارش این اثر، با اشاره به آنکه واقع امر آن است که من هیچ اطلاعی در این زمینه که چه زمانی قرار است سریال سعدی رنگ تولید و پخش را ببیند ندارم! افزود: در مورد تحقیق تا نگارش نهایی متن فیلمنامه این اثر، پیش از هر چیز باید بگویم که تحقق این اتفاق بزرگ و خوشایندی که نتیجه آن به نگارش فیلمنامه سریال سعدی در گونه فیلمنامههای «الف ویژه» صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران منتج شد؛ تام و تمام مدیون تلاشهای استاد منصور براهیمی است.
وی با اشاره به آنکه تمام گروه نویسندگان این اثر، جمعی متشکل از 14 الی 15 نفر بود که در دورههای مختلف اضافه و کم می شدند افزود: گروه نویسندگان، تمامِ وقت و زندگی خود را برای نگارش این تحقیق گذاشتهاند. تنها پروژه تحقیق فیلمنامه سعدی برای جمعآوری اطلاعات و فیشبرداری حدود دو سال زمان برد. در ادامه برای نگارش اولیه این سریال، رسیدن به خلاصه داستان، سیناپسهای نهایی و برخی از دیالوگنویسیها بیشاز سه سال زمان صرف شد.
عضو گروه نویسندگان فیلمنامه سریال «سعدی» با تاکید بر آنکه حضور در این اثر، پروژهای بسیار طولانی و وقتگیر بود که تمام گروه را عاشقانه با یاد سعدی کنار همدیگر جمع میکرد خاطرنشان کرد: من نیز مانند تمام افراد در گروه نویسندگان این سریال به شکل متمرکز هر روز 16 ساعت برای نگارش این سریال وقت میگذاشتم. این زمان برای فردی که مجبور است از منبع دیگری برای زندگی ارتزاق کنند، به دلیل تعهد و عشق به این کار که با نام سعدی گره خورده بود؛ هم سخت و طاقتفرسا و هم شیرین و دلچسب بود.
وقتی همه شوکه شدیم!
باستانی با تاکید برآنکه اطمینان دارم این شرایط برای دیگر اعضای گروه نیز بههمین شکل بود و تکتک آنها تمام وقت مفید خود را برای تولید این اثر گذاشته بودند، یادآور شد: درست به همین علت است که همه افرادی که در روند تولید فیلمنامه سریال سعدی دستبهکار بودیم، بیصبرانه منتظر کلیدخوردن آن بودیم؛ اما وقتی متوجه شدیم که دلایل مختلف هنوز هم نمیدانیم چیست و مسئولان حتماً از آن مطلع هستند شرایط تولید این اثر نیست؛ همه ما شوکه شدیم!
وی افزود: وقتی آثاری را این روزها از تلویزیون میبینم که با بودجهای که به آنها تعلق گرفته، تولید شدهاند در تعجب میمانم که چطور سریالی که تا این حد مورد اقبال مدیران صداوسیما قرار گرفته بود به تولید نمیرسد!
نویسنده و کارگردان نمایش «کوفیان؛ انبوهی از هیچکس» تصریح کرد: چنین دست از اتفاقات، استمرار همان نگاههاییست که ما را از گنجینه گرانسنگ فرهنگ سترگی که از گذشتگان به دست ما رسیده بازمیدارد.
باستانی در پایان ابراز امیدواری کرد در آینده نزدیک شرایطی پیش آید و مدیران امروز صداوسیما که در رأس کار و در مسیر تأیید و تولید این دست از آثار قرار دارند نگاهی مجدد به این سریال ارزشمند داشته باشند تا درنهایت شاهد تولید این اثر باشیم به عنوان ادای دین ما به میراث گذشتگان و ارائه آن به عنوان میراثدارانی لایق برای نسلهای آینده باشیم.
گفتوگو از امین خرمی
انتهای پیام