به گزارش ایکنا، مریم اردشیر لاریجانی، استادیار فلسفه اخلاق دانشگاه قم، 22 خردادماه در نشست علمی «امکان اخلاق اسلامی» که از سوی انجمن معارف و آکادمی اخلاقپژوهی روشمند دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد، گفت: وقتی سخن از اخلاق اسلامی در میان است، طبیعتاً باید یک تصوری از اخلاق دینی داشته باشیم ولی تبیین رابطه اخلاق و دین، کاری دشوار است.
وی با اشاره به معانی واژگان اخلاق و دین، افزود: تعیین معنای الفاظ، غیر از شرح و تعریف ماهیت واژگان است زیرا خیلی از اوقات برای کسب ماهیت یک موضوع به پژوهشهای علمی و نه کتب لغت مراجعه میکنیم.
اردشیر لاریجانی با بیان اینکه در مورد دین و اخلاق باید به این نکته توجه کنیم که گاهی ما قصد داریم تعریف لفظی و گاهی تعریف ماهوی از این دو مقوله داشته باشیم، تصریح کرد: تعاریف متعددی در مورد دین و اخلاق وجود دارد، به عنوان مثال حداقل 9 تعریف از اندیشمندان غربی در این زمینه بیان شده است که برخی دلخواهی هستند از جمله بیان شده که دین، همه موجودات تجلی یک وجود هستند که غیرقابل معرفت است.
اردشیر لاریجانی با اشاره به تعریف دین و اخلاق بر اساس قرآن و سنت و با بیان اینکه آیا قرآن، اخلاق خاصی را پیشنهاد داده است یا با آن سازگار است؟ اظهار کرد: اگر دین را به معنای کتاب و سنت فرض کنیم، معنای روشنی برای دین داریم و در مورد اخلاق هم تعاریف متعددی حتی در درون دایره اخلاق اسلامی وجود دارد.
استاد دانشگاه قم با اشاره به رابطه بین دین و اخلاق، تصریح کرد: برخی نقلها و چالشهایی که در بحث امکان اخلاق اسلامی مطرح است به آمیختگیهایی بازگشت دارد که ناشی از عدم تبیین روشن رابطه دین و اخلاق است؛ به نظر بنده چند سطح رابطه یعنی محتوایی، ابتناء و حجیت(یعنی آیا اخلاق بر دین مبتنی است یا خیر؟)، کمک به روشنشدن برخی زوایای معرفتی و ... بین این دو وجود دارد.
اردشیر لاریجانی با طرح این موضوع که برخی افراد و محققان در اخلاق دینی تشکیک کردهاند، گفت: در مورد امکان اخلاق اسلامی، شبهه اصلی این است که برخی امکان اخلاق اسلامی را رد کردهاند و میگویند ما چیزی با عنوان اخلاق اسلامی نداریم و فقط اخلاق مسلمین را داریم.
استاد دانشگاه قم بیان کرد: شهید مطهری در کتاب عدل الهی به بحث حسن و قبح عقلی پرداخته و آورده است که بسیاری از حسن و قبحها به استقلال عقل میرسند که عاملی برای نفی دخالت خداوند در امور است. بنابراین برخی این سؤال را مطرح میکنند که اگر بنا باشد حسن و قبح و باید و نباید به اوامر و نواهی شارع بازگشت کند، نفی عمل به اوامر الهی را چه کسی نفی کرده است؟
اردشیر لاریجانی اضافه کرد: از منظر این افراد، با پذیرش الزامات عقل مستقل از شرع، استناد به کتاب و سنت منتفی است، بنابراین نتیجه میگیرند که اخلاق اسلامی امکان تحقق ندارد. گاهی به خود آیات و روایات اشاره میکنند مثلاً آیه هل جزاء الاحسان را به نمونه ذکر میکنند که وقتی خود قرآن یکسری موارد اخلاقی بدیهی دارد که ربطی به امر الهی ندارد، نشان میدهد اخلاق مستقل از دین است بنابراین عقل و نقل استناد احکام به دین را نفی میکنند.
استاد دانشگاه قم بیان کرد: ما معتقدیم که اخلاق اشعری باطل است و تماما نمیتوان آن را به کتاب و سنت مستند کرد ولی یک نقطه تمرکز مهم وجود دارد و آن اینکه فرق زیادی بین استناد اخلاقی به کتاب و سنت با استفاده محتوای اخلاقی از کتاب و سنت وجود دارد. به عبارت دیگر ما نمیتوانیم باید و نبایدهای اخلاقی خود را در مقام حجیت به کتاب و سنت مستند کنیم.
این پژوهشگر بیان کرد: مثلاً اگر بپرسند چرا باید به عدالت رفتار کنیم، شاید بتوان گفت چون خدا گفته است ولی اگر بپرسند که چرا باید به امر خدا عمل شود، نمیتوانیم دوباره این «باید» را به کتاب و سنت مستند کنیم که ما هم میپذیریم ولی این منافاتی ندارد که دین در مورد شاکله و ارزشهای اخلاقی نظر داشته باشد.
وی با طرح این پرسش که سخن از اخلاق اسلامی و شاکله آن چه فایدهای دارد، اضافه کرد: این نکته مهمی است زیرا همه بایدها و نبایدهای اخلاقی را باید با عقلانیت خود به آن برسیم و این نتیجه گرفته میشود که احکام و اخلاق اسلامی ثمر و فایدهای ندارد.
اردشیر لاریجانی گفت: پاسخ ما این است که فایده معارف قرآن و روایات ما صرفاً در استناد و استفاده نیست بلکه خیلی از آنها در مقام تأدیب و تعلیم انسان هستند و دست انسان را میگیرند تا او را به یک فهم خاص برسانند. آیا قرآن و روایات فقط برای مسائل تعبدی هستند؟ وقتی کتاب و سنت در تک تک دقایق زندگی انسان و امور واجب و مستحب و مکروه و ... مطلب دارند چرا باید آنها را نادیده بگیریم و آیا آنها فقط برای تعبد آمدهاند؟
استاد دانشگاه قم بیان کرد: توحید عالیترین معرفت قرآنی و روایی ما است، امام صادق(ع) فرموده است که در آخرالزمان انسانهای ژرفاندیشی خواهند آمد لذا سوره توحید و آیات ابتدایی سوره حدید نازل شد. توحید امری نیست که از طریق استناد به قرآن و سنت به دست آید و امری عقلانی است ولی آیا این دلیلی بر آن است که ما از چنین منبع معرفتی بی نظیر چشم بپوشیم؟ آیا این حجم وسیع از معارف توحیدی قرآن، عبث و بیهوده است و فایدهای ندارد؟ کاملاً روشن است که قرآن و روایات در این زمینه جنبه تعلیمی دقیق و فنی برای ما دارند.
وی تأکید کرد: اخلاق اسلامی کاملاً ممکن و اثرگذار است، منتهی این اثرگذاری و امکان را نمیتوان به امر الهی مستند کرد ولی ما ظرفیت غنی از اخلاق اسلامی داریم لذا تعیین سطح در رابطه دین و اخلاق امری خیلی مهم است.
اردشیر لاریجانی با بیان اینکه علاوه بر این مباحث، عدم امکان استناد اخلاق به دین و اخذ حجیت از قرآن و سنت منحصر به نخستین «باید» یعنی لزوم تبعیت از امر الهی است، تصریح کرد: ولی چرا ما باید در باید و نباید و حسن و قبحهای دیگر خود را از باید و نبایدهای دینی و آیات و روایات بیبهره کنیم؟ مثلاً اگر بپرسند چرا فلان امر قبیح یا خوب است چه ایرادی دارد در فرایند الزامهای واسطهای بگوییم که چون خدا گفته است؟ یعنی آن را به امر الهی مستند کنیم.
وی با تأکید بر اینکه ترسیم اخلاق اسلامی به معنای باید و نباید سخنی کاملاً معقول و بسیار مفید است و به صرف بیان شبههای مشابه آن چه گفته شد نباید از آن چشم پوشید، گفت: برخی معتقدند که اعتقاد به استقلال ذات اشیاء، آثاری در حیطه معرفت بشری دارند، از جمله اینکه منجر به حذف اخلاق، اقتصاد و فقه اسلامی و .. خواهد شد.
استاد دانشگاه قم بیان کرد: سروش این بحث را مطرح کرد که سکولاریسم، فرزند فلسفه عقلانی متافیزیکی است و برای اولین بار فلاسفه یونان، اقدام به فلسفیکردن نظام عالم کردند و با این کار خداوند را از جهان و هستی دور کردند و تبیین امور عالم جدا از خدا انجام گرفت. همین فلسفه بود که تلاش کرد تا جهان را بدون خدا تبیین عقلانی کند. نتیجه اینکه وقتی حسن و قبح در اخلاق مطرح شد، از خدا جدا شد.
اردشیر لاریجانی اظهار کرد: برخی میگویند ورود مفاهیم ذات و طبیعت و نقش آن را نباید دست کم بگیریم زیرا هر چیزی ذات و ماهیت داشته باشد نمیتواند ذاتاً دینی شود زیرا یک شیء دو ذات و دو ماهیت ندارد، مثلاً آب ذات و ماهیتی دارد لذا آب دینی و غیر دینی و شراب دینی و غیردینی نداریم و عدل و حکومت و علم و فلسفه نیز همینطور است لذا علم جامعهشناسی، فلسفه و اخلاق دینی و ... نمیتوانیم داشته باشیم.
استادیار فلسفه اخلاق دانشگاه قم، با تأکید بر اینکه اخلاق میتواند دینی باشد و با این کار لازم نیست ذات اخلاق و دین با هم متحد باشند، تصریح کرد: این سخن درست است که ما اخلاق، ذاتاً دینی نداریم ولی نباید نتیجه بگیریم که ما اصلاً اخلاق دینی هم نداریم و این مغالطه است، درست مانند آن که بگوییم آبی که سرد است، نداریم ولی این به معنای آن نیست که آب سرد وجود ندارد.
استادیار فلسفه اخلاق دانشگاه قم با تأکید بر اینکه در مورد رابطه دین و اخلاق، پیوند میان آنها، جزء و کل است یعنی دین مجموعهای از احکام اخلاقی و غیراخلاقی است، تصریح کرد: در این صورت اخلاق جزئی از دین است بنابراین وقتی نوعی از اخلاق از سوی خدا امر شود، همان اخلاق دینی است و لازم نیست بگوییم اخلاق، ذاتاً دینی است؛ گاهی اوقات اتحاد اخلاق با اوامر خدا باعث میشود تا بتوانیم اتصاف اخلاق به دین را واقعی بدانیم.
اردشیر لاریجانی گفت: برخی تلاش میکنند بگویند دین در شئون زندگی ما دخالت ندارد، در حالی که این مسئله جنبه کارکردی و کاربردی دارد و بین عموم مردم هم این بخش ماجرا مورد مشاهده و توجه است و البته متأسفانه بدون اینکه آبشخور این بحث مشخض باشد، در لایههایی از جامعه رسوخ یافته و نهادینه شده است.
انتهای پیام