مباهله؛ اجبار در پذیرش اسلام یا اختیار در باقی ماندن بر مسیحیت
کد خبر: 4154794
تاریخ انتشار : ۲۲ تير ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۹
یادداشت

مباهله؛ اجبار در پذیرش اسلام یا اختیار در باقی ماندن بر مسیحیت

مصالحه و انعقاد قرارداد جزیه پس‌ از استنکاف مسیحیان از اجرای مباهله، نه تنها نشان‌دهنده اجبار اعتقادی نیست، بلکه خود، حکایت از آزادی و اختیار در باقی ماندن بر دین مسیحیت دارد.

ماجرای مباهلهمفسران شیعه و سنی در نگرش تفسیری خود، آیه مباهله را از جنبه‌های تاریخی، ادبی، کلامی و حقوقی مورد بررسی قرار داده‌ و هر کدام با هدف اثباتی و انکاری خاص به واکاوی آن با رویکرد‌های متنوع اقدام کرده‌اند، اما هدف این یادداشت، بررسی این آیه از منظری دیگر است؛ توضیح اینکه مفاد آیه مباهله به‌گونه‌ای بوده که ممکن است این شبهه را به وجود آورد که اسلام برخلاف حق انتخاب و آزادی، در پی تحمیل عقیده بر مسیحیان بوده است. فضای حاکم بر نامه تهدیدآمیز پیامبر(ص) به مسیحیان نجران نیز این شائبه را تقویت می‌کند که این ماجرا برای اجبار و واداشتن مسیحیان به پذیرش دین اسلام به وقوع پیوسته است. آیه مباهله از این منظر مورد واکاوی و بازخوانی قرار می‌گیرد تا با لحاظ کردن شرایط و تحولات سیاسی اجتماعی آن زمان، هدف اصلی این رخداد، مشخص و مکشوف شود.

شرح ماجرا

پیامبر اکرم(ص) در سال ششم هجرت در پی فراغت و آرامش نسبی حاصل از انعقاد قرارداد صلح حدیبیه، با صدور نامه‌هایی به سران دولت‌ها و قبایل، ضمن اعلام موجودیت، دین اسلام را به جهانیان معرفی کرد. در این رابطه، آیت‌الله سبحانی می‌نویسد: «هم‌اکنون، ۱۸۵ نامه از متن نامه‌های پیامبر(ص) در دست است که با ادبیات لطیف، لحن ملایم و عاری از تهدید، همگی حاکی از آن است که روش اسلام در تبلیغ، منطق، برهان، اندرز، تسهیلات و نرمش بوده‌ است؛ نه جنگ و شمشیر.» (فروغ ابدیت، ص ۶۹۱)

اما با گذشت زمان از یک سو، اقتدار و نفوذ حکومت پیامبر(ص) گسترش یافت و از سوی دیگر، آزار و اذیت‌ و دشمنی گروه‌هایی همچون مسیحیان نجران رو به فزونی نهاد. لذا، رسول اکرم(ص) که تجربه‌ سخت دشمنی یهودیان ساکن در مدینه را پشت سر گذاشته بود، در سال نهم هجری، طی نامه‌ای که آمیخته با تهدید بود، مسیحیان نجران را این‌گونه به پذیرش اسلام فراخواند: «به نام خدا. از محمد، پیامبر خدا به اسقف‌های نجران. به نام خدا. پس همانا من ستایش می‌کنم با شما، خدای ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب را؛ اما پس‌ از آن، پس همانا شما را از پرستش بندگان به پرستش خدا و از سرپرستی بندگان به سرپرستی خدا دعوت می‌کنم. پس اگر ابا کردید، جزیه دهید و شما را به جنگ می‌خوانم. والسلام.» (تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۴۴۹)

اسقف و رهبران دینی مسیحیان پس‌ از دریافت این نامه با همدیگر مشورت کرده و تصمیم گرفتند تا در قالب هیئتی، راهی مدینه شوند (ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج ۲، ص ۴۵ و ۴۷). آنها پس‌ از ورود به مدینه با پیامبر اسلام(ص) در مسجد به بحث و مناظره نشستند، اما هیچ کدام از طرفین نتوانست دیگری را قانع کند.

هنگامی‌ که این گفت‌وگوها به نتیجه مطلوب مورد نظر پیامبر(ص) نرسید، ایشان به‌دلیل دریافت فرمان الهی (آیه‌ ۶۱ سوره آل‌عمران)، هیئت نجران را به مباهله دعوت کرد. رسول اکرم(ص) بر پایه فرمان الهی به‌ طرف مقابل خود، یعنی مسیحیان نجران پیشنهاد داد که هر یک از ما دو طرف، همراه با عزیزان و نزدیکترین بستگان خود به درگاه خدا تضرع کنیم و خالصانه از محضر حق‌تعالی بخواهیم هر کدام از ما دو طرف را که دروغ می‌گوید، از بارگاه خود طرد، رابطه رحمت و شفقت خود را با او قطع و او را سرگردان و رها کند.

این درخواست در ابتدا مورد پذیرش مسیحیان قرار گرفت، اما هیئت نجران در وقت مقرر و با دیدن همراهان پیامبر(ص) یعنی علی‌ بن‌ ابیطالب(ع)، فاطمه(س)، حسن و حسین(ع) از اجرای مباهله منصرف شد. در تعداد زیادی از منابع به‌صورت متواتر نقل شده‌ است که هیئت نجران با مشاهده هیئت همراه پیامبر اسلام(ص)، مباهله را انجام ندادند، تن به مصالحه و پرداخت جزیه دادند و در کمال امنیت به نجران برگشتند.

واژگان کلیدی آیه مباهله

کلمه «نَبْتَهِلْ» در آیه‌ ۶۱ سوره آل‌عمران از ماده بهل به معنای نوع خاصی از دعا همراه با تضرع است (ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج ۱، ص ۳۱۰). راغب اصفهانی ابتهال و دعا را استرسال همراه با تضرع و زاری می‌داند و معتقد است کسانی که در شرح مفهوم ابتهال، واژه لعنت را نیز منظور کرده‌اند، به ملاحظه استرسالی است که در لعن و نفرین وجود دارد. مصطفوی نیز معتقد است که ریشه ماده بهل به معنای تخلیه، ترک و استرسال بوده و تفاوت آن با لعن در این است که مفهوم لعن برخلاف محل طرد و کنار زدن و در ماده لعن، مبغوضیت نهفته است و مفهوم بهل، اعم است (التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ۱، ص ۳۴۸). پس می‌توان گفت که واژه «نَبْتَهِلْ» در این آیه به معنای تضرع به درگاه حق برای طرد طرفی که دروغ‌ می‌گوید و طلب قطع رابطه رحمت و شفقت الهی با او و سرگردانی‌اش است.

علاوه‌ بر واژه «نَبْتَهِلْ»، واژه «نَجْعَلْ» نیز در این آیه قابل توجه است، چراکه معمولاً در ادبیات عرب، چنین مرسوم است که به‌ هنگام دعا و نفرین، این درخواست با واژه نسئل یا ندعو ادا می‌شود، اما در آیه مذکور به جای آن از واژه «نَجْعَلْ» استفاده‌ شده است. در دو واژه اول، استجابت شدن یا نشدن درخواست، معلق بوده، ولی در واژه «نَجْعَلْ»، قطعیت، فوریت و حتمیت اجابت نهفته است، به این مفهوم که اگر پیامبر اکرم(ص) به نزول عقاب بر مسیحیان نجران و در امان بودن خودشان یقین نداشت، هرگز فرزندان و خواص اهل‌ بیت(ص) خود را با همه محبتی که به آنان داشت، به مباهله نمی‌آورد.

مباهله؛ منادی پذیرش اجباری دین یا اختیار در باقی‌ ماندن بر دین

نویسنده مقاله «بررسی تفسیری احتمال تعارض آیه لا اکراه فی الدین با آیه‌ مباهله» (نشریه علمی مطالعات تفسیری، سال ۱۳، پاییز ۱۴۰۱) معتقد است که دعوت‌ها و نامه‌های متعدد پیامبر(ص) به سران کشور‌ها و قبایل در کنار تشکیل حکومت دینی، بازتاب گسترده‌ای در داخل و خارج از شبه‌جزیره عربستان داشت، به‌طوری‌ که پس‌ از فتح مکه و در سال نهم هجری، تعداد مخالفان داخلی و خارجی ایشان افزایش یافت.

برجسته‌ترین و مهم‌ترین دشمن بزرگ خارجی در آن زمان، امپراتوری روم شرقی محسوب می‌شد. رومیان از طریق عناصر وابسته به خود که در مجاورت مسلمانان می‌زیستند، بهره‌برداری‌های ضدامنیتی می‌کردند. عمده وابسته‌های اعتقادی و سیاسی اجتماعی به دولت غربی وقت، مسیحیان ساکن شبه‌جزیره عربستان در منطقه نجران بودند. این مسیحیان با تعصب دینی، همسو با آیین غربی‌ها و عناصر مطمئنی برای امپراطوری روم محسوب می‌شدند.

این نویسنده، تجربه تلخ همزیستی مسلمانان با یهودیان پیمان‌شکن در اوایل ظهور نظام نوپای اسلامی را سبب تلاش‌های پیامبر(ص) برای گسترش دامنه پذیرش و اطاعت از رهبری ایشان می‌داند، چراکه وجود یهودیان پیمان‌شکن و مسیحیان نجران در کنار مسلمانان برای آینده امنیتی و آرامشی آنها مناسب نبود. از این‌رو، پیامبر(ص) برخورد با مسیحیان را با ارسال نامه‌ای به اسقف‌های نجران شروع کرد که لحن و سیاق آن با دیگر نامه‌ها کاملاً متفاوت بود.

شکل اجرا و محتوای این نامه و ماجرای مباهله پس‌ از آن گویای این است که پیامبر(ص) به‌دنبال دستیابی به دو هدف بود؛ اول، مصون‌سازی حکومت اسلامی از فعالیت‌های ضدامنیتی داخلی و پیرامونی و دوم، بسترسازی امامت جامعه اسلامی و مهیا کردن افکار عمومی برای پذیرش امامت.

اکنون که شرایط اجتماعی سیاسی آن عصر بیش‌ از پیش مشخص و واضح شد، بهتر می‌توان راجع‌ به آیه مباهله و نسبت آن با اعتقاد به استفاده از زور و اجبار برای اسلام آوردن مسیحیان نظر داد.

نکته اولی که در این واقعه با این نسبت به آیه مباهله مغایرت دارد، این است که ماجرای مناظره و مباهله‌ای که به مصالحه ختم شد، هرگز نمی‌تواند موهم تحمیل عقیده باشد. قسمت برجسته این رخداد که می‌تواند در رفع ابهام نظریه مذکور کاربرد داشته باشد، قسمت مصالحه است، در حالی‌ که بحث علمی و اعتقادی به هر نتیجه‌ای بینجامد، مصالحه و توافق بر سر جزیه را برنمی‌تابد، همان‌گونه که مناظره‌های متعدد رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) این را گواهی می‌دهد. پس در مصالحه و انعقاد قرارداد جزیه پس‌ از استنکاف مسیحیان از اجرای مباهله، نه تنها هیچ نشانی از اجبار اعتقادی دیده نمی‌شود، بلکه خود، حکایت از آزادی و اختیار در باقی ماندن بر دین مسیحیت دارد.

از سویی دیگر، واضح است که سفر هیئت مسیحی نجران، علمی، تحقیقی و عقیدتی نبود و آنها برای کسب اطلاعات بیشتر راجع‌ به اسلام و رسول اکرم(ص) به مدینه نیامده بودند. ابن کثیر در این خصوص می‌گوید: «اسقف اعظم، رسول اکرم(ص) را با تمامی اوصاف، منصب و منزلت از طریق متون دینی کهن می‌شناخت، اما جهل او باعث شده بود که بر مسیحیت پافشاری کند، زیرا احترام و اعتبار مردمی خود را از به‌دلیل مسیحی بودنش می‌دید.» (تفسیر القرآن العظیم، ج ۲، ص ۴۱) علامه طباطبایی(ره)، مفسر قرآن نیز معتقد است مسیحیان به مدینه رفتند تا در امر عیسی بن مریم(ع) با رسول خدا(ص) معارضه، بحث و محاجه کنند. لذا، مواجهه رسول اکرم(ص) با مسیحیان در فضای علمی، شفاف و صادقانه صورت نگرفت. اگر فضای حاکم بر مباهله، عقیدتی و علمی می‌بود، باید مصالحه پس‌ از مناظره و بدون اجرای مباهله صورت می‌گرفت. پس اجرای مباهله به‌ خودی‌ خود از قبل موضوعیت داشت و مسیحیان شرایط آن را فراهم کردند.

نکته دیگری که در رد نظریه استفاده از زور و اجبار و تحمیل اسلام بر مسیحیان می‌توان به آن استناد کرد، در مفهوم واژه جزیه نهفته است. جزیه حکمی قرآنی است (آیه ۲۹ سوره توبه) که انعقاد آن در رخداد مباهله نشان از باقی ماندن مسیحیان بر اعتقاد دینی خود دارد. در قرارداد جزیه، حکومت اسلامی موظف به برقراری امنیت و دفاع از جان، مال، عرض، اماکن و مراسم دینی اهل کتاب است. پس طلب جزیه از مسیحیان، این نکته را می‌نمایاند که آنها در انتخاب و تداوم اعتقادات دینی خود کاملاً آزاد بوده‌اند.

همچنین با دقت در آیه‌ مباهله، این نکته مشخص می‌شود که عبارات پایانی این آیه، نوعی راستی‌آزمایی و مماشات معنوی با ادعای پای‌بندی مسیحیان به عالم ملکوت و روحانیت را نشان می‌دهد و در پی تبیین و راستی‌آزمایی مسیحیان در حوزه‌های معنوی است و نه اجبار آنان بر پذیرش اسلام. این موضوع در عبارت «فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ» به چشم می‌خورد؛ آنجا که برخلاف عرف دینی که هنگام دعا و نفرین، درخواست‌ها با واژه نسئل یا ندعو بیان می‌شود، در این عبارت از واژه «نَجْعَلْ» که نوعی قطعیت و حتمیت اجابت را در خود نهفته دارد، استفاده شده است، به این مفهوم که اگر پیامبر اکرم(ص) به نزول عقاب بر مسیحیان نجران و در امان بودن خود و خاندانش یقین نداشت، هرگز فرزندان خود را با هم به مباهله نمی‌آورد. پس آنچه در این عبارت اصل تلقی می‌شود، راستی‌آزمایی مسیحیان در امور معنوی و روحانی است و نه اجبار آنان بر پذیرش دین اسلام.

الهه‌سادات بدیع‌زادگان

انتهای پیام
captcha