چگونه فرزندی متفکر با هویت مستقل داشته باشیم
کد خبر: 4149888
تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۰
در گفت‌وگو با ایکنا تبیین شد؛

چگونه فرزندی متفکر با هویت مستقل داشته باشیم

نشانه هویت مستقل فرزند این است که او را به شکلی تربیت کنیم که تابع و دنباله‌رو نباشد و صرف نظر از اشتباه یا درستی، خودش دست به انتخاب بزند.

حجت‌الاسلام والمسلمین الهی‌منش، روانشناس حوزه کودک و نوجواننیاز به برخورداری از یک هویت مستقل، بیشترین تاثیر را در سرنوشت افراد و در نتیجه در سرنوشت جوامع بشری دارد؛ نوجوان در این برهه از زندگی، به موازات احساس نیاز به داشتن یک هویت مستقل، از نظر ذهنی نیز دچار یک تحول بی‌سابقه می‌شود. ارزش‌های نسبتا ثابت دوره کودکی فرو می‌ریزد، بدون این که نظام فکری و ارزشی خاصی جایگزین آن شود، در نتیجه، جوان با یک بحران فکری و فرهنگی بزرگی مواجه می‌شود.

از همین رو خبرنگار ایکنا از قم با حجت‌الاسلام والمسلمین الهی‌منش، روانشناس حوزه کودک و نوجوان به گفت‌وگو نشست که متن آن از نظر می‌گذرد:

ایکنا - هویت مستقل به چه معنایی است؟ رابطه آن با مسئولیت پذیری چیست؟

هویت مستقل یعنی فرزند خود را به شکلی تربیت کنیم که تابع، پیرو و دنباله‌رو نباشد یعنی خودش انتخاب کند صرف نظر از اینکه این انتخاب درست بود یا خیر؛ آفت جدی فضای تربیت در جامعه امروز این است که فرزندان تحت تاثیر مدرسه دوستان و فضای مجازی، رفتارها و عقایدشان تغییر می‌کند و ریشه این آسیب در فرزندان نداشتن همان هویت مستقل است.

کودک یا نوجوانی که اعتماد به نفس دارد، مستقل‌تر رفتار می‌کند و همین اعتماد به نفس و خداباوری سبب مسئولیت‌پذیری هم می‌شود. گاهی اوقات وقتی از فرزندمان درخواست انجام کاری را می‌کنیم در پاسخ می‌گوید: (نمی‌توانم) که این نمی‌توانم گاهی از سر تنبلی است و گاهی هم به دلیل نداشتن اعتماد بنفس است.

اعتماد به نفس با تنبلی هم متفاوت است. فرزندی که از نظر اعتماد به نفس مشکل ندارد، خیلی اوقات بدون ترس وارد فعالیتی می‌شود و کار را انجام می‌دهد و گاهی اوقات هم بی‌حوصله و بی‌حال است و این هیچ ایرادی ندارد؛ اما وقتی به بعضی از فرزندان مسئولیتی می‌دهید از ادبیات «من نمی‌توانم یا می‌ترسم» استفاده می‌کنند و جسارت انجام آن کار را در خود نمی‌بینند. این نشانه تنبلی نیست بلکه ریشه‌اش به عدم اعتماد به نفس آن ها برمی‌گردد .

ایکنا - ایجاد هویت مستقل را از چه سنی در فرزندان باید آغاز کرد؟

خودباوری و اعتماد به نفس و هویت مستقل به این شکل نیست که یکباره ایجاد شود بلکه به تدریج در فرزند شکل می‌گیرد، مثلا لجبازی کودکان در سه سالگی از علائم استقلال و اعتماد به نفس است و اگر والدین از همان کودکی برخورد صحیح با این موضوع داشته باشند تقویت می‌شود و در غیر این صورت تضعیف می‌شود.

اوج این استقلال را در دوره نوجوانی شاهد هستیم. بنابراین از فرزند 15 ساله توقع انتخاب‌گری و عدم تبعیت کورکورانه می‌رود اما از آن طرف فرزند خردسال طبیعی است که تبعیت از پدر و مادر خود داشته باشد.

ایکنا - مؤلفه‌ها و ابعاد هویت مستقل را بیان بفرمایید.

اولین مؤلفه‌ هویت مستقل، تقلید و تبعیت کورکورانه نداشتن از دیگران است. یعنی در رفتارهای روزمره توجهش دائم به رفتار دیگران نباشد و از آنها تبعیت نکند. والدین باید بدانند فرزندانی که رام و مطیع پرورش می‌یابند بیشتر در معرض آسیب هستند. چرا که انتخابگری ندارند و دیگران برایشان تصمیم می‌گیرند. البته کنار این استقلال و استقامت، باید تفکر و بررسی مسائل هم باشد. چرا که هویت مستقل در کنار عنصر تفکر به نتیجه مطلوب می‌رسد.

فرزندی که استقامت به خرج می‌دهد و در برابر هجمه‌های بیرونی چون و چرا می‌کند، کمتر از دیگران در مسیر انحراف قرار می‌گیرد. البته مقاومت و استقلال به خرج دادن با لجبازی تفاوت دارد؛ فرزندی را می‌بینیم که در مدرسه و کنار دوستانش استقلال ندارد اما در مقابل پدر و مادر مقاومت می‌کند این لجبازی با خانواده است و نشان‌دهنده عدم رابطه مطلوب با والدین است.

فرزندان در سن خردسالی، استقلال و تفکرشان در حد پایینی است اما والدین باید به مرور به فرزندان اجازه انتخاب بدهند مخصوصاً وقتی به سن نوجوانی می‌رسد. چرا که فرزند به فهمی برای تصمیم‌گیری رسیده و مستقل شده است؛ گاهی والدین می‌گویند فرزند ما انتخابی داشته که اشتباه بوده، بنده به این والدین می‌گویم اگر خسارت زیادی در این تصمیم نیست ایرادی ندارد اما وقتی با تصمیم اشتباه وارد مهلکه می‌شود باید با گفت‌وگو و محبت، فرزند را قانع کرد.

مؤلفه بعدی در هویت مستقل، داشتن شهامت اقدام در کارهاست. یعنی اهل ریسک‌پذیری است و وقتی ترسی وجود دارد، عقب‌نشینی نمی‌کند و اهل اقدام است. گاهی اوقات در دوره نوجوانی به فرزندمان پیشنهاد کسب و کاری را می‌دهیم که به علت ترس ورود نمی‌کند و این علامت نداشتن شهامت اقدام است.

ایستادگی دربرابر مشکلات و جبران شکست‌ها، مؤلفه سوم هویت مستقل است. فرزندانی که دارای این روحیه هستند در مشکلات از خودشان استقامت و ایستادگی به خرج می‌دهند و به دنبال جبران هستند که این نشانه اعتماد به نفس و هویت مستقل است.

مؤلفه چهارم هویت مستقل، توقع بالا از خود داشتن، تکیه کردن به خود و توقع نداشتن از دیگران است. این فرزندان تکیه به خودشان دارند و برای کارهای شخصی‌شان نیازی به دیگران ندارند. این ویژگی را از همان کودکی می‌توان رصد و برای ایجاد آن برنامه‌ریزی کرد. یعنی والدین می‌توانند با رفتارشان آن را تقویت یا تضعیف کنند، به عنوان مثال والدینی که حتی کارهای شخصی روزانه کودک را برایش انجام می‌دهند و خیال می‌کنند این کار کمکی است به فرزندشان، مانع پرورش هویت مستقل در فرزند خود می‌شوند.

ایکنا - والدینی که تابع و تقلیدگر هستند می‌توانند فرزندانی با هویت مستقل تربیت کنند؟

برخی والدین حتی برای کارهای روزمره خودشان از خانواده و دوستان نظر می‌گیرند و نظر آنان را قبول می‌کنند و دیدگاه خودشان را نادیده می‌گیرند؛ مادری که وقتی مشکلی در خانواده ایجاد شود به جای پیدا کردن راه حل، از گریه بهره می‌گیرد و کودک شاهد برخورد اینچنینی مادر با مشکلات است، چگونه می‌توان انتظار داشت فرزندان این مادر دارای هویت مستقل شوند؟!

مادران و پدرانی که با رفتارهای خودشان، عدم هویت مستقل را به فرزند یاد می‌دهند و استقامت در برخورد با مشکلات ندارند، نباید انتظار داشته باشند که فرزندانی با هویت مستقل و دارای تفکر پرورش دهند. بنابراین یکی از کارهای ضروری که بر دوش والدین است، تمرکز کردن روی رفتارهای خود و اصلاح نقطه ضعف‌های شخصیت خودشان است.

ایکنا - هویت مستقل با لجبازی چه تفاوتی دارد؟

اگر پذیرش بر اساس منطق و استدلال بود با هویت مستقل منافاتی ندارد، اما اگر پذیرش بر اساس جوگیری و فکر نکردن بود این همان لجبازی است؛ گاهی اوقات افراد مجذوب شخصیتی می‌شوند و کارهای خود را با او تطبیق می‌دهند و بدون فکر کردن شبیه آن فرد رفتار می‌کنند و یا تمام حرف‌های او را می‌پذیرند که این نشانه ضعف فرد و نداشتن استقلال شخصیت است.

در خصوص مرز بین مشورت و هویت مستقل هم می‌توانیم بگوییم که گاهی فرزندان می‌بینند که والدین آنان مشورت می‌گیرند و دلایل طرف مقابل را بعد از اینکه منطقی بوده می‌پذیرند؛ در عین حال همین والدین گاهی با مشورت قانع نمی‌شوند و روی حرف خویش ایستادگی دارند. پس شخصیت مستقلی دارند و فرزندان‌شان نیز این رفتار آن ها را می‌بیند و الگو می‌گیرد.

ایکنا- والدینی که فرزندشان هویت مستقلی دارد اما دچار اضطراب شده، آیا می‌توان گفت هویت مستقل او تحت تاثیر اضطراب قرار گرفته است؟

اضطراب ریشه‌های مختلفی دارد و برطرف شدن آن نیز نسبت به ریشه‌های آن متفاوت است؛ گاهی اضطراب بر اثر جهالت و نادانی است. یعنی فرزند، آگاهی و تسلط کافی نسبت به مشکل پیش آمده ندارد. گاهی اضطراب فرزندان به خاطر مواجه شدن با موقعیت‌هایی است که هنوز آمادگی لازم را نسبت به آن پیدا نکردند، به عنوان مثال فرزندی که با والدین خود بیرون از منزل رفته و دستش از دست والدین رها شده و به دلیل اینکه آموزش ندیده باید در این وضعیت چه کار کند، اضطراب زیادی را تجربه می‌کند. گاهی هم ریشه اضطراب، اتفاقات ناگواری است که تجربه کرده مانند اینکه فرزندی یک تصادف یا مرگ نزدیکانش را درک کند.

همانطور که گفتیم، هویت مستقل یک عنصر چند بعدی و دارای چندین مولفه اساسی است. شاید برخی ابعاد آن در فرزند من باشد و برخی نباشد. مانند فرزندی که باید کنار مادرش باشد و به او وابستگی دارد اما همه حرف‌های دوستش را نمی‌پذیرد و تنها در یک بُعد که باید نزدیک مادرش باشد، این وابستگی شخصیت را دارد که این مسئله در تعارض جدی با هویت مستقل نیست.

یا مانند فرزندی که کارهای شخصی خودش را انجام می‌دهد اما حرف دیگران را قبول می‌کند. پس وابسته نیست اما تابع نظرات دیگران است.

یا فرزندی که شهامت اقدام مطلوبی دارد اما کارهای شخصی خویش را انجام نمی‌دهد. بنابراین همه این‌ها در یکی از بُعدهای هویت مستقل ضعف دارند و در دیگر ابعاد قوی هستند.

ایکنا - آیا چند فرزندی در هویت مستقل فرزندان تاثیرگذار است؟

چند فرزندی زمینه‌های تربیتی برای کودکان ایجاد می‌کند که استقلال و اعتماد به نفس بیشتری داشته باشند، چرا که مادر فرصت زیادی برای پرداختن به امور تک تک فرزندان ندارد و همین موجب می‌‌شود فرزندان استقلال بیشتری پیدا کنند. همچنین مسئله و چالش‌های بیشتری بین خانواده‌های چند فرزندی ایجاد می‌شود و بچه‌ها باید خودشان برای حل این مسائل و چالش‌ها گام بر‌دارند که این موجب رشد شخصیت آن‌ها می‌شود.

ایکنا محبت کردن به فرزندان چه نقشی در ایجاد هویت مستقل دارد؟

افرادی که از نظر درونی احساس ارزشمندی دارند، مستقل‌تر برخورد می‌کنند و ما باید این حس را در بچه‌هایمان تقویت کنیم. یکی از مهمترین راهکارهای ایجاد این حس ارزشمند بودن در بچه‌ها، محبت و توجه کردن والدین به فرزندشان است.

فرزندی که به او توجه نمی‌شود، درخواست‌های او را نادیده می‌گیرند و احساس طرد شدن به او دست می‌دهد، سبب می‌شود مستقل نباشد و اگر دیگران به او امر و نهی کنند راحت‌تر می‌پذیرد و بخاطر احساس حقارتی که در او به وجود آمده، بیشتر تابع دیگران می‌شود.

محبت، یک ابزار و اهرم تربیتی است که والدین باید از آن به صورت صحیحی بهره بگیرند. اثر محبت در فرزند توجه به خواسته‌های محبوب است. یعنی اگر من به عنوان پدر یا مادر، محبوب فرزندم شدم او دنبال این می‌رود که خواسته‌های مرا عملی کند. پدر و مادر هنرمند و باهوش، خواسته خودشان را استقلال شخصیت و تفکر فرزندان بیان می‌کنند. به عنوان مثال خوب است یک پدر به دخترش بگوید «بابا، من جایی خوشحال شدم و لذت بردم که به دوستت گفتی اجازه بده به حرف‌هایت فکر کنم بعد به تو جواب بدهم.»

ایکنا نشانه‌های وجود تفکر در فرزندان چه مواردی هستند؟

در مورد ویژگی تفکر، چهار نشانه و علامت را می‌توان بیان کرد. اولین نشانه، عادت به فکر کردن قبل از یک رفتار یا حرف زدن است.

کودکانی که اهل فکر کردن هستند کمتر بدون فکر اقدام می‌کنند و قبل از اقدام یا حرف زدن تأمل می‌کنند، این کودکان سوالات را دیرتر جواب می‌دهند و حرف درست می‌زنند و تصمیم درستی می‌گیرند، این بچه‌ها عادت کردند که فکر کنند؛ این افراد سریع اقدام نمی‌کنند و برای رفتارها و انتخاب‌ها و حرف‌هایشان دلیل دارند.

در جاهای مختلف هم می‌توان این ویژگی را دید؛ مثلاً زمانی که کسی به او پیشنهادی می‌دهد یا سوالی می‌پرسد شتاب زده عمل نمی‌کنند و بعد از مقداری مکث و تامل، شروع به انجام کار می‌کند.

کودک سه چهار ساله این توانایی را ندارد اما اگر با او کار کنیم و زمینه را فراهم کنیم، به مرور در سن ده یازده سالگی این پختگی و تأنی در شخصیت او زیاد می‌شود، ولی اگر با او کار نکنیم در سنین بالاتر و جوانی حرف‌هایی می‌زند و تصمیماتی می‌گیرد که زود پشیمان می‌شود. این عجله و اقدام بدون فکر، نشان دهنده ضعف تفکر است.

دومین نشانه، تجزیه و تحلیل و قوت نقد است، بعضی از کودکان در فهم حرف‌ها قوه تجزیه و تحلیل دارند و در نقد کردن قدرتمند هستند اما برخی سطحی‌نگرند، مثلاً این کودکان حتی انیمیشنی که نگاه می‌کنند را تجزیه و تحلیل می‌کنند، اما برخی کودکان به صورت سطحی از این‌ها می‌گذرند. این دسته از کودکان همه چیز را متوجه می‌شوند، ما را نقد و محکوم می‌کنند و توقعات به جایی دارند؛ کوچکترین اشتباه را متوجه می‌شوند که این فرصت خوبی برای رشد والدین نیز هست، این کودکان ما را ناچار می‌کنند ارتقا پیدا کنیم و خودشان نیز در آینده کمتر آسیب می‌بینند. در مورد این ویژگی در بچه‌های کوچکتر می‌توان بوسیله نظرخواهی از یک عکس یا برنامه کودک فهمید که او قوت تفکر دارد یا خیر.

سومین نشانه، پیداکردن راه حل به جای متوقف شدن است؛ افرادی که اهل فکر نیستند زیاد متوقف می‌شوند و در بن بست‎ها دچار رکود می‌شوند، اما برعکس افراد اهل فکر در بن بست‌ها تمام توانایی خود را به کار می گیرند تا راه حلی پیدا کنند. کودکان را می‌توان در مواجهه با چالش‌های شناخت که اهل راه حل پیداکردن هستند و یا اهل توقف؛ مثلاً بچه‌هایی که اسباب بازی ندارند خودشان وسیله‌ای را می‌سازند و به عنوان اسباب بازی با آن بازی می‌کنند.

علامت چهارم هم داشتن سؤالات فکری عمیق است، بچه‌هایی که سؤالات عمیق و ریشه‌ای می‌پرسند اهل تفکر هستند، یعنی از سؤالاتی که می‌پرسند می‌توان فهمید که سوالشان سطحی است یا قبل از پرسیدن به آن فکر کرده‌اند.

ایکنا- راهکارهای پرورش فرزندانی مستقل و متفکر چیست؟

راهکارهای متنوعی وجود دارد و این راهکارها مشترک هستند. یعنی هم تفکر را تقویت می کنند هم هویت مستقل را به صورت همزمان.

اولین و مهمترین راهکار، استفاده از احساس قهرمان گرایی در کودکان است، والدین قهرمان و الگوی زندگی بچه‌ها هستند، اگر والدینی اهل تفکر باشند و استقلال شخصیت داشته باشند، ناخوادآگاه فرزندانشان نیز اینگونه بار می‌آیند، پس اولین قدم این است که والدین خود برای رسیدن به این ویژگی آماده کنند.

دومین راهکار مشترک، استفاده از تکنیک‌های تربیتی مثل تشویق، تنبیه، قهر، وعده، وعید و محبت است؛ همه این تکنیک‌ها باید برای اهدافی که گفته شد به کار گرفته ‌شود. مثلا بچه‌ها را زمانی تشویق کنیم که کاری را بعد از فکر و تامل انجام داده اند، یا زمانی که شهامت اقدام به خرج نمی‌دهند تنبیهشان کنیم، یا زمانی که تبعیت کور از دیگران دارند با آن ها قهر کنیم. معمولا والدین وقتی بچه‌ها را تشویق می کنند و به آن ها محبت می‌کنند که مؤدب باشند و احترام بگذارند و حرف بزرگ ترها را گوش کنند؛ اما مهم‌تر این است که به فرزندانمان این پیام را منتقل کنیم که تو باید اهل فکر باشی و در این صورت او را تشویق کنیم و به او محبت کنیم.

مشورت کردن با فرزند راهکار مشترک بعدی است، زمانی که با فرزندانمان مشورت می‌کنیم او را وادار به فکر کردن کرده ایم، خصوصاً اگر نظر ندهیم و او را به فکر کردن وادار کنیم و سعی کنیم با سؤالات هوشمندانه، فرزندانمان را متوجه نقصی که در نظرش وجود دارد بکنیم؛ همچنین مسئولیت دادن راهکار دیگری است برای تقویت تفکر و هویت مستقل. چرا که بعضی از مسئولیت‌ها بچه ها را وادار به فکر کردن و برنامه ریزی می‌کند و اعتماد به نفس به آن ها می دهد.

راهکار بعدی مواجه کردن آن ها با مشکلات است، برخورد با مشکلات فکر را تقویت می‌کند. والدین خیلی وقت‌ها سریع خودشان مشکلات را حل می‌کنند، اما اگر به جای این کار، کمک کنند که خود کودک مشکلش را حل کند و در رابطه با مشکل، گفت‌وگو و مشورت کنند و با طرح سؤالات  هدفمند و فراهم کردن زمینه تفکر، قدم به قدم مسئله را حل کنند، باعث ایجاد مهارت تفکر در کودک می شود.

اما راهکاری که برای تقویت تفکر بسیار مؤثر است، طرح سؤال است؛ طرح سؤال و گفت‌وگو ایجاد کردن، اصل ماجرا برای تقویت تفکر است؛ تفکر با سؤال شروع می‌شود. اگر ما بتوانیم سؤال و دغذغه‌های مطلوبی را برای فرزندمان ایجاد کنیم، تفکر در آنها ایجاد می‌شود.

گاهی طرح سؤال در قالب یک بازی فکری است، گاهی در قالب یک کارتون و داستان است، گاهی نیز از یک تصویر، ضرب‌المثل و شعر است که از او بپرسیم، گاهی می‌توانیم از رفتارهای خودمان سؤال طرح کنیم و بپرسیم آیا می‌داند دلیل این کار مادر یا پدر چیست؟ این مسئله دو فایده دارد، یکی اینکه کودک می‌فهمد پدر یا مادر او با فکر کار می‌کند، دوم طرح سؤال و گفت‌وگو است، حتی در رابطه با رفتارهای خود کودک هم می‌توان سؤالاتی را پرسید. باید مراقب باشیم روحیه پرسشگری را در کودک تضعیف نکنیم.

در پایان باید به این نکته توجه داشته باشیم که تربیت فرزند مستقل و متفکر سخت‌تر از تربیت فرزند تابع و پیرو‌ است. چون قرار است یک انسان انتخاب‌گر و مختار تربیت کنیم. فرزند بدون تفکر و بدون استقلال نزدیک به تربیت حیوان است. اختیار و انتخاب‌گری، فاکتور اصلی انسان است، طبیعتاً مدیریت کردن، کنترل کردن و تربیت کردن یک انسان به اندازه‌ای که هوشمندتر است، سخت‌تر نیز هست. متاسفانه پدر و مادرها جوری فرزندشان را تربیت می‌کنند که انگار قرار است همیشه کنار این فرزند باشند. درحالیکه باید او را برای روزی که از آن‌ها دور می‌شود و می‌خواهد مستقل زندگی کند، تربیت کنند.

گفت‌وگو از مژگان فرهنگیان

انتهای پیام
captcha